eitaa logo
اشعار مرضیه عاطفی
432 دنبال‌کننده
252 عکس
19 ویدیو
0 فایل
💌 شما به دعوت #مادر_سادات اینجایید 💌 نذر شادی دل حضرت زهرا(س)👇 ⚘️ سلامتی و فرج امام زمان(عج)،سلامتی رهبرعزیزمان صلوات ⚘️ لینک کانال تلگرام: @marziyehatefi لینک صفحه اینستاگرام: @marziyeh.atefi.313 لینک ویراستی: https://virasty.com/MarziyehAtefi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🏴 در غم ایام بی مادری 🏴🍃 قاری حسین(ع) و گریه کنِ فاطمه(س)؛ خداست در خانهٔ علی(ع) چه عزاخانه ای به پاست جانم فدایِ مجلسِ ختمی غریب که مهمان ندارد و پُر از اندوهِ بیصداست حتی "در"ی که سوخته، مرثیه خوان شده با اشک، همنشین شده و صاحبِ عزاست شاید حسن(ع) به زینبِ(س)آشفته حال گفت: گریه نکن! که رفتنِ مادر خودش شفاست در شهر؛ یک نفر به علی(ع) تسلیت نگفت این رسم ناسپاسیِ دنیایِ بی وفاست زهرا(س) کجاست؟! تا که ببیند هنوز هم ردّ طناب، دورِ دو دستانِ مرتضاست(ع) حرفش نداشت هیچ خریدار بعد از این* سنگِ صبورِ روز و شبِ مرتضی(ع) کجاست؟! مادر کجاست؟ تا بشود حالِ خانه؛ خوب مادر که نیست، خانه نفس-گیر و بی صفاست عالم عزا گرفته برایش ولی بدان صدّیقة الشهیده؛ عزادارِ نینواست قلبش هنوز میشود آرام با حسین(ع) آرامگاهِ مادرِ سادات؛ کربلاست هر روزِ هفته؛ بر لبِ گودالِ قتلگاه گریانِ پیکری ست که مابینِ بوریاست! * وَكَانَ لِعَلِيٍّ وَجْهٌ مِنَ النَّاسِ حَيَاةَ فَاطِمَةَ؛ فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ انْصَرَفَتْ وُجُوهُ النَّاسِ عَنْ عَلِيٍّ تا فاطمه زنده بود، مردم به امیرالمؤمنین علی(ع) روی خوش نشان می‌دادند؛ پس با وفات [شهادت] فاطمه(س) [مردم] به او پشت کردند. 📚 صحیح بخاری، ج۴، ص۱۵۴۹ ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 به امید عنایت و شفاعت 🏴🍃 صاحبِ اصلِ ولایت شد به نام ِ فاطمه(س) میدرخشد نام ِ حیدر، در کلام ِ فاطمه(س) از غدیرِ خم که نه! والله از روزِ ازل- شد علی بن أبيطالب(ع) امام ِ فاطمه(س) می پذیرد سائلانِ خسته را با روی خوش نیست غیر از مهربانی در مرام ِ فاطمه(س) بینِ خوبان؛ در شلوغی هایِ محشر ای خدا قسمتِ من میشود آیا سلام ِ فاطمه(س)؟! شک ندارم چادرش را روی دوزخ میکشد آبروداری ست؛ رسم ِ انتقام ِ فاطمه(س) گفت با خود: کاش توفیقِ شفاعت داشتم غبطه ها خورده ست مریم بر مقام ِ فاطمه(س) را رقم زد پشتِ در میانِ برپا شد ِ فاطمه(س) ذکر لبهای جوانمردانِ عالم؛ مرتضاست(ع) ذکر سربندِ شهیدان است نام ِ فاطمه(س)! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 در عزای ایام فاطمیه 🍃🏴 نیمه شبها بلند گریه کنید بی مدارا...بلند گریه کنید نیمه شب برگزار شد مردم- دفنِ زهرا(س)...بلند گریه کنید گریه کردند بیصدا آنجا تا که اینجا بلند گریه کنید چشم ها را به سیلِ اشک دهید مثلِ دریا بلند گریه کنید فاطمیه اگر که، هر جا شد- روضه برپا...بلند گریه کنید بینِ مان فرقهٔ مخالف نیست بی محابا...بلند گریه کنید هر کجا نام ِ مادر آمد از- داغِ زهرا(س) بلند گریه کنید تکیه گاهِ یتیم ها، دیگر مانده تنها...بلند گریه کنید کودکانش شدند بی مادر جانِ مولا بلند گریه کنید بغضِ زینب(س)، سکوت هایِ حسن(ع)- کشته ما را...بلند گریه کنید اشک های حسین(ع) شد جاری گریه کن ها بلند گریه کنید! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت مادرِمظلوم امام زمان(عج) 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- با بغض ِ پُر گلایه و با ماتمی عجیب رد میشوی دوباره از آن کوچهٔ غریب رد میشوی و داغِ دلت تازه میشود قلبت اسیرِ آهِ بی اندازه میشود آشوب میشود دلِ غمدیدهٔ تو زود پیچیده در مشام تو انگار بوی دود با اشکِ چشم؛ خسته و مضطر رسیده ای نزدیکِ دربِ خانهٔ مادر رسیده ای بعدِ هزار سال سرآغازِ روضه هاست آن هیزمی که سوخته خاکسترش به جاست یکباره آمدند همان قوم ِ ناخلَف بویی نبرده اند همانها که از شرف آورده فتنه یکسره خونِ تو را به جوش دارد فقط صدای لگد میرسد به گوش آتش؛ گرفته در بغلش دربِ خانه را حس میکنی نفس زدنِ مادرانه را افتاد "در" به رویِ گلِ یاس بیهوا در ازدحام؛ برگِ گل از شاخه شد جدا بینِ هجوم؛ دست به دیوار و "در" کشید آن لحظه که، مسافرِ شش ماهه پر کشید فضه دوید و اشکِ تو بی اختیار شد افتاد بارِ شیشه! علی(ع) بیقرار شد آهی کشید و خورد زمین در مقابلَت مادر تو را صدا زد و آشوب شد دلت صاحب-عزایِ روضهٔ دور و برَت شدی صحرا نشینِ درد و غم ِ مادرت شدی هر روز یادِ صورتِ تبدار سوختی از جایِ زخم ِ تیزیِ مسمار سوختی در فکر انتقام؛ به بالایِ خیمه گاه با شال مشکی ات زده ای پرچم ِ سیاه می آیی و ظهور تو هر لحظه پیش روست با بیرقی که بیعتِ با حق شعارِ اوست شیعه نوشت هر شبه بر قبرِ بی نشان عجّل علی ظهورکَ یاصاحب الزمان! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🌺 🌺🍃 تا برنگردی آقا؛ اینجا صفا ندارد لبریزِ اضطراب است دنیا صفا ندارد ایکاش همنشینت بودیم چونکه بی تو دنیا وفا ندارد، عقبی صفا ندارد تقویم چند قرن است فریاد می‌زند که: امروز اگر نیایی فردا صفا ندارد این زندگی به والله؛ عمریست با فراقِ فرزندِ آخرینِ زهرا(س) صفا ندارد بودیم امشب ایکاش مهمانِ خیمه گاهت آغازِ این زمستان، تنها صفا ندارد برگرد! چون عزیزم بی تو دوباره امسال چلّه نشینیِ ما جانا صفا ندارد هستند در کنارت، بحرالعلوم و بهجت عصیانگریم و عالَم با ما صفا ندارد ایکاش که می آمد کوتاه؛ انتظارت وقتی شبِ بلندِ یلدا صفا ندارد! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 در بزرگداشت حماسهٔ ٩دی ماه 🌺🍃 پشتِ پا بر مکرِ آن مستکبرِ شاخص زدیم ضربه ها بر فتنه هایِ کامل و ناقص زدیم دشمن از هر راه وارد شد برایش چاه شد چون ضرر بر نقشه هایِ باطل و نارس زدیم کوری چشم طمعکاران، بر این خاکِ عزیز لحظه لحظه معدنی غرقِ طلا و مس زدیم بارها گفتیم اسلامی ست راهِ انقلاب حرفِ خود را با منافق هایِ ناخالص زدیم دین فروشان از امیرانِ سعودی دم زدند ما دم از حر و زهیر و شوذب و عابس زدیم با بصیرت آمدیم و از بیشتر پرچم عشقِ حسینی را به هر مجلس زدیم ما به شوقِ حضرتِ موعود، در اوجِ امید در کنار پرچم ایران گلِ نرگس زدیم! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر میلاد شفیعهٔ روز محشر 🍃🌺 سلام سورهٔ کوثر؛ سلام ای مادر دلیلِ شوقِ پیمبر(ص)؛ سلام ای مادر تویی جوابِ تمام کنایه هایِ مدام به کوریِ بُتِ أبتر؛ سلام ای مادر مقام ِ أمّ أبیها به تو تعلّق یافت تویی هر آینه أطهر؛ سلام ای مادر نشسته حور و ملَک پایِ درس ِ چادرِ تو سلام حوریه پرور؛ سلام ای مادر شدی به إذنِ خدا همسرانه، همراهش تمام ِ هستیِ حیدر؛ سلام ای مادر گمان کنم بنویسد به خطّ ثُلث؛ حسین(ع) در آستانهٔ محشر: سلام ای مادر خبر رسانده خدا و بشارتش زیباست شفاعتِ همهٔ ما به عهدهٔ زهراست(س) عنایتَت همگانی، کرامتَت ازلی ست جواب سائلِ بیچاره تا همیشه "بلی" ست شبِ زفاف، لباسِ عروس می‌بخشی چنین زکات، فقط کارِ نوعروس ِ علی ست(ع) به روی مُهر نمازت نوشته این جمله؛ علی(ع) امام من است و برای شیعه "ولی" ست از آن زمان که نگاهت نشست بر جبرییل میانِ عرش، به دورش عجیب نورِ جلی ست سپرده هر که دلش را به دستِ مادری ات ضرر نکرده و گفته: چه دلنشین-عملی ست هدر نداده دلش را و میزند فریاد: به غیرِ فاطمه(س) عشقِ دیگری بدلی ست بعید نیست به ما رشته کوهِ زر برسد به گَردِ چادر تو دستمان اگر برسد تویی امیدِ زمانِ ممات؛ یازهرا(س) تویی جوازِ عبور از صراط؛ یازهرا(س) تویی دلیل هماهنگیِ همه افلاک تویی مدیرِ همه کائنات؛ یازهرا(س) بنایِ کعبه به نام علیست(ع)! چونکه تویی بنایِ مستحب و واجبات؛ یازهرا(س) امیرِ بی بدلِ مؤمنین فقط حیدر تویی عزیزِ دلِ مؤمنات؛ یازهرا(س) حدیثه، مرضیه، کوثر، فهیمه، مُمتَحَنِه تویی علیمهٔ عالی صفات؛ یازهرا(س) کمالِ شرحِ تو آیاتِ "لیلةُ القَدر" است قسم به سورهٔ "والذاریات" یازهرا(س) شده ست نذرِ تو یک عمر، عشق ِ خالصِ ما به درکِ تو نرسد گرچه عقلِ ناقصِ ما رسیده ای که زنان، صاحبِ حیا بشوند به شأن و منزلت خویش آشنا بشوند برای یاریِ فرزندِ تو قیام کنند شبیه "أمّ وهب" طالبِ بلا بشوند به شوقِ پرورش یار، در سپاهِ امام شوَند مادر و در اصل؛ ناخدا بشوند به زیر بیرقِ تو، بعدِ ذکرِ یازهرا(س) فدای بندگیِ شاهِ کربلا بشوند دچارِ بی طرفی، بی تفاوتی هرگز برایِ حضرتِ منجیِ گره گشا بشوند نشانی از پرِ پرواز میرسد قطعاً به دردِ ناب شهادت که مبتلا بشوند چه خوب میشود از قاسم ِ سلیمانی مرام یاد بگیرند و با وفا بشوند اگر که ندبه بخوانند و مهدوی باشند اگر که منتظرِ صبح ِ جمعه ها بشوند- ظهور میکند آخر امیرِ بی مانند به سیدالشهدایِ مقاومت سوگند! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 در محکومیت حادثه تروریستی کرمان 🏴🍃 با حالِ خوش، براتِ زیارت گرفت و رفت پرواز قسمتش شد و حاجت گرفت و رفت أمن یُجیب هایِ دلش کارساز شد در سیلِ خون؛ کلیدِ اجابت گرفت و رفت گلزار، مملو از قطَرَاتِ گلاب شد گلبرگِ تازه؛ راهِ سعادت گرفت و رفت رزقی رسید و باز شد آغوش آسمان یک جرعه از زلالِ بشارت گرفت و رفت بر دستهای زخمیِ بوسه زد با افتخار آمد و رخصت گرفت و رفت یک عمر با عزیزترین یارِ رهبرم با جان و دل بنایِ رفاقت گرفت و رفت بر خاک، جان سپرد و به دیدارِ حق شتافت کامش عجیب مزّهٔ تربت گرفت و رفت دنیا به کام ِ هر که از این فیض جا نمانْد دنیا به کام ِ هر که شهادت گرفت و رفت فرقی میانِ مقتلِ و نیست وقتی شهید اجرِ اطاعت گرفت و رفت زیباست لحظه ای که از اربابِ تشنه لب آبِ حیات و برگِ رضایت گرفت و رفت حتی برای دیدنِ آن جسم ِ بی کفن از چشم هایِ فاطمه(س) مهلت گرفت و رفت مهمانِ تازه واردِ شب های جمعه شد در کربلا جوازِ اقامت گرفت و رفت چشم دلش به روضهٔ مکشوفه باز شد آن ساعتی که شمر(لع) غنیمت گرفت و رفت- از پیکری که نیزه به نیزه توان نداشت آمد عقیق را؛ به جسارت گرفت و رفت زینب(س) تمام ِ هستیِ خود را رها گذاشت با دستِ بسته؛ رنجِ اسارت گرفت و رفت! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
جان دادی و با هزار زخم کاری دادی به ، دستِ یاری از گوشهٔ گوشوارهٔ قلبیِ تو آن لحظه که شد خونِ گلویت جاری! @marziyehatefi
🌺🍃 به شادباش حلول ماه رجب و ولادتِ 🌺🍃 گل، گلاب آورده و عالَم میانِ گل؛ گم است اولِ ماهِ رجب میلادِ ماهِ پنجم است تا قیامت خط به خطّ ِ علم، با آن گستره در میانِ فقه و عرفانِ احادیثَش گم است از کلامش هست جاری دم به دم آبِ حیات جرعه جرعه از همین آبِ گوارا در خُم است هست نامش باقر(ع) و هر کس که شاگردش نشد تا ابد مثل کلافی کاملا سردرگم است لایه لایه علم را با معرفت از هم شکافت موشکافی کرده دین را و امام ِ مردم است شکرِ حق که شعبه ای از حوزهٔ علمیه اش در میانِ خاک ایران و در آغوشِ قم است مادرش زهراست(س) پس خیرِ کثیرش تا ابد شامل حالِ تمام ِ خوشه هایِ گندم است یادگار کربلا سنگ صبور است و هنوز رازدارِ دردِ دل هایِ رقیه(س) خانم است بی مزار است و به همراهِ پدر کنجِ بقیع داغدارِ کوچه و ضربِ غلاف و هیزم است! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت دهمین نور مطلق 🏴🍃 غرّش از کامش گرفت و اهلی و آرام کرد چشم هایت شیر وحشی در قفس را رام کرد دور تو چرخید و صورت بر عبای تو کشید وقتِ آغاز توسل بر تو را اعلام کرد شد مرتب یال و کوپالش به لطفِ دست تو صبح خود را با نوازشهای گرمت شام کرد گوشهٔ سجاده ات محو تماشای تو شد کور خواند آنکه برای کشتنت اقدام کرد قصد بر این بود جانت را بگیرد در قفس عاشقت شد! پس خودش را تا ابد خوشنام کرد تا که بر تو حمله ور گردد چه تازیانه خورد بی محلی کرد و حجّت را چنین اتمام کرد بر نگهبان خیره شد، بر میله ها دندان‌ کشید شد غضبناک و نثار دشمنت دشنام کرد «جامعه» خواندی و خوابش برد با لحن خوشَت کینه توزانِ تو را آشفته و ناکام کرد ذکر خیرت کرد جان ها را به نور آمیخته مهربانی ات چه ها با قلبِ خاص و عأم کرد! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🌺 به شوق شب لیلة الرّغائب، دلتنگ کربلا 🌺🍃 آمدم گریه کنم حالِ بکایی بفرست رزقِ اشکی بده و سوزِ صدایی بفرست بغض ِ سنگینِ مرا بشکن و آرامَم کن درد دارم به خدا؛ زود دوایی بفرست زخم ِ گمراهیِ این نفْس؛ عمیق و کهنه ست تا شوَم راحت از این زخم، دعایی بفرست ای خدا رغبتِ دل را به خودت سوق بده عاشقم کن همه شب حال و هوایی بفرست تا مناجات کنم با تو... بر این قلبِ مریض- التیامی برسان...حمدِ شفایی بفرست سائلِ ماه رجب از همه بیچاره تر است سائلم! نیمهٔ شب نان و نوایی بفرست حاجتی نیست به جز زائرِ شش گوشه شدن شب جمعه ست نوایی به گدایی بفرست آرزویِ دلِ بیتابِ حرم را دریاب لطف کن تذکرهٔ کرب و بلایی بفرست کربلا...غرقِ عطش یکسره میزد فریاد: آسمان! بارش ِ بی چون و چرایی بفرست یک نفر کاش که به حرمله(لع)میگفت نزن! سمت شش ماهه بیا تیرِ خطایی بفرست تا که آن حنجرِ نازک نشود پاشیده به دلِ تیرِ سه پر؛ شرم و حیایی بفرست! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفسیرِ نهُم از خودِ قرآن آمد فرماندهٔ لطف و جود و احسان آمد آرامش ِ قلبِ حضرتِ معصومه(س) شهزادهٔ سلطان خراسان آمد! 🌹 @marziyehatefi
شادیم ولی در دلمان غم مانده داغت به دلِ هیئت و پرچم مانده میلادِ تو یک روضۂ در لفّافه ست... شش ماه دگر تا به محرّم مانده! @marziyehatefi
🍃🌺 نذر ولادت پدر عالم خلقت، امام المتقين 🌺🍃 آمد و عالی ترین قبله نمای کعبه شد آن امامی که قدمگاهش بنای کعبه شد بوسه بر پایِ علی بن أبيطالب(ع) زدن افتخارِ دلنشینی که برای کعبه شد از شبِ میلادِ حیدر تا به محشر، بارها خواندنِ "نادِ علی(ع)" مشکل گشایِ کعبه شد پیش از آغازِ خلقت، اولِ صبح ِ ازل حضرتِ مولایِ ما؛ عشقِ خدایِ کعبه شد خانهٔ امنِ الهی نیست جایِ دیگران دیگران نه! شخص ِ حیدر آشنایِ کعبه شد در خیالاتم شبی دیدم که جایِ سنگ و خشت رج به رج؛ دُرّ نجف سنگِ نمایِ کعبه شد تا که دیدم سرزده خورشید از جایِ شکاف از همانجا در دلم ایجاد شد شوقِ طواف خط به خط قرآن ندارد مَدخلی إلا علی(ع) لب نخواهد گفت با صوتِ جلی إلا علی(ع) لافتی إلا علی(ع)...فریاد میزد جبرئیل در جوانمردی نباشد اولی؛ إلا علی(ع) ای دلِ تاریک، ای گمراه ِ سرگردان بدان نیست در ظلمت. چراغ و مشعلی إلا علی(ع) تا که شد مغرورِ نورش؛ سورهٔ والشمس گفت: نیست ای آیینه! شمس ِ منجلی إلا علی(ع) مُهر باطل خورد بر پرونده اش آنکه به غیر- دستِ بیعت داد و گفت آری، بلي...إلا علی(ع) من مسلمانم! ببین مابینِ کتفم حک شده لا نبي إلا محمد(ص) لا ولي إلا علی(ع) این عبارت میدرخشد بر جبینِ متّقین مادرم زهراست(س)، بابایم أمیرالمؤمنین(ع) آمد آقایِ تمام ِ عاشقانِ با شرف نذرِ مولا ریسه بندان کن دلت را با شعف شد فقط حیدر به إذنِ الله؛ خیرُ الأوصیا کوریِ چشم ِ خلیفه هایِ پست و ناخلف وای بر حال اذانِ بی علی(ع)...فریاد از- عمرِ آن گلدسته که؛ بی حبّ حیدر شد تلف آمد و فوراً به راه افتاد باران در کویر ریخت دریا، سیلِ مروارید در دستِ صدف در حرم، حور و ملَک یکریز می‌ریزند گل ایستاده خادم از عرش ِ معلّی صف به صف بر ضریحش خوشهٔ انگورها کِل میکشند من که میمیرم برایش کنجِ ایوانِ نجف در میان خیلِ خاطرخواه هایِ بیشمار تیرِ چشمش میگرفت ایکاش قلبم را هدف با خودش خیرِ کثیر آورده این خیرُالبشَر روز میلاد أبَاالزینَب(س) شده روزِ پدر! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 به شوق آمرزش و کسبِ نیم نگاهی مهربان 🌺🍃 ای که از حال دلم هر لحظه هستی با خبر حالِ من هر روز دارد میشود آشفته تر بی تو یک‌ گمکرده دارم! جانِ من برگرد زود کاش میگفتی که مانده چند روزی از سفر خیرِ این و آن نمیسازد به من! شر میشود... زخم ِ منّت ها مرا بیچاره کرده بیشتر منفعت دارد برای عاشقانت انتظار من ولی غافل شدم از تو...فقط کردم ضرر غیرِ گریه در بساطم نیست! فقرم را ببخش هست آقاجان همه-دارایی ام چشمانِ تر اشک میریزم که اشکَت را درآوردم چرا؟! کاش من هم داشتم کمتر برایت دردسر میشوم مشغولِ عصیان و حواسم به تو نیست چشم میپوشی ولیکن میخوری خون جگر از دعایِ خیرِ خود یک لحظه محرومَم نکن چشم هایم را ببند از غیر؛ مقدور است اگر میشدم ایکاش بیتابِ تو؛ مثلِ مهزیار میشدم با عشق تو در هر دو عالم معتبر می‌نشستم یک شبِ جمعه میانِ خیمه ات میشدم از داغِ خیمه گاهِ جدّت شعله ور تا که "یا جدّاه" میگفتی؛ کنارِ قتلگاه میشدم بی طاقت از سرنیزه و تیر و حجر با تو در کرب و بلا بر سینه و سر میزدم در عزای پیکری غرق به خون و مختصر! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🏴🍃 نذر شهادتِ باب الحوائجِ ازلی 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- سرش گرم ِ عبادت بود و کارش خواندنِ قران تمام روزهایِ هفته در هر گوشه از زندان زمین غرقِ تحیّر از خضوعِ سجده اش دائم در و دیوار، از نورِ قنوتش آن به آن؛ حیران به ظاهر دست و پایش در غل و زنجیر بود اما بدونِ إذنِ چشمانش نمی بارید که باران مسلمان میشد و میرفت بعد از صحبتِ با او کنارش لحظه ای میشد اگر که کافری مهمان خودش از رنج؛ رنگش زرد بود اما پس از لبخند غذایش را تعارف کرد در زندان به این و آن اگر چه دست و پایش زخم و ردّی از کبودی داشت خودِ باب الحوائج بود؛ بر هر دردِ بی درمان فدای قدّ و بالایِ نحیفش که اذان گفت و شد از سرسختیِ غل هایِ سنگین؛ قامتش لرزان به رویِ تکه ای از بوریا با اشک خلوت داشت به زیرِ تابش ِ خورشید با یک داغ بی پایان برایِ غارتِ پیراهن و انگشت و انگشتر برای جدّ عطشانش، برای پیکرِ عریان به رویِ سینه می کوبید با دستانِ در زنجیر به یادِ عمه جان-زینب(س)، به یادِ "شام" شد گریان زمانِ احتضارش با شکنجه سخت تر جان داد زمانی که به جدّش ناسزا میگفت زندانبان به مکرِ سندیِ إبنِ شاهک ملعون رها افتاد تنش رویِ پلِ بغداد...در بینِ گذر...عطشان! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🌺 در بزرگداشت پیروزی انقلاب اسلامی ایران 🌺🍃 بسکه با جرأت حریف ِ دشمن ِ گمراه شد کوه؛ با این استقامت نزدِ ایران، کاه شد آن زمستانی که شد فصلِ بهارِ همدلی خارِ چشم دشمنان و عده ای بدخواه شد تاج و تختِ ذلّت از بنیان شکست و خورد شد عزّت و غیرت بلایِ جانِ هر خودخواه شد ظلم شد نابود؛ در حولِ مدارِ اتحاد سرزمینم غرق در آرامشی دلخواه شد با دعایِ دستِ روح الله(ره) برکت بازگشت دستِ ناپاکِ چپاول از وطن کوتاه شد فارس و کرد و بلوچ و لر، عرب تا آذری با هدفهایِ امام ِ عاشقان همراه شد مرگِ استبداد را در اوجِ استقلال دید هر که از پیروزیِ این انقلاب آگاه شد پرچم سبز و سفید و سرخ شد ناموسمان تار و پودش یاعلی(ع) گفت و عدالتخواه شد تا که جمهوری اسلامیِ ایران شد "حرم" با شهیدان؛ کوچه هایش هم زیارتگاه شد! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسطورهٔ امنیت و لطف و کرم است در حال دفاع باش! چون محترم است یادت نرود که حاج قاسم فرمود: جمهوری اسلامی ایران حرم است! @marziyehatefi
🍃🌺 نذر میلاد اربابِ دلدادگان 🌺🍃 شد کهکشان آیینه بندان؛ آمد اربابم ای آسمان باران بباران؛ آمد اربابم شد سومین عشقِ خدا و حضرتِ زهرا(س) در روزِ سوم...ماهِ شعبان؛ آمد اربابم بال و پرِ پرواز میخواهی بیا فوراً ای فطرس ِ مشتاقِ درمان؛ آمد اربابم بانیِ آمرزش به دنیا آمده امشب ای آدم ِ پیوسته حیران؛ آمد اربابم از خوردنِ آن سیبِ ممنوعه اگر هستی- عمریست بیتاب و پشیمان؛ آمد اربابم با "بالحسین(ع)" آغاز کن العفوهایت را بخشیده خواهی شد به قران؛ آمد اربابم شد سیدِ آزادگان... پس توبه کن ای حر ای صاحبِ تقصیر و عصیان؛ آمد اربابم "إِنَّ مَعَ العُسرِ" به "يُسرا"* ختم شد آخر ایام ِ غم آمد به پایان؛ آمد اربابم بیچارگانِ خسته را اول پذیرش کرد هر جا زمین خوردم شتابان آمد اربابم در کربلا؛ گفتم به زائرهایِ پایین-پا اینجاست آنجایی که گریان آمد اربابم بینِ عبا می ریخت جانش را و تا خیمه... بعد از علی-اکبر(ع) پریشان آمد اربابم! * "إِنَّ مَعَ العُسرِ يُسرًا"سوره مبارکه الشرح،آیه۶ (آری)مسلّماً با (هر)سختی آسانی است. ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅   @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر میلاد باب الحوائجِ خانم أم البنین(س) 🌺🍃 ای در شجاعت مثلِ حیدر؛ یا أباالفضل(ع) آیینهٔ ساقیِ کوثر؛ یا أباالفضل(ع) ای مشکِ تو رؤیایِ دریایِ خروشان آقاترین سقّایِ برتر؛ یا أباالفضل(ع) دُرّ ادب شخصیَتَت را داده جلوه ای بر رکابِ شیعه گوهر؛ یا أباالفضل(ع) باب الحوائج هستی و با ذکرِ نامت آرام شد هر قلبِ مضطر؛ یا أباالفضل(ع) ای تشنهٔ عشقِ به فرزندانِ زهرا(س) فرمانپذیرِ امرِ مادر؛ یا أباالفضل(ع) أم البنین(س) میگفت: آقایت حسین(ع) است این را بدان تا روز محشر؛ یا أباالفضل(ع) روز مبادایِ حسینم زود بگذر- از دست و چشم و بلکه از سر؛ یا أباالفضل(ع) نانِ علی(ع) باشد حلالت جانِ مادر جان را فدایش کن سراسر؛ یا أباالفضل(ع) باید سپر باشی برای خیمه... باید- باشی علَمدارِ دلاور؛ یا أباالفضل(ع) مادر! حواست بیشتر باشد به زینب(س) خیلی محبّت کن به خواهر؛ یا أباالفضل(ع) بر چادرش تقدیم کن هر روز، بوسه ای حافظِ ناموس و معجر؛ یا أباالفضل(ع) من آرزو دارم شوَد هر لحظه جانت قربانِ این خواهر- برادر؛ یا أباالفضل(ع)! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر میلاد شبیه ترین به پیامبر(ص) 🌺🍃 روشنی بخش ِ دلِ آل کسا آمده است به تمنّایِ علی(ع) خیل گدا آمده است گفته تبریک و پیِ نان و نوا آمده است نوهٔ فاطمه(س) و شیر خدا آمده است رنگ و رخساره ای از حضرتِ حیدر دارد علی اکبر(ع) لقبِ شبه پیمبر(ص) دارد داده شد جرعه ای از باده به أمّ لیلا(س) بادهٔ کامل و آماده به أمّ لیلا(س) قرعهٔ مادری افتاده به أمّ لیلا(س) چه دل-آرا پسری داده به أمّ لیلا(س) کعبه را گل زده و بازگشایی کرده آن خدایی که علی بن حسین(ع) آورده صوتِ زیبایِ اذان؛ دور و برَش میگردد قبله حیران شده و دورِ سرش میگردد دورِ لبخندِ ملیحِ پدرش میگردد پدرش هم که به دورِ پسرش میگردد دلِ عاشق شده! با نغمهٔ دلخواه بگو أشهدُ أنّ علیا ولی الله بگو در اصالت علوی، خَلقاً و خُلقاً نبوی در سخاوت حسنی، صاحبِ گفتارِ قوی شده شهزاده ای از طایفهٔ مرتضوی هست با سیدِ سجّاده نشینان؛ أخَوی وقتِ جاری شدنِ چشمهٔ احساس رسید قامتش تا که به سرشانهٔ عباس(ع) رسید درس ِ آزادگی و لطف و کرَم را آموخت راهِ ویرانیِ بنیانِ ستم را آموخت سبکِ جنگیدنِ در اوجِ جنم را آموخت از عمو؛ پیر شدن پایِ علَم را آموخت یاعلی(ع) گفته و شمشیر گرفتند به دست عمه زینب(س) به تماشایِ دو آیینه نشست خوش عمل کرد به قولِ ازلی روز دهم بود، دور و برِ ناموسِ علی(ع) روز دهم در جواب پدرش گفت: بلی... روز دهم ماند، بی چون و چرا پایِ "ولی" روز دهم بسکه از هر چه به جز؛ عشقِ پدر دست کشید رزقِ پرواز رقم خورد و به شهزاده رسید * رفت از خیمه و با آه نمیرفت ایکاش با لبِ تشنه و جانکاه نمیرفت ایکاش طرفِ لشکرِ بدخواه نمیرفت ایکاش پیش چشمانِ پدر راه نمیرفت ایکاش دوره کردند و همین خورد زمین؛ جانِ حسین(ع) حلقه زد اشک، سراسیمه به چشمانِ حسین(ع) نفس ِ تازه-جوانش نفسی-دائم بود غرقِ خون در وسطِ هلهلهٔ ظالم بود چند مردِ قدَر و تازه-نفس لازم بود بُردنش کارِ جوانانِ بنی هاشم بود شد سراپایِ تنش یکسره إرباً إربا جمع شد عشقِ حسین بن علی(ع) بینِ عبا! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅