شکست دوم اطلاعاتی اسرائيل برابر حماس
🔹ارزیابی نهادهای اطلاعاتی اسرائیل بر این بود که از آنجایی که بخش عمده‌ای از اسرای صهیونیست در اختیار مقاومت از شهرک‌های مجاور منطقه جنوب غزه به اسارت درآمده‌اند، این نفرات باید هم‌اکنون نیز در بخش‌های جنوبی غزه نگهداری شوند.
🔹با این حال مقاومت فلسطین در اقدامی حیرت‌انگیز کلیه اسرای صهیونیست را در منطقه شمالی غزه که در روزهای گذشته کانون حملات رژیم صهیونیستی بود و ارتش رژیم صهیونیستی مدعی اشغال و پاکسازی آن شده بود، به نیروهای صلیب سرخ تحویل داد.
🔹این اقدام شکست اطلاعاتی دیگری را پس از عملیات ۷ اکتبر طوفان الاقصی بر اسرائیل وارد کرد.
این جملات رو یه‌جایی بنویسید بذارید جلوی چشمتون:
- وابستگی به یک نفر یا یک گروه، تورو شکننده میکنه.
- با هیچ‌کس، جوری نباش که اگه نباشه ادامه دادن برات سخت باشه. همیشه در ذهنت حفره ای برای نبودنش خالی بذار.
- تو نه با بودنِ کسی خوشبخت ترینی و نه با نبودنش بدبخت ترین، پس رها کن برن.
- تو انقدر کامل هستی که بتونی تنهایی از پس خودت بربیای. میدونم. سخته. اما غیر ممکن که نیست. تنهایی رو تمرین کن.
- تو موظف نیستی توقعات همه رو برآورده کنی. تو تویی. با همین اخلاق. با همین ظاهر. قرار نیست بخاطر مطلوبِ کسی بودن مدام در رول پلی باشی.
- و در آخر روی خودت سرمایه گذاری کن. چون هیچ‌کس قرار نیست بمونه.
*🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
📚 #حکایتی‌بسیارزیباوخواندنی
در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی می بست. چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد.
یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هربار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت.
مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طورکامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواند نصف وظیفه اش را انجام دهد. هر چند می دانست آن ترک ها حاصل سال ها کار است.
کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد تصمیم گرفت با او حرف بزند : ” از تو معذرت می خواهم. تمام مدتی که از من استفاده کرده ای فقط از نصف حجم من سود برده ا ی ، فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه ات منتظرند فرو نشانده ای. ”
مرد خندید و گفت: ” وقتی برمی گردیم با دقت به مسیر نگاه کن. ”
موقع برگشت کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده…سمت خودش… گل ها و گیاهان زیبایی روییده اند.
مرد گفت: ” می بینی که طبیعت در سمت تو چقدر زیباتر است؟ من همیشه می دانستم که تو ترک داری و تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم. این طرف جاده بذر سبزیجات و گل پخش کردم و تو هم همیشه و هر روز به آنها آب می دادی. به خانه ام گل برده ام و به بچه هایم کلم و کاهو داده ام. اگر تو ترک نداشتی چطور می توانستی این کار را بکنی؟
9.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱۶ قاب ماندگار از تغییرات خلیج گرگان که باید در تاریخ ثبت شود!
🔹 با خدمت ماندگار دولت سیزدهم در خلیج گرگان، نگرانی چندساله مردم و دوست‌داران محیط زیست به پایان رسید.
19.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کار جالب شبکه خبر در پخش زنده اذان پاکبان تهرانی