eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
14.3هزار دنبال‌کننده
23.8هزار عکس
32.7هزار ویدیو
299 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
⭕️ 🔸پیامبر خدا (ص): 🔹وقتى آیه مباهله: «بیایید ما فرزندانمان و شما فرزندانتان ··· را حاضر آوریم» نازل شد و پس از آن که دست على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را گرفت ـ فرمود: اینان خانواده منند. (شواهد التنزیل ج۱ ص۱۶۰) @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
جلسه پانزدهم - شرح ۳ دقیقه در قیامت.mp3
19.48M
✖️شرح و بررسی کتاب ▫️جلسه 15 🔺تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 📚 شرح و بررسی رخدادهای کتاب و احاديث و روايات مرتبط با موضوع کتاب 👤 توسط حجت الاسلام امینی خواه @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
مباهله.mp3
3.75M
🎙 🔹مباهله 🔸در روز مباهله چه گذشت؟ 🌺 ویژه روز مباهله 📌 برگرفته از جلسه «به آثار توجه کن» @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 ؛ ؛ 🔹محکم‌ترین سند امامت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام 🌺 ویژه روز مباهله 📌 برگرفته از جلسات شه شناس @Masafe_akhar
☀️آثار فوق العاده خواندن آیت الکرسی بعد از هر نماز! 🌺پيامبر فرمودند: ✅ هر كس آيه الكرسي را بعد از نماز بخواند هفت آسمان شكافته گردد و به هم نيايد تا خداوند متعال به سوي خواننده آيت الكرسي نظر رحمت افكند و فرشته اي را بر انگيزد كه از آن زمان تا فرداي آن كارهاي خوبش را بنويسد و كارهاي بدش را محو كند. 🌺رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: ✅ يا علي بر تو باد به خواندن آيه الكرسي بعد از هر نماز واجب. ✅ زيرا به غير از پيغمبر و صديق و شهيد كسي به خواندن آن بعد از هر نماز محافظت نمي كند ✅ و هر كس بعد از هر نماز آيه الكرسي را بخواند به جز خداوند متعال كسي او را قبض روح نمي كند و مانند كسي باشد كه همراه پيامبران خداجهاد كرده تا شهيد شده است. 🌹در روايتي از امام باقر علیه السلام آمده است: ✅ هر كس آيه الكرسي را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بيچارگي در امان شود و رزق او وسعت يابد و خداوند به او از فضل خودش مال زيادي بخشد." 🌷رسول اكرم فرمودند : ✅ هر كس آيه الكرسي را بعد از هر نماز واجب بخواند نمازش قبول درگاه حق مي گردد و در امان خدا باشد و خداوند او را از بلاها و گناهان نگه دارد. ✅جهت نور چشم بعد از هر نماز دست بر چشم بگذارد و آيه الكرسي بخواند و بگويد :" اعيذ نور بصري بنور الله الذي لا يطفي"✨ ❤️خداوند فرمود: كسي كه بعد از نماز واجبش آيه الكرسي بخواند خداوند متعال به او قلب شاكرين – اجر انبيا و عمل صديقين را عطا فرمايد و چيزي جز مرگ از داخل شدن او به بهشت جلوگيري نمي نمايد. ✅ مداومت نمي نمايد به آن مگر پيامبر يا صديق يا كسي كه از او راضي شده ام و يا شخصي كه شهادت را روزي او مي نمايم. @Masafe_akhar 🌟💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟 📘- مصابيح الدجى، ص ۱۰۲۹. 📕- لئالى الاخبار، ج ۱، ص ۲۰۸. 📙- قول ثابت، ص ۴۱
روزمان را با آغاز کنیم 👇🌲۸سال دولت جناب روحانی بر مردم چگونه گذشت النساء وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﻭ ﺍﻣﻮﺍﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺎﻳﻪ ﻗﻮﺍم ﻭ ﺑﺮﭘﺎﻳﻲ [ ﺯﻧﺪﮔﻲ ] ﺷﻤﺎ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪﻩ ﺑﻪ ﺳﺒﻚ ﻣﻐﺰﺍﻥ ﻧﺪﻫﻴﺪ ، ﻭﻟﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺁﻥ ﺑﺨﻮﺭﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﭙﻮﺷﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﺳﺨﻦ ﮔﻮﻳﻴﺪ .(٥) پیام ها 1- سفيه، از تصرّف در مال خود ممنوع است،تاچه رسد به اموال جامعه «لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ» 2- مالى كه سبب برپا ماندن جامعه است، نبايد در اختيار سفيه باشد. أَمْوالَكُمُ الَّتِي‌ ... قِياماً 3- حاكم شدن سفيه ، ضربه‌ى اقتصادى به جامعه است و جامعه نست به اموال شخصى افراد حقّ دارد. «أَمْوالَكُمُ» به جاى «أموالهم» ✍تدوین : رجبعلی بازیاد @Masafe_akhar
❤️ علیه السلام فرمودند: 🍃 خداوند پاکان بندگان خود را در آیه مباهله مشخص ساخته است؛ این مزیتی است که هیچ کس در آن بر اهل بیت علیهم السلام پیشی نگرفته؛ فضیلتی است که هیچ انسانی به آن نرسیده و شرفی است که قبل از آن هیچ کس از آن برخوردار نبوده است. 📖 عیون اخبار الرضا، ص۲۲۹ اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋 @Masafe_akhar
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | فیلم کامل بیانات رهبر انقلاب در مراسم تنفیذ حکم سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران. ۱۴۰۰/۰۵/۱۲ 📥 دریافت نسخه با کیفیت FHD: https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/48417/14000512_58859.mp4
📔 مرد ثروتمندی بود که با وجود مال فراوان ، بسیار نامهربان و خسیس بود. بر عکس ، زنش بسیار مهربان و خوش قلب بود و همه او را دوست داشتند. زن با خود می اندیشید: « خداوند این مرد را به من داده است ، حتی اگر به او علاقه نداشته باشم ، باز باید به او مهر بورزم!» بنابراین با وی رفتار خوبی داشت. یک سال قحطی شد و بسیاری از روستائیان از مرد و زن کمک خواستند. زن با محبت فراوان به همه ی آنها کمک کرد ، ولی مرد چیزی نگفت و پیش خود فکر کرد : « تا وقتی از پولهای من کم نشود برایم مهم نیست که دارایی چه کسی به باد می رود ! » مردم از زن تشکر کردند و گفتند: که پولها را بعد از مدتی به او پس خواهند داد. زن نپذیرفت ، اما مردم اصرار میکردند که پول او را باز گردانند.. زن گفت : « اگر میخواهید پول را پس بدهید ، در روز مرگ شوهرم این کار را بکنید » این حرف زن به گوش یکی از دخترهایش رسید و او بسیار ناراحت شد. بی درنگ پیش پدر رفت و گفت : « میدانی مادر چی گفته؟ او از مردم خواسته تا پول هایشان را روز مرگ تو پس بدهند!» مرد ، به فکر فرو رفت. سپس از همسرش پرسید : « چرا از مردم خواستی پولت را بعد از مرگ من به تو بازگردانند؟» زن جواب داد : « مردم تو را دوست ندارند و همه آرزو میکنند که زودتر بمیری اما حالا بجای آنکه مرگ تو را آرزو کنند ، از خداوند میخواهند که تو را زنده نگه دارد تا پول را دیرتر برگردانند. من هم از خداوند میخواهم که سالهای زیادی زنده بمانی. کسی چه میداند؟ شاید تو هم روزی مهربان شوی!» 🌟 مرد از تیز هوشی و محبت همسرش در شگفت ماند و به او قول داد که در آینده با مردم مهربان باشد. 🌺🌿🌺🌿 @Masafe_akhar
••✾🌻🍂🌻✾•• 🔘 داستان کوتاه یک روز وقتی کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگی را در تابلو اعلانات دیدند که روی آن نوشته شده بود: دیروز فردی که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت! شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ۱۰ صبح در سالن اجتماعات برگزار می شود دعوت می کنیم! در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکی از همکارانشان ناراحت می شدند اما پس از مدتی ، کنجکاو می شدند که بدانند کسی که مانع پیشرفت آن ها در اداره می شده که بوده است. این کنجکاوی ، تقریباً تمام کارمندان را ساعت ۱۰ به سالن اجتماعات کشاند.رفته رفته که جمعیت زیاد می شد هیجان هم بالا رفت. همه پیش خود فکر می کردند:این فرد چه کسی بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟به هرحال خوب شد که مرد! کارمندان در صفی قرار گرفتند و یکی یکی از نزدیک تابوت رفتند و وقتی به درون تابوت نگاه می کردند ناگهان خشکششان می زد و زبانشان بند می آمد. آینه ایی درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه می کرد، تصویر خود را می دید. نوشته ای نیز بدین مضمون در کنار آینه بود: (تنها یک نفر وجود دارد که می تواند مانع رشد شما شود و او هم کسی نیست جز خود شما. شما تنها کسی هستید که می توانید زندگی تان را متحول کنید.شما تنها کسی هستید که می توانید بر روی شادی ها، تصورات و وموفقیت هایتان اثر گذار باشید.شما تنها کسی هستید که می توانید به خودتان کمک کنید) زندگی شما وقتی که رئیستان، دوستانتان، والدینتان، شریک زندگی تان یا محل کارتا تغییر می کند، دستخوش تغییر نمی شود. زندگی شما تنها فقط وقتی تغییر می کند که شما تغییر کنید، باورهای محدود کننده خود را کنار بگذاریدو باور کنید که شما تنها کسی هستید که مسوول زندگی خودتان می باشید. مهم ترین رابطه ای که در زندگی می توانید داشته باشید، رابطه با خودتان است. خودتان امتحان کنید. مواظب خودتان باشید. از مشکلات، غیر ممکن و چیزهای از دست داده نهراسید. خودتان و واقعیت های زندگی خودتان را بسازید. دنیا مثل آینه است ••✾🌻🍂🌻✾•• ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
☆•ﷲ پَروَردِگارِ مَن اَسْتْ•☆ @Masafe_akhar
. ✍با مردی که در حال عبور بود برخورد کردم. - اووه! معذرت میخوام. من هم معذرت میخوام. دقت نکردم. ما خیلی مؤدب بودیم، من و این غریبه خداحافظی کردیم و به راهمان ادامه دادیم. «اما در خانه با آنهایی که دوستشان داریم چطور رفتار می کنیم؟» کمی بعد همانروز، در حال پختن شام بودم. دخترم خیلی آرام کنارم ایستاده بود. همینکه برگشتم به او خوردم و تقریبا انداختمش. با اخم گفتم: اَه ! ازسرراه برو کنار. قلب کوچکش شکست و رفت و من نفهمیدم که چقدر تند با او حرف زدم. وقتی توی رختخوابم بیدار بودم به یاد برخوردم با آن غریبه افتادم و صدایی در درونم گفت: وقتی با یک غریبه برخورد میکنی، سعی میکنی مهربان باشی و آداب معمول را رعایت میکنی. اما با بچه ای که دوستش داری به این شکل رفتار میکنی. در این لحظه قلب شکسته او را احساس کردم. آرام رفتم و کنار تختش زانو زدم. بیدار شو کوچولو، بیدار شو. دخترم واقعاً از رفتاری که امروز داشتم متاسفم. نمی بایست اونطور سرت داد می کشیدم. آیا میدانید که اگر فردا بمیرید شرکتی که در آن کار میکنید به آسانی در ظرف یک روز برای شما جانشینی می آورد؟ اما خانواده ای که به جا میگذارید تا آخر عمر فقدان شما را احساس خواهد کرد. به این فکر کنید که ما انرژی، فکر و وقتمان را صرف کارمیکنیم و حتی نصف آن میزان را برای خانواده مان صرف نمیکنیم! چه سرمایه گذاری ناعاقلانه ای! اینطور فکر نمی کنید؟ پس لطفا مهربانتر باشیم🙏 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
📖روایتی است از حضرت امام صادق(ع) که می فرماید: روزی گذر سلمان در کوفه به بازار آهنگرها افتاد. یک مرتبه دید جوانی بیهوش شده و مردم اطراف او را گرفته اند. سلمان که از آن نزدیکی عبور می کرد، یکی از آن افراد دوید و به او گفت یا اباعبدالله این جوان مریض و بیهوش است بیا یک دعایی بالای سر او بخوان که بهوش بیاید. حضرت سلمان وقتی نزدیک شد و به بالین جوان رسید او چشم باز کرد. تا سلمان را دید سر خود را بلند کرد و گفت یا اباعبدالله اینطور نیست که مردم گمان می کنند من بیمار هستم. وقتی گذر من به بازار آهنگرها افتاد و دیدم که با چکش های آهنی به میله های سرخ می کوبیدند، یاد این آیه افتادم: نگهبانان جهنم با چکش های آهنین بر دوزخیان می زنند. در این حالت دیگر نفهمیدم و از هوش رفتم. سلمان دید این فرد با معرفت است با او دوست شد. بعد از یک مدتی این جوان مریض شد، سلمان به عیادت او رفت و دید که موقع مرگ او است. سلمان به حضرت عزرائیل(ع) خطاب کرد که یا ملک الموت این جوان برادر و دوست من است، لطفاً مراعات او را بکن. حضرت عزرائیل فرمود: یا اباعبدالله من مراعات این جوان و تمام مومنین را خواهم کرد و با آنها دوست هستم. 📚برگرفته از سخنان استاد عالی ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | فیلم سخنرانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران، حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی. ۱۴۰۰/۰۵/۱۲ 📥 دریافت نسخه با کیفیت FHD: https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/48417/14000512_58858.mp4
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
⭕️ سکانس یک: حسین خاکی و خسته از خط برگشته بود و می‌خواست بره قرارگاه. از یک راننده‌ی تانکر آب خواست که شلنگ رو روی سرش بگیره تا شسته بشه. حسین با یک دست سرش رو می‌شست که راننده برای شوخی آب رو گرفت تو یقه حسین و خیسش کرد! وقتی حسین رفت راننده هنوز نمی‌دونست چه کسی رو خیس کرده! ⭕️ سکانس دو: - الو سلام. - سلام علیکم، بفرمایید! - من علی سُلگی هستم از روستای کهریز، نزدیکی نهاوند، سال 65 با جهاد اعزام شده بودم فاو. خاطره‌ای نوشته بودید از شهید خرازی که من در روزنامه خوندم. - بله، هجده سال از اون زمان گذشته. من آن راننده‌ی تانکر آب هستم، تماس گرفتم که بگم: جز لبخند چیزی نگفت! من منتظر واکنش بودم، ولی او فقط خندید.. @Masafe_akhar
امام صادق عليه السلام: هيچ بدنى در انجام آنچه نيّتِ بر آن قوى باشد، ناتوان نيست ما ضَعُفَ بَدَنٌ عمّا قَوِيَت علَيهِ النِّيَّةُ ميزان الحكمه ج12 ص505 @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 علت لجاجت روحانی با مشاوره‌های دور و نزدیکش چه بود؟ 🔺آقای سریع‌القلم که سال‌ها مشاور روابط بین‌الملل آقای روحانی بود، می‌گوید از اول معلوم بود برجام ناموفق است! آقای روحانی! از انقلابیون که نشنیدی، از مشاورت هم که نشنیدی، پس از چه کسی حرف می‌شنوی؟! آیا کسی هست او را محاکمه کند؟ تا معلوم شود روحانی چرا اینقدر بی‌منطق عمل کرده است؟ 👤 علیرضا پناهیان 🆔 @Masafe_akhar
📖روایتی است از حضرت امام صادق(ع) که می فرماید: روزی گذر سلمان در کوفه به بازار آهنگرها افتاد. یک مرتبه دید جوانی بیهوش شده و مردم اطراف او را گرفته اند. سلمان که از آن نزدیکی عبور می کرد، یکی از آن افراد دوید و به او گفت یا اباعبدالله این جوان مریض و بیهوش است بیا یک دعایی بالای سر او بخوان که بهوش بیاید. حضرت سلمان وقتی نزدیک شد و به بالین جوان رسید او چشم باز کرد. تا سلمان را دید سر خود را بلند کرد و گفت یا اباعبدالله اینطور نیست که مردم گمان می کنند من بیمار هستم. وقتی گذر من به بازار آهنگرها افتاد و دیدم که با چکش های آهنی به میله های سرخ می کوبیدند، یاد این آیه افتادم: نگهبانان جهنم با چکش های آهنین بر دوزخیان می زنند. در این حالت دیگر نفهمیدم و از هوش رفتم. سلمان دید این فرد با معرفت است با او دوست شد. بعد از یک مدتی این جوان مریض شد، سلمان به عیادت او رفت و دید که موقع مرگ او است. سلمان به حضرت عزرائیل(ع) خطاب کرد که یا ملک الموت این جوان برادر و دوست من است، لطفاً مراعات او را بکن. حضرت عزرائیل فرمود: یا اباعبدالله من مراعات این جوان و تمام مومنین را خواهم کرد و با آنها دوست هستم. 📚برگرفته از سخنان استاد عالی ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
. 📔 مردی می خواست کاملا خدا را بشناسد . ابتدا به سراغ افراد و کتابهای مذهبی رفت ، اما هر چه جلوتر رفت گیج تر شد . افراد و کتاب های نوع دیگر را نیز امتحان کرد اما به جایی نرسید . خسته و نا امید راه دریا را در پیش گرفت کنار ساحل کودکی را دید که مشغول پر کردن سطل آب کوچکی از آب دریا بود . سطل پر و سر ریز می شد اما کودک همچنان آب می ریخت مرد پرسید : چه می کنی؟ کودک جواب داد : به دوستم قول دادم همه آب دریا را در این سطل بریزم و برایش ببرم تصمیم گرفت پسر را نصیحت کند و اشتباهش را به او بگوید اما ناگهان به اشتباه خود هم پی برد که می خواست با ذهن کوچکش خدا را بشناسد و کل جهان را در آن جا دهد فهمید که با دلش باید به سراغ خدا برود به کودک گفت : من و تو در واقع یک اشتباه را مرتکب شده ایم مولانا می گوید : هر چه اندیشی پذیرای فناست آنچه در اندیشه ناید آن خداست ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | توصیه‌هایی به رئیس جمهور و دولت: مردمی بودن و برخی الزامات آن 👈🏼 مظهر وفاق بین‌ مردم 🔻 رهبر انقلاب: دولت باید مظهر وفاق باشد. بعضی از این تغایرهای موهومی را که در بین مردم وجود دارد، بایستی با نگاه وفاق‌آمیز و نگاه ملاطفت به عموم مردم این توهّمات را تضعیف کرد. حالا ممکن است این نگاه‌ها، این اختلاف نظرها بکلّی از بین نرود لکن بایستی از تأثیرگذاری آنها در حرکت جامعه جلوگیری کرد. ۱۴۰۰/۵/۱۲ 🏷 | بیانات در مراسم تنفیذ حکم سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران 💻 @Khamenei_ir