بعضیها هم علت ورود آیتالله حلبی به این جریانات را بهایی شدن هم مباحثهای ایشان به نام آقای علوی و ناراحتی بیش از حد ایشان از این ماجرا و نفوذ بهائیت در بین مؤمنین میدانستند. از آقای حلبی نقل میکنند که اینها آنقدر شبهاتشان قدرت پیدا کرده است که هم مباحثهای ما را جذب خود کردهاند. خود آقای حلبی میگفتند ما برای پاسخ به شبهات و جلوگیری از جذب بچه مسلمانها به بهائیت وارد عمل شدیم.
حالا اینکه این حرکت از آغاز با این هدف با چه حاشیههایی و قبول چه لوازمی شروع شد مسئلهای است که باید مورد بحث و مباحثه قرار گیرد. شما این را بدانید اصولا که در طول تاریخ بسیاری از حرکتها بوده که در آغاز با نیت خیر شروع شده اما در ادامه دچار اعوجاج و انحراف و بعضاً به ضد خودشان تبدیل شده است.
این انحرافات از خارج وارد شده و یا اینکه طی گذشت زمان خود به خود دچار انحراف شدند؟
حجتالاسلام طائب: برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید یک بررسی اجمالی درباره بهائیت داشته باشیم. بهائیت بدون تردید یک حزب دینی نیست. مثل بابیت یک جریان سیاسی است. اینها هیچ کدام دین نبودند بلکه فرقه بودند. فرقهها در طول تاریخ مورد پشتیبانی قدرتها قرار گرفتهاند. هرگاه قدرتها از یک جریان موجود قوی در جامعه میترسیدند و از آن حرکت احساس خطر میکردند درون این حرکت یک فرقه ایجاد میکردند و آن فرقه حرکت شکل گرفته را مشغول خود میکرد و از توان حرکت میکاست.
بطور مثال امام صادق(ع) برای دستگاه منصور دوانقی یک خطر بود. چگونه میتوانستند امام صادق(ع) را ناتوان کنند. چارهای نداشتند تا در بین پیروان ایشان فرقهای درست کنند تا بین پیروان امام بحث و جدل شکل بگیرد و آن خط اصلی فراموش بشود. در بین یاران امام صادق(ع) عدهای با نام زیدیه بهوجود میآیند. اصل حرکت زید برای خدا بوده است، اما قدرت حاکم سوار بر این جریان میشود و در بین اینها فرقهای را تأسیس میکند و زیدیه را به بحث با خود سرگرم میکند. این فرقه بهوجود آمده اصل حرکت زیدیه را دچار تزلزل و دوگانگی میکند. بعدها از دل همین فرقه فرقههای دیگری مثل جاروبیه ، بطریه و ... همینطور فرقه در فرقه بهوجود آمد و آن حرکت اصیل زمینگیر شد.
بهائیت هم یک فرقه است که از دل بابیت بیرون آمده و بابیت نیز از درون شیخیه بهوجود آمده، شیخیه خود زاییده نوعی سلوک انحرافی است. درصورتی که اصل سلوک حق هست ولیکن این فرقهها با ایجاد انحراف بوجود آمدند. حالا اگر بدون شناخت اینکه این یک فرقه و حرکت سازمانیافته است و همینطور بدون اطلاع شروع به مقابله کردیم خود ما در ضدیت با این فرقه به یک فرقه دیگری تبدیل میشویم، منتها با نام خوب اما مشغولساز.
*** عدم درک حجتیه از اصل و فرع مقابله با بهائیت ***
یعنی آقای حلبی به این نکات توجه نکرده بود؟
حجتالاسلام طائب: مرحوم آقای حلبی شاید در آغاز برای مقابله با بهائیت وارد شد، اما ایشان عمق قضیه اینکه بهائیت یک سازمان و یک فرقهایست که عقبهاش به سازمانهای جاسوسی و اصلش به امریکا و اسرائیل برمیگردد را درک نکرده بودند. شما وقتی یک فرقهای مثل بهائیت را میخواهی بزنی باید آن سازمان و آن قدرت حمایتکننده آن را بشناسی. وقتی اصل و ریشه را نشناسی به بیراهه میروی. این نوع مبارزه همانند این است که شما سوار یک قطار در حال حرکت باشید و بر سر اینکه این قطار به کدام مقصد برود بحث میکنید در صورتی که این قطار دارد به سمت مرکز مورد نظر خود حرکت میکند و شما از این قضیه غافل هستید.
بنابراین اول با نیت خالصی وارد میشوند و از طرفی هم مؤسسین فرقه انحرافی وقتی میبینند که فرد و گروه مبارزهکننده به ماهیت فرقه انحرافی توجه ندارند زمان را برای نفوذ مناسب میبینند. قدرتهای حامی فرقه با گماردن افراد خودشان در کنار فرد مبارز، آرام آرام تشکیلات را به انحراف میکشانند. شخصی که جریان مبارز با بهائیت را بهوجود آورده بدون اینکه متوجه شود مجموعهاش در ظاهر با بهائیت مبارزه میکند ولیکن در اصل به قدرتهای مؤسس بهائیت کمک میکند. این مجموعهها باعث هزینه برای جریان اصیل شیعی میشوند.
***حجتیه و مقوله ظهور امام زمان(عج) ***
انجمن حجتیه چگونه این هزینه را برای جریان اصیل شیعه ایجاد میکند؟
حجتالاسلام طائب: بهائیت آمده تا خطری برای مهدویت ایجاد کند. شما میخواهید مهدویت را نجات دهید. مهدویت اصیل یعنی اینکه شیعه به یک نقطهای برسد که بتواند زمینه ظهور حضرت را فراهم کند. لازمه زمینهسازی ظهور قدرتمند شدن است. امام زمان برای چه غیبت کردند؟ پاسخ این است که در آن زمان شیعیان قدرتی نداشتند. بنابراین وقتی هم که حضرت ظهور میکنند و اعلام میکنند: یا اهل العالم انا بقیةالله اگر قدرتی وجود نداشته باشد ایشان را شهید میکنند و هیچ فرقی با زمان غیبت ایشان نیست. اگر قرار بوده که ایشان به اعجاز بر دشمنان غلبه پیدا کنند که از همان ابتدا خداوند این کار را میکرد و غیبتی صورت نمیگرفت. ایشان قرار هست با نیروهای طبیعی ظهور کنند.
غیبتشان یک اعجاز الهی است ولی ظهور ایشان مثل ظهور پیغمبر عادی است. تفاوت ایشان با سایر ائمه در این هست که ائمه ظاهر بودند و لیکن به دلیل در اختیار نداشتن قدرت شهیدشان میکردند ولی امام زمان(عج) غیبتشان تا جایی طول میکشد که قدرت شیعه زیاد شود و دشمنان نتوانند ایشان را شهید کنند. اکنون اگر در مسیر مهدویت تبدیل به شیعهسازی شویم که از او را از قدرت بازنگهداریم در حقیقت به همان بهائیت و دشمنان مهدویت خدمت کردهایم.
چگونه میشود از قدرتمند شدن شیعه جلوگیری کرد؟ اینکه بیاییم به شیعیان بگوییم شمایی که با بهائیت مبارزه میکنید کاری به امور سیاسی نداشته باشید. در صورتی که توجه به امور سیاسی اولین مسئله به دست آوردن قدرت است. یعنی اینکه با شاه موجود کاری نداشته باشید. اصلا این بهائیت فرقهای هست که توسط ساواک پشتیبانی میشود. تا زمانیکه این شاه و نخستوزیر بهایی مثل هویدا و وزیر آموزش و پرورشی به نام فرخرو پارسا دارد چطور میتوان برای مبارزه با بهائیت به امور سیاسی توجه نداشت؟ با انتخاب این وزیر آموزش و پرورشی که بهایی است تدوین کتب درسی مملکت را به دست بهائیان سپردند. بدون توجه به امور سیاسی چگونه میشود با بهائیت مبارزه کرد؟ اصلاً این حرکت به کدام سمت میرود؟
*** تحریف معنا و کارکرد تقیه ***
انجمنیها آمدند در ماجرای مبارزه با بهائیت گفتند : اصل این است که ما بهائیت را بزنیم و برای اینکه به این هدف برسیم باید تقیه کنیم و با شاه کاری نداشته باشیم. در اینجا اصل تقیه تحریف شد. تقیه یعنی در برابر دشمن سپر گرفتن ، نه اینکه سپر را به دشمن دادن. شما در میدان جنگ سپر را میگیری که از خود محافظت کنی و در مقابل به دشمن هم ضربه بزنی. این آقایان معنی تقیه را عوض کردند و به نوعی مقابل دشمن تسلیم شدند. انجمنی ها در مجموعه مبارزاتی علیه بهائیت یک اصلی را آوردند به اسم تقیه و در جلسات آموزشیشان اولین چیزی که اعلام میکردند بحث تقیه بود. میگفتند برای مبارزه با بهائیت شما باید طوری رفتار کنید که حکومت شما را بازداشت نکند بدین خاطر کاری به شاه و حکومت نداشته باشید.
من نمیخواهم بگویم که آقای حلبی این موارد را میدانست، حواشی مبارزه با بهائیت را ایشان اصل قرار داد بدون اینکه بداند بهائیت یک فرقهای بیش نیست که تحت حمایت رژیم و شاه قرار دارد و میگفت اصل برای امام زمان این هست و باید با خطر بهائیت مبارزه کنیم. ایشان معتقد بود برای اینکه مهدویت و امام زمان حفظ شود باید در برابر شاه تقیه کنیم. این دیدگاه مخصوصاً بعد از سال 1342 اوج گرفت و در بین خودشان میگفتند : اصل برای ما این هست که بهائیان را بزنیم؛ بدین خاطر باید به گونهای رفتار کنیم که نام امام خمینی و حرکتش به ما نچسبد. باید خط خودمان را از خط خمینی جدا کنیم. در صورتیکه امام حرفش عوض شدن شاه و تأسیس حکومت اسلامی است. حرفهای امام در سال 42 بین مردم رایج بود. در آن زمان اگر شخصی میخواست وارد انجمن بشود دچار دوگانگی میشد از یک طرف حرفهای امام را میشنید که میگفت باید حکومت اسلامی تأسیس شود و از سوی دیگر حرفهای انجمنیها بود که اعتقاد بر تقیه داشتند و لذا انجمن برای حفظ نیروی تازه واردش با چالش مواجه میشد. اگر میگفتند: راه امام یک راه است و راه ما هم یک راه اسلامی دیگری است، قاعدتاً فرد راه امام و حکومت اسلامی را برمیگزید. بدین ترتیب شروع نهضت امام انجمنیها را به زحمت انداخت.
***ماجرای سهم امام و انجمن حجتیه ***
در مقطعی امام از انجمن حجتیه حمایت کردند ، با توجه به روندی که انجمن طی کرد آیا امام از ماهیت اینها اطلاع نداشت؟
حجتالاسلام طائب: عرض کردم که وقتی من فتوای آقای خویی را در مدرسه علوی اعلام کردم آمدند گفتند چرا این فتوا اینجا بیان کردید؟ در صورتی که خود را مقلد آیتالله خویی میدانستند. آقای خویی در آن فتوا فرموده بودند اگر ولی فقیه جهاد ابتدایی را جایز بداند حق دارد چه برسد به دفاع. در صورتی که انجمنیها اعلام میکردند جهاد ابتدایی در دوران غیبت حرام است. تمامی مباحث شرعی در مدرسه علوی را از زبان آقای خویی اعلام میکردند. وقتی فتوای آقای خویی را خواندم 50 نفر اعلام آمادگی کردند و مسئولین مدرسه فکر اینجا را نکرده بودند. انجمنیها هر مرجعی را که مطابق منافعشان حرف میزد را قبول داشتند وقتی که مرجع تقلیدشان علیه منافع انجمن حرف میزد تخریب میکردند و غالباً مراجعی را به بچهها معرفی میکردند که ساکن ایران نبودند و دسترسی به آنها سخت بود.
الان کدام مرجع را معرفی میکنند؟
حجتالاسلام طائب: تلاش دارند که خود را مقلد آیتالله سیستانی معرفی کنند. گرچه اگر حقیقت افکار آقای سیستانی را توضیح دهند دچار درماندگی میشوند و همیشه سعی میکنند مرجعیت بیرون از ایران را معرفی کنند.
گاهی انجمنیها دم از ارادتمندی به آیتالله ضیاءآبادی و مرحوم میرزا جواد آقای تبریزی میزنند. با توجه به ارتباط نزدیکی که با میرزا جواد آقا داشتید در اینباره هم توضیحاتی بدهید؟
حجتالاسلام طائب: آقای ضیاءآبادی از انقلابیون درجه یک هستند. ایشان پیشنماز مسجد علیابن موسیالرضا در خیابان ایران بودند این مسجد کلی شهید و جانباز تقدیم انقلاب کرده است. هنگامی هم که ایشان در منطقه شمیران تفسیر قرآن را شروع کردند، تفسیرشان آن تفسیری نبود که باب میل انجمنیها باشد. ایشان بارها اعلام کردهاند که ما در اسلام خانهنشینی نداریم و اگر میتوانید حتی یک نفر را هم مسلمان کنید نباید در خانه بمانید.
مرحوم میرزا جواد آقای تبریزی اصلا ً انجمن حجتیه را قبول نداشت و به شدت به انقلاب پایبند بودند. من یک روز در رابطه با آقای خویی از ایشان سوال پرسیدم و گفتم: آقا جان! نظر شما در رابطه با آقای خویی چیست؟ آیتالله تبریزی از شاگردان آیتالله خویی بودند در پاسخ به من گفتند که آقای خویی اصلاً با انقلاب مخالف نبودند و معتقد بودند که نمیشود و ما هم مثل ایشان فکر میکردیم، اما امام آمد و ثابت کرد که میشود. حرف آقای خویی با توجه به جو مأیوسکننده عراق آن زمان بیان شده بود.
انجمن حجتیه در قبل از انقلاب و بعد از انقلاب چه تفاوتی در روش داشت؟
حجتالاسلام طائب: انجمن به دلیل اینکه در تفکر خودشان به طور مبنایی ایجاد حکومت قبل از امام زمان را ممنوع میدانست نمیتوانست با جمهوری اسلامی منطبق شود ولی از طرف دیگر هم خودش را به تبلیغ برای امام زمان مقید میدانست. قبل از انقلاب تفکرشان هم این بود که اگر ما با شاه مبارزه کنیم از بین میرویم لذا گفتند که در حکومت بروید مشغول شوید. خیلی از این آقایان انجمنی در رژیم پهلوی مشغول به کار بودند. بعد از انقلاب هم که دیدند حکومت شبه اسلامی شده است گفتند بروید و جذب سیستم شوید اما تفکرات خودمان را تبلیغ و اجرا کنیم و بدین ترتیب خیلی از این آقایان نفوذی شدند.
این نکته را هم عرض کنم که آقای حلبی از نفوذ ساواک در تشکیلات انجمن خبر نداشت و میگفت: چه کسی گفته که ما میگوییم فساد باید زیاد شود تا ظهور صورت بگیرد؟ ولیکن در زیر مجموعهها این حرف زده میشد. وقتی جمهوری اسلامی پیروز شد این افراد نفوذی که تحت تأثیر ساواک قرار داشتند در نظام نفوذ کردند تا حکومت را بر اساس تفکراتشان زمینگیر کنند. اقدام به خرابکاریهایی کردند و خیلی خطرناک هستند. امثال آقای سروش و مهاجرانی از این دسته افراد هستند. سروش یک انجمنی مطلق هست که امروز مقابل حکومت اسلامی ایستاده و میگوید: دیدید گفتم حکومت اسلامی امکانپذیر نیست، ببینید امروز چقدر ظلم میشود. لذا در بعضی از مواقع که ملاحظه میکنید ظلمی صورت میگیرد منافع مادی در کار نیست بلکه میخواهند ثابت کنند که حکومت اسلامی قبل از امام زمان امکانپذیر نیست.
بدیل انجمن حجتیه در طول تاریخ اسلام چه جریانی است؟
حجتالاسلام طائب: همانطور که در اول گفتگو مطرح شد در طول تاریخ هرگاه در شیعه برای پاسخگویی جریانی به راه افتاده ابتدا با نیت خیر شروع به حرکت کرده است. آرام آرام تبدیل به فرقه شده مثل زیدیه و بعد از آن بطریه. خود همین فرقهها تبدیل به جریانی در تقابل شیعه اصیل میشدند. نهایتاً منجر به این میشد که توان زیادی از شیعه گرفته میشد. در اوایل انقلاب نیز ما همین مسائل را داشتیم. چقدر با حزب توده درگیری داشتیم به گونهای که فکر میکردیم دشمن اصلی شوروی است. بعد دیدیم که امام فرمودند آمریکا شیطان بزرگ است باز هم عدهای به امام خطر شوروی را گوشزد میکردند. تا اینکه لانه جاسوسی تسخیر شد فهمیدیم تا به امروز سر کار بودیم. در صورتیکه حزب توده خود زاییده آمریکا بود. در طول تاریخ از این جریانهای مشغولساز و منحرفکننده زیاد داشتهایم.
با توجه به شناختی که از انجمن حجتیه دارید مواضع انجمنیها در دوران دفاع مقدس را چگونه ارزیابی میکنید؟
حجتالاسلام طائب: ببینید که در زمان جنگ چه کسانی به مخالفت از دفاع ایران در مقابل بعثیها میپرداختند. مهندس بازرگان و غالب اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی از این دسته افراد بودند. تمامی این افراد به انجمن وابسته بودند بعضی از این افراد رسماً اعلام نمیکردند اما تفکرات انجمن را پیاده میکردند. شما بروید ببینید چند تا انجمنی بعد از انقلاب داریم که شهید شده باشد؟ مگر این افراد در جبهه حاضر میشدند.
*** واکنش حجتیهایها به فتوای آیتالله خوئی ***
مدرسه علوی تهران تحت تعلیم انجمن حجتیه قرار داشت. دانشآموزان این مدرسه در جبهه حاضر نمیشدند. یک روز به زور و با کمک بچههای بسیج و شهید میثم محمدی که از بچههای انقلابی مدرسه علوی بود برای سخنرانی به آن مدرسه رفتم. عنوان سخنرانی هم توضیح نظریه حضرت آیتالله العظمی خویی در رابطه با جهاد بود. انجمنیها اکثراً مقلد آقای خویی بودند و مخاطبینشان را هم به تقلید از ایشان دعوت میکردند. من در آن سخنرانی عین نظریه مرحوم خویی را بیان کردم بعد از سخنرانی 50 نفر از دانش آموزان مدرسه علوی اعلام آمادگی جهت حضور در جبهه کردند. مسئولین مدرسه گفتند که فلانی آمد مدرسه ما را خراب کرد. در مدرسه علوی قبل از این هر کسی به جبهه میرفت از مدرسه اخراجش میکردند.
کدام یک از مراجع از انجمن حجتیه حمایت میکردند؟
حجتالاسلام طائب: قبل از سال 49 حرکت انجمن یک حرکت بی سر و صدا بود. در درون انجمن این اصطلاح که ما حکومت اسلامی نداریم هنوز ظهور و بروز نکرده بود. تقریباً بهعنوان یک سرّی بین افرد بود و خیلی از مؤمنینی که در انجمن حضور داشتند از این جریان خبر نداشتند. نمونهاش مرحوم آیتالله خزعلی بود. ایشان یک روحانی انقلابی مبارز بود، انجمن را تأیید میکرد و به نوعی در انجمن حجتیه حضور داشت و از آن سرّی که اینها داشتند مبنی بر تقیه در برابر شاه خبری نداشت.
انجمنیها بین خودشان گفتند که آقای خمینی بعد از سرنگونی شاه چه کاری میخواهد انجام بدهد؟ میخواهد حکومت اسلامی تشکیل بدهد. بعد گفتند حکومت اسلامی متعلق به امام زمان است و حاکم حکومت اسلامی باید معصوم باشد. این حرف از کجا آمده؟ گفتند در روایت داریم هر پرچمی قبل از امام زمان بالا برود طاغوت است. برخی در پاسخ به انجمنیها گفتند که ایشان نمیخواهند حکومت درست کنند میخواهند ظلم را برطرف کنند. انجمنیها در پاسخ با اشاره به یک روایتی که از لحاظ سند ضعیف هم هست و در مقدمه صحیفه سجادیه آمده گفتند: در روایت داریم که هر کسی بخواهد مقابل ظلمی قیام کند فقط بر سختی ما اضافه کرده و موجب ناراحتی ما میشود. منظورشان از بیان این روایت این بود که برای دفع ظلم قیام نکنیم.
این تفکر در باطن انجمن قرار داشت و در سال 50 کشف شد. عدهای از علمای انقلابی به امام نامه نوشتند و مواضع انجمنیها در قبال حکومت اسلامی را بیان کردند. امام هم وقتی از مواضع اینها با خبر شد فرمودند دیگر به اینها سهم امام ندهید.
روایت اولی که به آن استناد میکردند از لحاظ سندیت محکم هست؟
حجتالاسلام طائب: روایت اول سند دارد ولیکن اصلاً معنایش این نیست. این روایت بدین معناست که هر کسی قیام کند و به خودش دعوت کند یعنی در مقابل اهل بیت قرار بگیرد. در قیام زید از حضرت صادق(ع) پرسیدند نظر شما درباره قیام زید چیست؟ امام فرمودند زید مردم را به خودش دعوت نمیکرد. زید حرکت کرد و میخواست حق را به ما برگرداند اما نشد. اگر موفق میشد حق را به ما برمیگرداند. آن روایتی که انجمنیها به آن استناد میکنند مربوط میشود به ابومسلم خراسانی و ابراهیم عبدالله که به نفس خودشان دعوت میکردند نه کسی که به خدا و اهل بیت دعوت میکند. لذا حضرت امام خمینی هم که به خودشان دعوت نمیکردند بلکه مردم را به اسلام و خدا و اهلبیت دعوت میکردند.
چرا امام برای انجمنیها واژه متحجر را بکار میبردند؟
حجتالاسلام طائب: ببینید ما در باب روایات یک برخورد لفظی تحجری داریم و یک وجه جمعی داریم. انجمنیها برای نفی حکومت اسلامی به دو حدیث نفی پرچم و دیگر آن حدیث حرکت برای دفع ظلم استناد کردند. در صورتی که ما آیات و روایات بسیاری در تأکید به دفع ظلم داریم. اینها فقط به همین دو روایت بسنده کرده بودند و گویی گوش خود را بر روایات دیگر بسته بودند. باب فهم خود را بسته بودند. معنای تحجر یعنی چه؟ تحجر به معنی سنگ یعنی بسنده کردن به یک ظاهر بدون اینکه بخواهد تفسیرهای این ظاهر را بفهمد. هیچ حاضر نیست فکر جدید روی این روایت که ناشی از استنباط است را بپذیرد.
مثالی در فقه میزنم. در ایام حج که حجاج به سرزمین وحی اعزام میشوند باید در منطقه منا قربانی انجام دهند. منا منطقه محدودی است و تعداد حجاج هم زیاد شده است و در فصل تابستان هم هوا گرم است. حدود یک میلیون نفر در آنجا گوسفند قربانی میکنند. در آنجا سردخانهای هم وجود نداشت در نتیجه لاشههای گوسفندان را با لودر میبردند و خاک میکردند. یکی از مراجع فکر میکنند و میگویند که این حرکت موجب اسراف میشود و اعلام میکند ذبح کشتن واجب است اما اسراف کردن هم حرام هست. آن مرجع گفت امروز گوسفندان را کجا ذبح میکنند؟ گفتند به دلیل ازدحام جمعیت در مشعر میکشند. مشعر هم که در بیرون منا قرار دارد. مرجع فتوا داد که به دلیل اینکه اسراف نشود تلفنی به ایران خبر بدهند و در ایران هم میتوانند گوسفندان را قربانی کنند و چون در فقه آمده که اگر در منا نتوانستید گوسفند تهیه کنید میتوانید بعد از اعمال گوسفند را قربانی کنید لذا اگر در آن زمان تلفن در دسترس نداشتید میتوانید به محض اینکه به تلفن دسترسی پیدا کردید اعلام کنید برایتان قربانی کنند.
وقتی این فتوا منتشر شد عدهای بلوا راه انداختند که دستورات اسلام را فلان مرجع نقض کرده است. مقام معظم رهبری پس از اطلاع از این فتوا از مرجع تقلید تمجید بعمل آوردند نتیجه این فتوا این شد که عربستان سردخانه تهیه کرد و برای جلوگیری از خراب شدن گوشتها گوسفندهای ذبح شده را در سردخانه نگهداری کردند. متحجر افرادی هستند که آمدند مقابل این فتوا ایستادند و گفتند که باید در منا قربانی انجام شود. در صورتیکه فعل حرام اسراف را مرتکب میشدند.
*** تغییر تاکتیک حجتیه بعد از انقلاب ***
هدایت شده از تارویردی وطن نواز
یکی از نیکبختان دوران غیبت میگفت:
تکان میخوری بگو:یاصاحب الزمان
می نشینی بگو:یاصاحب الزمان
برمیخیزی بگو:یاصاحب الزمان
صبح که از خواب بیدار می شوی مودب بایست وصبحت را باسلام به امام زمانت شروع کن وبگو "آقاجان"
دستم به دامانت خودت یاری ام کن،
شب که میخواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار وبگو"السلام علیک یا صاحب الزمان" بعد بخواب
✨شب وروزت را به یاد محبوب سرکن که اگر این طور شد شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی ندارد،
دیگر نمیتوانی گناه کنی
دیگر تمام وقت بیمه امام زمانی...
هدایت شده از Faramarz .M
تحول دستگاه ولایت ونظارت جدی برعملکرد منصوبان ولایت، مطالبه ی بر زمین مانده ولی فقیه
❌❌ بسیاری ازمنصوبان امیرالمومنین آدم های عوضی بودند!!
امام خامنه ای:
« در زمان امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام که مثال عدل وتقواست دیگرشما ازامیرالمؤمنین که کسی را عادلتر وبا تقواتر سراغ ندارید
مگرحُکّامی که بر ولایات مسلّط بودند و خودِ امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام فرستاده بود، همه «ابوذر» و «سلمان» بودند!؟
خیر!
چهارنفر مثل ابوذر و سلمان و عمار و فلان داشت.
مابقی، #آدمهای_عوضی_بودند. تاریخ را بردارید نگاه کنید!
این، تاریخ است. یکی ازاستانداران امیرالمؤمنین «زیادابن ابیه» برمنطقهی وسیعی حاکم بود. بسیاری ازاین قبیل، دراطراف و اکناف بلاد اسلامی بودند.
امام حسن مجتبی علیهالصّلاةوالسّلام، سرداربزرگ جنگش «عبیدالله بن عباس» بود که میدانید چه کار کرد. شبانه رفت با «معاویه» که آن طرف بود، مذاکره کرد. پول گرفت، لشکرگاه خودش را ترک کرد و به دشمن پناهنده شد! ۷۲.۵.۵ »
farsi.khamenei.ir/speech-content?id=4010
🔰برادران ارزشی و دوستان ولایتمدار!
🔸این یک اشاره واضح ازجانب حضرت آقا به ماست تا متوجه شویم وقتی درحکومت امیرالمومنین، اوضاع به صورتی بود که بسیاری ازمنصوبان ایشان انسانهای نامناسب وحتی به تعبیر رهبرانقلاب عوضی بودند، نه تنها برای منصوبان حضرت آقا هیچ خط قرمز وتقدسی قائل نباشیم، حتی انتظارنداشته باشیم این منصوبان حتما درمسیر مورد رضایت ولایت عمل کنند.
🔸بدانیم که منصوبان ولایت، خود ولایت نیستند.
🔸بپذیریم که همین الان نیز افراد عوضی و مسئله داری درکسوتهای منتسب به حکومت اسلامی؛امام جمعه، نماینده ولی فقیه، مسئول اوقاف، مسؤول تبلیغات اسلامی، مسؤول حوزه علمیه و... وجود دارند،همین امروز افراد به شدت محافظه کار، جهادستیز، چالش گریز، دنیا طلب و دور ازتبعیتِ از ولایت درنهادهای مختلف حکومتی حضور دارند.
🔸خب برای چه با این جماعت تعارف می کنیم؟ آیا می دانیم تعارف ما با این چنین مسئولان کم کار، نااهل، فاسد و یا خائن، به کل موجودیت ومسیرحرکت انقلاب اسلامی ضربه می زند؟
🔸نه در زمان امیرالمومنین و نه در زمان پیامبرگرامی اسلام دولت اسلامی به معنای واقعی کلمه محقق نشد و عدالت اجتماعی به صورت کامل نیز تحقق نیافت.
🔸اگربسیجیان و ولایتمداران زمان امیرالمومنین وامام حسن مجتبی (علیهم السلام) می فهمیدند وبصیرت پیدا می کردند و ازمنصوبان مستقیم وغیرمستقیم این بزرگواران پرسش گری ومطالبه گری میکردند وآنها را با انتقاد خود به پاسخگویی وادار میکردند، حکومت ایشان پایدارتر، انقلابی تر و درمسیر دستیابی به اهداف انقلاب اسلامیِ رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) موفق تر می بود و اگرنظارت حزب اللهی های زمان حضرات معصومین برمنصوبان ومنتسبان به ایشان وجود داشت شاید انحراف تاریخی ثقیفه و دوری از ولایت وقرن ها درتاریکی فرو رفتن بشریت اتفاق نمی افتاد وانسانها طریق سعادت را به درستی طی میکردند.
🔸امام خامنه ای درسال 96 فرمودند ما درمرحله دولت اسلامی گیرکرده ایم
مظلومیت امام امت را درک کنیم
🔸خطر را جدی بگیریم وبا هدف تحقق فرمان ولایت، ازمنصوبان حضرت آقا و یا وابستگان به دستگاه ولایت درنهادهای مختلف اعم ازدفتر رهبری، امامان جمعه، شورای نگهبان، سپاه پاسداران،نمایندگی ولی فقیه درسپاه، بنیادمستضعفان،صدا وسیما، ستاداجرایی فرمان امام، سازمان اوقاف، شورای عالی انقلاب فرهنگی، قوه قضائیه و دادستانی های کل کشور و... مطالبه گری کنیم و برعملکرد آنها نظارت کنیم.
🔸باید از اینکه برخی منصوبان با عملکرد بدِ خود به عزت وآبروی اعتقاد بنیانی شیعه یعنی ولایت مطلقه فقیه خدشه واردکرده وبرای دشمنان انقلاب وبرای بی تحلیل ها خوراک حمله به ولایت را فراهم میکنند،ترسید وغیرتمندانه درمقابل آنها ایستاد.
🔸تقسیم فساد به فساد خوب وفساد بد کارغلطی است. آفتی که به آن دچاریم نفهمیدن ضرورت این مقوله است
🔸یعنی عده ای رئیس جمهور که خود به نوعی منصوب است را با وزرا و... به نقد میکشند که این البته کارمهم ولازمی است، اما اصولگرایان وسایرنهادهای انتصابی را به طورکلی ندید میگیرند! وهیچ موضعی درمورد آنان ندارند!
و عده ای تازه از راه رسیده و دیر از راه رسیده هم زبان تلخشان را به سمت نائب امام زمان امام خامنه ای نشانه میگیرند!
🔸با این بیان آقا که گفته شد میفهمید که نمیشود تنها به دلیل اینکه حاکم اسلامی فردی صالح ومعصوم است،زیرمجموعه وحتی منصوبان مستقیم او را لزوما درمسیر انقلاب دانست.
می فهمیم که نصب یک مسؤول توسط ولی فقیه ویا حتی انتساب به ولی فقیه، طهارت ازفساد برای کسی نمی آورد! تاییدمطلق نمی آورد! مصونیت ازانتقاد نمی آورد!
🔸فهم ضرورت پرداختن به این مساله گامی برای ورود دراین مقوله وانجام خدمتی بی سابقه به اسلام ناب وانقلاب عظیم اسلامی است.
✍️ محسن شیرازی
🌹یک رزمنده قدیمی دیروز و پیر خانه نشین امروز که دیگر در این هیاهوی روزگار کسی با او کاری ندارد تشبیه جالبی کرده که قابل تامل است .
چه خوب بود که دوربین بود !
🔷اون موقعی که بیرانوند پنالتی بهترین بازیکن جهان رو مهار کرد و توپ و جوری محکم بغل گرفت که شهره خاص و عام شد .
خدا رو شکر دوربین بود!
دوربین بود که ثبت کنه این رشادتها رو !
🔷اما یه جاهایی هم بود که فرزندان این مرز و بوم جای توپ فوتبال ، مین فسفری رو محکمتر بغل می کردند ، مین ها به قدری حرارت داشت که هرچیزی رو تو خودش ذوب می کرد !
داغ بود ، خیلی داغ ، مین فسفری منفجر می شد ، فسفر با اکسیژن هوا سریع ترکیب می شود و شعله ور میشه .
🔷ارتشیها و سپاهیها وبچه بسیجی ها زیر بمب های فسفری گیر می کردن و فسفر به تن این بچه ها می چسبید و با هیچ وسیلهای خاموش نمی شد و آنها می سوختن ... _*
*_میسوختن ... _*
*_میسوختن .... _*
*_و باد صبح ، خاکستر این بچه ها رو با خودش می برد ...... _*
*_کی فهمید ؟؟؟؟_*
_* کی دلش سوخت ؟؟؟؟؟ *_
*_کی می دونه که کی سوخت !!!!!_*
*_کی می دونه چرا سوختن وحتی داد نزدن. . . !!،،
🔷سوختن پودر شدن خاکسترشان در هوا پخش شد ، ولی عملیات نباید لو می رفت ،
اما تو اون بیابان و میدون مین ، زیر نور ماه ، جز خدا و ملائکش هیچ دوربینی و هیچ تماشاگری نبود که ببینه و زوم کنه رو صورت این رزمنده ها ، این شیر بچه ها که ثبت بشه برای حفظ وطن چه ها که نکشیدن !
🔷اونجا که میلاد محمدی توپ و جلو انداخت جوری دویید که همه از جون مایه گذاشتن رو دیدیم !
خدا رو شکر دوربین بود!
یه جاهایی هم یه عده جوون رعنا و تازه داماد بودن ، تیربار و آرپیجی روی دوششون می گذاشتن و زیر بارون گلوله از سینه خاکریز جوری بالا می رفتن ، جوری پائین می آمدن و جوری به قلب دشمن می زدن که حسرت ندیدن این صحنه ها تا قیامت روی دل ماست !
حیف اونجا دوربین نبود!
🔷اونجایی که بچه های تیم ملی باغیرت عجیبی روی خط دروازه جلوی اسپانیا دیوار گوشتی درست کرده بودن و روی هم افتادن تا دروازه ایران باز نشه !
خدا رو شکر دوربین بود!
🔷یه روزهایی هم تو تاریخ این سرزمین بود که تو مرز شلمچه و آبادان ، همین جوون های بیست 25 ساله ، جلوی موتور جنگی عراق ، جلوی لشگر زرهی، جلوی توپ و تانک دشمن دیوار گوشتی ایجاد کردن تا پای اجنبی به شهرها نرسه !
🔷اونجا راوی تو شلمچه و آبادان می گفت ، دیگه کار از نفر و دسته گروهان گذشته بود، گردان گردان جوون می رفت و برنمی گشت ، آخه صحبت ناموس و وطن بود !
ای کاش ، ای کاش دوربین بود ما می دیدیم مردامون چجوری جنگیدن !
🔷یه جاهایی بود تو تاریخ ایران که جای کف و سوت و هورای تماشاچی ها ، گاز شیمیایی خردل و عامل اعصاب بود !
یه جاهایی بود سه نفر بودن و دو تا ماسک !
یه جاهایی بود سیاهی زمستون غواص ها به شط می زدن !
یه جاهایی بود که تیربار ضد هوایی رو به موازات زمین افقی گذاشته بودن و مثل داسی که گندم درو می کنه ، هرچیزی که ارتفاع داشت و از زمین بلند می شد رو درو می کرد !
ولی یه عده از همین شیر پاک خورده ها بلند میشدن ، سر و سینه شونو سپر سرب داغ می کردن تا تیربار و از کار بندازن !
قهرمان بود !
ولی دوربین نبود !
🔷خدا رو شکر تو جام جهانی دوربین بود .
گفت: راستی جبهه چطور بود؟
گفتم : تا منظورت چه باشد .
گفت: مثل حالا رقابت بود؟
گفتم : آری.
گفت : در چی؟
گفتم :در خواندن نماز شب.
گفت: حسادت بود؟
گفتم: آری.
گفت: در چی؟
گفتم: در توفیق شهادت.
گفت: جرزنی بود؟
گفتم: آری.
گفت: برا چی؟
گفتم: برای شرکت در عملیات .
گفت: بخور بخور بود؟
گفتم: آری .
گفت: چی می خوردید؟
گفتم: تیر و ترکش 🔫
گفت: پنهان کاری بود ؟
گفتم: آری .
گفت: در چی ؟
گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها .👞
گفت: دعوا سر پست هم بود؟
گفتم: آری .
گفت: چه پستی؟؟ 🤔
گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین .💂
گفت: آوازم می خوندید؟ 🎙
گفتم: آری .
گفت: چه آوازی؟
گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل .
گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ 🌫
گفتم: آری .
گفت: صنعتی یا سنتی؟؟
گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب💀☠
گفت: استخر هم می رفتید؟ 💧
گفتم: آری ...
گفت: کجا؟
گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون .🌊
گفت: سونا خشک هم داشتید ؟
گفتم: آری .
گفت: کجا؟
گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه.
گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟
گفتم: آری
گفت: کی براتون برمی داشت؟
گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه .
گفت: پس بفرمایید رژ لبم می زدید؟؟ گفتم: آری
خندید و گفت: با چی؟
گفتم: هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان
سکوت کرد و چیزی نگفت...
هدایت شده از شبکه افسران انقلاب اسلامی
تعجب است از کسی که برای خوابش که مدت کوتاهیست جای نرم تهیه میکند، اما برای آخرتش قدمی برنمیدارد...!
| حضرت آیتالله بهجت رحمتاللهعلیه |
🔶🔹شبکه افسران انقلاب اسلامی
🔶🔹 @shabakeafsaran
هدایت شده از بیداری ملت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مخاطبان عزیز حتماً این کلیپ یک دقیقهای را با دقت مشاهده بفرمایید تا پی به برنامه ریزی دقیق دشمن برای #براندازی_نرم با فتنه #کشف_حجاب ببرید...
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat