eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
42.1هزار عکس
18.3هزار ویدیو
373 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
جاهِدوا فی سَبیل الله بایدیکُم فَان لَم تَقدِروُا فَجاهِدوا بالسِنَتِکُم لَم َقِدروُا فَجاهدوُا بِقُلوبِکُم در راه خدا با دستها جهاد ومقابله کنید واگر نتوانستید بازبانتان واگر نتوانستید با دلهایتان مجاهده نمائید. 📚 مستدرک ، جلد ۱۱ ، صفحه ۱۶ 🌴 🌹🕊
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 در این مقطع حساس از تاریخ که چشم مستضعفین جهان و محرومین روی زمین به شما ملت نمونه دوخته شده ، سعی کنید با گوش جان فرامین رهبر انقلاب را بشنوید و اگر سعادت دنیا و نجات از عذاب آخرت را می خواهید دست از ولایت فقیه برندارید ، بجنگید و در میدان نبرد پوزه دشمن را به خاک بکشید که در این راه سربلندی و عظمت اسلام و قرآن و آینده نهفته است . 🌹 🌴 🌹 🌹 🕊🌹🌴
🌺🍀💐☘️💐🍀🌺 بچه های لشکر تا روز وقت داشتند در شرهانی به جستجوی شهدا بپردازند. اما این روزهای آخر هر چی می گشتند خودشان را نشان نمی دادند. ناامیدی در چهره تک تک افراد موج میزد. روز بود و روز آخر ما. بچه ها امیدوار بودند. بچه ها به امید گرفتن عیدی، جستجو را آغاز کردند. بچه ها رمز عبور را گذاشتند. هر کس نجوایی می کرد. تا عصر مشغول بودیم. هر چه گشتیم بی فایده بود. لحظات وداع رسید. رو به قبله کردم و گفتم: "غروب نیمه شعبان است. آقا جان، ما قابل نبودیم. ما به امید شما کار را شروع کردیم. حال باید دست خالی برگردیم." اشک چشمان همه بچه ها را بارانی کرده بود. آماده حرکت شدیم. یکی برای تبرک مشتی خاک برمی داشت و یکی سیم خاردار و ... با صورتی پر از اشک از ما جدا شد. رفت سراغ یه گل شقایق وحشی که آنجا رویده بود را از ریشه جدا کند و در قوطی کنسرو قرار دهد و به عقب بیاورد. زیر گل را خالی کرد. باورش سخت بود. شقایق درست روی جمجمه یک روییده بود. پیکر را از زیر خاک خارج کردیم. خوشحالی ما وقتی کامل شد که پلاک هویت استعلام شد. باور کردنی نبود. نام پشت بی سیم اینگونه اعلام شد: 📚 کتاب وصال، صفحه ۱۳۳ الی ۱۳۶ جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح و ارواح طیبه 💐🍀🌺
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 در مأموریت ها همه رزمندگان چفیه می‌انداختند گردنشان الا ؛ یک شال سیاه داشت که همیشه گردنش بود، نه فقط و ... یکبار از او خواستم تا علت شال سیاه انداختنش را برایم بگوید گفت : مادر جان ! ما عزادار امام حسین علیه السلام هستیم... گفتم : الان که محرم وصفر نیست! گفت : مادرم! عزادار امام حسین علیه السلام بودن محرم و صفر نمی خواهد ما همیشه عزادار حسینیم... ‌ 🌹🕊 🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 خواهر زاده ام ، ، در سن نوجوانی مرا امین و سنگ صبور خودش می دانست . یکبار آمد و گفت : دایی جون ، من خواب عمو رو دیدم . عموی بود که سال 1360 به رسید . گفتم خیره ان شاالله ، خب تعریف کن برام ببینم . خواب دیدم عمو اومده پیشم و داره باهام حرف می زنه... بعد از مقداری سکوت ادامه داد ، عمو گفت : «ان شاالله تو هم می شی» راوی : 🌴🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 گذری بر زندگی آخرین باری که به مرخصی آمده بود درحالی که مشغول درست کردن دوغ بودم به من گفت: مادر توجه ات به من باشد می خواهم از شما عکس بگیرم و به شما هدیه بدهم چون می دانم این آخرین مرخصی من است و قطعا" می دانم وقتی به پادگان برگردم شهید می شوم . من ناراحت شدم و گفتم این چه حرفی است و وی گفت این حرف را زدم که آمادگی داشته باشید برای روزی که خبر من را به شما اعلام کنند. همراه پدرش مشغول کار کشاورزی شد تا از طریق نیروی انتظامی قروه به خدمت مقدس سربازی اعزام شد ودر شهرستان بانه به ایفای وظیفه خطیر حراست از مرزهای میهن اسلامی و ارزشهای انقلاب اسلامی پرداخت تا اینکه ۲۳ مهرماه ۱۳۷۲طی درگیری با گروهک های ضد انقلاب در اطراف شهرستان بانه بر اثر اصابت تیر مستقیم به درجه اعلای رسید. 🥀 🕊🌹
🥀🌹🕊🌴🕊🌹🥀 از طرف من به بگویید چشم و تبلور به شما دوخته است . بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود . شادی روح و 🥀🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا