📚 داستان کوتاه
روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی
بود ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش
فرو رفت از شدت درد فریادی زد
سوزن را چند متر دور تر پرت کرد.
مردی حکیم که از آن مسیر عبور می کرد
ماجرا را دید سوزن را آورد به کفاش
تحویل داد و شعری را زمزمه کرد
درختی که پیوسته بارش خوری
تحمل کن آنگه که خارش خوری.
این سوزن منبع در آمد توست این
همه فایده حاصل کردی یک روز که
از آن دردی برایت آمد آن را دور می اندازی!
درس اخلاقی اینکه اگر از کسی یا
وسیله ای رنجشی آمد بیاد آوریم
خوبی های که از جانب آن شخص
یا فوایدی که از آن حیوان وسیله
یا درخت در طول ایام به ما رسیده,
آن وقت تحمل ان رنجش آسان تر می شود...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 💚
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
باارزشترین چیز در دنیا چیست؟
🧚♀🧚♂روزی فرشتهای از فرمان خدا سرپیچی کرد و برای پاسخ دادن به عمل اشتباهش در مقابل تخت قضاوت احضار شد. فرشته از خداوند تقاضای بخشش کرد. خداوند با مهربانی نگاهی به فرشته انداخت و فرمود: ”من تو را تنبیه نمیکنم، ولی تو باید کفاره گناهت را بپردازی. کاری را به تو محول میکنم، به زمین برو و باارزشترین چیز دنیا را برای من بیاور“. فرشته خوشحال از اینکه فرصتی برای بخشوده شدن دارد به سرعت به سمت زمین رفت.
سالها در روی زمین به دنبال باارزشترین چیز دنیا گشت. روزی به یک میدان جنگ رسید، سرباز جوانی را یافت که به سختی زخمی شده بود مرد جوان در دفاع از کشورش با شجاعت جنگیده بود و حالا در حال مردن بود فرشته آخرین قطره از خون سرباز را برداشت و با سرعت به بهشت بازگشت.
خداوند فرمود: ”به راستی چیزی که تو آوردهای باارزش است. سربازی که زندگیاش را برای کشورش میدهد، برای من خیلی عزیز است، ولی برگرد و بیشتر بگرد“.
فرشته به زمین بازگشت و به جستوجوی خود ادامه داد. سالیان دراز در شهرها، جنگلها و دشتها گردش کرد. سرانجام روزی در بیمارستان بزرگ پرستاری را دید که بر اثر یک بیماری در حال مرگ بود. پرستار از افرادی مراقبت کرده بود که این بیماری را داشتند و آنقدر سخت کار کرده بود که مقاومتش را از دست داده بود. پرستار رنگ پریده در تختخواب سفری خود خوابیده بود و نفس نفس میزد.
در حالی که پرستار نفسهای آخرش را میکشید، فرشته آخرین نفس پرستار را برداشت و به سرعت به سمت بهشت رفت.
و به خداوند گفت: ”خداوندا! مطمئناً آخرین نفس این پرستار فداکار باارزشمندترین چیز در دنیا است.
خداوند پاسخ داد: این نفس چیز باارزشی است. کسی که زندگیاش را برای دیگران میدهد. یقیناً از نظر من باارزش است. ولی برگرد و دوباره بِگرد فرشته برای جستوجوی دوباره به زمین بازگشت و سالیان زیادی گردش کرد. شبی مرد شروری را که بر اسبی سوار بود در جنگل یافت. مرد به شمشیر و نیزه مجهز بود. او میخواست از نگهبان جنگل انتقام بگیرد. مرد به کلبه کوچکی که جنگلبان و خانوادهاش در آن زندگی میکردند، رسید. نور از پنجره بیرون میزد. مرد شرور از اسب پائین آمد و از پنجره، داخل کلبه را با دقت نگاه کرد. زن جنگلبان را دید که پسرش را میخواباند، و صدای او را که به فرزندش دعای شب را یاد میداد، شنید چیزی درون قلب سخت مرد، ذوب شد. آیا دوران کودکی خودش را به یاد آورده بود. چشمان مرد پر از اشک شده بود و همانجا از رفتار و نیت زشت پشیمان شد و توبه کرد.
فرشته قطرهای اشک از چشم مرد برداشت و به سمت بهشت پرواز کرد. خداوند فرمود: ”این قطره اشک باارزشترین چیز در دنیا است، برای اینکه این اشک آدمی است که توبه کرده و توبه درهای بهشت را باز میکند“.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 💚
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
اشک و شادی
🦋مرد ثروتمندی هشت پسر و دخترش و نوه هایش در یک باغ زندگی می کرد و با اینکه همه چیز داشت نگران فرزندان و نوه هایش بود که بخاطر ثروت او هیچ کدام کار نمی کردند و زحمت نمی کشیدند.
یک روز مرد ثروتمند فکری به سرش زد و ......فردا صبح هر کدام از پسرها و دخترها و عروسها و دامادها و نوه ها که می خواستند از وسط جاده باغ بگذرند چشمشان به تخته سنگ بزرگی افتاد که راه عبور و مرور آنها را سخت کرده بود اما آنها که نمی دانستند مرد ثروتمند از پنجره اتاقش دارد آنها را نگاه می کند بدون اینکه به خودشان زحمت بدهند كه لااقل سنگ را از سر راه بقيه اعضاي خانواده بردارند از كنار تخته سنگ گذشتند و رفتند.خورشيد داشت كم كم غروب مي كرد و مرد ثروتمند از ديدن آن صحنه ها سخت ناراحت شده بود كه ناگهان متوجه شد پير مرد خدمتكار در حالي كه لوازم زيادي در دست داشت همين كه به تخته سنگ رسيد لوازمش را پايين گذاشت و به هر سختي بود تخته سنگ را برداشت و آن را از سر راه دور كرد و......كه در همان لحظه چشمش به يك كيسه پر از صد دلاري افتاد پيرمرد باغبان داخل كيسه را نگاه كرد تا صاحبش را پيدا كند كه يادداشتي را وسط بسته هاي صد دلاري ديد كه نوشته شده بود :
هر سد و مانعي كه سر راهتان باشد مي تواند مسير زندگيتان را تغيير بدهد به شرط آنكه سعي كنيد آن مانع را از سر راهتان برداريد!
پيرمرد باغبان خوشحال بود اما پيرمرد ثروتمند به حال فرزندانش اشك مي ريخت.
❤️مولی امیرالمؤمنین (ع)می فرمایند:
ای آدمیزاد! (بدان) هر چه زیادتر از روزی خود به دست میآوری خزانهدار برای دیگری خواهی بود.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
🌹داستان آموزنده🌹.
در يكى از روزها، عدّهاى از دوستان امام رضا عليهالسلام در منزل آن حضرت گرد يكديگر جمع شده بودند و يونس بن عبدالرّحمن نيز كه از افراد مورد اعتماد حضرت و از شخصيّتهاى ارزنده بود، در جمع آنان حضور داشت .
هنگامى كه آنان مشغول صحبت و مذاكره بودند، ناگهان گروهى از اهالى بصره اجازه ورود خواستند.
امام به يونس فرمود: داخل فلان اتاق برو و مواظب باش هيچگونه عكسالعملى از خود نشان ندهى؛ مگر آن كه به تو اجازه داده شود.
آن گاه اجازه فرمود و اهالى بصره وارد شدند و بر عليه يونس، به سخن چينى و ناسزاگویى آغاز كردند.
و در اين بين امام رضا عليهالسلام سر مبارک خود را پایين انداخته و هيچ سخنى نمىفرمودند؛ تا آنها بلند شدند و از نزد حضرت خداحافظی کردند و رفتند.
بعد از آن، حضرت اجازه فرمود تا يونس از اتاق بيرون آيد.
يونس با حالتى غمگين و چشمى گريان وارد شد و حضرت را مخاطب قرار داد و اظهار داشت :
ياابن رسول اللّه ! من فدايت گردم، با چنين افرادى من معاشرت دارم! در حالى كه نمیدانستم درباره من چنين خواهند گفت؛ و چنين نسبتهایی را به من مىدهند.
امام رضا عليه السلام با ملاطفت، يونس بن عبدالرّحمان را مورد خطاب قرار داد و فرمود:
اى يونس! غمگين مباش، مردم هر چه مىخواهند بگويند، اينگونه مسائل و صحبتها اهميّتى ندارد، زمانى كه امام تو، از تو راضى و خوشنود باشد هيچ جاى نگرانى و ناراحتى وجود ندارد.
اى يونس! سعى كن، هميشه با مردم به مقدار كمال و معرفت آن ها سخن بگویى و معارف الهى را براى آنها بيان نمایی.
و از طرح و بيان آن مطالب و مسائلى كه نمیفهمند و درك نمىكنند، خوددارى كنی.
اى يونس! هنگامى كه تو دُرّ گرانبهایی را در دست خويش دارى و مردم بگويند كه سنگ يا كلوخى در دست تو است؛ و يا آن كه سنگى در دست تو باشد و مردم بگويند كه درّ گرانبهایی در دست دارى، چنين گفتارى چه تاثيرى در اعتقادات و افكار تو خواهد داشت ؟ ( آیا آن سنگ و دُر تغییر ماهیت میدهند؟)
و آيا از چنين افكار و گفتار مردم، سود و يا زيانى بر تو وارد مى شود؟!
يونس با فرمايشات حضرت آرامش يافت و اظهار داشت : خير، سخنان ايشان هيچ اهميّتى برايم ندارد.
امام رضا عليه السلام مجدّداً او را مخاطب قرار داد و فرمود:
اى يونس، بنابراين چنانچه راه صحيح را شناخته، همچنين حقيقت را درک كرده باشى و امامت از تو راضى باشد، نبايد افكار و گفتار مردم در روحيّه ، اعتقادات و افكار تو كمترين تاثيرى داشته باشد؛ مردم هر چه مىخواهند، بگويند.
.
(بحارالا نوار: ج۲ص۶۵ح۵به نقل از كتاب رجال كشّى شیخ طوسی).
🌹
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃
عالمی را پرسیدند: خوب بودن را کدام روز بهتر است؟
عالم فرمود: یک روز قبل از مرگ!
دیگران حیران شدند و گفتند: ولی زمان مرگ را هیچکس نمیداند!
عالم فرمود: پس هر روز زندگی را روز آخر فکر کن و خوب باش شاید فردایی نباشد!
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
💚
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حرف_قشنگ
⚠️ #تلنگر ⚡️
در هر مرحلـه ای از #گنـــــاه هستى
سریع #توقف_کن ⛔️🖐🏻
مبـادا فکر کنی آب از سرت گذشتـه
مبـادا از رحمت خدا نا امید بشی
#شیـــــطان میخواد بهت القا کنه که
آب از سرت گذشتـه و #توبه فایده نداره!
مبـــــادا فریب #شیـــــطان رو بخوری..
#خدا بسیـــــار توبه پذیر ومهــــربونـــــه ...😌💌
🍃🌺نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ🌺 🍃
🌸به بندگانم خبر ده که یقیناً من
[نسبت به مؤمنان] بسیار آمرزنده و مهربانم.
📚قرآن كريم سوره حجر آيه ٤٩
🌷☘🌷☘🌷☘
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
!!!" #مرگ پایان راه نیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
💥روزی که هیچ راه فراری نداریم...
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
🌷
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
🎨 یه روزی میفهمیم دنیا همش بازی بود...
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
🌷
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
💥روزی که هیچ راه فراری نداریم...
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
🌷
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
🥀دیروز همه چیز داشتم و امروز بدبخت ترینم...
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
🌷
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
🥀 اولین لحظات قبر...
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
🌷 🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
🔴 مرگ حق است...
🔸 بخشی از زیارت آلیاسین
❓نماز میت در چه زمانی باید خوانده شود؟
نماز وحشت یا لیله الدفن ( نماز شب اول قبر ) را بهتر است در اولین شب بعد از خاکسپاری و پس از نماز عشا خوانده شود. البته در هر زمان از شب می توان نماز وحشت را به جا آورد. اگه به دلایل مختلف خاکسپاری میت به تعویق افتد، نماز میت و نماز وحشت نیز به زمان دفن و بعد از آن موکول می شود.
┈┈••••✾•🌿🏴🌿•✾•••┈┈
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
🥀 اولین لحظات قبر...
┈┈••••✾•🌿🏴🌿•✾•••┈┈
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
❤️ اهل مراقبت و معرفت
فرزند آیتالله شیخ محمدهادی تآلهی می گوید: اهل کتوم (پوشاننده راز) بودند و حالا که کتاب های عرفا را می خوانم در می یابم که عارفان هر آنچه را که می دانند، نباید بازگو کنند، چرا که انسان های عادی ظرفیت درک بعضی چیزها را نداشته و هم برای خودشان و هم برای بزرگان دردسر درست می کنند.
وی از مراسم با شکوه تشییع جنازه آخوند ملاعلی معصومی در همدان سخن گفت و افزود: شیخ محمد هادی بر جنازه این عارف ربانی نماز خواند.
احمد تألهی به رابطه نزدیک پدرش و آیتالله مدنی اشاره کرد و ادامه داد: شیخ محمد هادی در تمام مبارزات انقلابی مردم همدان پیش قدم بوده است.
بارها حاج آقا وجوهی را به من می دادند تا نزد آیتالله مرعشی نجفی در قم ببرم و من از زبان ایشان کرامات پدر را بسیار می شنیدم. آیا تأثیر عرفان و سلوک آیتالله شیخ محمدهادی تآلهی را در زندگی امروزی خود جاری می بینید؟
گفت: اخوی بزرگ ما با آیتالله بهجت مکاتبه و ارتباط نزدیک داشت. روزی به اتفاق هم به زیارت حرم حضرت معصومه (س) مشرف شده بودیم در بازگشت از حرم، اتفاقی آیت الله بهجت را زیارت کردیم. ایشان پس از احوال پرسی گفتند: «شما رهرو آن خلف صالح باشید».
این جمله آویزه گوش ماست. ایشان که هر روز، اعمال خود را محاسبه می کرد و منزه بود همواره بیت «عیب خود گویم نکردم بندگی / این عبادت ها بود سرمایه شرمندگی» از حضرت امام (ره) را زمزمه می کرد و می گفت: نه حال ماندن دارم و نه روی رفتن! وای به حال ما.
اگر مثلاً نماز صبح از ما فوت شود، قضا شود هیچ باک نداریم، غصه نمی خوریم ولی 10 تومان ضرر به ما وارد شود، غصه می خوریم و متأثریم؛ می خواهی بدانی ایمان داری یا نه؟
ملاحظه کن ببین نماز صبحت قضا شود بیشتر غصه می خوری، یا 10 تومانت از بین برود.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
💚 🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
🔴 مثل مداد باش
حکیمی مشغـول نوشتن با مـداد بود. کودکی از او پرسيد: چه مینويسی؟ حکیم لبخنـدی زد و گفت : مهم تر از نوشتـه هايم ، مـدادی است کـه با آن مینويسم ، وقتی بزرگ شدی مـثل اين مـداد شو! پسر تعجب کرد! چون چيز خاصی در مداد نديد!
حکیـم گفت پنج خصلت در اين مداد هست. سعی کن آنها را بدست آوری
اول: می تـوانی کارهـای بـزرگی کنی، اما فـراموش نکنی دستی وجود دارد که حرکت تو را هدايت میکند و آن دسـت خـداست!
دوم : گاهی بـايد از مداد تـراش استفاده کنی ، اين باعث رنج مداد میشود، ولی نوک آن را تيز می کند. پس بدان رنجی که می بری از تو انسان بهتری می سازد!
سـوم: مداد هميشه اجازه میدهد که برای پاک کـردن و تصحیح اشتباه از پاکن استفـاده کنیم ، پس بـدان که تصحيح يک کار خطا، اشتباه نيست!
چهارم : چـوب مداد در نـوشتن مـهم نيست، مهم مغز مداد است که درون این چوب است ، پس هميشه مراقب درونت باش که چـه از آن بيرون می آيد!
پنجم: این که مداد هميشه از خـود اثـری باقی می گـذارد ، پس بدان هر کاری در زنـدگی ات می کنی ، ردی از آن بجا میماند، پس در انتخاب اعمال و رفتارت دقت کن!
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
💚 🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 تذکر مهم امام رضا (علیهالسلام) درباره نحوه لعنت فرستادن بر دشمنان اهلبیت (علیهمالسلام)
#شیخ_حسین_انصاریان
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
💚 🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
❤️ عجایب آیت الکرسی
«ابوبکر بن نوح» می گوید: پدرم نقل کرد:
دوستی در نهروان داشتم که یک روز برایم تعریف کرد که من عادت داشتم هر شب آیة الکرسی را می خواندم و بر در دکان و مغازه ام می دمیدم و با خیال راحت به منزلم می رفتم.
یک شب یادم رفت آیةالکرسی را به مغازه بخوانم، و به خانه رفتم و وقت خواب یادم آمد، از همان جا خواندم و به طرف مغازه ام دمیدم.
فردا صبح که به مغازه آمدم و در باز کردم، دیدم دزدی در مغازه آمده و هر چه در آنجا بوده جمع کرده، بعد متوجّه مردی شدم که در آنجا نشسته.
گفتم: تو که هستی و در اینجا چه کار داری؟
گفت: داد نزن من چیزی از تو نبرده ام، نگاه کن تمام متاع تو موجود است، من اینها را بستم و همینکه خواستم بردارم وببرم در مغازه را پیدا نمی کردم، تا اثاثها را زمین می گذاشتم در را نشان می کردم باز تا می خواستم ببرم دیوار می شد.
خلاصه شب را تا صبح به این بلا بسر بردم تا اینکه تو در را باز کردی، حالا اگر می توانی مرا عفو کن، زیرا من توبه کردم و چیزی هم از تو نبرده ام.
من هم دست از او برداشتم و خدا را شکر کردم.
📕شفا و درمان با قرآن ، ص 50
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
💚 🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی
تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو
مشغول شد که ناگهان گردباد سختی در گرفت،
خواست فرود آید ترسید. باد شاخه ای را که
چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف
میبرد دید نزدیک است که بیفتد و دست
و پایش بشکند در حال مستاصل شد.
از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت:
ای امام زاده گله ام نذر تو
از درخت سالم پایین بیایم...
قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی
تری دست زد و جای پایی پیدا کرده و خود را
محکم گرفت.
گفت: ای امام زاده خدا راضی نمی شود که زن
و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو
همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو
میدهم و نصفی هم برای خودم.
قدری پایین تر آمد وقتی که نزدیک تنه درخت
رسید گفت: ای امام زاده نصف گله را چطور
نگهداری می کنی؟ آنها را خودم نگهداری
میکنم در عوض کشک و پشم نصف گله را
به تو می دهم.
وقتی کمی پایین تر آمد گفت: بالاخره چوپان
هم که بی مزد نمی شود کشکش مال تو
پشمش مال من به عنوان دستمزد.
وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین
رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و گفت:
مرد حسابی چه کشکی چه پشمی؟
ما از هول خودمان یک غلطی کردیم
غلط زیادی که جریمه ندارد.
این حکایت بعضی از ما آدمهاست...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
💚 🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
❤️ نان خشك حضرت امير علیه السلام
راوی می گوید: دیدم یک نفر در نخلستانها دارد کار می کند. من هم خیلی گرسنه ام بود؛ چون از راه دور آمده بودم. گفتم پهلوی این مرد که دارد کار می کند، می روم. شاید چیزی داشته باشد.
آمدم و سلام کردم و گفتم: «برادر! من گرسنه ام. چیزی هست؟» فرمودند: «پهلوی آن عصا نان هست؛ می خواهی، بردار و بخور». می گوید: «آمدم آنجا. دیدم پارچه¬اي بود؛ باز کردم. نان جوی خشکیده¬اي بود؛ برداشتم و هر چه دندان زدم، دیدم نمی شود آن را شکست».
گفتم: برادر! این نان خشکیده، مال خودت. من نمی توانم بخورم. تو چطور این نان را می خوری؟» فرمودند: «برو مدینه به منزل حسن بن علی. وضع او خوب است و تو را اداره می کند». آمدم آنجا؛ دیدم سفره حسابی است.
غذایم را خوردم و پنهاني یک مقدار آن را. زیر لباسهایم گذاشتم، تا برای آن پیرمرد که در نخلستان کار می کرد، ببرم. همينكه آمدم بروم، حضرت امام حسن علیه السلام فرمودند: «برادر! زیر لباست چه گرفتی؟» عرض کردم: «پیرمردی است در نخلستان کار می کند.
من دیدم نانی در توشه او بود که دندانهای من نتوانست آن را خرد كند. اين غذا¬ها را برای او می برم». حضرت فرمودند: «همة اين دستگاه، مال خود او است؛ اما استفاده نمی كند».
284/خ/96
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
💚 🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
🔴 سبک شمردن دیگران هرگز!
امام صادق (ع) به بعضی از اصحاب و دوستان خود، برای انجام مناسک حجّ خانه خدا، به سوی مکه معظّمه حرکت کردند.
در مسیر راه، جهت استراحت در محلّی فرود آمدند، آن گاه حضرت به بعضی از افراد حاضر فرمود: چرا شما ما را سبک و بی ارزش می کنید؟
یکی از افراد از جا برخاست و گفت: یاابن رسول اللّه! به خداوند پناه می بریم از این که خواسته باشیم به شما بی اعتنائی و توهینی کرده و یا دستورات شما را عمل نکرده باشیم.
حضرت صادق (ع) فرمود: چرا، تو خودت یکی از آن اشخاص هستی
آن شخص گفت: پناه به خدا، من هیچ جسارت و توهینی نکرده ام.
حضرت فرمود: وای بر حالت، در بین راه که می آمدی در نزدیکی جُحفه، تو با آن شخصی که می گفت: مرا سوار کنید و با خود ببرید، چه کردی؟
و سپس حضرت افزود: سوگند به خدا، تو برای خود کسر شأن دانستی، و حتّی سر خود را بالا نکردی؛ و او را سبک شمردی و با حالت بی اعتنائی از کنار او رد شدی! و سپس حضرت در ادامه فرمایش خود افزود: هرکس به یک فرد مؤ من بی اعتنائی و بی حرمتی کند، در حقیقت نسبت به ما بی اعتنائی کرده است؛ و حرمت و حقّ خدا را ضایع کرده است.
( کافی: ج 8، ص 88، وسائل الشّیعة: ج 12، ص 272)
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
💚 🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
🔴 حلال یا حرام
روزی پسر حاج آقا وحید بهبهانی برای همسرش لباس زیبا و گران قیمتی خرید. آیت اللّه بهبهانی با این کار پسرش مخالفت کرد.
پسر که قصد لجاجت یا اهانت به پدر را نداشت، در پاسخ اعتراض وی آیه 32 سوره اعراف را تلاوت کرد: «بگو چه کسی زینت ها و رزق ها و غذاهای پاکیزه را که خداوند برای بندگانش آفریده، حرام کرده است؟»
سپس افزود: «پدر جان! مگر پوشیدن لباس های زیبا برای زنان حرام است که می گویید چرا این لباس را برای زنم خریده ام؟»
آیت اللّه بهبهانی با لحنی آرام به پسرش گفت: «اینها حرام نیست، ولی من مرجع تقلید مردم هستم. ازاین رو، مسئولیت بزرگی بر عهده دارم. شما نیز به عنوان فرزندانم مسئولید.
در جامعه ما، افراد فقیر و نیازمندِ بسیاری وجود دارند. وقتی توانایی مالی نداریم آنها را از نظر مالی هم سطح خود کنیم، باید به گونه ای رفتار کنیم که برای آنان قوّت قلب باشیم تا اگر زنی از شوهر فقیرش لباس گران قیمتی خواست و مرد قدرت خریدش را نداشت، بتواند بگوید مگر زن یا عروس آقا وحید بهبهانی این گونه لباس می پوشند که تو نیز بپوشی؟»
منبع: قصص العلماء، ص 203
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
💚 🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
🔴 از خدا چه بخواهیم!!
مرحوم محمدتقی مجلسی، پدر بزرگوار علامه محمدباقر مجلسی نقل می کند: شبی از شبها، پس از فراغ از نماز شب و تهجد، حالتی برایم ایجاد شد که فهمیدم در این هنگام هر حاجت و درخواستی از خداوند نمایم اجابت خواهد نمود.
فکر کردم چه درخواستی از امور دنیا و آخرت از درگاه خداوند متعال نمایم که ناگاه با صدای گریه محمدباقر در گهوارهاش مواجه شدم و بیدرنگ گفتم: پروردگارا! بهحق محمد و آل محمد، این کودک را مروّج دینت و ناشر احکام پیامبر بزرگت قرار ده و او را به توفیقاتی بیپایان موفق گردان.
به برکت دعای نیمهشب پدر و تلاش و استمرار، علامه محمدباقر مجلسی، خدمات ارزشمندی را به جهان اسلام عرضه نمود. علاوه بر درس و تربیت شاگردان بزرگ و صدور فتوا و مسئولیتهای مهم مرجعیت و مسافرتهای مکرّر برای جمع آوری آثار اهل بیت(ع) یکی از تألیفات او بحارالانوار است که حدود ۱۱۰جلد میباشد.۱
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند ۲
📚۱. با اقتباس و ویراست از کتاب نماز خوبان
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
💚 🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
🔴 اهمیت صحیفه سجادیه
از آثار معنوی ارزش مندی که از امام سجاد (ع) به یادگار مانده، کتاب های گران سنگ صحیفه سجادیه و رسالة الحقوق می باشد.
هنگامی که از حوزه علمیه قم یک نسخه صحیفه سجادیه برای دانشمند بزرگ اهل تسنّن و صاحب تفسیر «الجواهر» ارسال شد و او با این کتاب ارجمند مواجه گردید، درباره آن نوشت: کتاب را با دست تکریم گرفتم و آن را کتابی یگانه یافتم که مشتمل بر علوم و معارف و حکمت هایی است که در غیر آن یافت نمی شود. حقّاً از بدبختی ماست که تاکنون به این اثر گران بهای جاوید از میراث های نبوت و اهل بیت، دست نیافته ایم.(1)
بسیاری از مردم بی خبر، امام سجاد علیه السلام را با لقب بیمار می شناسند و فکر می کنند که ایشان همواره در تمام عمر در بستر بوده اند. اما این واقعیت ندارد؛ آن بزرگوار فقط مدت کوتاهی، آن هم در کربلا بیمار بودند و این مسئله نیز یکی از حکمت های خداوند متعال بود تا ایشان زنده بمانند و برای آینده اسلام مفید باشند.
«در حقیقت، خداوند بزرگ او را به وسیله بیماری اش حفظ فرمود تا یزیدیان از او دست باز دارند و با ماندن او رشته امامت ادامه یابد و آینده اسلام و امت تأمین گردد.»(2)
1) زندگانی امام سجاد (ع)، تهیه و تنظیم از: هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، ص 29
2) رضا شیرازی، شام غریبان، ص 18
#امام_زمان
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
💚 🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا