eitaa logo
🇮🇷🕊مـــشــقـــ نــؤڪرانـــهـــ🕊🇮🇷
180 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
134 فایل
🍃🌹°|ڪانال وقـفــ سیـــد الشھـداستــــ|°🌹🍃 [تَلفیقےازشـَهٰادٺــ؛❤️• دیـنُ‌مَذهـَبـــ🕋 سیاسَتـــ🇮🇷 امام‌زمان💚 ۅَسبڪ‌زِندگے] •تبادل :https://eitaa.com/Banoybeneshan •پاسخ به شما🙂 :
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 سردار حجازی را بیشتر بشناسید. ____________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
میدونی امتحان کجا اتفاق میفته ؟! دقیقا اونجایی که میدونی اگه راستشو بگی برات بد تموم میشه... اما به خاطر خدا♥️جان دلتو میزنی به دریا و راستشو میگی ((: + اونجاس که میشی عزیز دل امام زمانت♥️.. __________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
📷 تصویری تازه منتشر شده از گفتگوی سه‌نفره رهبر انقلاب، حاج قاسم سلیمانی و سردار حجازی ___________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
⁉️ایران کجاست؟ 💢شاید باورتون نشه ولی روس‌ها، چینی‌ها، کره‌ای‌ها، مصری‌ها و ترکیه‌ای‌ها در حال جولان دادن توی بازارهای سوریه هستن و ما همچنان یه رایزن بازرگانی توی سوریه نداریم! ⁉️می‌دونید چرا؟ چون مسئولین [غرب گرای] ما که الان سر کار هستن عاشق و گدا گشنه‌ی غرب هستن! چرا تموم نمیشید؟ 👤 مُحَمّد نُصوحی ___________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
شهید هادی ذوالفقاری: شما مانند یک ماهی که قدر آب را نمی داند قدر ولایت فقیه را نمی دانید... __________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
❇️ همین روزهای ماه مبارڪ رمضان بود و حلب به شدت درگیر هجوم سخت تروریست‌ها در محور های جنوبے. حاج‌قاسم هم تو‌ منطقه بود. حاجے برای نماز و افطار برگشت قرارگاه. آشپز کباب برگ آماده کرده بود با مخلفات. جمعے از رزمنده‌ها هم در قرارگاه بودن و منتظر دیدن حاجے. بعد از نماز آمد سر سفره، غذا را ڪه دید چهره در هم ڪرد ولے حرف نزد. همه مشغول افطاری خوردن بودن. همش نگاهم به نگاه حاجے بود، جز سه دانه خرما و چایی و یڪ قاشق از ظرف یڪ رزمنده ڪه تعارف ڪرد، لب به غذا نزد و رفت با بچه های فاطمیون افطاری خورد. البته ساعت ۱۲ شب...!🌹 ___________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
🔴 انتخاب خوب ❣رهبر معظم انقلاب: ✅ برای انتخابِ خوب باید فكر كرد، باید معیارها را شناخت ... اجمالاً معیار اصلی این است كه كسانی سر كار بیایند كه همت‌شان بر حفظ عزت و حركت كشور در جهت هدف‌های انقلاب باشد. 💯💯 آنچه ما در این سال‌های طولانی از خیرات و بركات به دست آورده‌ایم، به بركت هدف‌های انقلاب بوده است. ❌💯هر جایی كه ما كم آوردیم، عقب ماندیم، شكست خوردیم، به خاطر غفلت از هدف‌های انقلاب اسلامی و هدف‌های اسلامی بوده است. ۱۳۹۲/۰۲/۲۵ ___________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
🇮🇷🕊مـــشــقـــ نــؤڪرانـــهـــ🕊🇮🇷
🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 📚 کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 🗒 #قـسمت_سوم روز بعد از صبح دنبالِ كارِ سفر مشهد بودم
🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 📚 کتاب 🗒 در آن ايام ، تلاش بسياری كردم تا مانند برخی رفقايم، وارد تشكيلات سپاه پاسداران شوم. اعتقاد داشتم كه لباسِ سبزِ سپاه، همان لباس يارانِ آخر الزمانی امامِ غایب از نظر است. تلاش های من بعد از مدتی محقق شد و پس از گذراندنِ دوره های آموزشی، در اوايل دهه هفتاد وارد مجموعه سپاه پاسداران شدم. اين را هم بايد اضافه كنم كه ؛ من از نظر دوستان و همكارانم، يک شخصيتِ شوخ، ولی پركار دارم. يعنی سعي ميكنم، كاری كه به من واگذار شده را درست انجام دهم، اما همهٔ رفقا ميدانند كه حسابی اهل شوخی و بگو بخند و سركار گذاشتن و... هستم. رفقا ميگفتند كه هيچكس از همنشينی با من خسته نميشود. در مانور های عملياتی و در اردوهای آموزشی، هميشه صدای خنده از چادر ما به گوش ميرسيد. مدتی بعد، ازدواج كردم و مشغول فعاليت روزمره شدم. خلاصه اينكه روزگار ما، مثل خيلی از مردم، به روزمرگی دچار شد و طی ميشد. روزها محل كار بودم و معمولا شب‌ها با خانواده. برخی شب‌ها نيز در مسجد و يا هيئتِ محل حضور داشتيم. سالها از حضور من در ميان اعضای سپاه گذشت. يک روز اعلام شد كه برای يک مأموريتِ جنگی آماده شويد. سال ۱۳۹۰ بود و مزدوران و تروريست‌های وابسته به آمريكا، در شمالِ غربِ كشور و در حوالی پيرانشهر، مردمِ مظلومِ منطقه را به خاک و خون كشيده بودند. آنها چند ارتفاعِ مهم منطقه را تصرف كرده و از آنجا به خودروهای عبوری و نيروهای نظامی حمله ميكردند، هر بار كه سپاه و نيروهای نظامی برای مقابله آماده ميشدند، نيرو‌های اين گروهک تروريستی به شمالِ عراق فرار ميكردند. شهريورِ همان سال و به دنبال شهادت سردار جان‌نثاری و جمعی از پرسنل توپخانهِ سپاه، نيروهای ويژه به منطقه آمده و عمليات بزرگي را برای پاكسازی كُل منطقه تدارک ديدند.🚔🚁 ادامه دارد...‼️ https://eitaa.com/joinchat/2330263603C0760e85adb
29.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دنیای تاریک من با گریه برتو روشن میشود♥️!^^ 🎙ذوالفقارسرور __________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
بھ‌نـٰام‌آرام‌دل🌱 ! '
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌فقط در این صورت به قدرت می رسیم!! ___________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
از شهید بابائی پرسیدند : + عباس چخبر چکار میکنی ؟!🤔 - گفت : به نگهبانی دل مشغولیم تا کسی جز خدا وارد نشود 🙃 🕊 ___________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
پایان‌ آدمیزاد نه‌ از‌ دست‌ دادن‌ رفیق‌ است نه‌ رفتن‌ یار ... نه‌ تنهایی :) هیچ‌ کدام پایان‌ آدمی نیست آدمی آن‌ هنگام‌ تمام میشود‌ که خدا‌‌ را فراموش کند! __________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
کسی که نمازش را عمداً ترک کند، به درب جهنم نامش از دوزخیان نوشته میشود . ⸤ پیامبر‌اکرمﷺ،کنزالعمال . . .🌱!' __________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
• • امروز باید لباس محبت دنیا را از تن بیرون نمود، و زره جھاد و مقاومت پوشید، و در افق طلیعه فجر تا ظھور شمس به پیش تاخت و ضامن بقای خون شھیدان بود. • • ___________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
یہ جوری خوب باش کہ وقتی دیدنت بگن: این زمینی نیست قطعا شهید میشہ ... مثل 🌱 __________|🇮🇷|___________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
-دگرحرفۍنماندھ . . . گفت‌وگوۍآخرین‌خون‌است:)))💔 __________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
D-Meraj-Rostami_www.iranidata.com.mp3
2.86M
✨دعای معراج با صوتی دلنشین✨ 🔹️حتما بشنوید🔹️ ___________|🇮🇷|___________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
⭕️ تفکر انقلابی اینطور است که می‌خواهد با اتکا به دانشمندان جوان ایرانی غنی‌سازی 60درصد را شروع کند و 3روز بعد موفق می‌شود؛ ▪️تفکر غربزده اینطور است که می‌خواهد با التماس به کدخدا مشکلات را 100روزه حل کند ولی بعد از 8سال در مدیریت بازار مرغ می‌مانند! ☑️ این تفاوت تفکر است... ✍️ علیرضا گرایی ______________|🇮🇷|____________ ❥|•@mashghe_nokarane🕊
🇮🇷🕊مـــشــقـــ نــؤڪرانـــهـــ🕊🇮🇷
🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 📚 کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 🗒 #قـسمت_چهارم در آن ايام ، تلاش بسياری كردم تا مانند
📚 کتاب 🗒 عمليات به خوبی انجام شد و با شهادتِ چند تن از نيروهای پاسدار، ارتفاعات و كلِ منطقه مرزی، از وجودِ عناصر گروهک تروريستی پژاک پاكسازی شد. من در آن عمليات حضور داشتم. يک نبردِ نظامیِ واقعی را از نزديک تجربه كردم، حس خيلی خوبی بود. آرزوی شهادت نيز مانند ديگر رفقايم داشتم، اما با خودم ميگفتم: ما كجا و توفيق شهادت؟! ديگر آن روحياتِ دورانِ جوانی و عشق به شهادت، در وجود ما كمرنگ شده بود. در آن عمليات، به خاطر گرد و غبار و آلودگی خاکِ منطقه و... چشمان من عفونت کرد.آلودگی محيط، باعث سوزشِ چشمانم شده بود. اين سوزش، حالت عادی نداشت. پزشکِ واحدِ امداد، قطره‌ای را در چشمان من ريخت و گفت: تا يک ساعت ديگه خوب ميشوی. ساعتی گذشت اما همينطور دردِ چشم، مرا اذيت ميكرد. چند ماه از آن ماجرا گذشت. عملياتِ موفقِ رزمندگانِ مدافع وطن، باعث شد كه ارتفاعاتِ شمال غربی به كُلی پاكسازی شود. نيروها به واحدهای خود برگشتند، اما من هنوز درگير چشم‌هايم بودم. بيشتر، چشمِ چپ من اذيت ميكرد. حدود سه سال با سختی روزگار گذراندم. در اين مدت صدها بار به دكترهای مختلف مراجعه كردم اما جواب درستی نگرفتم. تا اينكه يک روز صبح، احساس كردم كه انگار چشمِ چپ من از حدقه بيرون زده! درست بود! در مقابلِ آينه كه قرار گرفتم، ديدم چشمِ من از مكانِ خودش خارج شده! حالت عجيبی بود. از طرفی درد شديدی داشتم.👁🤯 ادامه دارد...‼️ https://eitaa.com/joinchat/2330263603C0760e85adb