تا اول راهنمایی درس خوانده بود و تعمیرکار خودرو بود.
بسیجی بود و عزم نبرد با دشمن متجاوز کرد و عاشقانه از جان گذشت تا عشق به اربابش اباعبدالله را در عمل به یقین برساند.
و سخنش در برابر واکنش اطرافیان که مانع رفتنش به جبهه بودن و میخواستند صبر کند تا برادرش از جبهه برگردد، این بود « او برای خودش رفته و من هم برای خودم می روم.»
از دلباختگان مولایش امام حسین علیه السلام بود و هر چه داشت برای ایام عزای سرورش هزینه میکرد، عمل به مسائل شرعی اولویت اولش بود ، عاشق امام بود و همواره توصیه میکرد: « اشتباهات فردی را به پای امام و اسلام نگذارید.»
رعایت حجاب و انجام فرائض دینی و ملزم بودن به اخلاق اسلامی را مدام توصیه میکرد.برپایی جلسات قرآن و تشویق جوانان به شرکت در این جلسات را به عهده میگرفت و عمل به احکام قرآن را با دل و جان انجام میداد.
مرداد سال ۶۶ در شلمچه و در سن هیجده سالگی، به فیض عظمای شهادت نائل آمد و جاودانه شد.
مزار عبدالامیر در بهشت شهدای دزفول است.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
#شهید_عبدالامیر_آگه