eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
14.3هزار دنبال‌کننده
23.8هزار عکس
32.7هزار ویدیو
299 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ داستان حضرت علی علیه سلام ثروتمند شدن فقیر این داستان رو فاضل بزرگوار سيد جعفر مزارعى روايت كرده است که یک روز يكى از طلبه‌هاى حوزه علمیه نجف از نظر معيشت در تنگنا شدید و دشوارى غير قابل تحملى بود که روزى از روى شكايت و فشار روحى زیاد كنار ضريح مطهر حضرت علی علیه‌السلام رفت و به حضرت گفت : شما اين لوسترهاى قيمتى و قنديل هاى بی‌بديل را به چه سبب در حرم خود گذاشته ايد ، در حالی كه من براى اداره امور معيشتم در تنگناى شديدى هستم ؟! شب اميرالمؤمنين عليه‌السلام را در خواب می بیند كه آن حضرت به او می‌فرمايد : اگر می‌خواهى در نجف مجاور من باشى ، اينجا همين نان و ماست و فيجيل و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادى قابل توجهى می‌خواهى بايد به هندوستان در شهر حيدر آباد به خانه فلان كس مراجعه كنى. چون در زدى و صاحب خانه در را باز كرد به او بگو : « به آسمان رود و كار آفتاب كند » پس از اين خواب دوباره به حرم مطهر مشرف می‌شود و به حضرت عرضه می‌دارد : زندگى من اينجا پريشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله می‌دهيد ؟! بار ديگر حضرت را خواب می‌بيند كه می‌فرمايد : سخن همان است كه گفتم اگر در جوار ما با اين اوضاع می‌توانى استقامت ورزى ؛ اقامت كن ، اگر نمی‌توانى بايد به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگيرى و به او بگويى : « به آسمان رود و كار آفتاب كند » پس از بيدار شدن و شب را به صبح رساندن طلبه كتاب‌ها و لوازم مختصرى كه داشت را به فروش می‌رساند و اهل خير هم با او مساعدت می‌كنند تا خود را به هندوستان می‌رساند و در شهر حيدر آباد سراغ خانه آن راجه را می‌گيرد مردم از اينكه طلبه‌اى فقير با چنان مردى ثروتمند و متمكن قصد ملاقات دارد ، تعجب می‌كنند !!!وقتى به در خانه آن راجه می‌رسد در می‌زند چون در را باز می‌كنند می‌بيند شخصى از پله‌هاى عمارت در حال پایین آمدن است ، طلبه وقتى با او روبرو می‌شود می‌گويد : « به آسمان رود و كار آفتاب كند » ناگهان راجه فوراً پيش خدمت‌هایش را صدا می‌زند و می‌گوید : اين طلبه را به داخل عمارت راهنمايى كنيد و پس از پذيرايى از او تا رفع خستگی‌اش وى را به حمام ببريد و او را با لباس‌هاى فاخر و گران قيمت بپوشانيد. سپس مراسمی به صورتى نيكو انجام می‌گيرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذيرايى می‌شود .فردا که شد طلبه ديد محترمين شهر از طبقات مختلف چون اعيان و تجار و علما وارد شدند و هر كدام در آن سالن پر از زينت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند .طلبه از شخصى كه كنار دستش بود با تعجب پرسيد : چه خبر است ؟! فردی که کنارش بود گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است ... طلبه پيش خودش گفت : عجب پس من وقتى به اين خانواده وارد شدم كه وسايل عيش و شادی را آماده کرده اند .هنگامى كه مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد و همگان به احترامش از جاى برخاستند ، راجه نيز پس از احترام به مهمانان در جاى ويژه خود نشست سپس رو به اهل مجلس كرد و گفت : آقايان من نصف ثروت خود را كه بالغ بر فلان مبلغ می‌شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثيه به اين طلبه كه تازه‌ از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه كردم و همه می‌دانيد كه اولاد من منحصر به دو دختر است ، لذا يكى از آنها را هم كه هر یک از ديگری زيباتر است براى او عقد می‌بندم و شما اى عالمان دين هم اكنون صيغه عقد را پس از انتخابش جارى كنيد ...چون صيغه جارى شد طلبه كه در دريايى از شگفتى و حيرت فرو رفته بود از راجه پرسيد : شرح اين داستان چيست ؟! راجه گفت : من چند سال قبل قصد كردم در مدح اميرالمؤمنين عليه‌السلام شعرى بگويم که یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع ديگر را بگويم ، به شعراى فارسى زبان در هندوستان مراجعه كردم ، مصراع های گفته شده آنها چندان مطلوب نبود و به شعراى ايران نیز مراجعه كردم ، مصراع های آنان هم چندان چنگى به دل نمی‌زد ؛ پيش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر كيميا اثر اميرالمؤمنين علیه‌السلام قرار نگرفته است لذا نذر كردم اگر كسى پيدا شود و مصراع دوم اين شعر را به صورتى مطلوب بگويد ، نصف دارايى ام را به او ببخشم و دختر زيباتر خود را به عقد او درآورم که پس از مدتی شما آمديد و مصراع دوم را گفتيد . ديدم از هر جهت اين مصراع شما درست و كامل است و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟!  راجه گفت : من گفته بودم : « به ذرّه گر نظر لطف بوتراب كند » طلبه در حالی که بغض در گلو داشت گفت : مصراع دوم از من نيست بلكه لطف خود حضرت اميرالمؤمنين عليه‌السلام است . راجه سجده شكر كرد و خواند👇 « به ذره گر نظر لطف بوتراب كند به آسمان رود و كار آفتاب كند » @Masafe_akhar
💚امام رضا عليه السلام: آدم پيمان شكن از پيشامد بد در امان نيست لا يَعْدَمُ المرءُ دائرةَ السّوءِ مَعَ نَكْثِ الصَّفْقةِ 📘ميزان الحكمه جلد2 صفحه 84 @Masafe_akhar
❤️همسرداری اسلامی با همسرتان حرف بزنید! زنان، مردانی را كه تودار هستند راه نمی‌پسنـدند! 🔸مرد ایده‌آل با همــسرش حرف می‌زنــد. مسائل زندگی در ابتدا از طریق ارتباط کلامی، به‌‌ ویژه بحث درمورد افکـــار، احساسات و آرزوهای ما مطـــرح می‌شود و با یکدیگـــر در میان گذاشـــته می‌شود. افکار، احساسات و آرزوها را نمی‌توان با رفتار مشاهده کرد و به آنها پی برد. یکی از عمیق‌ترین آرزوهای یک زن این است که همـــسرش را بشناسد. 🔸وقتی مــرد از افکار، احساسات و آرزوهای خود حرف می‌زند همــسرش احساس می‌کند اجـــازه ورود به دنیــای خودش را به او داده است اما وقتی مردی مدت‌های طولانی درباره احساساتش حرف نمی‌زند، همــسرش احساس می‌کند که رابطه‌اش را با او قطــع کرده و در نتیجه احساس انزوا و تنهایی می‌کنـــد. 🔸زنان، مردانی كه خیلی تودار هستــند و درمورد مسائل و احساسات خود حرفی نمی زنند را نمی‌پسندند و در عوض دوست دارند همسرشان درمورد احساسات و باورهایش با آنهــا صحبــت كنــد. @Masafe_akhar
📚 داستان کوتاه مسافر تاکسى آهسته روى شونه‌ى راننده زد. چون ميخواست ازش يه سوال بپرسه. راننده داد زد، کنترل ماشين رو از دست داد، نزديک بود که بزنه به يه اتوبوس، از جدول کنار خيابون رفت بالا، نزديک بود که چپ کنه، اما کنار يه مغازه توى پياده رو، متوقف شد. براى چندين ثانيه، هيچ حرفى بين راننده و مسافر رد و بدل نشد. تا اين که راننده رو به مسافر کرد و گفت: هى مرد! ديگه هيچ وقت، اين کار رو تکرار نکن، من رو تا سر حد مرگ ترسوندى! مسافر عذرخواهى کرد و گفت: من نميدونستم که يه ضربه‌ى کوچولو، آنقدر تو رو ميترسونه. راننده جواب داد: واقعآ تقصير تو نيست، امروز اولين روزيه که به عنوان يه راننده‌ى تاکسى، دارم کار ميكنم‌، آخه من ۲۵ سال، راننده‌ ماشين نعش کش بودم… گاه آنچنان به تکرارهاى زندگى عادت ميکنيم که فراموش ميکنيم جور ديگر هم ميتوان بود @Masafe_akhar
بسم الله 💫ﺍﻗﺘﺪﺍﺀ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺑﻪ ﺍﺫﺍﻥ ﮔﻮﻳﺎﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﮔﻮﻳﺎﻥ 🍃ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺁیت ﺍلله آقا ﺷﻴﺦ ﺟﻮﺍﺩ ﺍﻧﺼﺎﺭﻯ ﻫﻤﺪﺍﻧﻰ (ﺭﻩ) ﻣﻰ‌ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : 🌱ﺭﻭﺯﻯ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﺭِ ﻣﺴﺠﺪ ﺷﺪﻡ. ﺩﻳﺪﻡ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻯ ﻋﺎﻣﻰ ﻭ ﻋﺎﺩّﻯ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻭ ﺻﻒ ﺍﺯ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ، ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺻﻒ ﺑﺴﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻗﺘﺪﺍ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ، ﺧﻮﺩ ﺍﺑﺪﺍً ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺻﻔﻮﻑ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺍﻃّﻠﺎﻋﻰ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﻣﻦ ﻣﻰ‌ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺑﺮﺍﻯ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺩ ﺍﺫﺍﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ؛ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺩﺍﺭﻳﻢ : ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﻯ ﻭﺍﺟﺐ ﻳﻮﻣﻴّﻪ ﺧﻮﺩ، ﺍﺫﺍﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﻫﺮ ﻧﻤﺎﺯﻯ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﺩﻭ ﻭﺻﻒ ﺍﺯ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﻳﺪ یک ﺻﻒ ﺍﺯ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻗﺘﺪﺍ ﻣﻰ‌ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺯﺍﻯ ﺁﻥ ﻓﻴﻤﺎﺑﻴﻦ ﻣﺸﺮﻕ ﻭ ﻣﻐﺮﺏ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ. 🌴ﺁﺭﻯ! ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﺁﺛﺎﺭ ﻣﻠﻜﻮﺗﻰ ﺍﺫﺍﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺍﺫﺍﻥ ﮔﻮﻳﺎﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﮔﻮﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﻄّﻠﻊ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ. 📚 ﻣﻌﺎﺩﺷﻨﺎﺳﻰ جلد ۷، صفحه ۲۵۸ @Masafe_akhar
📚حکایت مخترع دين و توبه امام صادق عليه السلام فرمود : مردي در زمانهاي گذشته زندگي مي كرد و مي خواست دنيا را از راه حلال بدست آورد ، و ثروتي فراهم نمايد كه نتوانست . از راه حرام كوشش كرد تا مالي بدست آورد نتوانست . شيطان برايش مجسم و آشكار شد و گفت : از حلال و حرام نتوانستي مالي پيدا كني ، مي خواهي من راهي به تو بياموزم كه اگر عمل كني به ثروت سرشاري برسي و عده اي هم پيرو پيدا كني ؟ گفت : آري مايلم . شيطان گفت : از نزد خودت ديني اختراع كن و مردم را به آن دعوت نما . او كيشي اختراع كرد و مردم گردش را گرفته و به مال زيادي دست يافت . روزي متوجه شد كار ناشايستي كرده و مردمي را گمراه نموده است ؛ تصميم گرفت به پيروانش بگويد كه گفته ها و دستوراتم باطل و اساسي نداشته است . هر چه گفت : آنها قبول نكردند و گفتند : حرفهاي گذشته ات حق بوده است و اكنون خودت در دينت شك كرده اي ؟ چون اين جواب را شنيد غل و زنجيري تهيه نمود و به گردن خود آويخت و مي گفت : اين زنجيرها را باز نمي كنم تا خداي توبه مرا قبول كند . خداوند به پيامبر صلي الله عليه و آله آن زمان وحي نمود كه به او بگويد : قسم به عزتم اگر آنقدر مرا بخواني و ناله كني كه بند بندت از هم جدا شود دعايت را مستجاب نمي كنم ، مگر كساني كه به مذهب تو مرده اند و آنها را گمراه كرده بودي به حقيقت كار خود اطلاع دهي و از كيش تو برگردند . نکته: توبه یعنی جبران. 📚پند تاریخ ج۴ ص۲۵۱، بحار ج۲ ص۲۷۷ @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 صدقه خوبه ولی صدقه ای خوب نیست ! 🔻 آیا میدانید چرا ثواب قرض الحسنه از صدقه بیشتر است؟ @Masafe_akhar
محمد بن مسلم گويد: شنيدم امام باقر عليه السلام مي فرمود: بنده خدا روز قيامت محشور می شود (با اين كه در دنيا) دستش به خونى آلوده نشده (و خونى نريخته) به اندازه يك حجامت يا بيشتر خون به او می دهند و می گويند: اين سهم تو از خون فلان كس است؟ . عرض مي كند: پروردگارا! تو خود مي دانى وقتی جان مرا گرفتى خون كسى را نريخته بودم . خداوند فرمايد: آرى! تو از فلانى، روايتى چنين و چنان شنيدى و به ضرر او بازگو كردى، پس آن خبر زبان به زبان به فلان جبّار (ستمكار) رسيد و بدان روايت او را كشت و اين بهرۀ تو از خون اوست . الكافي، ج‏2، ص: 371-370 @Masafe_akhar
آرتین هم اسم رمز ماست 🖤 پدر، مادر و برادرش @Masafe_akhar
1401-08-08(sharifian).mp3
11.97M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: آشنایی با مفاهیم بنیادی قرآن کریم ( اخوت ایمانی و ارتباط با مومنین ) 🗓 یک شنبه هشتم آبان ماه ۱۴۰۱ 🗂 حجم : ۱۲ مگابایت @Masafe_akhar
آسودگی اموات 🌹پیامبر اکرم (ص): هر صدقه‌ای که برای میت داده می‌شود، فرشته‌ای آن را به مانند طبقی از نور می‌گیرد و به کنار قبر می‌آورد و می‌گوید؛ السلام علیکم یا اهل القبور؛ این هدیه را خانواده شما برای شما فرستاده‌اند. آنگاه آن میت این هدیه را تحویل می‌گیرد و وارد قبرش می‌کند که همین سبب فراخی (آسایش و آسودگی او) می‌گردد. 📚مستدرک الوسائل، ج2، ص484 همچنین می‌فرمایند: ارواح مومنان هر جمعه، به آسمان دنیا در برابر خانه‌ها و منزل‌های خود می‌آیند و با صدای غمناکی ندا می‌دهند که ای خانواده ما، به ما مهربانی کنید؛ از اموالی که در دست ما بوده (و اکنون در اختیار شماست) با دادن درهمی، قرص نانی و جامه‌ای نسبت به ما ترحم آورید، که خداوند شما را از جامه بهشت بپوشاند. @Masafe_akhar
🔴اثر بی توجهی و بی اعتنایی به پدر! فرزند آیت الله کوهستانی، درباره احترام به پدر، از دیدگاه پدر گرامی خود چنین حکایت می کند: روزی در حیاط منزل مشغول انجام کاری بودم، آقا چند بار مرا صدا کرد، ولی من چون نشنیده بودم متوجه خطاب ایشان نشدم. برای مرتبه آخر که مقداری بلندتر مرا مورد خطاب قرار داد صدای مبارک ایشان را شنیدم و بلافاصله به محضرشان رسیدم. با ناراحتی فرمود: «چرا جواب ندادی؟» عرض کردم: صدای شما را نشنیدم، اگر کوتاهی کردم حاضرم مؤاخذه شوم. فرمود: من که تو را بخشیدم ولی از اثرش می ترسم... گویا مراد معظم له این بود که فرزند نباید در مراقبت و اطاعت از والدین خود کوتاهی کند و باید همواره گوش به فرمان پدر و آماده خدمت گزاری باشد زیرا که سهل انگاری در این زمینه آثار نامطلوبی روی فرزند خواهد داشت.  📕بر قله پارسایی،کرامات آیت الله کوهستانی @Masafe_akhar
🔴 یکی از نام های دوران غیبت، دوران تمحیص و امتحان است 🌕 امام باقر علیه‌ السلام: وَ اَللَّهِ لَتُمَيَّزُنَّ وَ اَللَّه لَتُمَحَّصُنَّ وَ اَللَّه لَتُغَرْبَلنَّ كَمَا يُغَرْبَل اَلزُّؤَانُ مِنَ اَلْقَمْح. ➖به خدا سوگند! حتما‌ًحتماً جداسازی شوید؛ ➖به خدا سوگند! حتما‌ًحتماً پاک‌سازی شوید؛ ➖به خدا سوگند! حتما‌ًحتماً غربال شوید؛ همان گونه كه زؤان(دانۀ كوچكى است كه در ميان گندمها مى‌رويد) از گندم غربال مى‌شود. 📗غيبت نعمانی، ب۱۲، ص۲۰۵ گذشت آن زمانی که یک امامی در بین مردم بود و میفرمود قبل از اینکه مرا از دست دهید هرچه میخواهید بپرسید؛ امروز برای حضور امام، نخاله ها باید ریزش کنند و دانه درشت ها باقی بمانند؛ دانه درشت ها همان اقلیت صالح و صابری هستند که امتحانات را تاب آورده و شاهد ظهور حضرت خواهند بود؛ تمحیص و ریزش ها به صورت مرحله به مرحله اتفاق می‌افتد و در هر مرحله جمعیت قابل توجهی از مدعیان و منافقین از بدنه اصلی تشیع کنده می‌شوند تا آنکه اکثریت شیعیان از اعتقاد به امامت دست بشویند و در نهایت اقلیتی که صلاحیت کافی داشته باشند باقی بماند؛ حوادث نقش غربال را ایفاء می‌کنند @Masafe_akhar
📚قصه حسین کرد شبستری تعریف کردن!! یکی از داستان های عامیانه بسیار مشهور زبان فارسی داستان "حسین کرد شبستری" است که متاسفانه نویسنده آن ناشناس است. داستان کتاب همانگونه که از نامش مشخص می باشد در مورد پهلوانی خیالی بنام"حسین کرد" است، که درعهد صفویه زندگی میکرده و در ابتدا در خدمت یکی از پهلوانان به نام تبریز بوده ولی پس از اختلاف با همسر پهلوان به اصفهان میرود و جزو پهلوانان "شاه عباس اول" می شود. با وجود تمام نکات مثبتی که این داستان دارد، ولی ایراد اصلی کتاب این است که، بیش از اندازه بلند است و سرشار از زیاده گویی های بیهوده می باشد. در نتیجه خود نام کتاب به صورت یک مثل در زبان فارسی درآمده است، هر وقت کسی در یک گفتگو بیش از اندازه مطلبی را توضیح میدهد می گویند "قصه حسین کرد شبستری" تعریف میکنی، که کنایه از پرحرفی و اطناب در کلام است. @Masafe_akhar
🔴گاهی تقوا خود حربه سقوط می‌شود آیةالله‌العظمی مظاهری: مطلب عمده‌ای که بزرگان هم می‌گویند این است که در حالت عادی صفت رذیله کاری با انسان ندارد و از طرفی ممکن است انسان برسد به آن‌جا که به‌راستی متقی بشود و به واجبات اهمیت بدهد و از گناه واقعاً اجتناب داشته باشد، اما ناگهان همان تقوا حربه بشود. در روایت هم آمده که گاهی انسان صدیق و متقی وارد مسجد می‌شود و شیطان گولش می‌زند و از عبادت‌هایش مغرور می‌شود و لذا فاسق برمی‌گردد و برعکس انسان فاسق در مسجد دلش می‌شکند، حال خجالت‌زدگی پیدا می‌کند و به‌صورت صدیق از مسجد بیرون می‌آید. گاهی اوقات آدم متقی است، اما حسادت یا ریاست‌طلبی او را زمین می‌زند و بد هم زمین می‌زند مثل مالک‌بن صور که خیلی متقی بود تا موقعی که حضرت امیرالمؤمنین‌ علیه السلام به بصره و کوفه مشرف نشده بودند آدم وارسته‌ای بود، اما وقتی با ورود حضرت، ریاستش را در معرض خطر دید، زمینه پیدا شد و طلحه و زبیر آمدند و او را گول زدند و او را از راه مستقیم خارج کردند. انسان از حوادث تاریخی درس می‌گیرد که نباید تقوا و دینداری را به خودمان نسبت دهیم بلکه آن‌را یک توفیق الهی و عنایت او بدانیم تا ان‌شاءالله به رستگاری واقعی برسیم. @Masafe_akhar
🟢شرایط دوست واقعی امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: کسی که تمام شرایط را داشته باشد رفیق کامل است و الا به همان اندازه درجه دوستی او کم می شود، و اگر هیچ یک از آنها را نداشته باشد اساساً نام دوست نمی توان بر او گذاشت. ⓵ ظاهر و باطنش یکسان باشد. ( آنچه نسبت به تو ابراز می دارد در دل نیز همان باشد ) ⓶ خوبی تو را خوبی خودش بداند و بدی تو را بدی خود، ( آبروی تو را آبروی خود بداند )؛ ⓷ اگر در وضع مالی او بهبودی حاصل شد و به ثروتی دست یافت یا به مقامی رسید، با تو تغییر روش ندهد؛ ⓸ به اندازه توانایی و قدرتش از مساعدت و همراهی با تو مضایقه نکند؛ ⓹  تو را در روز گرفتاری و بدبختی به دست فراموشی نسپارد و تنهایت نگذارد 📚 وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۴۶ @Masafe_akhar
🔴کلّه ای که پر کاه باشد ظلم می کند، نه کلّه آدمیزاد روزی رهگذری از باغ بزرگی عبور می کرد، مترسکی را دید که در میانه باغ ایستاده و کلاهی بر سر نهاده و مانع نشستن پرندگان بر ثمرات باغ است. رهگذر گفت:تو در این بیابان دلتنگ نمی شوی؟ مترسک گفت:نه، چطور؟ روزگار برایت تکراری نیست؟ چه چیزی تو را خوشحال می کند؟ مترسک گفت:راست می گویی من هم گاهی از اینکه دیگران را بترسانم و آزارشان بدهم هیجان زده می شوم و خوشحال. مترسک گفت:نه تو نمی توانی ظلم کنی و یا از آزار دیگران خوشحال بشوی. رهگذر علت را پرسید مترسک گفت:کلّه من پر کاه است و کلّه تو پر مغز آدمی. برترین مخلوق عالم، مغز و ظرف ذهن توست. تو نمی توانی مثل من باشی. مگر اینکه کله ات پر کاه باشد. 📚حکایات کوتاه نمناک @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴عریان شدن زن فمینیست در مقابل ڪارشناس اسلامی تعدادی از زنان عضو یک گروه فمینیستی در فرانسه هنگام سخنرانی ” طارق رمضان ” عالم برجستهِ سخنران در نشست سالانه اسلامی در پاریس با بدن عریان درمقابل او قرار گرفتند. 🏷به گزارش العالم، دراین ماجرا یکی از زنان ابتدا درحالی که چادر عربی به تن داشت به تریبون سخنرانان نزدیک شد و به صورت ناگهانی چادر خود را از سر انداخت درحالی که عریان بود، سپس سه زن عریان دیگر هم به میز نزدیک شدند. 🏷نیروهای امنیتی حاضر در محل بلافاصله زنان را از سالن خارج کردند. 📚شفقتنا @Masafe_akhar
⁉️پشت پرده کارتونهای غربی 👈 الیستر کرولی پدر بزرگ جورج بوش(بنیان گذار شیطان پرستی،جادوگر) با رفتن به هرم در مصر و انجام چهل شبانه روز مناسک و عبادت و ستایش شیطان، در روزهای ۸و۹و۱۰ اوریل ۱۹۰۴ جنی به نام در هرم خئوپس به او ظاهر می‌شود و به او تبریک میگوید و او را پیامبر اخر الزمان معرفی کرده و مطالبی از طرف ابلیس به او میگوید . 👈آلیستر کرولی میگوید من نقش پیامبر را داشتم آیواس نقش جبرییل را داشت و ابلیس هم نقش خدا را داشته است و مطالب گفته شده توسط آیواس در کتابی به نام ثبت میشود و در این کتاب به وقایع اخرالزمان اشاره میشود و به زبان نماد ها و اعداد مطالبی اسرار امیز به کرولی گفته میشود در ایه ۷۱ در فصل سوم اشاره به جنایت ۱۱ سپتامبر میشود وقتی از کرولی خاستن تصویر جن آیواس را بکشد این تصویر را در کتاب خود کشیده و این نوع تصویر امروزه مهمترین کاراکتر کارتون ها و فیلم ها شده است.” @Masafe_akhar