eitaa logo
امورمساجداستان مرکزی
340 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2هزار ویدیو
96 فایل
لینک مدیر جهت ارسال نظرات و پیشنهادات @mohsen_sarbaz
مشاهده در ایتا
دانلود
| زائران خدا امام حسن مجتبی علیه‌السلام: اهل مسجد زائران خدا هستند و بر زیارت‌شونده است که به زائرش هدیه دهد. 📚إرشادالقلوب، جلد ۱، صفحه ۱۵۹ 🕌
| همیشه در مسجد هيچ‌گاه نماز اول وقتش ترك نمی‌شد. زمان انقلاب با وجود شرايط حاكم بر جامعه، ايشان اولين كسی بود كه برای نماز به مسجد می‌رفت و حتی بچه‌های روستا و آبادی را هم كه سر كوچه بودند، با خود می‌برد. از بين همين بچه‌های روستا، هم طلبه تحويل جامعه داد و هم رزمندگانی را با خود به جبهه ‌برد. 💬 راوی: فرزند شهید 💠
| حکم برگزاری کلاس‌های آموزشی در مسجد چیست؟ کارهایی از قبیل کلاس‌های آموزشی، اگر با شأن مسجد منافات ندارد و یا مزاحمتی برای برگزاری نماز جماعت و نمازگزاران ندارد، اشکال ندارد. 💬 آیت‌الله خامنه‌‎ای 🕌
| مسجد محلی برای عدالت‌خواهی تنها محيطى كه غرائز و قواى حيوانى را محدود و وجدان حق‌‏جويى و عدالت‌خواهى را بيدار و فعال می‌گرداند، همان محيط‌هايى است كه بنام خدا و حق و عدل برپا گشته و بنام مسجد كه محل سجده براى خدا و اخضاع سركشى‌‏ها است ناميده شده است. 📚 کتاب «پرتوی از قرآن»، آیت‌الله سید محمود طالقانی، ص ۳۸۷ 🕌
شهید حسن ایرلو که بود ...؟؟ گوشه ای از فعالیتهای شهید ایرلو
🔰 سفیر مجاهد و کارآمد 🔻 رهبر انقلاب: درگذشت شهادت گونه‌ی سفیر مجاهد و کارآمد جمهوری اسلامی در یمن جناب آقای حسن ایرلو رحمة الله علیه را به خاندان گرامی و به دوستان و همفکرانش در مراحل گوناگون مجاهدت دراز مدت وی تسلیت و تبریک عرض میکنم. پرونده‌ی افتخار آمیز او مجموعه‌ئی از مجاهدات سیاسی و تلاشهای دیپلوماسی و تحرک اجتماعی است. ۱۴۰۰/۱۰/۱ 💻 @khamenei_ir |
💠 حدیث روز💠 💎 نکته‌ای کلیدی از حضرت عیسی(عليه‌السلام) 🔻حضرت عيسى عليه‌السلام: إنَّ الشَّجَرَةَ لاتَكمُلُ إلاّبِثَمَرَةٍ طَيِّبَةٍ كَذلِكَ لايَكمُلُ الدِّينُ إلاّ بِالتَّحَرُّجِ عَنِ المَحارِمِ ◻️ درخت كامل نمی‌شود مگر با ميوه‌اى گوارا. همچنين دين دارى كامل نمی‌شود مگر با دورى از حرام‌ها. 📚 تحف العقول، ص 511 ‌ ‌ •┈┈••✾••┈┈•
13.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| امام جماعت باید بر امورات محله نظارت کند نه دخالت! روحانیتِ آگاهِ متعهدِ مسئول، حداقل در حد نظارت همه جانبه و تمام‌عیار به عنوان معتمدان ملت در جریان کارهای کشور برای همیشه نظارت خواهد کرد. کسانی در جمهوری اسلامی مسئولیت‌های خرد و کلان را قبول بکنند، که با این نظارت مزاجشان سازگار باشد. 📚 کتاب «ولایت رهبری روحانیت»، سید محمد حسینی بهشتی، صفحه ٣٢۴ 🕌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ نماز اول وقت یادت نرود! 🔴 🔖 ... صدای اذان از رادیو ماشین به گوش رسید، جوانی که در کنارم نشسته بود بلند شد وبه طرف راننده رفت وبه او گفت: آقای راننده! می خواهم نماز بخوانم. راننده با بی تفاوتی وبی خیالی گفت: برو بابا حالا کی نماز می خواند! بعدش هم توجهی به این مطلب نکرد، ولی جوان با عصبانیت وناراحتی گفت: 🌼 به تو می گویم نگهدار! راننده فهمید که او بسیار جدی است، گفت: اینجا که جای نماز خواندن نیست، وسط بیابان، بگذار به یک قهوه خانه یا شهری برسیم، بعد نگه می دارم. خلاصه بحث بالا گرفت وبگومگو بین راننده وجوان ادامه یافت ومنتهی به دعوا شد، راننده چاره ای جز نگه داشتن نداشت. بالاخره ماشین را در کنار جاده نگه داشت، جوان پیاده شد ونمازش را با آرامش وطمأنینه خواند، من هم به تأسی از وی نماز خواندم. پس از نماز وقتی در کنار هم نشستیم وماشین حرکت کرد از او پرسیدم: چه چیز باعث شده که نمازتان را اول وقت خواندید؟ گفت: من به امام زمانم، حضرت ولی عصر (عج) تعهد داده ام که نماز را اول وقت بخوانم. تعجب من بیشتر شد، گفتم: چگونه وبه خاطر چه چیز تعهد دادید؟ 🌸 گفت: من قضیه وداستانی دارم که برایتان بازگو می کنم، من در یکی از کشورهای اروپایی برای ادامه تحصیلاتم درس می خواندم، چند سالی بود که آنجا بودم، محل سکونتم در یک بخش کوچک بود وتا شهر که دانشگاه در آن قرار داشت فاصله زیادی بود که اکثر اوقات با ماشین این مسیر را طی می کردم. ضمنا در این بخش، یک اتوبوس بیشتر نبود که مسافران را به شهر می برد وبرمی گشت. برای فارغ التحصیل شدنم باید آخرین امتحانم را می دادم، پس از سال ها رنج وسختی وتحمل غربت، خلاصه روز موعود فرا رسید، درس هایم را خوب خوانده بودم، آماده بودم برای آخرین امتحان سوار ماشین اتوبوس شدم وپس از چند دقیقه، اتوبوس در حالی که پر از مسافر بود راه افتاد، من هم کتاب جلویم باز بود ومی خواندم، نیمی از راه آمده بودیم که یکباره اتوبوس خاموش شد، راننده پایین رفت وکاپوت ماشین را بالا زد، مقداری موتور ماشین را نگاه کرد ودستکاری نمود، آمد استارت زد، ماشین روشن نشد، دوباره وچندین بار همین کار را کرد، اما فایده ای نداشت، (این وضعیت) طولانی شد ومسافران آمده بودند کنار جاده نشسته وبچه های شان بازی می کردند ومن هم دلم برای امتحان شور می زد وناراحت بودم، چیزی دیگر به موقع امتحان نمانده بود، وسیله نقلیه دیگری هم از جاده عبور نمی کرد که با آن بروم، نمی دانستم چه کنم، در اضطراب ونگرانی وناامیدی به سر می بردم، تا شهر هم راه زیادی بود، نمی شد که پیاده بروم، پیوسته قدم می زدم وبه ماشین وجاده نگاه می کردم که همه تلاش های چند ساله ام از بین می رود وخیلی نگران بودم. ☘️ یکباره جرقه ای در مغزم زد که ما وقتی در ایران بودیم در سختی ها متوسل به امام زمان (عج) می شدیم ووقتی کارها به بن بست می رسید از او کمک ویاری می خواستیم، این بود که دلم شکست واشکم جاری شد، با خود گفتم: یا بقیة الله! اگر امروز کمکم کنی تا به مقصدم برسم، قول می دهم ومتعهد می شوم که تا آخر عمر نمازم را همیشه اول وقت بخوانم. 🌷 پس از چند دقیقه آقایی از آن دورها آمد وروکرد به راننده وگفت: چه شده؟ (با زبان خود آنها حرف می زد). راننده گفت: نمی دانم هرکار می کنم روشن نمی شود. مقداری ماشین را دست کاری کرد وکاپوت را بست وگفت: برو استارت بزن! 🌼 چند استارت که زد ماشین روشن شد، همه خوشحال شدند وسوار ماشین گشتند، ومن امیدی در دلم زد وامیدوار شدم، همین که اتوبوس می خواست راه بیفتد، دیدم همان آقا بالا آمد ومرا به اسم صدا زد وگفت: تعهدی که به ما دادی یادت نرود، نماز اول وقت! 🌸 وبعد پیاده شد ورفت ومن او را ندیدم. فهمیدم که حضرت بقیة الله امام عصر (عج) بوده، همین طور اشک می ریختم که چقدر من در غفلت بودم. این بود سرگذشت نماز اول وقت من(۴۱۶). ▫️▫️▫️ 📚 میر مهر )جلوه های محبت امام زمان (عجل الله فرجه)) 📚 نماز وعبادت امام زمان (عج)، عباس عزیزی، ص ٨۵. 🔖 سایت مرکز پژوهش های تخصصی امام مهدی (عجّل الله فرجه)