قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 #گذری_بر_زندگی #شهید_والامقام #مصطفی_محمودمازح اولین #شهید در راه اجرای حکم #امام_راحل مب
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#گذری_بر_زندگی
#شهید_والامقام
#مصطفی_محمودمازح
اولین #شهید در راه اجرای حکم #امام_راحل مبنی بر اعدام سلمان رشدی ملعون
#قسمت_دوم
چه اینکه #مصطفی خود می گفت : « ای #امام عزیز! همانا من با تو پیمان می بندم که همیشه در راه روشن تو خواهم بود و تحت اوامر #نائب برحق تو #سیدعلی_خامنه_ای، بر این راه روشن باقی خواهم ماند، فرمایشات او فرمان تو خواهد بود، فکر و اندیشه او همان فکر و اندیشه تو و نظرات او همان نظر تو خواهد بود. ما اکنون سرباز او هستیم .»
پس از حکم تاریخی #امام_راحل مبنی بر اعدام سلمان رشدی ، آن خائن ملعون مخفی شده و پلیس اسکاتلندیارد، حفاظت وی را با صرف هزینههای کلان بر عهده گرفت.
رشدی در خاطرات خود با اشاره به روزهای پس از صدور حکم امام میگوید « که بارها مجبور به تغییر محل زندگی خود میشود .»
#شهید_مازح که از نزدیک شاهد جنایات ددمنشانه متجاوزین اسراییلی بود و دردها، رنجها و مصائب وارد بر مظلومین مسلمان لبنانی و فلسطینی را در هالهای از خون و آتش درک میکرد، به وضوح ابعاد مختلف سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در مورد آثار سوء و ذلت بار مهجور قرار دادن امانات گرانبهای #خاتم_الانبیا_ص و علیالخصوص ترک جهاد در راه خدا را میدید .
در پیدرک همین واقعیات بود که تحصیل درس را در دوره متوسطه رها کرده و برای فراگرفتن علوم و معارف اسلامی به آموزش دروس حوزوی روی آورد و با فراگرفتن زبان عربی، هر روز بیش از پیش با قرآن و احادیث نورانی چهارده معصوم (ع) انس میگرفت.
#ادامه_دارد ...
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 #گذری_بر_زندگی #شهید_والامقام #مصطفی_محمودمازح اولین #شهید در راه اجرای حکم #امام_راحل مب
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#گذری_بر_زندگی
#شهید_والامقام
#مصطفی_محمودمازح
اولین #شهید در راه اجرای حکم #امام_راحل مبنی بر اعدام سلمان رشدی ملعون
#قسمت_سوم
چندی بعد با دختر مومنهای از جبل عامل عقد زناشویی میبندد، اما این عقد هرگز به ازدواج نمیانجامد، چرا که #شهید_مازح پس از صدور حکم تاریخی #حضرت_امام_خمینی_ره در مورد واجب القتل بودن نویسنده مرتد و ناشرین کتاب موهن آیات شیطانی، شخصاً کمر به اجرای آن بسته و پس از تهیه مقدمات لازم با همسر، خانواده و وابستگان خویش وداع و به لندن مهاجرت میکند.
او شش ماه پس از آن که رهبر کبیر انقلاب اسلامی فتوای خود را درباره لزوم اعدام سلمان رشدی نویسنده کتاب « آیات شیطانی » اعلام کردند، با شناسایی هتل محل اقامت او، قصد اقامت 4 روزه در آن هتل میکند اما در روز سوم و در حالی که در جستجوی اتاق محل اقامت سلمان رشدی بوده، توسط یکی از خدمتکاران مورد سوظن قرار میگیرد و به نیروهای امنیتی انگلستان معرفی میشود.
هرچند که او در نهایت به دلیل انفجار زود هنگام بمب موفق به اجرای فرمان #امام_خمینی_ره نشد، اما آغازگر راهی شد که ثمره آن مبارزه همه جانبه مسلمانان جهان با توهین به اسلام و #پیامبر_عظیم_الشأن آن و به انزوا رفتن سلمان رشدی ملعون برای همیشه و زندگی مخفیانه او بود.
#ادامه_دارد ...
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴
#شهیدانه
#سیره_شهدا
#شهید_والامقام
#علی_امرایی
#شهید مدافع حرمی که ۸ یتیم را سرپرستی میکرد ...
کارمند کمیته امداد توضیح داده بود که ۲ خانواده و ۳ یتیم تحت پوشش و حمایت مالی #علی آقا بودند.
یعنی #علی مجموعاً ۸ یتیم را سرپرستی میکرده.
تازه بعد از یک عمر زندگی با #علی فهمیدم که درآمدهایش را کجا خرج می کرده و من که مادرش بودم نفهمیدم علی چه کار میکرد!
یک خیّر به تمام معنا
#پدر_شهید مدافع حرم #علی_امرایی میگوید پس از #شهادت فرزندم کمکم متوجه کارهای خیر او شدیم و حتی فهمیدم سرپرستی چند کودک را برعهده داشته و از او به عنوان «کمسنترین خیّر» تقدیر شدهبود.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 🌹🕊
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#کلاس_درس_شهدا
#دانش_آموز_شهید
#مصطفی_کاظم_زاده
#شهیــد ...
عـزاداری نمیخواهد ،
#پیــرو میخـواهـد ...
#شهادت که مرگ عادی نیست
بلکه آغاز زندگی #جاوید است
که #خوشحـالی دارد !
امیـدوارم که فقـط
برای ابراز #تاسف عزاداری نکنید
بلکه دنبـال این بروید که
برای چه به جبهه رفتم و
بـرای چه #شهیـد شدم ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊🌴🌹
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 #گذری_بر_زندگی #شهید_والامقام #مصطفی_محمودمازح اولین #شهید در راه اجرای حکم #امام_راحل مب
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#گذری_بر_زندگی
#شهید_والامقام
#مصطفی_محمودمازح
اولین #شهید در راه اجرای حکم #امام_راحل مبنی بر اعدام سلمان رشدی ملعون
#قسمت_آخر
پدر #شهید_مازح در مورد #شهادت او گفته است : « آنچه که ما میدانیم بیشتر بر اساس گفتهها و اخبار است .
اینکه چگونه رفته و با کی بود، خبر نداریم، آن گونه که ادعا میکنند، در هتل، زن خدمتکاری بوده که #مصطفی از او درباره رفت و آمدهای سلمان رشدی سوال میکند و متاسفانه آن زن حساس میشود و به دستگاههای اطلاعاتی انگلیس خبر میدهد که یک جوان عرب که چند پاسپورت هم دارد، در اینجاست که درباره سلمان رشدی سوال میکند. او در آن هتل برای چهار روز اتاقی گرفته بود. روز سوم، روز عملیات بوده است. بر اساس شناساییهای او، سلمان رشدی در آن روز به هتل میآمد و در طبقات بالای هتل اقامت داشت. متأسفانه آنگونه که میگویند انفجاری در اتاق #مصطفی رخ میدهد که به #شهادت خود او میانجامد .»
وی درباره شناسیایی بدن #شهید_مازح گفت : « بدن او را که متلاشی شده بود، کالبدشکافی کرده و از روی دندانهایش که قبلاً آنها را نزد دندانپزشکی در ساحل عاج درست کرده بود، شناسایی کردند، البته پهلوی آن دکتر هم در ساحل عاج رفته بودند که او هم هویت #مصطفی را تایید کرده بود .»
بقایای مطهر #پیکر_پاکش، هشت ماه در انگلیس باقی ماند تا سرانجام به جنوب لبنان منتقل و در دوم رمضان 1369 ( ه. ش) در روستای اجدادی و در جوار خانه پدریاش به خاک سپرده شد.
نام #مصطفی_محمودمازح مترادف غیرت، حمیت و دین باوری است، او اگرچه به ظاهر ایرانی نبود اما فرزندی از فرزندان #خمینی و #خامنه_ای بود که جان خود را در راه مکتب اسلامی #ایثار کرد و با صدور فتوای قتل سلمان رشدی به وظیفه پاسداری خویش از دین عمل نمود .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🕊🌹
#خاطرات_شهدایی
🍂با #شهادت تعدادی از بچههای تیپ امام سجاد(ع) در منطقه رتیان، ما را برای تثبیت خط بردند؛ ولی هنوز خبری از حمله نبود. #شهیدسیدفخرالدین تیربارچی گردان امام صادق(ع) بود. درگیری شدیدی بین ما و نیروهای تکفیری رخ داد. در آن عملیات بچهها باید عرض جاده را طی میکردند تا از تیررس دشمن در امان بمانند؛ اما جاده در زیر تیر مستقیم دشمن بود و چند نفر تیربارچی دشمن مرتب به سمت جاده تیراندازی میکردند که نیروها نتوانند خودشان را به جای امن برساند. فرصت زیادی نداشتیم و باید سریع تصمیم میگرفتیم.
🌱چند نفر با از خودگذشتگی فراوان، دشمن را متوجه خود میکردند تا بقیه نیروهای گردان جان سالم به در ببرند که یکی از آن چند نفر، #شهیدسیدفخرالدین تقوینژاد بود که واقعاً جگر شیر داشت و با رشادتهای تمام میجنگید، در حالی که میدانست سالم بازنمیگردد، یا #شهید میشود یا زخمی و یا اسیر. او با چهره شاداب و در حالی که لبخند همیشگیاش را به لب داشت به جلو رفت و با تیراندازی به سمت دشمن نظر آنها را به خودش جلب میکرد تا اینکه بچهها موفق شدند به عقب برگردند.
✍راوی؛ همرزم #شهید
🔖فرازی از وصیتنامه #شهید:
🔆... پدر و مادر برادر و خواهران عزیزم، همسر باوفا و مهربانم! من تصمیم جدی گرفتهام و با عزم و اراده راسخ برای جنگیدن با ستیزهگران ضد بشری، ضد تمام ادیان و مذاهب، نیروهای تکفیری و داعش، میروم و برای هر نوع آموزش نظامی خود را آماده مینمایم. میروم با کسانی بجنگم که دشمن انسانند، نه کاری به شیعه بودن دارند و نه کاری به سنی و دیگر دینهای خدا، اینها از کفار بدترند. من از کلمه داعش نفرت دارم؛ چون ترسو و بی هدفند. این گروه فقط در قالب انسانند و بویی از انسانیت نبردهاند و هرگاه به فیلمهای آنان که به چه طرز فجیعی سالمندان، زنان و کودکان، مردان، جوانان و نوجوان را به قتل میرسانند؛ مساجد، اماکن متبرکه، حرم اهل بیت پیامبر (ص) را ویران میکنند، نگاه میکنم خونم به جوش میآید و تصمیم گرفتهام به هر طریقی باشد به سوریه بروم و با آنها بجنگم، چون اولین و باارزشترین نیاز هر جامعه و هر خانواده، امنیت و آرامش است...
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_مهدی_باکری
یکی از برادرهام #شهید شده بود. قبرش اهواز بود. برادر دومیم توی اسلام آباد بود.
وقتی با خانواده ام از اهواز برمی گشتیم ، رفتیم سمت اسلام آباد، نزدیکی های #غروب رسیدیم به لشکر.
#باران_تندی هم می آمد. من رفتم دم چادر #فرماندهی اجازه بگیرم برویم تو
#آقا_مهدی توی چادرش بود. بهش که گفتم؛ گفت « قدمتون روی چشم . فقط باید بیاین توی همین چادر ، جای دیگه ای نداریم.»
صبح که داشتیم راه می افتادیم، #مادرم بهم گفت « برو #آقا_مهدی رو پیدا کن ،ازش تشکر کنم..
توی #لشکر این ور و اون ور می رفتم تا #آقا_مهدی را پیدا کنم.
یکی بهم گفت « #آقا_مهدی حالش خوب نیست؛ خوابیده.»
گفتم « چرا ؟» ...
گفت « دیشب توی چادر جا نبود تا بخوابد، زیر بارون موند، سرما خورد...
#مردان_بی_ادعا
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🥀🕊
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#شهیدانه
#شهید_مدافع_حرم
#مجید_قربانخانی
پدر و مادر #شهید روایت میکنند که مجید قبل از اعزام خواب دیده بود که حضرت زهرا (س) را دیدم که فرمودهاند: مجید! تو وقتی میآیی سوریه بعد از یک هفته پیش خودمی.
یک روز برای تشییع #شهید_محمد_فرامزی رفته بودیم گلزار #شهدای «یافت آباد»، آنجا بود که به عمهاش گفته بود: عمه جان! من هم عازم سوریهام، دو هفته دیگر جای من هم همین جاست.
وقتی به سوریه رفت، چون تک پسر بود او را به عملیات نمیبردند.
به مرتضی کریمی گفتم: مجید و یکی از بچهها را میگذاریم نگهبان دم ساختمانها و خط نمیبریم، اما یک بار حرف آخر را زد، گفت: سید اگر من را بردی که هیچ، اگر نبردی شکایتت را به حضرت زهرا (س) میکنم، خودت میدانی و حضرت فاطمه (س).
روزی هم که میخواست با خواهرش عطیه خداحافظی کند، گفت: توی عملیات از بین دویست نفر، فقط دوازده سیزده نفر #شهید میشوند، همینطور هم شد، از یک گردان ۱۸۰ نفره چهارده نفر #شهید شدند که یکی از آنها هم مجید بود.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🕊🌹
🌺🌷🥀🕊🥀🌷🌺
#مادرانه
#مادر_شهید
#شهیـد ڪه شوے
یڪبار #شهیـد می شوے
مـادر #شهیـد ڪه باشے، صدبار
و مـادر #شهیـد مفقودالاثر ڪه باشے، هر ثانیـه
باز آئینه، آب، سینے و چاے و نباٺ
باز پنجشنبه و یاد #شهدا با #صلواٺ
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌴 🌷🌺
🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷
#در_محضر_شهدا
#شهید_والامقام
#مصطفی_مازح
نخستین #شهید اجرای حکم امام خمینی (ره) علیه سلمان رشدی
ای امام عزیز ، همانا من با تو پیمان می بندم که همیشه در راه روشن تو خواهم بود و تحت اوامر نائب برحقت #سید_علی_خامنه_ای ، بر این راه روشن باقی خواهم ماند.
فرمایشات او فرمایشات تو خواهد بود . فکر و اندیشه او همان فکر و اندیشه تو و نظرات او همان نظرات تو خواهد بود . به درستی که تو شجاعت را به او آموختی و ما الان سرباز او هستیم ، همانگونه که امر فرمودی ، باقی خواهیم ماند بر این جمهوری اسلامی ، جمهوری اسلامی والایی که برای حضرت مهدی (عج) ولی عصر زمان است.
ای #امام_مهدی_عج … آه ای آقای من، ای فریادرس و نجات دهنده من . آیا نمی بینی که چه حوادثی رخ می دهد … #شهدایی که بر زمین می افتند. همانا دشمنانمان در حال آماده باش کامل هستند و نفرین خدایی زیاد شده است . و خسارت بزرگی که گمان می کردیم . تا چه زمانی ای آقای من . تا چه زمانی می توانیم در برابر دشمن ستمگر بایستیم.
العجل … العجل… ای نجات دهنده ما …
بر ما رحم نما و به فریادمان رس … بیا برای نجات ما … به نام این رهبر روحانی سفر کرده … به نام #شهدا … به نام مجاهدین اسلام …
حکم امام برای ارتداد سلمان رشدی ۲۵ بهمن ماه ۱۳۶۷ بود .
این #شهید عزیز هم در ۱۴مرداد ۱۳۶۸یعنی دو ماه پس از رحلت امام در پی انجام حکم امام علیه سلمان رشدی به #شهادت رسیدند .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🌹🇮🇷
🌺🌼🍀💐🍀🌼🌺
#طنز_جبهه_ها
خُر و پُف #شهید
صحبت از شهادت و جدایی بود و اینکه بعضی جنازهها زیر آتش میمانند و یا به نحوی شهید میشوند که قابل شناسایی نیستند.
هر کس از خود نشانهای میداد تا شناسایی جنازه ممکن باشد. یکی میگفت: «دست راست من این انگشتری است.»
دیگری میگفت: «من تسبیحم را دور گردنم میاندازم.»
نشانهای که یکی از بچهها داد برای ما بسیار جالب بود. او میگفت: « من در خواب خُر و پُف میکنم، پس اگر شهیدی را دیدید که خُر و پُف میکند، شک نکنید که خودم هستم .»
💐 #عیدتون_مبارک💐
💐 🌺🌼