حال من چیزی شبیه جهل اعراب قدیم
حال آن مردی که تنها کودکش یک دختر است
#وحیدعیسوی
@mashaar🌱
حیدر بــه شمشیرش نبی را یـاوری کـرده
با ثروت خود ذوالفقاری دیگرست این زن
#مجیدلشکری
@mashaar🌱
از بس به انتظار تواَم در همیشهها
یک صندلی کنار خیالم نشاندهام...
#ساجدهجبارپور
@mashaar🌱
ای چادر گلدارِ پریشانشده در باد!
خوب است به دنبال تو یک دشت دویدن...
#امیرتوانا
@mashaar🌱
پُرسیـد زاهِـد مُعتَـقِـد هَستی به مَحشَـر؟
گُفتَم که آری، چَشمهای مَحشَری داشت!
#سجادشهیدی
@mashaar🌱
تا نگه کردم به چشمانت،نمیدانم چه شد
تا که دیدم روی خندانت،نمیدانم چه شد
عشق بود آیا ؟ جنون ؟ هرگز ندانستم چه بود
تا سپردم دل به دستانت،نمیدانم چه شد
تا که افتادم به دامت،رشته ی صبرم گسست
تا که خوردم تیرِ مژگانت،نمیدانم چه شد
تا گرفتی دستهایم را،دلم دیوانه شد
تا نهادم سر به دامانت،نمیدانم چه شد
گم شدم چون قایقی کهنه،میان موجها
در شبِ زلفِ پریشانت،نمیدانم چه شد
بی وفا...رفتی و من با خاطراتت مانده ام
آن قرار و عهد و پیمانت...نمیدانم چه شد
گفته بودم تا ابد عاشق نخواهم شد،ولی
تا نگه کردم به چشمانت،نمیدانم چه شد..
#ناشناس
@mashaar🌱
تو نباشی من از اعماق غرورم دورم
زیر بی رحم ترین زاویه ی ساطورم
#علیرضاآذر
@mashaar🌱
بی تو تقویم پر از جمعه بی حوصله هاست
و جهان مادر آبستن خط فاصله هاست
#علیرضاآذر
@mashaar🌱
خواستارَم که سَراپایِ تو را سیر بَرانداز کُنَـم
تو وَلی دَر پِیِ آنی که مَرا سَخت بَرانداز کُنی
#سیدمحمدحسنبحرینی
@mashaar🌱
نه دل آزرده، نه دلتنگ، نه دلسوخته ام
یعنی از عمر گران هیچ نیندوخته ام
پاسخ ساده ی من سخت تر از پرسش توست
عشق درسی ست که من نیز نیاموخته ام...
#فاضلنظری
@mashaar🌱
چون یک کتابِ کهنه که در روی طاقچهست
دل ماندهاست بیتو چه خاکی به سر کُند
#سجادشهیدی
@mashaar🌱
بكُش مرا، دلِ بیعشق استفاده ندارد
رواست بشكند آن كوزهای كه باده ندارد
#حسینزحمتکش
@mashaar🌱
غم بیحساب بود و کسی باورش نشد
حالم خراب بود و کسی باورش نشد
لبخند میزدم که نفهمند عاشقم
شادی نقاب بود و کسی باورش نشد
گفتم نگاه میکُندَم مست میشوم
چشمش شراب بود و کسی باورش نشد
گفتند این و آن که بگو دوست داریاش
عشقش سراب بود و کسی باورش نشد
پرسید با کنایه که «من گفتهام بمان؟»
این خود جواب بود و کسی باورش نشد
#ناشناس
@mashaar🌱
نه عقرب است و نه مار این سپهرِ پیچاپیچ
ولیک سیر نمیگردد از گزیدن ما
#طالبآملی
@mashaar🌱
من دهان باز نکردم که نرنجی از من
مثل زخمی که لبش باز به لبخند نشد..
#فاضلنظری
@mashaar🌱
نمیگنجد خیال دیگری در سینهی تنگم
نگینِ دل ندارد جای نقشی غیرِ نام تو
#حزینلاهیجی
@mashaar🌱
شبِ فراق، در آن گیر و دارِ دل کندن
"اُمید" بود ، عذابی که زجرمان می داد ...
#سجادشهیدی
@mashaar🌱
این قلب شکسته را که ترمیم کنم
باید به شما دوباره تقدیم کنم
اصلا همه یک تکه از آن بردارید
سخت است که عادلانه تقسیم کنم..
#محمدعلینیکومنش
@mashaar🌱
لذت ماه مبارک سفر ڪرببلاست
میل شب هاے حرم میل زیارت ڪردم
#سیدپوریاهاشمی
@mashaar🌱
بعد از این شعر یکی خواست به پایان برسد!
پیش چشمان خدا به سر و سامان برسد...
”ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند”
مگذارند کمی آب به گلدان برسد!
آنقدر چاه عمیق است که باید فهمید
یوسف این بار بعید است به کنعان برسد...
فکر کن! حبس ابد باشی و یکبار فقط
به مشامت نَمی از بوی خیابان برسد
سال نفرین شده در قرن مصیبت یعنی
هی زمستان برود، باز زمستان برسد!
حال من مثل عروسی است که بختش مرده
پشت در منتظر است آینه قرآن برسد...
مرگ وقتی است که از عالم و آدم ببری
دلت این بار به گرگان بیابان برسد
یک نفر داشت از این خاطره ها رد میشد
آرزو کرد که این مرد... به پایان برسد!
#پویاجمشیدی
@mashaar🌱