eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
14.3هزار دنبال‌کننده
23.8هزار عکس
32.7هزار ویدیو
299 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
‼امام سجاد (علیه السلام) خطاب به ابو خالد کابلی : ای ابوخالد! همانا اهل زمان غیبت او که اعتقاد به امامتش دارند و در انتظار ظهورش هستند از مردم همه زمانها بهترند، زیرا خدای تبارک و تعالی چنان عقل و فهم و معرفتی به آنها عنایت فرموده که غیبت برای آنها بمنزله مشاهده است، خداوند آن ها را در آن زمان مثل كسانى قرار داده كه با شمشير در پيش روى پيغمبر (عليه دشمنان دين) پيكار كرده‏ اند، آن ها مخلصان حقيقى و شيعيان راستگوى ما هستند كه مردم را به طور آشكار و نهان به دين خدا مي‌خوانند. و هم فرمود: انتظار فرج از بزرگترين گشایش ها است. 📚 كمال الدين و تمام النعمة، ج‏1،ص319 🔶🔸راه های گناه نکردن🔸🔶 🔸🔸 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
99-10-04 ameli.mp3
13.02M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: سلوک الهی و دوری از تشخّص 🗓 پنج شنبه چهارم دی ماه ۱۳۹۹ 🗂 حجم : ۱۳ مگابایت @Masafe_akhar2
🔆 🔴 وفای سگ بِه از پادشاه 🔹پادشاهی دستور داد 10 سگ وحشی تربیت کنند تا هر وزیری که از او اشتباهی سر زد، او را جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام او را بخورند. در یکی از روزها یکی از وزرا نظری داد که مورد پسند پادشاه نبود و دستور داد که او را جلوی سگ‌ها بیندازند. 🔸وزیر گفت: ۱۰ سال خدمت شما را کرده‌ام حالا اینطور با من معامله می‌کنی؟ خوب حالا که چنین است ۱۰ روز تا اجرای حکم به من مهلت بده. پادشاه پذیرفت. وزیر رفت پیش نگهبان سگ‌ها و گفت: می‌خواهم به مدت ۱۰ روز خدمت اینها را من بکنم. او پرسید: از این کار چه فایده‌ای می‌کنی؟ گفت: به زودی به تو می‌گویم. 🔹 نگهبان گفت اشکالی ندارد و وزیر شروع کرد به فراهم کردن اسباب راحت برای سگ‌ها؛ از دادن غذا، شستشوی آنها و غیره. ۱۰ روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید، دستور دادند که وزیر را جلوی سگ‌ها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظاره‌گر صحنه هست ولی با چیز عجیبی روبرو شد و دید همه سگ‌ها به پای وزیر افتادند و تکان نمی‌خورند. پادشاه پرسید: با این سگ‌ها چه کار کردی؟ 🔸 وزیر جواب داد: ۱۰ روز خدمت اینها را کردم و فراموش نکردند ولی ۱۰ سال خدمت شما را کردم همه اینها را فراموش کردی. پادشاه سرش را پایین انداخت و دستور به آزادی او داد. ✅ @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
🔆 برخیز! دیگر انتظار به سرآمده؛ باید به زمین بازگردی... و تو سال‌هاست که منتظر این لحظه‌ای. چه لحظه باشکوهی است آن هنگام که با او به نماز می‌ایستی 🔺اینک تو و تمام جهانیان حواریون مهدی شده‌اید 🌸 ولادت حضرت عیسی مبارک @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻چرا حاج قاسم می‌توانست در دل خطر حضور پیدا کند و به سلامت برگردد؟ 🔸اخلاص چه اثری در مقدرات انسان‌ها می‌گذارد؟ ⏰ ۹ روز تا سالگرد شهادت سپهبد سلیمانی @Masafe_akhar
⚜ ذکر صالحین ⚜ 🌷 آیت ﺍﻟﻠﻪ العظمے بهجت (ره) فردمودند🌷 ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﺎ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ، ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ، ﺍﺳﻢ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ. ﻋﻨﺎﻭﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ، ﭘﺴﺖ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ و ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻭﺯﻳﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ. ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺻﻼ ﻣﻼﮎ ﻧﻴﺴﺖ، 🔶ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ : 1⃣ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ. 2⃣دوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ. 3⃣سوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺑﺮﺍﻱ امام حسین و ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﺍﻧﺪ و عمل صالح انجام دادند ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ. ﺳﭙﺲ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ : ﺍﻱ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﭘﺲ ﺷﻬﺪﺍ ﻭ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﭼﻪ؟ 🌸🌷ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻴﻔﺮﻣﺎﻳﻨﺪ : ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﻣﺎ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ، ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﮐﺠﺎ ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ ﻭ ﮐﺠﺎﻱ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ؟ 🦋"اللهم ﺍﺭﺯﻗﻨﺎ ﺷﻬﺎﺩﺓ ﻓﻲ ﺳﺒﻴﻠﮏ🦋 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌@masafe_akhar2
روزی حضرت موسی برای عبادت به کوه طور می‌رفت؛ در راه، جوانی سالم و سرحال ایشان را دید و گفت: ای موسی برو به خدایت بگو من نه تنها تو را عبادت نمی‌کنم بلکه هر آنچه به عنوان گناه مشخص کرده ای انجام می‌دهم، هر عذابی میخواهی بکن! حضرت موسی به کوه رفت؛ پس از مناجات، خداوند به ایشان فرمود: «ما پیغام آن جوان را که به تو داده بود تا به ما برسانی شنیدیم گرچه تو شرم داشتی که آن پیغام را به ما برسانی؛ از طرف ما نیز این پیام را به آن جوان برسان و به او بگو: چه عذابی سخت تر از اینکه لذت مناجات با خود را از تو گرفته ایم و تو حتی متوجه آن نیستی!». آمده است جوان پس از شنیدن جواب، آهی کشید و بر زمین افتاد و دیگر هیچگاه بلند نشد! @masafe_akhar2
🌺 مردی از اولاد خلیفه دوم در مدینه بود که پیوسته حضرت موسی بن جعفر(ع ) را آزار می کرد و دشنام می داد . هر وقت با آن جناب روبرو می شد به امیرالمؤمنین (ع ) جسارت می کرد . روزی عده ای از بستگان حضرت عرض کردند : اجازه بدهید تا این فاجر را به سزای عملش برسانیم و از شرش راحت شویم . موسی بن جعفر(ع ) آنها را از این کار منع کرد . حضرت محل کار آن مرد را پرسید . معلوم شد در جایی از اطراف مدینه به زراعت اشتغال دارد . حضرت سوار شد از مدینه برای ملاقات او خارج گردید . هنگامی به آنجا رسید که شخص در مزرعه خود کار می کرد . موسی بن جعفر علیه السلام همان طور سواره با الاغ داخل مزرعه شد ، آن مرد بانگ برداشت که زراعت ما را پایمال کردی . از آنجا نیا ! امام کاظم (ع ) همان طور می رفت تا به او رسید . با گشاده رویی و خنده شروع به صحبت کرد . سؤ ال نمود : چقدر خرج این زراعت کرده ای ؟ گفت : صد اشرفی . پرسید : چه مقدار امیدواری بهره برداری کنی ؟ جواب داد : غیب نمی دانم . فرمود : گفتم چقدر امیدواری عایدت شود ؟ گفت : امیدوارم دویست اشرفی عاید شود . حضرت کیسه زری که سیصد اشرفی داشت به او داد و فرمود : این را بگیر ، زراعتت هم برای خودت باقی است . خداوند آنچه امیدوار هستی به تو روزی خواهد داد . مرد برخاسته و سر آن حضرت را بوسید و از ایشان در خواست کرد که از تقصیرش بگذرد و او را عفو نماید . حضرت تبسم نموده و به دیار خود بازگشتند . بعد از این پیشآمد روزی آن مرد را دیدند در مسجد نشسته است . همین که چشمش به موسی بن جعفر(ع ) افتاد و گفت : الله اعلم حیث یجعل رسالته ، خدا می داند رسالتش را در کجا قرار دهد . همراهان او گفتند : تو را چه شده ، پیش از این رفتارت این طور نبود ؟ گقت : شنیدید آنچه گفتم ، باز بشنوید و شروع به دعا کردن نسبت به آن حضرت نمود و . . . موسی بن جعفر(ع ) به بستگان خود فرمود : کدام یک بهتر بود ، آنچه شما میل داشتید یا آنچه من انجام دادم ؟ همانا من اصلاح کردم امر او را به مقدار پولی و شرش را به خیر خود تبدیل نمودم . ✍ @masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✖️بغض 📽 "دل کندن از چیزای خوب، با عث میشه چیزای بهتر به دست بیاری" بخشی از وصیت شهید به فرزندش @Masafe_akhar @Masafe_akhar2
4_5778177008349481747.mp3
1.24M
🔊صوت 💠استاد رائفی پور 📝 اکوسیستم مهدوی @Masafe_akhar @Masafe_akhar2
شخصی پیش امام زین العابدین (ع ) آمد و هر چه به دهنش آمد به آن بزرگوار ناسزا گفت ولی آن حضرت در جوابش چیزی نفرمود . موقعی که آن شخص رفت ، امام زین العابدین (ع ) متوجه اهل مجلس شد و فرمود : شنیدید که این مرد به من چه گفت ؟ اکنون من دوست دارم که همه با هم نزد او رویم و من جواب ناسزاهای او را بگویم . حضار مجلس جواب دادند : مانعی ندارد ، ما هم مایل بودیم که شما جواب او را می دادید . امام سجاد(ع ) نعلین های خود را پوشید و حرکت کرد ، پس از حرکت این آیه شریفه را تلاوت می فرمود : والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین (مردمان باتقوا آن افرادی هستند) که غیظ و غضب خود را فرو می برند و (نسبت به خطای مردم ) عفو و بخشش می کنند و خدا نیکوکاران را دوست می دارد . (158) وقتی آن حضرت این آیه را تلاوت فرمود ، همراهان حضرت می گویند : ما فهمیدیم که آن بزرگوار به آن شخص بدگویی نخواهد کرد . همین که نزدیک منزل آن مرد رسیدیم ، امام (ع ) وی را صدا زد و فرمود : بگویید : علی بن حسین آمده . وقتی که آن شخص دریافت که حضرت زین العابدین آمده ، گمان کرد آن بزرگوار در صدد انتقام است ، لذا خود را برای دفاع آماده نمود ! موقعی که چشم امام (ع ) به وی افتاد ، فرمود : ای برادر ! تو نزد من آمدی و چنین گفتی ، اگر آنچه به من گفتی درباره من صدق می کند ، از خدا می خواهم مرا بیامرزد ! ! اگر آنچه به من نسبت دادی در وجود من نباشد ، خدا تو را بیامرزد ! ! همین که آن شخص این سخنان را از امام (ع ) شنید ، دیدگان آن بزرگوار را بوسید و گفت : آنچه که من درباره شما گفتم در وجود تو نیست ، بلکه من خودم به گفته هایم سزاوارترم . ✍ @masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ویدیو رو حتما ببینید و به دوستان خود نیز ارسال کنید واکسن خارجی کرونا یعنی کنترل افکار و عقیم سازی! ‌ اعتماد به امپریالیسم جهانی دیوانگی‌ست مخصوصا وقتی میدانیم که دشمنی آنان با مردم ایران است... ‌ @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢تحلیل استاد از پشت‌پرده تبلیغ واکسن‌خارجی‌کرونا ♦️واکسن خارجی کرونا هنوز امتحان خود را پس نداده است، پس ما نباید به خودمان اجازه بدهیم، دشمنان‌مان شویم. ♦️به واکسن کشورهایی که مدافع سرسخت آمریکا علیه ایران هستند، خوش‌بین نیستیم. ♦️برای تست ، اعلام آمادگی می‌کنم، زیرا به تولیدکنندگان آن اعتماد داشته و می‌دانم این @Masafe_akhar @Masafe_akhar2
CQACAgQAAxkBAAEZ6Ldf5KWomrdsgscRiOq9brGKH0QGwQACCgkAAthmIFMAAZR3j1aU-w8eBA.mp3
2.42M
🎧 کسی که برادرش را رد کند ❌ کسانی که غیبت می‌شنوند، این پادکست را گوش دهند 🎙 حجت الاسلام امینی خواه @Masafe_akhar @Masafe_akhar2
⭕️ 🔸امام علی (ع): 🔹آگاه باشيد كه دانش آينده، اخبار گذشته و درمان دردهايتان و نظم ميان شما در قرآن است.(نهج البلاغه، ص ۲۲۳) @Masafe_akhar @Masafe_akhar2
✨﷽✨ ✍هشام جوانی بود از یاران امام صادق علیه السلام، روزی به بصره رفت تا در کلاس مردی که به امامت اعتقادی نداشت شرکت کند. بعد از کلاس هشام از مرد پرسید: آیا تو چشم داری؟ مرد گفت این چه سوال احمقانه ای است چرا از چیزی که می بینی می پرسی؟ گفت: سوالات من همینطور است. گفت خیلی خب بپرس. هشام از مرد پرسید: آیا تو چشم، بینی و زبان و گوش داری؟ مرد گفت آری دارم. گفت با آنها چه می کنی؟ مرد وظایف همه اعضایش را یکی یکی گفت. بعد پرسید: عقل هم داری. گفت آری. پرسید وظیفه اش چیست؟ گفت او هر چه که بر حواسم می گذرد را می گیرد و صحیح و باطلش را مشخص می کند. پرسید آیا وقتی اعضای بدن سالم هستند هم به عقل نیاز است؟ گفت: بله چون اگر اعضا در وظایفشان دچار تردید شوند به عقل رجوع می کنند. پرسید پس خداوند عقل را برای رفع تردید اعضا قرار داده است. گفت درست است. پرسید: چطور خداوند برای اداره اعضای بدن تو رهبر و پیشوایی گذاشته اما این همه انسان را بدون امام آفریده تا در شک و حیرت بمانند. 💥اما مرد دیگر جوابی نداشت که بدهد. 📚اصول کافی؛باب الاضطرار الی الحجه حدیث ۳،ج۱ ↶【به ما بپیوندید 】↷ @Masafe_akhar2
به کعبه گفتم: تو از خاکی ،منم خاک، چرا باید به دور تو بگردم؟؟ ندا امد: تو با پا امدی ،باید بگردی برو با دل بیا ،،، تا من بگردم @Masafe_akhar2
Namaz03-48k.mp3
21.07M
فایل صوتی/سخنرانی با بیان استاد قسمت3️⃣ *فلسفه ی تکراری بودن نماز *آثار نماز مؤدبانه 1. حقارت دنیا در چشم انسان 2. استقلال شخصیت 3. سایر فواید... *نماز متفکّرانه *نماز، راه خودسازی @Masafe_akhar2
✅حکایت پندآموز ‏ فضيل عياض‏ فضيل گرچه در ابتداى كار راهزن بود و همراه با نوچه هاى خود، راه را بر كاروانها و قافله هاى تجارتى مى بست و اموال آنان را به غارت مى برد، ولى داراى مروت و همتى بلند بود، اگر در قافله ها زنى وجود داشت، كالاى او را نمى برد و كسى كه سرمايه اش اندك بود، از سرقت مال او چشم مى پوشيد، و براى آنان كه مال و اموالشان را مى ربود، دستمايه اى ناچيز باقى مى گذاشت، در برابر عبادت حق تكبر نداشت، از نماز و روزه غافل نبود، سبب اش را چنين گفته اند: عاشق زنى بود ولى به او دست نمى يافت، گاه به گاه نزديك ديوار خانه ى آن زن مى رفت و در هوس او گريه مى كرد و ناله مى زد، شبى قافله اى از آن ناحيه مى گذشت، در ميان كاروان يكى قرآن مى خواند، اين آيه به گوش فضيل رسيد: «أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ» . آيا براى آنان كه ايمان آورده اند وقت آن نرسيده كه دلهايشان براى ياد خدا خاشع شود؟ فضيل با شنيدن اين آيه از ديوار فرو افتاد و گفت: خداوندا! چرا وقت آن شده و بلكه از وقت هم گذشته، سراسيمه و متحير، گريان و نالان، شرمسار و بيقرار، روى به ويرانه نهاد. جماعتى از كاروانيان در ويرانه بودند، مى گفتند: بار كنيم و برويم، يكى گفت الآن وقت رفتن نيست كه فضيل سر راه است، او راه را بر ما مى بندد و اموالمان را به غارت مى برد، فضيل فرياد زد كه اى كاروانيان! بشارت باد شما را كه اين دزد خطرناك و اين راهزن آلوده توبه كرد! او پس از همه روز به دنبال صاحبان اموال غارت شده مى رفت و از آنان حلاليت مى طلبيد ، او بعد از مدتى از عارفان واقعى شد و به تربيت مردم برخاست و كلماتى حكيمانه از خود به يادگار گذاشت. @Masafe_akhar2