امیرحسین عزیزم اگر چه امروز پدرت در کنارت نیست ولی بدان که پدرت بسیاربسیار تو را دوست دارد و برای نجات کودکان همسن تو رفته است تا پدرمادر آنها خشنود باشد و می دانم با شادکردن دل آنها باعث شادی ابدی تو می شوم.
ابراز عشق و دوست داشتن تو را در کلام و قلم نمی توانم ابراز کنم ولی بدان تو همه وجود پدرت بوده ای و دل کندن از تو خیلی برای من سخت بوده است ولی من در ظاهر به روی خود نیاوردم تا دیگران ناراحت نشوند و مانع رفتن بنده نشوند.
من از تو می خواهم تماما گوش به فرمان ولی فقیه خود باشی و هوشیار و آگاه با بصیرت زندگی خود را توام با تحصیل و کسب علم سپری نمایی و مراقب مادرت باشی و خواهشی که از تو دارم که مادرت را اذیت و ناراحت نکنی چرا که باعث ناراحتی من می شود.
🔖 فرازهایی از وصیت نامه شهید
#شهدا🍃
#شهید_علی_آقاعبداللهی🥀
🌱|@martyr_314
ما امروز به مرگهایی رسیدهایم
مرگِ روح، مرگِ دل
مرگِ عقل، مرگِ فکر
مرگِ معرفت و عقیده و عمل
در نتیجه ضروریترین مساله ما حیات است
و ضروریترین حیاتها
حیاتِ قلب و حیاتِ روح است..:)
#استادصفاییحائری
🌱|@martyr_314
#عاشقانه_شهدا🙃🍃
حسن ارتشی بود و بعد از عقد باید برای گذراندن دوره، می رفت اهواز. بنا بود بعد از دوره اش، بیاید تهران و مراسم عروسی را برگزار کنیم.
هر چهارشنبه برای هم نامه می نوشتیم. هفت روز انتظار برای یک نامه! خیلی سخت بود. بالاخره صبرم تمام شد. دلم طاقت نمی آورد؛ گفتم: «من می رم اهواز!»
پدرم قبول نمی کرد؛ می گفت: «بدون رسم و رسوم؟!» جلوی مردم خوبیّت نداره. فامیل ها چی می گن؟! گفتم: جشن که گرفتیم! چند بار لباس عروس و خنچه و چراغانی؟!
دخترعمو (مادر شوهرم) گفت: خودم عروسم رو می برم. اصلاً کی مطمئن تر از مادر شوهر؟! این طور شد که با اصرار من و حمایت دخترعمو، زندگی مان بدون عروسی رسمی شروع شد.❤️🍃
#همسرشهیدحسنآبشناسان
🌱|@martyr_314
خدا یک علی(ع) داشت
الحمدلله
آن هم امام ما شد :)💚🍃
#آیتاللهکوهستانی
🌱|@martyr_314
محبوبِ من..!
ما از ازل هم هیچ بودیم و بعدها هم
از حیثِ حیثیت خودمان هیچیم
منتها ما هیچها اشتباه داریم
خیال میکنیم ما هم یک چیزی هستیم..
#امامخمینی
🌱|@martyr_314