موقع اعزام حجت یه گوشه کز کرده بود رفته بود تو فکر،یکی از مسئولین متوجه اش شد ،گفت حجت چرا تو فکری اگر نگرانی و تردید داری، میتونیم اعزامت نکنیم اجباری نیست حتی الان که موقع اعزام فرا رسیده، میگفت حجت لبخندی زد و گفت نه بابا دارم به این فکر میکنم که میشه من هم مثل حضرت عباس شهید بشم!
رفیق حجت میگفت پس از آن شهادت حماسی و رشادت وار حجت که باعث نجات تعدادی از رزمنده ها هم شد،وقتی بدنش رو برگرداندند دو تا دستاش قطع شده بود... درست مثل حضرت عباس(ع)
#شهیدحجتاصغریشربیانی
🌱|@martyr_314
مشکلتر از انقلابـــی بودن
و گرایــشِ انقلابی داشتن
انقلابــی ماندن است..!
#حضرت_آقا❤️
🌱|@martyr_314
#طنز_جبهه
شب عملیات موقع حلالیت طلبیدن،یکی از فرماندهان آمده بود وداع کند.خیلی جدی به بچه ها می گفت: «خب،برادرا! اگر در این مدت از ما بدی دیده اند(بعد از مکثی)حقشان بوده و اگر خوبی دیده اند،حتماً اشتباهی رخ داده است.»😁😁 بعضی ها هم می گفتند:«اگر ما را ندیدید عینک بزنید.»😂😂😂
کتاب فرهنگ جبهه (شوخی طبعی ها)جلد 1،صفحه59
🌱|@martyr_314
کاش میشد
تا خدا پرواز کرد..
پای دل از بند دنیا باز کرد..
کاش میشد از تعلق شد رها
بال زد همچون کبوتر در هوا...
#شهدا
🌱|@martyr_314
فرمانده!
با ما که مرثیهخوانِ
در قفس ماندنِ خویشیم
از پرواز بگو...
و برای بالهای زخمیمان دعا کن😔
#حاج_قاسم💔
🌱|@martyr_314
بعضی وقتها حرفهایی می زد که همان میشد مبنای زندگیمان یکبار رو به من کرد و گفت:"من تو رو برای خودت دوست دارم،نه برای خودم تو هم بهتره من رو به خاطر خودم دوست داشته باشی نه به خاطر خودت."
همین جمله باعث شده بود در مواقع خاص، خودم را جای ایشان بگذارم و بعد تصمیم بگیرم؛ و طبیعی بود که با این نگاه، زندگیمان دارای تحکیم، محبت و مودت بیشتری میشد.
#شهید_رجایی
🌱|@martyr_314
عادت داشت مستمر خون بدهد
بہ نیت قربت الی الله!
عاقبت هم خون داد و هم جان داد
بہ نیت قربت الی الله!
عجب رسم غریبی است حڪایت فرزندان حضرت زهرا(س)
#شهید_سعید_بیاضی_زاده
🌱|@martyr_314