eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
13.8هزار دنبال‌کننده
25.6هزار عکس
36.6هزار ویدیو
318 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 خیر پنهانی و کتمان گرفتاری مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّهِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الرَّزایا وَ کِتْمانُ الْمَصائِبِ. از گنجهای بهشت; نیکی کردن و پنهان نمودن کار[نیک] و صبر بر مصیبتها و نهان کردن گرفتاریها (یعنی عدم شکایت از آنها) است. 🖤 حضرت علی (ع) 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
🖤 امام علی (ع ) درچه سالی و در چند سالگی به شهادت رسیدند؟ حضرت علی (ع) در شب بیست‏ و یکم ماه مبارک رمضان سال چهل هجری در 63 سالگی با ضربت شمشیر به شهادت رسید. شهادت حضرت علی به روایت اهل سنت اهل سنت امیرالمؤمنین علی(ع) را بعنوان خلیفه چهارم قبول دارند و محبت او را لازم می دانند (غیر از ناصبی ها) و همین طور فضائل زیادی را برای آن حضرت نقل نموده اند. (صحیح مسلم، باب امارت و خلافت، ج6، ص3) عبدالله بن عباس از مفسّران بزرگ اهل سنّت محسوب می شود که در مورد آن حضرت می گوید: از نظر اهل سنت دوران خلافت حضرت علی(رض) دوران آشوب و فتنه های داخلی بود که نتیجه آن جنگ جمل و صفین و نهروان و پدیده خوارج بود که سرانجام حضرت علی(رض) پس از خلافت چهار سال و چند ماه به دست اشقی الناس، ابن ملجم مرادی، در ماه رمضان سال 40 هجری به درجه رفیع شهادت نائل گردید. 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
🖤 آیا امام علی ( ع ) از شهادت خود با خبر بود؟ در ماه رمضان آن سال امام علی یک شب در خانه امام حسن علیه السّلام و یک شب در خانه امام حسین علیه السّلام و یک شب در خانه زینب دختر خود افطار می‏ نمود اما بیش از سه لقمه بیشتر نمی خورد زیرا خبر از شهادت خود داشت و می فرمود:امر خدا نزدیک شده است، یک شب یا دو شب بیش نمانده است، می‏ خواهم چون به رحمت حق واصل شوم شکم من از طعام پر نباشد. (جلاء العیون، المجلسی ،ص:318 ) در تمام شب قبل از شهادت حضرت علی (ع ) بیرون می ‏آمد و به اطراف آسمان نظر می‏ کرد و می ‏فرمود: «به من دروغ نگفته اند و دروغ از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نشنیده ‏ام، این شبی است که مرا وعده شهادت داده»، و شعری با این مضمون خواند:«کمر خود را برای مرگ محکم ببند که مرگ البتّه به تو خواهد رسید، و جزع مکن از مرگ چون به وادی تو درآید. (جلاء العیون، المجلسی ،ص:336) 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
📚سر انجام ابراهیم بن مالک اشتر نخعی ... ابراهیم اشتر از سران کوفه و رئیس قبیله نخع فردی شجاع ، دلیر ، شاعر و دارای اصل نسب .. بعد از جدایی ابراهیم اشتر از مختار بر سر اخلافاتی که پیش آمد و عده ای از افراد ابراهیم به آن دامن زدند و نامه نگاری چندباره مختار برای یاری او در مقابل مصعب و چشم پوشی ابراهیم از یاری مختار ... سرانجام مختار شهید شد ... در این بین بخاطر شخصیت پر نفوذ ابراهیم ، از سوی عبدالملک مروان و از سوی دیگر از طرف مصعب زبیری نامه های متعددی به سوی ابراهیم برای بیعت با آنها گسیل شد . که ابراهیم بعد از مشاوره با همراهان و اینکه مروان و همراهان را در حادثه کربلا مقصر میدانست به مصعب زبیری پیوست و از ملازمان و نزدیکان وی گشت بطوری که والی بصره شد .. در زمان حمله عبدالملک مروان به کوفه باز به ابراهیم و سران قبایل کوفه نامه ای از طرف مروان نوشته شد و همان وعده های معاویه یعنی سکه و مقام داده شد که اکثر یاران و اهالی کوفه برای چندمین بار پیمان شکسته و به یاران عبدالملک پیوستند .. از یاران مصعب ، مُهلَب که در جنگ با خوارج بود فقط ابراهیم ماند .مصعب بی توجه به نصایح ابراهیم برای گردن زدن سران قبائل خائن ، عزم جنگ با مروان کرد . در نهایت در جنگی که در ده فرسخی کوفه انجام شد ابتدا ابراهیم اشتر در محاصره قرار گرفت و سر از بدنش جدا شد و بدنش بخاطر کینه شدید توسط غلامان حصین بن نمیر و ابن زیاد به آتش کشیده شد و سپس مصعب . 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
جند روز زندگی کرده اید؟ مورخان می‌نویسند: اسکندر روزی به یکی از شهرهای ایران (احتمالا در حوالی خراسان) حمله می‌کند، با کمال تعجب مشاهده می‌کند که دروازه آن شهر باز می‌باشد و با این که خبر آمدن او به شهر پیچیده بود مردم زندگی عادی خود را ادامه می‌دادند. باعث حیرت اسکندر بود زیرا در هر شهری که سم اسبان لشگر او به گوش می‌رسید عده‌ای از مردم آن شهر از وحشت بیهوش می‌شدند و بقیه به خانه‌ها و دکان‌ها پناه می‌بردند، ولی اینجا زندگی عادی جریان داشت.اسکندر از فرط عصبانیت شمشیر خود را کشیده و زیر گردن یکی از مردان شهر می‌گذارد و می گوید: من اسکندر هستم. مرد با خونسردی جواب می‌دهد: من هم ابن عباس هستم.اسکندر با خشم فریاد می‌زند: من اسکندر مقدونی هستم، کسی که شهرها را به آتش کشیده، چرا از من نمی‌ترسی مرد جواب می‌دهد: من فقط از یکی می‌ترسم و او هم خداوند است. اسکندر به ناچار از مرد می‌پرسد: پادشاه شما کیست؟مرد می‌گوید: ما پادشاه نداریم مرد می‌گوید: ما فقط یک ریش سفید داریم و او در آن طرف شهر زندگی می‌کند. اسکندر با گروهی از سران لشکر خود به طرف جایی که مرد نشانی داده بود، حرکت می‌کنند در میانه راه با حیرت به چاله‌هایی می‌نگرد که مانند یک قبر در جلوی هر خانه کنده شده بود.لحظاتی بعد به قبرستان می‌رسند، اسکندر با تعجب نگاه می‌کند و می‌بیند روی هر سنگ قبر نوشته شده: ابن عباس یک ساعت زندگی کرد و مرد. ابن علی یک روز زندگی کرد و مرد ابن یوسف ده دقیقه زندگی کرد و مرد! اسکندر برای اولین بار عرق ترس بر بدنش می‌نشیند، با خود فکر می‌کند این مردم حقیقی‌اند یا اشباح هستند؟ سپس به جایگاه ریش سفیده ده می‌رسد و می‌بیند پیر مردی موی سفید و لاغر در چادری نشسته و عده‌ای به دور او جمع هستند. اسکندر جلو می‌رود و می‌گوید: تو بزرگ و ریش سفید این مردمی؟ پیر مرد می‌گوید: آری، من خدمت‌گزار این مردم هستم! اسکندر می‌گوید: اگر بخواهم تو را بکشم، چه می‌کنی؟ پیرمرد آرام و خونسرد به او نگاه کرده می‌گوید: خب بکش! خواست خداوند بر این است که به دست تو کشته شوم! اسکندر می‌گوید: و اگر نکشم؟ پیرمرد می‌گوید: باز هم خواست خداست که بمانم و بار گناهم در این دنیا افزون گردد.اسکندر سر در گم و متحیّر می‌گوید: ای پیرمرد من تو را نمی‌کشم، ولی شرط دارم. پیرمرد می‌گوید: اگر می‌خواهی مرا بکش، ولی شرط تو را نمی‌پذیرم. اسکندر ناچار و کلافه می‌گوید: خیلی خوب، دو سوال دارم، جواب مرا بده و من از اینجا می‌روم.  پیرمرد می گوید: بپرس!  اسکندر می‌پرسد: چرا جلوی هر خانه یک چاله شبیه قبر است؟ علت آن چیست؟ پیرمرد می‌گوید: علتش آن است که هر صبح وقتی هر یک از ما که از خانه بیرون می‌آییم، به  خود می‌گوییم: فلانی! عاقبت جای تو درزیر خاک خواهدبود، مراقب باش! مال مردم را نخوری و به ناموس مردم تعدی نکنی و این درس بزرگی برای هر روزما می‌باشد! اسکندر می‌پرسد: چرا روی هر سنگ قبر نوشته ده دقیقه، فلانی یک ساعت، یک ماه، زندگی کرد و مرد؟! پیرمرد جواب می‌دهد: وقتی زمان مرگ هر یک از اهالی فرا می‌رسد، به کناربستر او می‌رویم و خوب می‌دانیم که درواپسین دم حیات، پرده‌هایی از جلوی چشم انسان برداشته می‌شود و او دیگر درشرایط دروغ گفتن و امثال آن نیست! از او چند سوال می‌کنیم: چه علمی آموختی؟ و چقدر آموختن آن به طول انجامید؟ چه هنری آموختی؟ وچقدر برای آن عمرصرف کردی؟ برای بهبود معاش وزندگی مردم چه قدر تلاش کردی؟ و چقدر وقت برای آن گذاشتی؟ او که درحال احتضار قرارگرفته است، مثلا" می‌گوید: درتمام عمرم به مدت یک ماه هر روز یک ساعت علم آموختم، یا برای یادگیری هنر یک هفته هر روز یک ساعت تلاش کردم.یا اگر خیر و خوبی کردم، همه درجمع مردم بود واز سر ریا و خودنمایی! ولی یک شبی مقداری نان خریدم و برای همسایه‌ام که می‌دانستم گرسنه است، پنهانی به درخانه‌اش رفتم وخورجین نان راپشت در نهادم و برگشتم! بعد از آن که آن شخص می‌میرد، مدت زمانی را که به آموختن علم پرداخته، محاسبه کرده، و روی سنگ قبرش حک می‌کنیم: ابن یوسف یک ساعت زندگی کرد و مرد! یا مدت زمانی را که برای آموختن هنر صرف کرده محاسبه، و روی سنگ قبرش حک می‌کنیم: ابن علی هفت ساعت زندگی کرد و مرد و یا برای بهبود زندگی مردم تلاشی را که به انجام رسانده، زمان آن را حساب کرده و حک می‌کنیم: ابن یوسف یک ساعت زندگی کرد و مرد. یعنی عمر مفید ابن یوسف یک ساعت بود بدین‌سان، زندگی ما زمانی نام حقیقی بر خود می‌گیرد که بر سه بستر، علم، هنر، مردم، مصرف شده باشد که باقی همه خسران و ضرراست و نام زندگی آن بر نتوان نهاد!اسکندر با حیرت وشگفتی شمشیردرنیام می‌کندوبه لشکر خود دستور می‌دهد:هیچ‌گونه تعدی به مردم نکند. وبه پیرمرد احترام می‌گذاردوشرمناک و متحیر از آن شهر بیرون می‌رود!  🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
📚حکایت خواندنی امام جعفر صادق (علیه السلام)فرمودند دو مرد وارد مسجد شدند، یکی از آنها عابد بود و دیگری گنهکاروقتی که از مسجد بیرون آمدند، مرد گنهکار، مؤمن راستین بیرون آمد ولی مرد عابد، فاسق و گنهکار بیرون آمد! از این رو که عابد وقتی وارد مسجد شد، به عبادت خود می بالید و در اندیشه خود به عبادتش مغرور بود، ولی گنهکار در فکر پشیمانی از گناه و طلب آمرزش گناهانش از خدا بود. خداوند به حضرت داود (ع) خطاب کرد: (بشر المذنبین و انذر الصدیقین) [گناهکاران را مژده بده و درستکاران راستگو را بترسان] حضرت داود (ع) عرض کرد: چگونه گناهکاران را مژده بدهم و درستکاران را بترسانم خداوند فرمود: به گناهکاران مژده بده که من پذیرای توبه و بخشنده گناه هستم و درستکاران را بترسان که به اعمال خود، مغرور و خودبین نشوند. زیرا بنده ای نیست که او را به پای حسابرسی بکشم، مگر اینکه بر اثر ناخالصی های عبادتش به هلاکت بیفتد 📚اصول کافی 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
🔴خبر فوری. 🔴خبر فوری ♦️کانال اخبار و در ایتا افتتاح شد. ⭕️ به روزترین وموثق ترین خبرهای را در این کانال دنبال کنید ⭕️ آخرین اخبارسیاسی,فرهنگی,اقتصادی اجتماعی,ورزشی وحوادث را بخوانید و با جاذبه های گردشگری آن آشنا شوید. لینک کانال👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3906404677C4be723e264 🔸کانال خبری و در پیام رسان ایتا 👆
🔴داستان کوتاه حضرت علی (ع) از يمن جماعتى نزد پيغمبر آمدند و گفتند: ما بقاياى ملك مقدم هستيم از آل نوح، و از براى پيغمبر ما وصیی بود كه اسم او سام بوده است. خبر داده در كتابش به اين كه از براى هر پيغمبرى معجزه ای است و نيز از براى او وصيى هست كه قائم مقام او مى شود. وصى تو چه كسى است؟ آن حضرت اشاره فرمود به طرف على (ع)، پس گفتند: يا محمد (ص) اگر از وصى شما بخواهيم كه سام بن نوح را زنده كند، مى تواند؟ فرمود: بلى، به اذن خدا. سپس فرمود: يا على بلند شو با آنها به مسجد نزديك محراب برو و پاى خود را به زمين بزن. پس على (ع) نزديك محراب رفت و در دست آن جماعت نوشته هايى بود. على (ع) دو ركعت نماز خواند و پاى خود را به زمين زد در آن هنگام زمين شكافته شد و لحد و تابوتى ظاهر شد، سپس پيرمردى از تابوت بلند شد و ايستاد كه صورت او مثل ماه شب چهارده مى درخشيد و خاك از سر خود مى افشاند. سپس صلوات فرستاد بر على (ع) و گفت: شهادت مى دهم كه معبودى جز ذات پروردگار نيست. و اين كه محمد (ص) سيد پيغمبران است و به درستى كه تو وصى محمد و سيد اوصيا هستى. منم سام بن نوح، پس آن جماعت باز كردند صحيفه هاى خود را چنان كه وصف شده بود ديدند. سپس آن قوم گفتند: مى خواهيم كه سوره اى از صحف را بخوانى. پس شروع كرد به خواندن، تا آن كه سوره را تمام كرد، سپس سلام كرد بر على (ع) و به همان حالت كه بود خوابيد و شكاف زمين به هم آمد و آن جماعت تماما گفتند: ان الدين عندالله الاسلام، و مسلمان شدند. 📚مناقب اهل بيت، ص 45 و 46.                🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 🇮🇷 @masafe_akhar 🇮🇷
🖤 تربیت اخلاقی «ذَلِّلُوا اَخْلاقَکُمْ بِالَْمحاسِنِ، وَ قَوِّدُوها إِلَی الْمَکارِمِ. وَ عَوِّدُوا اَنْفُسَکُمُ الْحِلْمَ.» اخلاق خود را رامِ خوبی ها کنید و به بزرگواری هایشان بکشانید و خود را به بردباری عادت دهید. 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺حضرت امام على (ع)؛ مردى نزد پيامبر اعظم (ص) آمد و گفت: به من كارى بياموز كه خداوند ، به سبب آن ، مرا دوست بدارد ، و مردم نيز دوستم بدارند ، و خدا دارايى ام را فزون گرداند ، و تن درستم بدارد ، و عمرم را طولانى گرداند ، و مرا با شما محشور كند . حضرت رسول اکرم ص فرمود : «اينها يى كه گفتى شش چيز است كه به شش چيز ، نياز دارد : 👈اگر مى خواهى خدا تو را دوست بدارد ، از او بترس و تقوا داشته باش . 👈اگر مى خواهى مردم دوستت بدارند ، به آنان نيكى كن و به آنچه دارند چشم مدوز . 👈اگر مى خواهى خدا دارايى ات را فزونى بخشد ، زكات آن را بپرداز . 👈اگر مى خواهى خدا بدنت را سالم بدارد ، صدقه بسيار بده . 👈اگر مى خواهى خداوند عمرت را طولانى گرداند ، به خويشاوندانت رسيدگى كن . 👈و اگر مى خواهى خداوند تو را با من محشور كند ، در پيشگاه خداى يگانه قهّار ، سجده طولانى كن . 📚 بحار الأنوار ، ج۸۵ ، ص۱۶۷ 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
🔴 سفارش فرزند به نماز جماعت روزی رساله ای از مرحوم کلباسی به دست محدث قمی رحمه الله رسید و ایشان به سرعت به مطالعه آن پرداخت. در حالی که با شوق و توجه فراوان کتاب را می‌خواند، متوجه شد مرحوم کلباسی در حاشیه رساله خویش به پسرش این گونه سفارش کرده است: «به برادران دینی و دوستان نزدیکم اعلام می‌کنم که به نور دیده ام، آقا محمد، به صورت رو در رو گفته ام، در صورت ترک نماز جماعت از او راضی نیستم و بارها و بارها به او گفته‌ام حتی یک نماز هم نباید به غیر جماعت بخواند. » این سفارش و تأکید بر به جا آوردن نماز جماعت و ثبت آن در حاشیه رساله اش، ارادت محدث قمی به مرحوم کلباسی را بیشتر کرد. [۱] [۱]: نک: حاج شیخ عباس قمی رحمه الله، فوائد الرضویه، انتشارات کتاب خانه مرکزی، بی تا، ص ۵۷ [ستارگان پارسایی: داستان های اخلاقی عالمان و بزرگان دین - ۲. سفارش فرزند به نماز جماعت - صفحه ۱۵] 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آیت الله مجتهدی تهرانی 📌هروقت ازهمه جا نا امیدشدی بدون که کارِت درست میشه 🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf 📌