🍃🌺 به شادباش اعیادِ سراسر نورِ شعبانیه
#نذر_حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام
#نذر_حضرت_أباالفضل_علیه_السلام
#نذر_حضرت_سجاد_علیه_السلام 🌺🍃
امشب به من فدا شدن آموخت فاطمه(س)
پیراهنِ سفید مرا دوخت فاطمه(س)
خورشیدِ دوّمش متولّد شده بیا...
حال تمام خَلق؛ مساعد شده بیا...
مادر شد و محبّتِ بر عالَمِیْن کرد
ذکر مدام ِ قلب مرا "یاحسین(ع)" کرد
از آفتاب؛ پُر شده پیمانهٔ علی(ع)
پُر رفت و آمد است عجب خانهٔ علی(ع)
از شیعیان گرفت نشانِ دقیق را
آنکس که در رکوع گرفته عقیق را
آمد میانِ خیلِ گدا بی معطّلی
تا که بگیرد عیدیِ جانانه از علی(ع)
وقت تبسّم است و شده صاحبِ پسر
اصلا پسر نگو و بگو سیّد البَشر
در آسمان به پاست هیاهو و وِلوله
پیچیده لحنِ شادی و آوایِ هلهله
تا که سریع کور شود چشم ِ هر بخیل
دورِ سرِ حسین(ع) دعا خوانده جبرئیل
ای پر شکستگان بشتابید..."پَر" رسید
فطرس شفا گرفت! نباشید ناامید
آدم رسید و توبه کنان گفت: بالحسین(ع)
بخشیده شد! گرفت امان! گفت: بالحسین(ع)
من هم گناهکارم و شرمنده آمدم
با قصدِ توبه، بوسه به قنداقه اش زدم
گفتم "حسین(ع)جان" و دلم بیهوا گرفت
اشکم چکید فوراً و چشمش مرا گرفت
یکباره؛ هفت پشتِ مرا داد آبرو
با یک نگاه قلبِ مرا کرد زیر و رو
حالا که راه داده مرا سرورِ زهیر
باید که نوکرانه شوم عاقبت بخیر
باشم در این مسیر الهی که مستدام
باشم خدا کنَد به أباالفضل(ع) با امام
مُحرم شدند آنکه شهیدان به دُورِ او
چرخیده ماه؛ هر شبِ شعبان به دُورِ او
آنکه همیشه با ادبِ ناب میرسد
یکروز بعدِ حضرت ارباب میرسد
آنکه قمر نشسته دو زانو مقابلش
جان میدهد برایِ دو ابرویِ مایِلش
اَبرویِ مایِلی که تبِ ذوالفقار داشت
هنگام رزم؛ یک غضبِ آشکار داشت
مثل پدر مسلّطِ بر دشمن و دلیر
شد "نافِذَ البَصیره" که دلها شود اسیر
ذُخرُالحسین(ع) خواندمش و نورِ منجلی
مسئولیت پذیر، قسم خوردهٔ ولي
طاقت نداشت! وای که می مُرد بی حسین(ع)
وابسته بود و آب نمیخورْد بی حسین(ع)
اثبات کرد حرفِ مرا شاهِ علقمه
لب تر نکرد و دید بلا بی مقدّمه
از چشم خود گذشت که غیرت عیان شود
تا که شهیدِ کرب و بلا جاودان شود
از دست هم گذشت که حاجت؛ روا کنَد
باب الحوائجی که نظر بر گدا کنَد
عیدِ ولادتش شده و ای دلِ فقیر
امشب برات؛ از یلِ أم البنین(س) بگیر
وقتِ سُرور آمد و دیدم امام را
یابن الحسین(ع) گفتم و دادم سلام را
مانند تاج؛ بر سرِ شعرم نشاندَمَش
نامش علی(ع)و حضرتِ سجاد(ع)خواندمش
عشقی به جز عبادت* و دعوت نداشت که!
عِلمش عمیق بود! نهایت نداشت که!
کارش طبابت و کلماتش خودِ شفا
پیچید نسخه را همه-در قالب دعا
نشرِ هر آنچه داشت برایش وظیفه شد
یک قطره از علوم ِ زلالش صحیفه شد
مشغولِ بنده-پروری و فکر محشر است
شوقِ نماز دارد و سجّاده محور است
شاگرد اوست!...معرفتِ بی ریا ببین
از برکتش دعایِ "أبوحمزه" را ببین
آنقدر اهلِ یاریِ هر مستمند بود
بر شانه؛ جایِ کیسهٔ اطعام شد کبود
درمان نداشت داغ دل و زخم ِ کاری اش
جانم فدایِ خلوتِ شب زنده داری اش
در سجده یادِ کرب و بلا سیلِ اشک داشت
بر چهره جای چشم؛ دو دریایِ مَشک داشت
سی سال گریه کرد هرآنجا که آب دید
سی سال...هر کجا که به دستی طناب دید
سی سال میلِ خوردنِ به آب و نان نداشت
هر جا خرابه دید نشست و توان نداشت...
سی سال پا به پایِ تمام ِ ستاره ها
با گریه خیره شد به لبِ شیرخواره ها
یادِ رقیه(س) کرد و گلِ غم به سینه کاشت
هر جا "سه ساله" دید که مویِ بلند داشت
در روضه گفت وای از آن کهنه پیرهن
شد آفتابِ داغ؛ برای پدر کفن!
* أبی نوح انصاری نقل میکند، روزی در خانه ای بودیم که علی بن الحسین(ع) هم در آنجا حضور داشت و در حال عبادت کردن بود و به سجده رفته بود، ناگهان خانه دچار حریق شد، دوبار به آن حضرت گفتند: «یابن رسول الله! النار; ای پسر رسول خدا! آتش!» ولی امام علیه السلام سر از سجده برنداشت تا آن که آتش خاموش شد، آنگاه به ایشان گفته شد: «ما الذی الهاک عنها؛ چه چیزی تو را از آتش غافل ساخت؟» آن حضرت فرمودند: «الهتنی عنها النار الاخری. آتش آخرت مرا از آن غافل ساخت»
📚 تهذیب الکمال،ص۳۸۹ بحار الانوار مجلسی،ص۸۰ مناقب ابن شهر آشوب،ص۱۶۳
#اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
#ألسلام_علیک_یا_أباعبدالله_الحسین
#ألسلام_علیک_یا_أباللفضل_العباس
#ألسلام_علیک_یا_سید_الساجدین
#اعیاد_شعبانیه_مبارکباد
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅