خیلی خیلی جوک و شوخ طبع بود
اره رفیق شهدا خشک نبودند
اخمو نبودند
خاص نبودند
عین من و تو بودن
ولی به وقتش
اون چیزهایی که یاد گرفته بودند رو پس دادن
انبار نکردن و تقیه و این حرفا که من بمونم بقای اسلام رو تضمین کنم و این بهانه هایی که خیلیهامون میاریم تا از مسیولیت فرار کنیم
#جام_شهادت
گاهے،
آرزوے شهادت
کردن ِمن
عرشیان را به
خنده وا مےدارد ... !
من...آرے منِ
غرق دنیا شده را...
#مرا_جام_شهادت_بدهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده میگفت:
یه روز یا حسن تو حلب داشتیم با موتور میرفتیم
هی دیدم حسن پایین رو نگاه میکنه
هی یهش گفتم جلوت رو ببین
یازم حسن سرش پایینه رو موتور
عصبانی شدم بهش گفتم سرتو بالا بگیر تصادف میکنیم
حسن گفت:
نمیبینی خانمهایی بی حجاب هستن!
یادش بخیر
سردار بزرگ فاطمیون
این جمله از شهید بزرگ #سید_حکیم
نقل شده :
وقتی حسن شهید شد احساس کردم چند نفر شهید شدن
چونوقتی حسن بود همه کارها رو میکرد...
این خاطره ی مصطفی صدرزاده هم راجب حسن موید همین حرق سید حکیم هست:
میگفت ما تو محاصره گیر کرده بودیم
کوهیم که هر چند پر از درد خموشیم
رودیم که در سینه پر از جوش و خروشیم
در دفع بلا، پرتو خورشید ولایت
فرمان بدهد از در و دیوار بجوشیم
@Mashghe_eshgh_dameshgh
ما تونستیم از محاصره در بیایم و کمک به موقع بود و دقیق
خلاصه نجاتمون دادن بچه ها
یعد از عملیات فهمیدیم که حسن تنها بوده
از یک پنجره با کلاش میزده از جای دیگه ار پی جی از جای دیگه پی کا
تنهایی دشمن رو تاز و مار کرده بود