شَرهانی..
یَعنی تَفَحُص
نَه تَفَحُصِ شُهدا
تَفَحُص خُودِت
وجودِت ، زِندِگیت
شَرهانی را بایَد لَمس ڪَرد..
🌱|@martyr_314
بابکخوشاخلاقبود،
باایمانبود،زرنگبود،منظمبود
وبرایهمهیکارهاشبرنامهریزیمیکرد،
یکدفترچهایهمیشههمراهشبود
وبرنامههایروزانهیخودشرویاداشتمیکرد.
دائمبهفکرکلاسرفتنوباشگاهرفتنبود.
راوی: مادر شهید
#شهیدبابکنوریهریس
🌱|@martyr_314
محمدرضا ڪہ از جبهہ مےاومد و براے چند روز خونہ بود ، ماها خیلے از حضورش خوشحال بودیم .
مےدیدم نماز شب میخونہ و حال عجیبے داره !
یہ جورے شرمنده خداسٺ و زارے میڪنہ ڪہ انگار بزرگٺرین گناه رو در طول روز انجام داده . یہ روز صبح ازش پرسیدم :
چرا انقدر اسٺغفار میڪنے؟ از ڪدام گناه مےنالے؟
جواب داد: همین ڪہ اینهمہ خدا بهمون نعمٺ داده و ما نمےٺونیم شڪرش رو بہ جا بیاریم بسیار جاے شرمندگے داره...
راوے: خواهر شهید
#شهید_محمدرضا_تورجےزاده
🌱|@martyr_314
یادم مے آمد که مے گفت: شما خوب بندگے کنید، خدا هم خوب خدایے مے کند. وقتے به خدا توکل کردید نگران نباشید ،تا لب پرتگاه مے روید اما پرت نمے شوید، تا اعماق دریا مے روید اما غرق نمے شوید، در شعله هاے آتش مے افتید اما نمے سوزید.
فقط به راه رفته تان یقین داشته باشید.
معصومه آباد👤
کتاب من زنده ام صفحه۲۶۲📚
🌱|@martyr_314
شهادتتون مبارک:)
۲۱ آبان۱۳۹۴ روز شهادت این ۴ شهید عزیز
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#شهید_سید_مصطفی_موسوی
#شهید_احمد_عطایی
#شهید_مسعود_عسگری
🌱|@martyr_314
منطقہ ٺازه از وجود اشرار پاڪسازے شده بود و نگهبانےِ شب در آن شرایط بسیار حیاٺے بود.
یڪ شب ڪہ نگهبانها پسٺشون رو بدون اجازه ٺرڪ ڪرده بودند؛ بہ دسٺور محمود باید وسط محوطہ سینہخیز مےرفتند و غلٺ مےزدند ٺا ٺنبیہے اساسے بشن و حساب ڪار دسٺشون بیاد.
ٺنبیہ نگهبانها ڪہ شروع شد یڪ مرٺبہ دیدیم محمود لباسش را درآورد و همراه آنها شروع ڪرد بہ سینہخیز رفتن!
محمود ڪہ نگاه مٺعجب ما را دیده بود،گفٺ: یہ لحظہ احساس ڪردم ڪہ از روے هواے نفس مےخوام اینارو ٺنبیہ ڪنم؛بہ همین خاطر ڪارے ڪردم ڪہ غرور بر من پیروز نشہ.
#شهید_محمود_دولتے_مقدم
🌱|@martyr_314
بہ یـاد دارم ڪہ حضـرتِ
آیتاللہ العظمے بروجردے
همیشـہ در موعظہ آخـر
درس میفرمـودند: دنیـا
میگذرد و فریب میـدهد!
#آیت_اللہ_شبیرے_زنجانے
🌱|@martyr_314
وقتی خدا را بیش از هرچیز
دوست داشتی جشن بگیر
{ مؤمن } شدنت را
#آیتاللهبهجت
🌱|@martyr_314