eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
13.8هزار دنبال‌کننده
25.5هزار عکس
36.5هزار ویدیو
317 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
گام های دچار تردید شدن خواص.mp3
6.21M
🎙 💠 گام‌های دچار تردید شدن خواص 📌 برگرفته از جلسات امام رضا در میدان جنگ نرم @masafe_akhar
⭕️ما را چه شده است…⁉️ ❇️از وقتی که مسجد النبی ساخته شد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در موقع ایراد خطبه بر تنه ی درخت خرمایی که در مسجد باقی مانده بود تکیه می‌دادند، اما وقتی جمعیت زیاد شد، منبری از چوب با دو پله و یک عرشه ساخته شد. ❇️در اولین جمعه ای که پیش آمد، رسول اکرم جمعیت را شکافتند و با پشت سر گذاشتن آن تنه ی نخل، به طرف منبر رهسپار شدند. همین که بر عرشه ی منبر قرار گرفتند، 👈یک باره صدای ناله ی تنه ی خشکیده همانند زنِ فرزند مرده بلند شد. با ناله ی تنه ی نخل، صدای جمعیت نیز به گریه و ناله برخاست. ❇️رسول خدا از منبر به زیر آمدند؛ تنه ی نخل را در بغل گرفتند و دست مبارک را بر آن کشیدند و فرمودند: "آرام باش". و او آرام شد. سپس به طرف منبر برگشته خطاب به مردم فرمودند: ❇️ای مردم! این چوب خشک نسبت به رسول خدا اظهار علاقه و اشتیاق می کند و از دوری وی محزون می گردد؛ ولی برخی از مردم، باکشان نیست که به من نزدیک شوند یا از من دور گردند! اگر من او را در بغل نگرفته و بر آن دست نکشیده بودم، تا روز قیامت از ناله خاموش نمی شد. ❇️آری، درخت خشک لحظه ای از پیامبر دور شد و صدا به ناله بلند کرد؛ با این که آن حضرت را می‌دید. ‼️ما را چه شده است که امام زمان خویش را نمی‌بینیم و از او دوریم؛ امّا به زندگی عادی خویش سرگرمیم؟ به یاد همه کس و همه چیز هستیم؛ جز امام زمانمان! 📚 بحارالأنوار، ج17، ص326 @Masafe_akhar
🔴گوساله‌ای برای جواز ورود یهود به مسجد الاقصی به باور این که به رنگ سرخ است، برای تقریباً دو سال در مراتع آنها چرا خواهد کرد و بیش از دو تار موی غیر قرمز در آن نمی‌توانید مشاهده کنید. در آن زمان این گوساله به عنوان اولین پس از تخریب معرفی خواهد شد. برخی تصور می‌کنند که داستان گوساله سرخ موی که تاریخ آن به دوران حضرت موسی علیه‌السلام بازمی‌گردد، پایان یافته و به تاریخ پیوسته است، درحالی که حقایق چیز دیگر می‌گویند. سوالی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که یهود از این گوساله سرخ مو چه می‌خواهد؟ 1⃣ پاسخ این سوال بسیار شنیدنی است. به اعتقاد برخی از یهود و اذعان آنها، جهان امروزه هستند و همین نجس بودن یهود موجب می شود تا آنها اجازه ورود به را نداشته باشند. 2⃣ برای پاک کردن خود از این نجاست، یهود می‌بایست، گوساله صرفاً سرخ مویی را بیابند. این گوساله سرخ مو دو سال در مراتع آنها خواهد چرید، پس از دو سال اگر بیش از دو تار موی غیر قرمز در بدن این گوساله مشاهده نکردند، آن را به عنوان اولین گوساله سرخ موی از زمان تخریب هیکل دوم تا حال حاضر معرفی خواهند کرد. 3⃣ پس از آن این گوساله سرخ مو ذبح شده و سوزانده می‌شود و خاکستر آن در برکه آبی ریخته می‌شود و با فرو رفتن در این برکه خود را از آلودگی‌ها پاک خواهند کرد و در آن زمان اجازه خواهند داشت، آزادانه وارد هیکل شوند. اما به نوشته روزنامه صهیونیستی هم اکنون 2 هزار سال است که یهود در انتظار این گاو سرخ مو و شستن بدن خود در آب هستند. 4⃣ حاخام ریچمن از جمله یهودیانی است که تمام زندگی خود را صرف یافتن نام و نشانی از این گوساله سرخ مو کرده است. وی در مصاحبه با روزنامه هاآرتص تصریح کرد که بسیاری از بر این باورند که موضوع گاو سرخ مو، موضوعی خارق‌العاده و این جهانی نیست، اما مشکل اصلی در یافتن این گوساله که تنها دو تار موی غیر قرمز در آن موجود باشد، نیست، بلکه مشکل اصلی در پرورش این گوساله نهفته است که نیازمند مهارت و تجربه بسیار در فهم و منطبق کردن آن با تکنولوژی های پیشرفته روز است. @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(ع): ✅براي سفرت خود را آماده کن و توشه راهت را پيش از فرا رسيدن‌ ساعت خود فراهم نما 📚منتهي‌الآمال @Masafe_akhar
🌹آیت الله بهجت🌹 🌱انسان چقدر به مرگ نزدیڪ است و در عین حال ، چقدر آن را دور می پندارد و از آن غافـل است ! @Masafe_akhar
🌹چند داستان آموزنده🌹 مردی خدمت امام کاظم علیه‌السلام رسید و عرض کرد: ده نفر عائله دارم تمامشان بیمارند، نمیدانم چه کنم و با چه وسیله گرفتاریشان را بر طرف سازم؟ امام فرمودند: آنان را به وسیله صدقه و احسان به نیازمندان مؤمن در راه خدا، معالجه کن(به نیازمند صدقه داده و از او بخواهید دعا کند) که هیچ چیزی سریع‌تر از صدقه حاجت را بر آورده نمی کند و هیچ چیز برای بیمار سودمندتر از صدقه نمی باشد... (بحار،ج۶۲ص۲۶۹). 🌹 گاهی امام سجاد سلام الله علیه چیزی که به سائل مرحمت می فرمودند،دست مبارک خود را می بویید و می گفت: این دست به دست الهی رسیده؛ چون خداوند در آیه ۱۰۴ سوره توبه فرمود: خداست که توبه را از بندگانش می پذیرد و اوست که صدقات آنها را می گیرد. 🌹 بيمارانتان را با صدقه درمان كنيد ، چه مى شود كه هر يك از شما قوت روزانه خود را صدقه دهد؟ گاه سندِ قبض روح بنده به فرشته مرگ داده مى شود ، اما آن بنده صدقه مى دهد و در نتيجه ، به آن فرشته گفته مى‌شود : سند را برگردان (بحار : ۹۶/۱۲۴/۳۲). @Masafe_akhar
🟣 شخصی به نام بُریحه عباسی از طرف متوکل، مسئولیت امامت نماز جمعه شهر مدینه و مکه را بر عهده داشت و جیره خوار او بود. جهت تقرب به دستگاه، نامه ای بر علیه امام هادی (علیه السلام) به متوکل نوشت که مضمون آن چنین بود: «چنانچه مردم و نیز اختیارات مکه و مدینه را بخواهی، باید امام هادی (علیه السلام) را از مدینه خارج گردانی، چون که او مردم را برای بیعت با خود دعوت کرده است و عده ای نیز اطراف او جمع شده اند» بُریحه چندین نامه با مضامین مختلف برای دربار فرستاد. متوکل با توجه به این سخن چینی ها و گزارشات دروغین و اینکه شخص متوکل نیز، دشمن سرسخت امام علی (علیه السلام) و فرزندانش بود، لذا یحیی فرزند هرثمه را خواست و به او گفت هر چه سریع تر به مدینه می روی و علی بن محمد (علیه السلام) را از مسیر بغداد به سامرا می آوری. یحیی می گوید در سال ۲۴۳ به مدینه رسیدم و چون آن حضرت آماده حرکت و خروج از مدینه شد، عده ای از مردم و بزرگان مدینه به عنوان مشایعت، امام را همراهی کردند که از آن جمله همین بُریحه عباسی بود. مقداری راه که رفتیم، بُریحه جلو آمد و به امام عرضه داشت فهمیده ام که می دانی من با بدگویی و گزارشات کذب نزد متوکل، سبب خروج تو از مدینه شده ام. چنانچه نزد متوکل مرا تکذیب نمایی و از من شکایتی کنی، تمام باغات و زندگی تو را آتش می زنم و بچه ها و غلامانت را نابود می کنم. آن حضرت در جواب، با آرامش و متانت فرمود من همانند تو آبرو ریز و هتاک نیستم، شکایت تو را به کسی می کنم که من و تو و خلیفه را آفریده است. در این هنگام، بُریحه با خجالت و شرمندگی روی دست و پای حضرت افتاد و ملتمسانه عذرخواهی و تقاضای بخشش کرد. امام هادی (علیه السلام) اظهار نمود من تو را بخشیدم و سپس به راه خود ادامه داد. 📚 منبع: اعیان الشیعه، جلد ۲، صفحه ۳۷ @masafe_akhar
🟣 شخصی به نام بُریحه عباسی از طرف متوکل، مسئولیت امامت نماز جمعه شهر مدینه و مکه را بر عهده داشت و جیره خوار او بود. جهت تقرب به دستگاه، نامه ای بر علیه امام هادی (علیه السلام) به متوکل نوشت که مضمون آن چنین بود: «چنانچه مردم و نیز اختیارات مکه و مدینه را بخواهی، باید امام هادی (علیه السلام) را از مدینه خارج گردانی، چون که او مردم را برای بیعت با خود دعوت کرده است و عده ای نیز اطراف او جمع شده اند» بُریحه چندین نامه با مضامین مختلف برای دربار فرستاد. متوکل با توجه به این سخن چینی ها و گزارشات دروغین و اینکه شخص متوکل نیز، دشمن سرسخت امام علی (علیه السلام) و فرزندانش بود، لذا یحیی فرزند هرثمه را خواست و به او گفت هر چه سریع تر به مدینه می روی و علی بن محمد (علیه السلام) را از مسیر بغداد به سامرا می آوری. یحیی می گوید در سال ۲۴۳ به مدینه رسیدم و چون آن حضرت آماده حرکت و خروج از مدینه شد، عده ای از مردم و بزرگان مدینه به عنوان مشایعت، امام را همراهی کردند که از آن جمله همین بُریحه عباسی بود. مقداری راه که رفتیم، بُریحه جلو آمد و به امام عرضه داشت فهمیده ام که می دانی من با بدگویی و گزارشات کذب نزد متوکل، سبب خروج تو از مدینه شده ام. چنانچه نزد متوکل مرا تکذیب نمایی و از من شکایتی کنی، تمام باغات و زندگی تو را آتش می زنم و بچه ها و غلامانت را نابود می کنم. آن حضرت در جواب، با آرامش و متانت فرمود من همانند تو آبرو ریز و هتاک نیستم، شکایت تو را به کسی می کنم که من و تو و خلیفه را آفریده است. در این هنگام، بُریحه با خجالت و شرمندگی روی دست و پای حضرت افتاد و ملتمسانه عذرخواهی و تقاضای بخشش کرد. امام هادی (علیه السلام) اظهار نمود من تو را بخشیدم و سپس به راه خود ادامه داد. 📚 منبع: اعیان الشیعه، جلد ۲، صفحه ۳۷ @masafe_akhar