اسامی کسانیکه فردابایدحوزه باشندساعتش اشتباه نوشته شده ساعت ۱۲بایدحوزه باشید
هدایت شده از 🏴روشــنـا🏴
✅اندر حکایت دلار ۳۰هزاری و جو روانی و رسانه ای علیه دولت تازه کار
🔰 همان طور که کارشناسان خبره اقتصادی گفته اند بحث مهار قیمت #دلار ، نیاز به یک سری کارهای ریشه ای دارد که دولت هم اکنون در حال انجام آنهاست و بی تفاوت نیست، این بالارفتن این چندروزه قیمت ، یک جو روانی هست که مخالفین دولت راه انداخته اند و با سوء استفاده از دلال ها در حال ایجاد التهاب هستند .
مطمئن باشید تا چند ماه دیگر که دور هم نیست دولت قیمت دلار را مهار می کندو با ایجاد سیاست هایی که در دست دارد آن را پائین می آورد. در این شک نکنید
👈جو روانی بعد مذاکره همیشه بوده و هست ، مهم این هست که اسیر این جو ها نشویم .
⬅️⬅️ بدانید که برخی تجار بزرگ و صاحبان شرکت های تولیدی که با #دلار ارزان جنس خریدند بدون داشتن هیچ وجدان و شرف انسانی منتظر بالارفتن قیمت #دلار هستند تا سود های بیشتر کسب کنند و برای رسیدن به این منظور تا دلتان بخواهد پول های میلیاردی پخش می کنند و به رسانه های مجازی می دهند تا جو و التهاب ایجاد کنند تا قیمت ها به طور موقت بالا رود.
🌀 ما فقط از عزیزان انقلابی می خواهیم این موارد مهم را هم به یاد داشته باشند و به مردم عزیزی که سوال دارند بگویند ، مطمئن باشید دولت همانطور که در بحث #واکسن عالی عمل کرد و در دسترس همه قرار داد، همانطور که التهاب #مسکن را کنترل کرد، قیمت #دلار را هم کنترل می کند .
👈 دولت در همین 3 ماه نشان داد که در بحث اقتصادی حرفهایی برای گفتن دارد، ساده ترین و در دسترس ترین موردی که می توان به عنوان سند حرفمان بیاوریم پرداخت حقوق این 3 ماهه کارمندان و اداره دولت بود بدون هیچ قرضی از بانک مرکزی!
نکته ای که حتی وزرای دولت قبل هم به آقای #رئیسی گفتند که با وجود تورم و کسری بودجه ،نمی شود و محال است و...
اما دیدند و دیدیم که شد!
از هر اقتصاد دانی این را بپرسید قطعا به شما خواهد گفت از بزرگی این کار دولت ، پس این #دولت_انقلابی می تواند در بحث #دلار هم موفق باشد ، لطفا زمان دهید.
کمی به دولت زمان دهید ، باور کنید این دولت می تواند. شک نکنید
✍️ احسان عبادی
#ثامن
به نام خدا
موضوع:
آماده سازی امامزاده قاسم برای ایام فاطمیه وجلسات پایگاه مرضیه
تاریخ:1400/9/27
پایگاه مقاومت بسیج مرضیه
🌺🌺🌺🌸🌸🌺🌺
#ناحیه_مقاومت_بسیج_آران_و_بیدگل
#حوزه_بسیج_حضرت_زهرا_سلام_الله
#قرارگاه_فرهنگی_حوزه
#پایگاه_بسیج_خواهران_مرضیه
#خبرگزاری آران وبیدگل
https://eitaa.com/basijnews_ab
به نام خدا
موضوع:
شرکت درنمازجماعت ودعای کمیل درحرم باب المراد
تاریخ:1400/9/25
پایگاه مقاومت بسیج مرضیه
🌺🌺🌺🌸🌸🌺🌺
#ناحیه_مقاومت_بسیج_آران_و_بیدگل
#حوزه_بسیج_حضرت_زهرا_سلام_الله
#قرارگاه_فرهنگی_حوزه
#پایگاه_بسیج_خواهران_مرضیه
#خبرگزاری آران وبیدگل
https://eitaa.com/basijnews_ab
به نام خدا
موضوع:
روزاول ایام فاطمیه
باقرائت زیارت عاشوراوسخنرانی آقای اکبری
درباره تربیت ومراقبت ازفرزندان درحریم خانه
به همراه روضه حضرت زهرا
همراه باپذیرایی کیک وچایی
(حلقه سفره صلوات)
مکان: پایگاه مرضیه
تاریخ:1400/9/27
پایگاه مقاومت بسیج مرضیه
🌺🌺🌺🌸🌸🌺🌺
#ناحیه_مقاومت_بسیج_آران_و_بیدگل
#حوزه_بسیج_حضرت_زهرا_سلام_الله
#قرارگاه_فرهنگی_حوزه
#پایگاه_بسیج_خواهران_مرضیه
#خبرگزاری آران وبیدگل
https://eitaa.com/basijnews_ab
تیتر خبر:برگزاری نشست روشنگری وجلسه روضه به مناسبت ایام فاطمیه🏴
روزدوم ازایام فاطمیه باقرائت زیارت عاشورا
سخنرانی آقای اکبری
درباره عوامل تاثیررفتارپدرومادر برتربیت فرزندان
روضه حضرت رقیه
تعداد:۸۰نفر
همراه باپذیرایی کیک وچایی
(حلقه سفره صلوات)
مکان: پایگاه مرضیه
تاریخ:1400/9/28
🖤پایگاه مقاومت بسیج مرضیه🖤
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#فاطمیه
#فاطمیه_فرصتی_برای_فاطمی_شدن
#ناحیه_مقاومت_بسیج_آران_و_بیدگل
#حوزه_بسیج_حضرت_زهرا_سلام_الله
#قرارگاه_فرهنگی_حوزه
#پایگاه_بسیج_خواهران_مرضیه
به نام خدا
موضوع:
برنامه قرائت زیارت عاشوراوحدیث کساوروضه حضرت فاطمه درشبستان باب المرادبعدازنمازمغرب وعشا
مداح:خانم ستم کش
تعداد:۵۰نفر
مکان: پایگاه مرضیه
تاریخ:1400/9/28
🖤پایگاه مقاومت بسیج مرضیه🖤
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#فاطمیه
#فاطمیه_فرصتی_برای_فاطمی_شدن
#ناحیه_مقاومت_بسیج_آران_و_بیدگل
#حوزه_بسیج_حضرت_زهرا_سلام_الله
#قرارگاه_فرهنگی_حوزه
#پایگاه_بسیج_خواهران_مرضیه
به نام خدا
موضوع:
شب دوم ازایام فاطمیه😭
⚫️باقرائت سوره یس
🔴زیارت عاشورا
⚫️حدیث کسا
🔴زیارت حضرت فاطمه
⚫️روضه حضرت زهراس
🗣مداح: خانم ستم کش
تعداد:۴۵نفر
همراه باپذیرایی
مکان: پایگاه مرضیه
تاریخ:1400/9/28
🖤پایگاه مقاومت بسیج مرضیه🖤
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#فاطمیه
#فاطمیه_فرصتی_برای_فاطمی_شدن
#ناحیه_مقاومت_بسیج_آران_و_بیدگل
#حوزه_بسیج_حضرت_زهرا_سلام_الله
#قرارگاه_فرهنگی_حوزه
#پایگاه_بسیج_خواهران_مرضیه
به نام خدا
#جلسه_بصیرتی
موضوع:
روزسوم ازایام فاطمیه باقرائت زیارت عاشوراوسخنرانی آقای اکبری
درباره خواندن حدیث کسا
روضه پنج تن آل عبا
تعداد۸:۰نفر
همراه باپذیرایی
مکان: پایگاه مرضیه
تاریخ:1400/9/29
🖤پایگاه مقاومت بسیج مرضیه🖤
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#فاطمیه
#فاطمیه_فرصتی_برای_فاطمی_شدن
#ناحیه_مقاومت_بسیج_آران_و_بیدگل
#حوزه_بسیج_حضرت_زهرا_سلام_الله
#قرارگاه_فرهنگی_حوزه
#پایگاه_بسیج_خواهران_مرضیه
به نام خدا
#جلسه_بصیرتی
موضوع:
روزچهارم ازایام فاطمیه باقرائت زیارت عاشورا
سخنرانی آقای اکبری
درباره عفاف وحجاب
روضه حضرت فاطمه
تعداد:۷۰نفر
همراه باپذیرایی کیک وچایی
مکان: پایگاه مرضیه
تاریخ:1400/9/30
🖤پایگاه مقاومت بسیج مرضیه🖤
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#فاطمیه
#فاطمیه_فرصتی_برای_فاطمی_شدن
#ناحیه_مقاومت_بسیج_آران_و_بیدگل
#حوزه_بسیج_حضرت_زهرا_سلام_الله
#قرارگاه_فرهنگی_حوزه
#پایگاه_بسیج_خواهران_مرضیه
به نام خدا
موضوع:
قرائت هفتگی باقرائت جزء۴
وتفسیری برزندگی وسیره پاک حضرت زهرا(س)
وقرائت حدیث کسا
تعداد:۴۰نفر
همراه باپذیرایی
(حلقه قرائت قرآن)
مکان: پایگاه مرضیه
تاریخ:1400/9/29
🖤پایگاه مقاومت بسیج مرضیه🖤
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#فاطمیه
#فاطمیه_فرصتی_برای_فاطمی_شدن
#ناحیه_مقاومت_بسیج_آران_و_بیدگل
#حوزه_بسیج_حضرت_زهرا_سلام_الله
#قرارگاه_فرهنگی_حوزه
#پایگاه_بسیج_خواهران_مرضیه
هدایت شده از GHASEM
۳۶۵روز با #شهدا 🌷
( از اربعین تا اربعین)
شهیدی که قرض ها را پرداخت کرد :
🌷شهید سید مرتضی دادگر🌷
دعوت می کنیم با خواندن این متن مهمان ویژه ی یک شهید شوید...
آن طور که خودش تعریف می کرد از سادات و اهل تهران بود و پدرش از تجار بازار تهران.
علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقش به شهدا، حجره ی پدر را ترک کرد و به همراه بچه های تفحص لشکر27 محمد رسول الله راهی مناطق عملیاتی جنوب شد.
یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان. بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کرد و همسرش را هم با خود همراه کرد.
یکی دو سالی گذشته بود و او و همسرش این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص می گذراندند. سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلشان، از یاد خدا شاد بود و زندگیشان، با عطر شهدا عطرآگین. تا اینکه...
تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دوپسرعمویش که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان آنان خواهند شد. آشوبی در دلش پیدا شد.حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و او این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بود... نمی خواست شرمنده ی اقوامش شود.
با همان حال به محل کارش رفت و با بچه ها عازم شلمچه شد.
بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردند و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد. شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین. اعزامی از ساری...گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما او...
استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادند و کارت شناسایی شهید به او سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید،به بنیاد شهید تحویل دهد.
قبل از حرکت با منزلش تماس گرفت و جویای آمدن مهمان ها شد و جواب شنید که مهمان هاخ هنوز نیامده اند اما همسرش وقتی برای خرید به بازار رفته مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرده اند به علت بدهی زیاد، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرش هم رویش نشده اصرار کند...
با ناراحتی به معراج شهدا برگشت و در حسینیه با شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداخت...
"این رسمش نیست با معرفت ها. ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم. راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم...". گفت و گریست.
دو ساعت راه شلمچه تا اهواز را مدام با خودش زمزمه کرد: «شهدا! ببخشید. بی ادبی و جسارتم را ببخشید...»
وارد خانه که شد همسرش با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس او کسی در خانه را زده و خود را پسرعموی همسرش معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسر او بدهکار بوده و حالا آمده که بدهی اش را بدهد. هر چه فکرکرد، یادش نیامد که به کدام پسرعمویش پول قرض داده است...با خود گفت هر که بوده به موقع پول را پس آورده.
لباسش را عوض کرد و با پول ها راهی بازار شد. به قصابی رفت. خواست بدهی اش را بپردازد که در جواب شنید:بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است. به میوه فروشی رفت...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بود سر زد. جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است...
گیج گیج بود. مات مات. خرید کرد و به خانه بر گشت و در راه مدام به این فکر می کرد که چه کسی خبر بدهی هایش را به پسرعمویش داده است؟ آیا همسرش؟
وارد خانه شد و پیش از اینکه با دلخوری از همسرش بپرسد که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته ... با چشمان سرخ و گریان همسرش مواجه شد که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار می گریست...
جلو رفت و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودند در دستان همسرش دید. اعتراض کرد که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟
همسرش هق هق کنان پاسخ داد: خودش بود. خودش بود.کسی که امروز خودش راپسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود. به خدا خودش بود.... گیج گیج بود.مات مات...
کارت شناسایی را برداشت و راهی بازار شد. مثل دیوانه ها شده بود. عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می داد. می پرسید: آیا این عکس،عکس همان فردی است که امروز...؟
نمی دانست در مقابل جواب های مثبتی که شنیده چه بگوید...مثل دیوانه هاشده بود. به کارت شناسایی نگاه می کرد. شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین. اعزامی از ساری...وسط بازار ازحال رفت...
پی نوشت۱. این خاطره در مراسم تشییع این شهید بزرگوار، توسط این برادر برای حضار بیان شد.
پی نوشت۲. قبر مطهر این شهید، طبق وصیت خودش در دل جنگلهای اطراف شهر ساری، در کنار بقعه ی کوچک و ساده ی امامزاده جبار، قرار دارد.
پی نوشت۳. دوستانی که مایلند از نزدیک این شهید بزرگوار را زیارت کنند، آدرس مزار این شهید: کیلومتر۵ جاده ساری نکا، بعد از بیمارستان سوانح و سوختگی، قبل از روستای خارکش.