eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
14.1هزار دنبال‌کننده
24.3هزار عکس
34.1هزار ویدیو
306 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
چیست؟ یکی از علمای شیعه به نام شیخ مهدی فقیهی جهت استخاره و رفع گرفتاری نزد آیت الله بهجت می رود. آیت الله بهجت به ایشان می فرماید: چرا فاتحه کبیره نمی خوانید؟ هرکس برای میتی اینگونه فاتحه بخواند هر رفع گرفتاری از خودش می شود و هم گنجی است برای میت. شیخ مهدی فقیهی می پرسد: فاتحه کبیره چیست؟ 🍂آیت الله بهجت می فرماید؛ 🔅سوره حمد یک مرتبه 🔅سوره های(توحید، کافرون، ناس و فلق) هر کدام یک مرتبه 🔅سوره قدر هفت مرتبه 🔅آیت الکرسی سه مرتبه ✍شیخ مهدی فقیهی می گوید: به روستای خودمان رفتم و بر سر قبر پدر و مادرم فاتحه کبیره را خواندم و به قم بازگشتم. شب عمه ام خواب پدر و مادرم را میبیند که خمره ای از طلا و جواهرات در مقابل شان است. عمه ام از من پرسید:چه خیراتی برای پدر و مادرت فرستادی؟ گفتم: فاتحه کبیره را خواندم. مشخص شد روزی که من فاتحه ی کبیره را برای پدر و مادرم خواندم، رحمت واسعه ای از طرف خداوند شامل حالشان شده است. در ضمن به برکت خواندن فاتحه کبیره، گشایشی نیز در زندگی ام مشاهده کردم. 🌺امام جواد سلام الله علیه: هرکس بربالین قبر مومنی حضور یابد و رو به قبله بنشیند و دست خود را روی قبر بگذارد و هفت مرتبه یوره مبارکه قدر *انا انزلنا* را بخواند از شداید و سختی های صحرای محشر در امان خواهد ماند. ‌ ‌ ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@masafe_akhar
🔆 🔰بخونیدش خیلی قشنگه ... 🔹پسره به مادرش گفت: با اين قيافه ترسناكت چرا اومدی مدرسه؟ 🔸مادر گفت: غذاتو نبرده بودی، نمی‌خواستم گرسنه بمونی. 🔹پسر که همیشه از چهره مادرش با یک چشم خجالت می‌کشید گفت: ای كاش نمیومدی تا باعث خجالت و شرمندگی من نشی ... 🔸چند سال بعد پسر در شهر ديگه‌ای دانشگاه قبول شد و همون جا کار پیدا کرد، ازدواج كرد و بچه‌دار شد. خبر به گوش مادر رسيد و گفت: بیا تا عروس و نوه‌هامو ببینم اما پسر می‌ترسید که زن و بچش از ديدن پیرزن یه چشم بترسن ... 🔹چند سال بعد به پسره خبر دادن مادرت مرده ... وقتی رسید مادر رو دفن کرده بودن و فقط یک يادداشت از طرف مادرش واسش مونده بود: پسر عزيزم! وقتی ۶ سالت بود تو یک تصادف یک چشمت رو از دست دادی، اون موقع من ۲۶ سالم بود و در اوج زیبایی بودم و به عنوان مادر نمی‌تونستم ببينم پسرم چشمش رو از دست داده واسه همين چشمم رو به پاره تنم دادم تا مبادا بعدا با ناراحتی زندگی كنی. پسرم! مواظب چشم مادرت باش ... 🔸اشک در چشم‌های پسر جمع شد ... ولی چه دیر ... 🆔 @Masafe_akhar
1400-04-27(kashani).mp3
13.7M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: شرایط دوران امامت و زندگی حضرت امام باقر علیه‌السلام 🗓 یکشنبه بیست و هفتم تیر ماه ۱۴۰۰ 🗂 حجم: ۱۳ مگابایت @Masafe_akhar
⭕️ 🔸امام جواد علیه السلام: 🔹پافشارى بر گناه، ایمن شمردن خویش از مکر خداست. (گزیده تحف العقول، ص ٦٤) @Masafe_akhar
13.mp3
3.6M
📗 کتاب صوتی "خاطرات همسر سردار شهید علی چیت سازیان" قسمت 3⃣1⃣ @Masafe_akhar
ماجرای عجیب ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ ‼️ 🔹ﭘﺴﺮ ﺑﺰﺭﮔﺸﻮﻥ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ: ﺑﻌﺪ ﻓﻮﺕ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ ﺳﻨﮓ ﺗﺮﺍﺵ ﻫﺎ ﯾﻪ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﺑﺮﺍﯼ آیت ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﻥ،ﺭﻭﯼ ﯾﻪ ﺳﻨﮓ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻦد آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻌﻈﻤﯽ ﺳﻨﮓ ﺗﺮﮎ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻩ ﺭﻭﯼ ﯾﻪ ﺳﻨﮓ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻦ ﻣﺮﺟﻊ ﺗﻘﻠﯿﺪ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﺯﺳﻨﮓ ﺗﺮﮎ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﺧﻼﺻﻪ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻦ ﺭﻭﯼ ﺳﻨﮓ ﺗﺮﮎ ﻣﯽﺧﻮﺭﻩ! ﭘﯿﺶ ﭘﺴﺮ ﺍﺭﺷﺪ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ ﻣﯽ ﺭﻥ ﻭ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﭼﯽ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﻢ⁉️ 🔹ﭘﺴﺮ ﺍﺭﺷﺪﺷﻮﻥ ﻧﻘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻓﻮﺗﺶ ﻭﺻﯿﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮﺵ ﻓﻘﻂ ﺑﻨﻮﯾﺴﻨﺪ: "ﺍﻟﻌﺒﺪ" 🔹ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺷﻮﻥ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﻣﺮﺟﻊ ﺗﻘﻠﯿﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﺒﻮﺩ. ﻋﺒﺪﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﻮﺩ‼️ 💐💐💐سلامتی و فرج مولا صاحب الزمان صلوات💐💐💐 ‌‌ @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
آیت‌الله فاطمی‌نیا: عزيزان اگر لطيف نباشيد هيچ چيز نصيبتان نمی‌شود؛ خود را معطل نكنيد! هر روز چند مرتبه در خانه يا محل كار عصبانی می‌شود و پرخاش می‌کند و دل ديگران را می‌شکند، از آن طرف هم می‌خواهد به مقامات معنوی برسد! علامه طباطبايی تماما لطافت بود. به حدی كه در طول عمر خود با كسی دعوا نكرد؛ روزی جوانی با دوچرخه به مرحوم علامه برخورد كرد و ايشان آسيب ديد، اگر ما بوديم حتما با آن جوان دعوا می‌کردیم! اما علامه بلافاصله به سمت جوان رفت و از او دلجويی كرد و پرسيد آسيب دیده‌ای يا خير؟ اگر می‌خواهید به جايی برسيد، لطيف شويد. لطيف بودن را تمرين كنيد، از خانه و محل كار شروع كنيد و با خشم و غضب ديگران را آزار ندهيد... @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
👤توییت استاد ✍ شبکه های اجتماعی بستر بسیار مناسبی برای انتشار و ضریب دادن به هر چیزی است این شمایید که انتخاب می کنید گناه باشد یا ثواب! برخی توییت ها را که می خوانم از حجم حماقت بعضی ها تعجب می کنم اینقدر مفت و راحت حق الناس بر گردن می گیرند برادران و خواهرانم آخرتی در پیش است https://twitter.com/A_raefipur/status/1416642325992943619?s=20 @Masafe_akhar
پیرمرد محتضری که احساس می کرد مردنش نزدیک است، به پسرش گفت: مرا به حمام ببر. پسر، پدرش را به حمام برد. پدر تشنه اش شد. آب خواست. پسر قنداب خنکی سفارش داد برایش آوردند و آن را به آرامی در دهان پدر ریخت و پس از شست وشو پدر را به خانه برد. پس از چندی پدر از دنیا رفت و روزگار گذشت و پسر هم به سن کهولت رسید روزی به پسرش گفت: فرزندم مرگ من نزدیک است مرا به حمام ببر و شست وشو بده. پسر نااهل بود و با غر و لند پدر را به حمام برد و کف حمام رهایش کرد و با خشونت به شستن پدر پرداخت. پیرمرد رفتار خود با پدرش را به یاد آورد. آهی کشید و به پسر گفت: پسرم تشنه هستم. پسر با تندی گفت: این جا آب کجا بود و طاس را از گنداب حمام پر کرد و به حلقوم پدر ریخت. پدر اشک از دیده اش سرازیر شد و گفت: من قنداب دادم، گنداب خوردم. تو که گنداب می دهی ببین چه می خوری؟ «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» «به پدر و مادر احسان کنید» @Masafe_akhar
📚 شرط ازدواج مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود. کشاورز به او گفت: «برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد می‌کنم. اگر توانستی دم یکی از این گاوها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد.» مرد قبول کرد. اولین در طویله که بزرگترین در هم بود باز شد. باور کردنی نبود، بزرگترین و خشمگین‌ترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود بیرون آمد. گاو با سم به زمین می‌کوبید و به طرف مرد جوان حمله برد. جوان خود را کنار کشید و گاو از مرتع گذشت. دومین در طویله که کوچکتر بود باز شد. گاو کوچکتر از قبلی بود اما با سرعت حرکت می‌کرد. جوان پیش خودش گفت: «منطق می‌گوید این را هم ول کنم چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد.» سومین در طویله هم باز شد و همانطور که فکر می‌کرد ضعیف‌ترین و کوچک‌ترین گاوی بود که در تمام عمرش دیده بود بیرون پرید. پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد اما گاو دم نداشت! زندگی پر از ارزش‌های دست یافتنی است اما اگر به آن‌ها اجازه رد شدن بدهیم ممکن است که دیگر هیچ وقت نصیبمان نشود. برای همین سعی کن که همیشه اولین شانس را دریابی.  ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماینده آبادان در مجلس: خوزستان دارد له می‌شود 🔸روحانی مصداق دقیقی از بی‌عهدی به خوزستان است، او باید از آه مادران خوزستانی و اشک عشایر بترسد. 🔹آقای قالیباف مجلس جای قصه‌گویی نیست. 🆔 @Masafe_akhar
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🕋 استوری | متن کامل پیام رهبر انقلاب اسلامی به ملتهای مسلمان به‌مناسبت فرار رسیدن موسم حج، منتشر شد. بخوانید: https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=48289
👌 یکی از صالحان دعا میکرد : پروردگارا در روزی ام برکت ده » کسی پرسید:چرا نمیگویی روزی ام ده ؟ ڱفت روزی را خدا برای همه ضمانت کرده است. اما من بـرکت را در رزق طلب میکنم چیزی‌ست که خدا به هرکس بخواهد میدهد (نه به همگان) 👈اگر در مال بیاید ، زیادش میکند . 👈اگر درفرزند بیاید ،صــالحش میکند . 👈اگر درجسم بیاید ، قوی و سالمش میکند . 👈و اگر درقلب بیاید ،خوشبختش می کند. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_quran
پادشاهی 2 شاهین گرفت، آنها را به مربی پرندگان سپرد تا آموزش شکار ببینند. اما یکی از آنها از روی شاخه ای که نشسته بود پرواز نمی کرد... پادشاه اعلام کرد هرکس شاهین را درمان کند پاداش خوبی می گیرد. کشاورزی موفق شد! پادشاه از او پرسید: چگونه درمانش کردی؟ کشاورز گفت: شاخه ای که به آن وابسته شده بود را بریدم! گاهی اوقات باید شاخه عادتها و باورهای غلط را ببریم تا بتوانیم آسوده و رها زندگی کنیم. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌@Masafe_akhar
. ✍بخون قشنگه : ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺗﻮﺳﺖ . ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻧﯿﺴﺘﻢ ! ﻣﺮﮒ ﮔﻔﺖ:ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﻟﯿﺴﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ .. ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺧﻮﺏ،ﭘﺲ ﺑﯿﺎ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﯼ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ . ﻣﺮﮒ ﮔﻔﺖ :" ﺣﺘﻤﺎ ." ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻗﻬﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﻭ ﭼﻨﺪ ﻗﺮﺹ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﯾﺨﺖ .. ﻣﺮﮒ ﻗﻬﻮﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺖ .. ﻣﺮﺩ ﻟﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺳﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﻟﯿﺴﺖ ﺣﺬﻑ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ . ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﮒ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ . ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺗﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ،ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻼﺵ ﮐﻨﯽ ،ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ ... ﮐﻼﻍ ﻭﻃﻮﻃﯽ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺯﺷﺖ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺷﺪﻧﺪ . ﻃﻮﻃﯽ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩ ﻭﺯﯾﺒﺎ ﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﮐﻼﻍ ﺭﺍﺿﯽ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺭﺿﺎﯼ ﺧﺪﺍ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻃﻮﻃﯽ ﺩﺭ ﻗﻔﺲ ﺍﺳﺖ ﻭﮐﻼﻍ ﺁﺯﺍﺩ ... ﭘﺸﺖ ﻫﺮ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺍﯼ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺸﻮﯼ! ﭘﺲ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﻧﮕﻮ ﭼﺮﺍﺍﺍﺍﺍ ؟ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
روزمان را با آغاز کنیم 🤛🤜✊چرا ملت افغانستان هیچوقت حالش خوب نمی شود؟! [54/ زخرف] «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ پس فرعون قوم و گروه خود را سبك شمرد و جاهل و نادان يافت پس ايشان هم او را اطاعت و پيروى كردند 🌴👇نکته : آدمى هنگامى داراى قدرت باشد استوار و متعادل و سنگين است، تند بادها او را نمىجنباند، و زلزلهها او را از ميان نمىبرد، در حالى كه وقتى قدرت را از دست بدهد چون پرى مىشود كه بادها او را به هر سويى مىبرد. لذا فرعون نیز اول قوم خود راخفیف و ضعیف ساخت، آنگاه قوم ضعیف شده و خوار از او فرمان بردند، لذا جبهه استکبار به سرکردگی استکبار جهانی شیطان بزرگ برای فرمانبردار کردن ملتهای مسلمان بویژه افغانستان راهبرد استخفاف در همه عرصه ها (علمی ؛ نظامی ؛ اقتصادی ؛ سیاسی و فرهنگی) را در دستور کار خود قرار داده است ، تا با ضعیف کردن وضعیف نگه داشتن ملت افغانستان بتواند به اطاعت از خود وادار کند ☘️تدوین : رجبعلی بازیاد @Masafe_akhar
. ✍ *حکایتی بسیار زیبا و آموزنده* *در زمان قدیم ، مردی ازدواج کرد . در روز اول ازدواج ، جمع شدند جهت خوردن ناهار با خانواده شوهر ...* *و مرد سهم بیشتری از غذا با احترام خاص به همسرش داد ، و به مادر خودش سهم ناچیزی از غذا را داد ؛ بدون هیچ احترامی ...* *در این لحظه عروس که شخصیت اصیل و با حکمتی داشت ، وقتی این صحنه را دید درخواست طلاق کرد و گفت شخصیت اصیل در ذات هست و نمی خواهم از تو فرزندی داشته باشم که بعدها فرزندانم رفتاری چون تو با مادرت ، با من داشته باشند و مورد اهانت قرار بگیرم .* *عروس با تدبیر همان روز طلاق گرفت و با همسری که به مادر خودش احترام می گذاشت ازدواج کرد و بعد از سالها صاحب فرزندانی شد و در یک روز با فرزندانش عزم مسافرت کرد ، با فرزندانی که بزرگ شده بودند ، و مادر را بسیار احترام می گذاشتند .* *در مسیر به کاروانی برخوردند ، پیرمردی پابرهنه پشت سر کاروان راه می رفت، و هیچ کس به او اعتنایی نمی کرد . مادر به فرزندانش گفت آن پیرمرد را بیاورید وقتی او را آوردند .* *مادر ، همسر سابقش را شناخت به او گفت : " چرا هیچ کس اعتنایی و کمکت نمی کند ؟ "* *آنها کی هستند ؟* *گفت : " فرزندانم هستند . "* *گفت : من را می شناسی ؟* *پیرمرد گفت : " نه . "* *زن با حکمت گفت : " من همان همسر سابقت هستم و قبلا گفتم که اصالت در ذات هست .* *همانگونه که می کاری درو خواهی کرد .* *به فرزندان من نگاه کن چقدر به من احترام می گذارند و حالا به خودت و فرزندانت نگاه کن ؛* *چون تو به مادرت اهانت کردی ، و این جزای کارهای خودت هست ، و زن با تدبیر به فرزندانش گفت :* *" کمکش کنید برای خدا . "* 🔰 *نتیجه اخلاقی ؛* *هر مرد و زنی خوب بیاد داشته باشد ، فرزندان شما همانگونه با شما رفتار خواهند کرد ، که شما با پدر و مادر خود رفتارمی کنید .* 💞🌷 *پدر و مادر موجودی که هیچ وقت تکرار نمی شوند .* ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
. ✍حکم دزدی: دزدي را آوردند پيش خليفه تا حكمش را صادر كند.معتصم،دانشمندان را جمع كرد. قاضي القضات گفت:"چون آيه تيمم حد دست را از مچ تعين كرده ،پس بايد دستش را از مچ قطع كرد." ديگري گفت :"خداوند براي وضو دست را از آرنج مي داند پس بايد از آرنج قطع شود." معتصم هم گفت چون بعضي دست را از انگشتان تا شانه ميدانند، بهتر است دست را تا شانه قطع كنيم.نظر تو چيست ابو جعفر؟ديگران حكم صادر كردند و تو هم شنيدي." همه اشتباه كردند . بايد فقط انگشتانش قطع شود.چون كف دست از هفت جا ، جايگاه سجده است و جايگاه هاي سجده مال خداست. ما نمي توانيم به جايگاه هاي سجده آسيبي برسانيم. همه شان ساكت شدند. @Masafe_akhar