eitaa logo
اشعار مرضیه عاطفی
432 دنبال‌کننده
252 عکس
19 ویدیو
0 فایل
💌 شما به دعوت #مادر_سادات اینجایید 💌 نذر شادی دل حضرت زهرا(س)👇 ⚘️ سلامتی و فرج امام زمان(عج)،سلامتی رهبرعزیزمان صلوات ⚘️ لینک کانال تلگرام: @marziyehatefi لینک صفحه اینستاگرام: @marziyeh.atefi.313 لینک ویراستی: https://virasty.com/MarziyehAtefi
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🍃 نذر غربت و مصائب مادرمان؛ 🍃🏴 حرف از علی(ع) بود و تمام ِ تکیه گاهت رفتی سپر باشی! خدا پشت و پناهت دلشوره دارم! بیقرارم! کاش تقدیر... فوراً رقم میخورد طبقِ دلبخواهت اما ورق برگشت و‌ آوردند هیزم کم کم به غارت رفت حالِ روبراهت با کینه های کهنه از صفین و خیبر محکم به در...محکم لگد زد! با وقاحت! نامرد مردی آمد و دستِ بزن داشت یک آن سیاهی رفت چشمان سیاهت بین در و دیوار چشمت روزِ بد دید خوردی زمین! جان داد طفلِ بی گناهت از دردهای اصلی ات فضه خبر داشت از بغض های مادرانه در نگاهت ای وای ازین پهلو به آن پهلو شدن ها بالا نمی آمد نفس همراهِ آهت از سرخیِ جای غلاف و جایِ سیلی با اشکِ پنهانی سحر شد شامگاهت شمشیر نه! گودال نه! ای وای مادر... در بین آتش؛ پشتِ در...شد قتلگاهت! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذرمیلاد دردانهٔ هستی؛پارۂ تن پیغمبر(ص) 🌺🍃 زده ذکر ِ تو بر درِ خانهٔ دل، به خدا که گِلم شده از گِلِ تو خودِ سورهٔ کوثری و احدی؛ نشود به خدا که معادلِ تو منم آنکه نشسته به پشت درت، برسان به من از کرَمت نظری درِ رحمت خود بگشا بشود؛ که نگاهِ تو شامل سائل تو به تلألوءِ دستِ تو وقت قنوت، شده مُهرِ نماز تو قبلهٔ من به تو رو زده طالبِ سجده شده، به هوایِ تو کعبه مقابلِ تو تو که رکن نمازِ پیمبری و، هدف اینکه تو از همه سرتری و همه لحظه به عشق تو حور و ملَک، شده حافظ ساحتِ منزل تو پدرت ضربانِ نبوّت حق؛ شده قلبِ ولایتِ حق علی(ع) و شده بعدِ حسن(ع) شهِ لطف و کرم؛ پسری چو حسین(ع) حاصلِ تو ز جماد و بشر زِ قضا و قدَر، به تو عرضه شد از پس ِ پردهٔ غیب بشود همه عالم و عرش برین، به فداییِ مصحف ِ کامل تو تو به فکر شفاعت امّت حق، نگرانِ قیامتِ شیعه تویی نرسد به محبّ تو آتش غم، شده فاطمه(س) شکل و شمایلِ تو تو رضیه و حضرت مرضیه ای، تو زکیه محدّثه انسیه ای شبِ قدری و مریم و آسیه هم، شده اند خادم ِ محفلِ تو شده مدح تو ذکر زمین و زمان، شده وصف مقام ِ تو ورد زبان همه آرزویم شده اینکه شبی، برسم به لیاقتِ مقبلِ تو! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🏴🍃 چارپارۂ محاوره، زبانحالِ حضرت علی(ع) 🍃🏴 نشسته غمت کنج روز و شبم چقد خونه بی تو شده بی صفا عزیزدلم! فاطمه(س) رفتی و علی(ع) مونده و گریۂ بیصدا ندیدم از اونها به جز دردسر همونها که جز حق ندیدن ازم عزادار کردن من و یک شبه تو و محسنم رو گرفتن ازم نخواستی ازم چیزی و هیچوقت به غیر از یه چیزی که شد قاتلم نمی خواستی کاش تابوت ازم به این کار راضی نمیشد دلم همون شب که برگشتم از دفن تو کشیدم با گریه تویِ کوچه آه دیگه خونه ای که شده شعله ور نیازی نداره به پرچم-سیاه تو رفتی شبونه، به جز داغِ تو فقط از یه چیزی شدم اذیت نبستم «درِ» خونه مون و ولی نیومد کسی واسۂ تسلیت غم ِ بچه ها رو کشیدم به دوش ولیکن یه چیزی عذابِ منه حسن(ع) خیلی بیتابه! تو گریه هاش با دستاش تویِ صورتش میزنه گرفتم تو آغوشم اما چجور؟! بگیرم ازش اضطراب و تب و... چقدر آرزو داشتی و نشد- بمونی عروسش کنی زینب(س) و... دلش سوخته! مونده تو خاطرِش که مابینِ دیوار و «در» سوختی با دست ورم کرده واسه حسین(ع) روزِ آخری پیرهن دوختی! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🏴🍃 🍃🏴 از اینکه بی وفایم، خیلی دلم گرفته باید به خود بیایم، خیلی دلم گرفته «أُدعونی أَستجب» را خواندم ولی از اینکه لنگ است هر دو پایم، خیلی دلم گرفته در خود شکستم از بغض، گفتم میانِ سجده: با اشکِ بی صدایم، خیلی دلم گرفته یارب «ظَلمتُ نفسي»، یارب «إلهی ٱلعفو» درمانده و گدایم، خیلی دلم گرفته یک عده با چه شوقی زائر شدند امّا؛ من تحبسُ الدّعایم، خیلی دلم گرفته دل ذکرِ «لاطبیبَ مَن لاطبیبَ» دارد قدری بده شفایم، خیلی دلم گرفته ردّم نکن! به وٱلله جز تو کسی ندارم کاری بکن برایم، خیلی دلم گرفته «دست از طلب ندارم» اینها همه بهانه ست دلتنگِ کربلایم، خیلی دلم گرفته ¤ شب های جمعه ایکاش بیتاب سمتِ مقتل- با مادرت بیایم! خیلی دلم گرفته روضه بخواند و من گریه کنان بگویم: اربابِ سر جدایم؛ خیلی دلم گرفته! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر ولادت پناه سائلان 🌺🍃 میدهد بر جسم عالم؛ جان، گلِ یاس نبی با خودش می آورد باران، گلِ یاس نبی آمد و زد سورهٔ کوثر به دستش بوسه ای عطر نابی داد بر قرآن، گلِ یاس نبی شد پیمبر(ص) عاشقش، پیچیده شد طومارِ جهل داد بر دخترکُشی پایان، گلِ یاس نبی در حضورِ مرد نابینا حجابش حفظ شد اسوهٔ زن های با ایمان، گلِ یاس نبی مادر آل کسا، می گشت دور پنج تن پنج تن را کرد جاویدان، گلِ یاس نبی می دَوانَد ریشه در توحید هنگام سجود می برَد دل از خدا آسان، گلِ یاس نبی شد گلستان عالم بالا شبی که با وقار بست با شاه نجف پیمان، گلِ یاس نبی خواست با دست امام منتقم پیدا شود شد اگر که مرقدش پنهان، گلِ یاس نبی! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🏴🍃 به یاد شهدای حرم شاهچراغ 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- اشک میریزد به همراهِ من و دور و برم این بلا هرگز نخواهد رفت از یادِ حرم یک حرامی آمد و یک عده را ناکام کرد آمد و انسانیت را سخت قتل عام کرد ساحتِ امنِ إلهی لحظه ای آشوب شد حال یک مادر کنارِ طفل، نامطلوب شد جان سپردند و چه زیبا زنده میشد نامشان با شهادت شد بدونِ وقفه شیرین کامشان بار اول نیست اینگونه جسارت میشود با هجومی هر چه در راه است غارت میشود بار اول نیست ظالم می کُشد مظلوم را زن به چشم خویش می بیند هجومی شوم را شعله ور از آهم و میسوزم از دردِ فراق میرود سمتِ مدینه روضه از شاهِ چراغ یک نفر نامرد، اینجا قاتلِ بی درد بود پشت درب خانهٔ حیدر چهل نامرد بود داغ، حمله ور شد و آب و گِلم آتش گرفت چادری را غرق خون دیدم دلم آتش گرفت سوختم از روضهٔ مادر که حالش زار شد آه یا فضه خذیني گفت و چشمش تار شد حملهٔ مسمار با دردی عجینَش کرده بود ضربه های بیهوا بستر نشینَش کرده بود وای از بغض و مدارا و سکوتِ ذوالفقار وای از وقتِ مرورِ اتفاقی ناگوار درد دارد همسری از دستِ خود خسته شود آه از مردی که دست و بالِ او بسته شود از غضب پُر شد ولی از سینه فریادش نرفت ازدحام ِ پشتِ «در» یک لحظه از یادش نرفت آه از پهلوی زخمی! آه از روی کبود زنده میشد در مَشامش لحظه لحظه بوی دود پیش چشمش همسرش را بر زمین انداختند آیه های کوثرش را بر زمین انداختند حالِ خوبِ سابقش اینروزها تغییر کرد خاک و خونِ چادر زهرا(س)علی(ع) را پیر کرد! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر کرامت بیکرانِ مادرسادات 🌺🍃 دل را به دستانش گرفت و جنس زر کرد سائل پذیرفت و گدا را معتبر کرد خیلی ضرر کرد آنکه وقت عرض حاجت این پا و آن پا کرد... امّا و اگر کرد مادر شد و مِهرش به قلب عالم افتاد در جانمان حبّ علی(ع) را بیشتر کرد خود عاشقش بود و به دست خود در این دل عشق أمیرالمؤمنین(ع) را مستقر کرد هر کس به بغض فاطمه(س) رغبت نشان داد با دست خود پرونده اش را شعله ور کرد وارد نشد آتش به رستاخیزِ دوزخ تا گوشه ای از چادر خود را سپر کرد رحمت بر آنکه تا گره بر کارش افتاد پیش از تمام خلق، مادر را خبر کرد این نکته شد ثابت به من که در دو عالم؛ هر کس به غیر از فاطمه(س) رو زد ضرر کرد! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت مادر هجده ساله مان 🍃🏴 بوسه بر نامش زد و با جان و دل تعظیم کرد ماتمش رخت عزا را بر تنِ تقویم کرد زنده شد عیسی کنارِ ذکرِ یازهرایِ(س) ما حضرت مریم به اسم اعظمش تعظیم کرد دست تاریخ آمد و در کوچه ای غربت کشید شهر را با مردمانِ بی وفا ترسیم کرد مهربانی های بی حدّ و حسابش عاقبت جملهٔ «ألجار ثمّ الدار» را تنظیم کرد اولین نان تنور خانه اش را فاطمه(س) پخت و بین تک تکِ همسایه ها تقسیم کرد وای از قوم نمک نشناس! آنکه جای حق یاورِ باطل شد و دل را به او تسلیم کرد مکرِ شورای سقیفه کار دستِ شیعه داد مرتضی(ع) را از خلافت سالها تحریم کرد گفت بر آتش بسوزان «چادر» و «در» را سریع بی حیا مزد رسالت را چنین تفهیم کرد در حمایت از علی(ع)زهرا(س)گذشت از هرچه داشت محسنِ(ع)شش ماهه اش را پشت «در» تقدیم کرد! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 در آستانهٔ شب یلدای فاطمی 🏴🍃 فرق دارد با همه، دنیایِ بچه شیعه ها صرفِ هیئت میشود شبهایِ بچه شیعه ها داغ مادر دیده؛ حق دارند بیتابی کنند هق هقِ پیوسته شد آوایِ بچه شیعه ها گریه بر زهرا(س) حلاوت دارد آری آنچنان میشود با اشک، شیرین چایِ بچه شیعه ها وای مادر گفته و ذکر مصیبت میکنند هست روضه؛ بهترین نجوایِ بچه شیعه ها میشود احساس حتی در میانِ خنده ها یک غم ِ دیرینه در سیمایِ بچه شیعه ها میخورَد حسرت میان آه؛ این شبها مدام میرود تا پشتِ «در» رؤیایِ بچه شیعه ها تا کفن پیچید بر پهلویِ زخمی و کبود ذره ذره پیر شد بابایِ بچه شیعه ها مادر سادات شد تشییع مظلومانه و سخت خالی بود آنجا، جایِ بچه شیعه ها چون علی(ع)از داغ زهرا(س) آهِ طولانی کشید فاطمیه شد شبِ یلدایِ بچه شیعه ها! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅