📰 دکه روزنامه‌ - سه‌شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱ @Farsna

♦️اسرائیل ماشین اشغال و تروری است، که به بهانه هولوکاست و با حمایت تمام قد قدرتهای جهانی و با غصب فلسطین، ردای یک دولت جعلی بر تن کرده است و بابت چند افسانه، خودش را صاحب سرزمین های غرب آسیا می داند. 🔺 سلول به سلول وجودش از اشغالگری، تروریسم و نژادپرستی تشکیل شده است. برآیند همه اینها شده تکامل یافته ترین ماشین ترور جهان؛ نام این ماشین مخوف، "کریا" است. حالا ایران هدف اول و اصلی این ماشین مخوف است. #کریا @kriyaasses

‍ 📌خطر: استراتژی پاسخ خاموش را تمام کنید! 🔹در روانشناسی جوامع مختلف در طول تاریخ مشاهده میکنیم بیش از هر عاملی بحران هویت در نسل جوان، سپس و در ادامه حس سرخوردگی اجتماعی یکی از مهمترین عوامل فروپاشی روانی در یک جامعه بوده است. ما در این زمینه اسیب پذیری بالایی داریم که متاسفانه در میان سیاسیون به دلیل رای ساز نبودنِ این دغدغه! و در میان جامعه‌شناسان به دلیل نگاه گاها غیر سیاسی و یا سیاست زده به اتفاقات، هیچگاه تحلیل و راهکار اندیشی درستی پیرامون آن انجام نشده است. 🔹بامرور اتفاقات چند سال گذشته در عرصه اجتماعی و سیاسی ایران به خوبی این موضوع مشاهده میشود که جامعه ما در حال اسطوره ستیزی و از دست دادن این میخ‌های چادر تمدن خود است! پس از ترور حاج قاسم سلیمانی، میلیون‌ها ایرانی با دردی شبیه به از دست دادن پدر یا برادر مواجه شدند. اما چرا؟ کمتر به این موضوع نگاه دقیقی شده است. متاسفانه اکثر تحلیل‌ها پیرامون برجستگی‌های اخلاقی و اعتقادی این شهید بزرگوار بوده است حال آن که بسیاری از عزاداران این شهید بزرگوار کسانی بودند که او را از نزدیک ندیده بودند و حتی به ظاهر شاید اشتراکات اعتقادی زیادی با او نداشتند!

پس دلیل این حزن عمومی چه بود؟ اسطوره ای از دست رفته بود!غروری شکسته شده بود. 🔹مردم ما با هر دینی، با هر دیدگاه و اعتقاد مذهبی و سیاسی یک ملت اسطوره پرور در طول تاریخ بوده است و این در ادبیات ما به خوبی قابل مشاهده است. اما به راستی وقتی اسطوره یک ملت اینگونه حذف فیزیکی میشود آیا صرفا پاسخ موشکی توان بازگرداندن غرور ملی این مردم را دارد؟ آیا پیوست رسانه‌ای مناسب پیرامون همان پاسخ موشکی وجود داشته است؟ آیا خروج امریکا از منطقه و تحقیر هژمون امریکا برای عامه مردم قابل درک بود؟ در هرسه مورد پاسخ سوالات منفی است. 🔹ملتی که اسطوره‌ای را در حد و قد و اندازه سردار سلیمانی را از دست میدهد در ضمیر ناخودآگاهش این کمبود را خواهد داشت و این آسیب هویتی با او همراه خواهد شد. متاسفانه در میان سیاسیون ما دیدگاهها به مسایل، صرفا سیاسی و در میان جامع شناسان ما صرفا جامع شناسی است و گویا این نگاه صفر و صدی هنوز در میان ایرانیان رواج دارد! 🔹اما در کف میدان ما بارها پیروزی‌هایی داشته‌ایم که هربار بنا بر دلایل امنیتی بنا بر دلایتی حفاظتی یا سیاسی آن‌ها را علنی نکردیم و این علنی نشدن دست آوردهای میدانی، همچون خاک پاشیدن بر غرور ملی مردم است. مردمی که منتظر بودند ببینند کسی هست که پاسخ دشمن را بدهد. در این بین سوالی که باقی میماند این است که مردم و شهروندان عادی ایران آیا به صورت ژنتیکی دارای کارت حافظه‌ای شامل تحلیل‌هایی هستند که به آنها زوایای پاسخهای ایران به رژیم اسرائیل و سایر دشمنان را یادآوری کند؟؟؟ در سطوح پایین‌تر و برای مثال در ورزش وضعیت اسطوره‌های ما چگونه است؟ در یک پاسخ کوتاه باید عرض کنیم خراب! اسطوره‌هایی که چندان بویی از خوی تمدنی ایرانی، سبک زندگی ایرانی، باورها و اعتقادات مردم ایران ندارند و سعی میشود بزک اسلامی هم بر آنها اعمال شود!!! و گاها امتیازاتی به آنها چه در رسانه چه در سایر موقعیتها داده میشود که هیچ اسطوره‌ای این امتیازات را نداشته! پس جوانان ما خواسته یا ناخواسته به سمت تقلید و تکرار اینگونه الگوها خواهند رفت. بالاخره ملت بدون اسطوره نخواهد ماند و سراغ بازیکن، بازیگر و احتمالا خواننده‌هایی خواهد رفت که رسانه آنها را تبدیل به اسطوره کرده است و در این بین سوال دیگری به ذهن خطور میکند! در اتفاقات و ناآرامی‌های اخیر عملکرد اسطوره‌های ساخت دست رسانه چگونه بود؟ آیا برخورد با آنها اگر دچار لغزش بشوند ان هم در حالیکه که دیگر تبدیل به اسطور شده‌اند هزینه‌ساز نیست؟ و این چرخه معیوب ختم به سرخوردگی مردم و در نهایت خطرناکترین اتفاق خواهد شد! به گفته هیتلر در کتاب نبرد من: بدترین افراد کسانی هستند که نسبت به کشور خود بی تفاوت بشوند! بی تفاوتی دستاورد این چرخه معیوب است و این بی تفاوتی میتواند آرام آرام به جایی برسد که حتی کلماتی مثل ((تجزیه ایران)) هم تابو نباشند! این تابوشکنی میتواند به آنجا برسد که انجمن‌هایی تحت عنوان جوانان شهر و روستا شکل بگیرد که سرنخ آن در تئوری و تفکر (هزار اشرف) و در دست آلبانی‌نشینان است! ✍️احسان فیروزی 💠eitaa.com/masaf_najva