🔴نمونه هایی از قضاوتهای زیبای امیرالمومنین علیه السلام!
سول خدا صلى الله علیه و آله از مردى اعرابى ، ماده شترى به چهار صد درهم خریدارى نموده بود.
هنگامى که اعرابى پول را تحویل گرفت ، به دروغ فریاد بر آورد: درهمها و شتر، مال من است.
اتفاقا ابوبکر از آنجا عبور مى کرد، پیامبر به ابوبکر فرمود: بین من و اعرابى قضاوت کن!
ابوبکر گفت:اعرابى از شما گواه مى خواهد.
⛔عمر نیز از آنجا عبور مى کرد و سخنان ابوبکر را در آن باره تکرار نمود.
در این موقع على علیه السلام از دور نمایان گردید، پیامبر صلى الله علیه و آله به اعرابى فرمود: قبول دارى این جوان که مى آید بین ما قضاوت کند؟
گفت:بلى
حضرت على آمد، اعرابى ادعاى خود را مطرح کرد.
امیرالمومنین علیه السلام به اعرابى فرمود: شتر را به پیامبر تسلیم کن!
اعرابى اعتنا نکرد تا این که آن حضرت سه بار گفتار خود را تکرار نمود ولى نتیجه اى نبخشید، در این هنگام على علیه السلام اعرابى را با یک ضربه شمشیر، دور کرد.
پس اهل حجاز گفتند: که با آن ضربه ، سر او را پراند و اهل عراق گفتند: عضوى از او را قطع کرد.
و آنگاه على علیه السلام به پیامبر عرضه داشت : یا رسول الله ! ما شما را در وحى تصدیق مى کنیم چگونه در چهار صد درهم تصدیق ننمائیم ؟!
و در خبرى آمده که پیغمبر صلى الله علیه و آله به ابوبکر و عمر رو کرده و به آنان فرمود: این حکم خداست نه آنچه که شما به آن حکم کردید.
دو کودک به هم چسبیده(نکته عجیب و بسیار علمی)!
در زمان خلافت عمر دو کودک به هم چسبیده متولد گردید، یکى زنده و دیگرى مرده ...
عمر گفت که آنان را با آهن از یکدیگر جدا سازند!
اما امیرالمومنین علیه السلام دستور داد مرده را دفن کنند، و در همان حال زنده را شیر دهند، و چون چنین کردند پس از چند روز بدون آسیبى زنده از مرده جدا شد!
تشخیص فرزند!
مردى دو کنیز داشت ، اتفاقا هر دو با هم فرزند زاییدند، یکى پسر و دیگرى دختر.
کنیزى که دختر زاییده بود دخترش را در جاى پسر خوابانیده و پسر را در آغوش گرفت و گفت : پسر فرزند من است ، مادر پسر هم مى گفت : پسر فرزند من است!
امام علی علیه السلام دستور داد شیر آنها را بسنجند و فرمود: شیر هر کدام که سنگین تر است پسر از اوست.
📒منبع- مناقب ، سروى ، ج ۱، ص ۴۹۰
📕منبع- فروع کافى ، ج ۷، ص ۱۵۹، حدیث ۱
📗منبع: مناقب ، سروى ، ج ۱، ص ۴۹۸
@Masafe_akhar
♦️ چهره عزرائیل برای مومن و کافر هنگام مرگ 🍀
🌹🌹حضرت ابراهیم (علیه السلام) روزی شخصی را دید از او پرسید تو کیستی؟
او گفت: عزرائیل هستم.
ابراهیم گفت: از تو می خواهم خودت را به آن صورتی که مومنین را قبض روح می کنی، به من بنمایانی.
ابراهیم به دستور او، روی خود را برگردانید، و سپس به آن نگاه کرد، جوانی بسیار زیبا و خوشرو و شاد دید، گفت: اگر مومن پس از مرگ، چیزی (پاداشی) غیر از این چهره زیبا را نبیند، همین دیدار برای او کافی است، و پاداش خوبی برای کارهای نیکش خواهد
سپس ابراهیم، به عزرائیل گفت: اگر می توانی، خودت را در آن چهره ای که گمراهان را با آن، قبض روح می کنی، به من بنمان.
عزرائیل: ای ابراهیم تو طاقت دیدن آن چهره را نداری.
ابراهیم (علیه السلام) خواسته اش را تکرار کرد.
عزرائیل گفت: روی خود را برگردان، ابراهیم (علیه السلام) روی خود را گردانید و سپس به او نگاه کرد، مردی سیاه که موهای بدنش راست شده بود و بسیار بوی بد دارد و از سوراخهای بینی او دود و آتش بیرون می آید، حضرت ابراهیم نتوانست آن چهره را مشاهده کند، بر اثر شدت ناراحتی بی هوش شد، وقتی به هوش آمد عزرائیل، را به صورت اول دید، به او فرمود: ای فرشته مرگ انسان گنهکار جز دیدن همین چهره، کیفر دیگری نبیند، همین نگاه برای عذاب و کیفر او کفایت می کند
انسان اگر دشمن پروردگارش باشد، فرشته اش بصورت زشت ترین صورت و لباس و بدترین چیز، نزدش می آید و به وی می گوید: بشارت باد تو را به ضیافتی از حمیم دوزخ! و جایگاهی از آتش!
او نیز غسّال خود را می شناسد و تشییع كنندگان را قسم میدهد كه: مرا بطرف قبر مبر! و چون او را داخل قبرش كنند، دو فرشته سؤال كننده نزد او می آیند و كفن او را از بدنش كنار زده، می پرسند: خدا و پیامبرت كیست؟ چه دینی داری؟
او می گوید: نمی دانم! می گویند: هرگز ندانی و هدایت نشوی! سپس او را با گرز، آنچنان می زنند كه تمام جنبنده هایی كه خدا آفریده، به غیر ازانس و جن، از آن ضربت تكان می خورند! آنگاه دری از جهنم برویش باز نموده، به او می گویند: با بدترین حال، بخواب! آنگاه قبرش، آنقدر تنگ می شود كه بر اندامش می چسبد، آنطور كه نوك نیزه به غلافش میچسبد، بطوریكه مغز سرش از بین ناخن و گوشتش، بیرون می آید! خداوند مار و عقرب زمین و حشرات را بر او مسلط می كند تا نیشش بزنند .
📚 ریاض الاحزان عالم قزوینی، ص 31
📚 بحار الانوار، ج، 6، ص 143.
@Masafe_akhar
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به طرف آسمان نگاه می کرد، تبسمی نمود. شخصی به حضرت گفت:
یا رسول الله ما دیدیم به سوی آسمان نگاه کردی و لبخندی بر لبانت نقش بست، علت آن چه بود؟
رسول خدا فرمود:
- آری! به آسمان نگاه می کردم، دیدم دو فرشته به زمین آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزی بنده با ایمانی را که هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول می شد، بنویسند؛ ولی او را در محل نماز خود نیافتند. او در بستر بیماری افتاده بود
فرشتگان به سوی آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض کردند:
ما طبق معمول برای نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ایمان به محل نماز او رفتیم. ولی او را در محل نمازش نیافتیم، زیرا در بستر بیماری آرمیده بود
خداوند به آن فرشتگان فرمود:
تا او در بستر بیماری است، پاداشی را که هر روز برای او هنگامی که در محل نماز و عبادتش بود، می نوشتید، بنویسید. بر من است که پاداش اعمال نیک او را تا آن هنگام که در بستر بیماری است، برایش در نظر بگیرم .
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 جان دادن بدون سختی!
🎬 استاد مسعود عالی
@Masafe_akhar
🔆 #پندانه
✍ دعا کنیم فقط خدا دستمان را بگیرد
🔹دختری میخواست با پدرش از یک پل چوبی رد شود.
🔸پدر به دخترش گفت:
دخترم! دست من را بگیر تا از پل رد شویم.
🔹دختر رو به پدر کرد و گفت:
من دست شما را نمیگیرم، شما دست مرا بگیر.
🔸پدر گفت:
چرا؟ چه فرقی میکند؟ مهم این است که دستم را بگیری و باهم رد شویم.
🔹دختر گفت:
فرقش این است که اگر من دست شما را بگیرم، ممکن است هر لحظه دستتان را رها کنم، اما اگر شما دست مرا بگیری، هرگز آن را رها نخواهی کرد!
🔸این دقیقا مانند داستان رابطه ما با خداوند است؛
هرگاه ما دست او را بگیریم، ممکن است با هر غفلت و ناآگاهی دستش را رها کنیم، اما اگر از او بخواهیم دست ما را بگیرد، هرگز دستمان را رها نخواهد کرد!
🔹و این یعنی عشق...
🆔 @Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
❤️ #امیرالمؤمنین #امام_علی علیهالسلام فرمودند:
🍃 هر كه به خدا گمان نیک بُرد، به بهشت دست يافت و هر كه به دنيا گمان نيک بُرد، به رنج و محنت گرفتار آمد.
📖 غرر الحكم، ص ۸۸۴۰ و ۸۸۴۱
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
11_Barzakh_Dar_Almizan_Fasle_1_nashaãt_1401_01_24_Mashhade_Moghaddas.MP3
14.09M
🔉#برزخ_در_المیزان
📚 مروری قرآنی بر تجربیات نزدیک به مرگ
📣 جلسه یازدهم
* اثرات تصدیق قلبی خالقیت خداوند
* توجه به کیفیت خلق = شکستن منِ توهمی
* رحمت، اصل اولیه الهی در برخورد با انسان
* دریافت به میزان قابلیت
* تفکیک جزا و بلا، از معارف عمیق قرآن
* حمد و تسبیح خدا در هنگام دریافت قابلیت الهی
* ستاریت خدا قاعده دارد.
* خدای توهمی زاییده ذهن یا خدای واقعی
* انسان عین تعلق و وابستگی
* انسان فقط و فقط ظرف تجلی
* در نیستی و فقر خودت فکر کن!
* بهشت برای تماشای خدای متعال
* رزق اصلی در شبهای قدر
* ارزش واقعی در عالم
* خلقت انسان از علق
* انسان قوام فی نفسه ندارد.
*انسان؛ محتاج محض
⏰ مدت زمان: 33:54
📆1401/01/25
#رمضان_1443
#مشهد_مقدس
#قدر
#نشئات
❗️ برای دریافت مجموع جلسات برزخ در المیزان از طریق لینک زیر اقدام نمایید.
🌐 https://aminikhaah.ir/?p=6412
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مرگ برای مومن گشایش است ، از قفس پریدن است. صاحب نفوس مستعده وقتی می میرند دستشان از این دنیا بازتر است.
.
🔹آیت الله سید عبدالله فاطمی نیا پس ازطی یک دوره بیماری ، ساعاتی پیش دعوت حق را لبیک گفت.
🔹نثار روح این عالم ربانی و استاد اخلاق ، صلوات و فاتحهای هدیه کنیم.
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
📸عاشق حسین در پناه حسین (علیه السلام)
▪️آخرین تصویر از پیکر عالم ربانی آیت الله فاطمی نیا بر روی تخت بیمارستان
🔸آيتالله فاطمینیا در سال ۱۳۲۵ در تبریز به دنیا آمد. او مجتهد، خطیب، عارف و استاد اخلاق، مورخ اسلامی و کتابشناس بود و در زمینه اخلاق و عرفان، حدیث و شعر عربی صاحب نظر بود.
🔸این عالم ربانی از کودکی نزد پدرش آیتالله سیداسماعیل اصفیایی شندآبادی دروس دینی و علمی را فرا گرفت. سپس نزدیک به ۳۰ سال نزد علامه مصطفوی تبریزی از شاگردان میرزای قاضی شاگردی کرد و تحت تعلیم و تربیت وی قرار داشت و همزمان تحصیلات حوزوی خویش را هم دنبال کرد.
🔸پس از علامه مصطفوی، او از محضر بزرگانی چون آیات عظام علامه طباطبایی، محمدتقی آملی، بهاءالدینی و آیتالله محمدتقی بهجت بهرهمند شد.
@Masafe_akhar
روی توحساب کردند.mp3
4.89M
🎙#پادکست
🔷 اهل بیت روی ما حساب کرده اند
📌 برگرفته از جلسات « گام دوم تا ظهور »
#جمعه_های_مهدوی
#حضرت_زهرا
#امام_حسین
#توسل
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم آیتالله فاطمینیا (ره)
امروز تضعیف رهبری بالاترین گناه و از شرب خمر هم حرام تر است.
@Masafe_akhar
دعا در حق دیگران.mp3
1.96M
🎙#پادکست
🔷 کدام دعا مستجاب است؟
📌 برگرفته از جلسات « سه دقیقه در قیامت »
#دعا
#مادر
#نفرین
@Masafe_akhar
✨روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند:
دلم خیلی به حال ابوذر_غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور؟
🦋مولا فرمودند:
✨آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما دو توهین به من کردید;
اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ،دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من "علی" فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی "علی" عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه می کردند و می فرمودند:
به خدایی که جان "علی" در دست اوست 👆قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست... سه شبانه روز بود که او وخانواده اش هیچ نخورده بودند
📚منبع: الکافی، ج ۸
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : به خاطر ایمانش دوستش بدار
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_شریفیان
💠 @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : داستان امام حسین علیه السلام و محمد حنفیه
#حجت_الاسلام_والمسلمین_حسینی_قمی
💠 @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 فاعل حقیقی اوست و باقی وسیله اند
#شرح_قرآن ، صفحه ۵۳۶
#با_هم_آغاز_کنیم
#حجت_الاسلام_سعیدی
@Masafe_akhar
✨روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند:
دلم خیلی به حال ابوذر_غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور؟
🦋مولا فرمودند:
✨آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما دو توهین به من کردید;
اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ،دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من "علی" فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی "علی" عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه می کردند و می فرمودند:
به خدایی که جان "علی" در دست اوست 👆قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست... سه شبانه روز بود که او وخانواده اش هیچ نخورده بودند
📚منبع: الکافی، ج ۸
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حسین ...
شادی روح بلند آیتالله فاطمینیا صلوات و فاتحهای قرائت کنید
@Masafe_akhar
دعا در حق دیگران.mp3
1.96M
🎙#پادکست
🔷 کدام دعا مستجاب است؟
📌 برگرفته از جلسات « سه دقیقه در قیامت »
#دعا
#مادر
#نفرین
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چگونه از چشم بد دور باشیم؟
🎙استاد فاطمینیا
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : ملاکی برای تشخیص سلامت وجود انسان
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_شریفیان
@Masafe_akhar
🔆 #پندانه
✍ مراقب رخنه دیگران در روابط خانوادگیات باش
🔹دوستی نقل میکرد که پدرِ بسیار بهانهگیر و بدخلق و بددهان و بداخلاقی داشتم.
🔸روزی پدرم در خانۀ من میهمان بود. خانواده همسرم هم بودند. همسرم برای او چای آورد و او شروع به ایراد گرفتن کرد که چرا چای کمرنگ آورده است.
🔹ناراحت شد. قهر کرد و بعد از کلی فحش و ناسزا خواست که برود.
🔸دستش را بوسیدم و التماس کردم ببخشد، اما پدرم پیش همه سیلی محکمی بر گوشم زد و گفت:
تو پسر من نیستی و...
🔹با این شرایط نتوانستم مانع رفتنش شوم.
🔸پدرزنم که از این اتفاق زیاد هم ناراحت نبود، به من گفت:
واقعا تحمل زیادی داری، با این پدر بداخلاق و بددهان چگونه میسازی؟
🔹اجازه ندادم حرفش را ادامه دهد و گفتم:
اشک چشم شور است و نمک هم شور؛ اما اشک چشم چون از خود چشم تراوش میکند، هرگز چشم را نمیسوزاند!
🔸فحش و ناسزا و سیلی پدرم که من شیرۀ جان او هستم هرگز مرا نسوزاند، اما این کلام تو مانند شوری نمک بود که از بیرون در چشم من ریختی!
🔹شرمنده شد و تا پایان میهمانی سکوت کرد.
🔸ما هرگز نباید اجازه دهیم دیگران بین ما و والدین و خواهر و برادرانمان رخنه و شکاف ایجاد کنند. باید هوشیار باشیم. هرگز بین دو سنگ آسیاب که روی هم میچرخند، انگشت فرو نکنیم.
🆔 @Masafe_akhar
✍ خاطرهٔ محبت به همسر از زبان فرزند استاد فاطمینیا به مناسبت درگذشت ایشان
🔹روزی با پدر میخواستیم برویم به یک مجلس مهم؛ وقتی آمدند بیرون خانه، دیدم بدون عبا هستند.
🔸گفتم:
عبایتان کجاست؟
🔹گفتند:
مادرتان خوابیده و عبا را رویشان کشیدهام.
🔸به ایشان گفتم:
بدون عبا رفتن آبروریزی است.
🔹ایشان گفتند:
اگر آبروی من در گروی این عباست و این عبا هم به بهای از خواب پریدن مادرتان است، نه آن عبا را میخواهم نه آن آبرو را.
🆔 @Masafe_akhar