eitaa logo
یادداشت‌ها
259 دنبال‌کننده
150 عکس
61 ویدیو
0 فایل
مرتضی توکلی @talabezanjani مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی #صراط_زنجان
مشاهده در ایتا
دانلود
افطاری مورد علاقه‌ رهبر انقلاب 📙 کتاب خون دلی که لعل شد 🔹رهبر انقلاب نقل می‌کنند: ماه رمضان ۱۳۹۰ قمری در زندان از راه رسید. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شــد؛ چون از کودکی این ماه را دوست می‌داشتم. هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند. نماز را خواندم. 🔸لحظات شادی‌آور سر سفره افطار در کنار خانواده، با سماوری که در برابر ما می‌جوشید، در خاطرم گذشت. خوردنی‌های سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه ماقوت مختص خود را(غذای معروف مشهدی‌ها که ظاهراً مختص خود آنها است) به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست می‌داشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیه می‌شود و به شیوه خاصی آن را می‌پزند. همسر من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است. ناگهان به خود آمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شــده را در ذهنم برانگیخت. شاید تنهایی بود. 🔹 به هر حال باید صبر کرد. نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدتی بعد شــام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد. اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوع‌تر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت. 🔸روز دوم، نگهبــان اطلاع داد که چیزی برای شــما فرستاده شــده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده اســت. این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به زندان برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وســایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاری خوشــمزه و مطبوعی بود که به قــدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.  🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
علی(ع)، مقتدر مظلوم چگونگی امر بی سابقه براندازی در دوران حکومت امیرالمومنین(ع) ✍️ استاد محمدحسین رجبی دوانی 🔹رهبر انقلاب چند سال پیش وضعیت جمهوری اسلامی را به امیرالمؤمنین(ع) تشبیه کرده و فرمودند: «نظام اسلامى، هم مقتدر است، هم مظلوم است... مثل امیرالمؤمنین» باید بررسی کنیم که چگونه این دو بعد در دوران حکومت علی ع صدق می‌کند. ما اگر به نحوه به خلافت رسیدن علی(ع) نظر کنیم، می‌بینیم که هیچ خلیفه‌ای نه پیش از آن حضرت و نه بعد از شهادت ایشان، مانند امیرالمومنین(ع) مردمی و با استقبال و اقبال گسترده عمومی به قدرت نرسیده است. بعد از عثمان می‌بینیم مردم خود با سر به سوی امیرالمومنین می‌روند. عموم مردم مدینه جز چند انگشت‌شمار افرادی که حاضر به بیعت با علی(ع) نشدند، اینها خود با اصرار حضرت را به خلافت می‌رسانند. اما وقتی حضرت به خلافت رسید و اراده پیاده‌سازی سیاست‌های الهی کرد، عکس‌العمل‌های شدیدی مقابل حضرت پدید آوردند. رانت‌خواران که سوابق طولانی داشتند و جزء سابقون در اسلام بودند، با سیاست‌های امیرالمومنین(ع) منافع نامشروع‌شان را که حق خود می‌دانستند در خطر می‌دیدند و می‌بینیم که فتنه جمل را به پا کردند. با چنین جنگ نرمی و سوءاستفاده از بخشی از بیت پیامبر که آنها هم با علی دشمنی داشتند، این فضا سازی‌ ها را آغاز کردند و صلاحیت علی (ع) را زیر سوال بردند. 🔸مظلومیت اینجاست که از یک‌سو می‌بینیم چنان مردم خود با اشتیاق به حضرت رو می‌آورند و به خلافت می‌رسانند که سابقه ندارد؛ ولی از طرفی چنان خواص خائن و رانت‌خوار به حضرت ضربه می‌زنند که آن حضرت پایگاه اجتماعی خود را در حد زیادی از دست می‌دهد و اول بار در عالم اسلام به‌عنوان یک امر بی‌سابقه حرکتی صورت می‌گیرد برای براندازی حاکمیت. اینجا می‌بینیم دنبال براندازی علی(ع) هستند و آن وجود مقدس را ترور شخصیت می‌کنند و چون دشمن به هر وسیله‌ای برای رسیدن به هدف دست می‌زند به دروغ و شانتاژ و فضاسازی‌های مسموم می‌پردازد. لذا می‌بینیم آن وجود مقدس چنان مورد ظلم قرار می‌گیرد که با فتنه ناکثین یعنی پیمان شکنان پایه های قدرت حضرت را متزلزل می‌کنند. اگرچه حضرت این فتنه را در هم شکست ولی پیامدهای جنگ جمل و این فتنه به‌شدت به حضرت آسیب رساند. 🔹از آسیب‌های بزرگش سوءاستفاده تبلیغاتی گسترده معاویه لعنه‌الله بود که می‌خواست جایگاه ریاست شام را در چنگ داشته باشد. در برابر عزل خود از این سمت توسط علی(ع) ایستادگی کرد و او از جنگ جمل و سرکوب سران این فتنه نهایت بهره‌برداری را کرد. اینکه علی با همسر پیامبر جنگیده، با‌ ام‌المومنین، با اصحاب با سابقه و جانبازی همچون طلحه، سردار بزرگی همچون زبیر، لذا توانست برای مردم شام که تا آن موقع دید منفی نسبت به علی نداشتند، از آن وجود مقدس چهره‌ای ترسیم کند که مردم شام خواهان سرنگونی حاکمیت علی باشند. 🔸این دومین مورد است که مقتدری بی‌نظیر همچون امیرالمومنین‌(ع) به این صورت مورد ظلم قرار می‌گیرد که حالا برای بار دوم خواهان براندازی حاکمیت آن می‌شود. بعد ما می‌بینیم برای نخستین بار در عالم اسلام تجزیه در قلمرو علی پدید می‌آید، معاویه از همان ابتدای رسیدن علی به خلافت، با بهانه کردن خونخواهی عثمان حاضر به کناره‌گیری از فرمانروایی از شام نشد و بعد از جنگ جمل گستاخ‌تر شد و خواهان براندازی علی شد و بعد از جنگ صفین می‌بینیم امیرالمومنین‌(ع) در اوج قدرت و در آستانه نابودی کامل معاویه و قدرت غیر‌قانونی است که حضرت مجبور و ملزم به پذیرش حکمیت می‌شود و از پیشرفت اهداف حضرت و استحکام اقتدار حضرت جلوگیری می‌کنند و باعث می‌شوند که معاویه که در آستانه سقوط بود جای پایش محکم شود. در جریان به نیزه زدن قرآن‌ها در جنگ صفین می‌دانیم که جریان فاسد و کوته‌بین خوارج پدید می‌آید و اینها که خود تا قبل از این حرکت با معاویه می‌جنگیدند؛ عنوان می‌کنند که آنها هم مثل ما اهل قرآن هستند و ما با آنها نمی‌جنگیم و علی باید جنگ را متوقف کند و خود حکمیت را به علی تحمیل می‌کند. کدام حاکم و فرمانروا و صاحب حکومتی هست که دیگر از خودش اراده نداشته باشد، شورشیانی که تازه خود را هم به‌عنوان برانداز مطرح نکردند، افرادی هستند که در لشکر و تحت حاکمیت امیرالمومنین(ع) ولی حاضر به اطاعت خلیفه‌ای که باید مطاع باشد نیستند اراده او را می‌شکنند و پیروزی او را به آتش‌بس نابجا می‌کنند و به او حکمیتی تحمیل می‌کنند که بنشینند که آیا امیرالمومنین‌(ع) خلیفه باشد یا معاویه یا شخص ثالث دیگری؟ حتی ضوابط و مقرراتی که برای ترک مخاصمه و تعیین حکم نوشته می‌شود در این قضیه هم، علی را راه نمی‌دهند و حکم را هم به آنحضرت تحمیل می‌کنند و لذا حضرت می‌فرمایید «لا رای لمن لا یطاع». 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
اندر آداب مفت‌خواری و مفت‌گویی: هم‌دلی با مردم، هم‌جیبی با نظام! ✍️ مهدی جمشیدی ۱. فردوسی‌پور چگونه با این «جسارت» دربارۀ جمهوری اسلامی حرف می‌زند و مستقیم و غیرمستقیم، آن را متهم می‌کند؟ چه کسی به او «قدرت» بخشیده؟ بضاعت اجتماعی‌اش را از کجا یافته؟ جز این است که سیاست رسانه‌ایِ اشتباهِ تلویزیون - که مبتنی بر «مجری‌سالاری» و «تقویّت تک‌قطبی‌گری در اجرا» بوده - چنین وضعی را رقم زده است؟! رسانۀ ملی، اینگونه او را «متوهم» کرده است، وگرنه او هیچ بود. چرا باید به «ظرف‌های تهی»، وزن داد و اعتبار بخشید و آن‌گاه شاهد رجزخوانیِ‌ مستانه‌اشان بود؟! او سال‌ها و دهه‌هاست که با رسانۀ جمهوری اسلامی، همکاری می‌کند و در خدمت آن است و حقوق‌های آنچنانی دریافت کرده، امّا اینک صف‌آرایی می‌کند و یاوه می‌بافد. چرا باید آدم‌هایی را باد کرد که پوستۀ وجودی‌شان از بادکنک نازک‌تر است و به‌سادگی می‌ترکند؟! هم «آنتن مستمر» می‌دهند و هم «مبالغ گزاف»، و امروز هم این‌چنین می‌شود که مشاهده می‌کنیم. ۲. و تلخ‌تر این‌که فوتبالیستی که در برابر او نشسته و سکان تیم ملی را در اختیار داشته، با فروسی‌پور، «همدل» و «همسو» است و عمل خود را «ناخواسته» و ناشی از «اجبار» و «تحمیل» جمهوری اسلامی و وزارت اطلاعات معرفی می‌کند. او که به عنوان «نمایندۀ جمهوری اسلامی» بوده، این‌چنین سخن می‌گوید. در تصویری که او می‌سازد، همه‌چیز ناشی از «زورگویی جمهوری اسلامی» بوده است؛ یک نظام دیکتاتور و فاشیست که به جامعه، ظلم می‌کند و مردم را فرسوده است و تیم ملی را نیز دچار رفتارهایی کرده که خودشان نمی‌‌خواهند. در این تصویر، جمهوری اسلامی حتی از رضاخان قلدر هم خبیث‌تر و جفاکارتر ترسیم می‌شود. پرسش این است که این فوتبالیست که این‌گونه جمهوری اسلامی را به لجن می‌کشد و درباره‌اش سمپاشی می‌کند، چرا خودش در «خدمتِ» این نظام سیاسیِ ضدّمردمی و ظالم و خبیث قرار گرفته است؟! چرا «کنارگیری» نکرده و نمی‌کند؟! چرا به «مجریِ بی‌ارادۀ خواسته‌های جمهوری اسلامی» تبدیل شده است؟! ۳. این «تناقض‌ها»، بی‌پاسخ می‌مانند؛ چون نباید آشکار شود که میان «منافع مالیِ آنچنانی» و «مواضع رسانه‌ایِ نمایشی»، شکاف وجود دارد؛ هم باید تا خرخره‌ خورد و هم باید حرف مُفت گفت. میان «مفت‌خواری» و «مفت‌گویی»، فاصلۀ چندانی نیست. از نظام ظالم، «نان» می‌خورند و برای مردم، «ناله» سر می‌دهند! این «نان‌خواری» کجا و آن «ناله‌سرایی» کجا؟! ادّعا می‌کنند که «دل‌شان با مردم» است امّا عجبا که «دست‌شان در جیب نظام» است! و اینان، «هر دو» را می‌خواهند؛ اهل انتخاب نیستند که کار خود را یکسره کنند، بلکه می‌خواهند به دوگانگی میان «دل» و «دست‌»شان ادامه بدهند. مردم، لقلقۀ زبان اینان است. ۴. و نمی‌دانم چرا جبهۀ انقلاب، یک‌بار تعدادی از این چهره‌های هنری و ورزشیِ هوادار اغتشاش را به «گفتگو» فرانمی‌خواند تا ذهنیّت به‌شدّت سطحی و مبتذل‌شان را آشکار کند. اجازه دهید از «جمله‌های شعاری» و «ادّعاهای کلی» خارج شوند و استدلال‌های‌شان را شفاف و مفصّل بگویند. بشنویم و مردم بشنوند که چرا اغتشاش، اعتراض بود و حقّ؟ اغتشاش از کدام نقطه آغاز شد و چرا؟ چه کسانی از آن حمایت کردند؟ چرا حجاب باید اختیاری باشد؟ مسألۀ پنهان، همان حجاب است یا امر دیگر؟ چرا معتقدند که مردم در برابر نظام هستند؟ چه شواهدی دارند؟ و ... . در متن گفتگوی چالشی و انتقادی است که واقعیّت‌ها آشکار می‌شود. بگذارید مردم دریابند که اینان طوطی‌های مقلّد و جَوزده و کوته‌فکری هستند که برای مواضع‌شان، یک «استدلال قوی» و «حرف پخته» ندارند. بگذارید این تهی‌مایگی و سطحی‌اندیشی روشن شود. بگذارید غبار «هوچی‌گری» و «فضاسازی» کنار رود تا سیه‌روی شود هر که در او غش باشد. بگذارید «اندازۀ واقعیِ آدم‌ها» مشخص شود؛ به‌خصوص آنان که از آب گل‌آلود، ماهی می‌گیرند و در هوای غبارآلود، چرندگویی می‌کنند. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
روایت شیخ حسین انصاریان از سامان دادن وضعیت مراکز فساد و زنان بدکاره ✍️ خاطرات حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسین انصاریان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 179 و 180. ▫️... با اعلامیه ای همه زنان آنجا را فراخواندیم؛ البته آن ها سه دسته جوان، میانسال و سالمند بودند. برای سالمندان مقرری تعیین کردیم که ماهانه به آنها پرداخت می شد. میانسال ها و بعضی از جوانان را با آماده سازی و توبه دادن، به خانواده هایشان تحویل دادیم. شماری از از زنان جوان را نیز شوهر دادیم که در این بین، چند نفر به عقد کارمندان دایره منکرات در آمده و زندگی سالم و پاکی را تشکیل دادند و اکنون نیز صاحب فرزندانی هستند که گاهی هم پای منبر من می آیند. 🔹بدین ترتیب کل منطقه از فحشا و منکر و مواد مخدر پاکسازی شد. فورا با چند بلدوزر، منطقه را با خاک یکسان کردیم ؛ بخشی به بیمارستان فارابی واگذار شد و بخش اعظم دیگر برای احداث پارک و مرکز تفریحی برای همشهریان اختصاص یافت. ▫️روزی در ادامه کار، طی نامه ای خدمت حضرت امام نوشتم که ما دست به این کار خطیر زده ایم و اکنون باید مخارج چهار هزار زن را بپردازیم و تقاضای کمک مالی کردم. حضرت امام فرمودند: « اگر از کمک های مردمی تامین نشدید، من به شما اجازه می دهم از سهم امام استفاده کنید.» نیز در ادامه کار، آقای گیلانی مبلغ سه میلیون تومان دیگر به ما دادند که در پایان مقدار زیادی اضافه آمده بود. خواستیم مقدار باقی مانده پس بفرستیم که ایشان گفتند : «در امر خیر دیگری به مصرف برسانید.» 🔹به دنبال کار ما در تهران، در شهرهای دیگر نیز مراکز فساد و فحشا برچیده شد که بعضا از ما راهنمایی و خط و مشی می گرفتند. مراکز فحشا، علاوه بر معصیت و عواقب وخیم اخروی، آلودگی و بیماری بسیار بدی هم داشت و خیلی از جوانان به مرض های مختلف دچار می شدند. 🔻من در آن مدت با چهار هزار زن سر و کار داشتم. آن ها به دفتر اداره می آمدند، صحبت کرده، مشکلاتشان را مطرح می کردند. من هم به آنها راهنمایی و کمک می کردم. خدا شاهد است که در این مدت من همیشه سرم پایین بود و حتی چهره یکی از آنها را ندیدم. اضافه بر آن، برای آن که کارم خالص و مخلص برای پروردگار باشد، در این امر خیر یک ریال دستمزد هم نگرفتم. بچه های اداره هم همه پاک و سالم بودند ... ▫️گاهی مجله ها و رسانه های جمعی، با زنانی که از آن مراکز فساد رهایی یافته و دنبال زندگی سالمی رفته بودند، مصاحبه می کردند. روزی ساعت ده صبح، یکی از آن مصاحبه ها از طریق رادیو پخش شد. من خودم شنیدم که خبرنگار از دختر جوانی سوال کرد که «شما قبلا کجا بودید و چه می کردید؟» او گفت: «من اصلا به قبل و بعد کاری ندارم و هیچ حرفی برای گفتن ندارم. فقط این را می خواهم بگویم که یک نفر آمد و مرا نجات داد که او هم پدر من است و هم عمویم، هم برادر و دایی و مادرم، او همه کاره ی من است. او شیخ حسین انصاریان است.» 🔻نکته یک تکلیف دائمی و فرا زمانی است لذا: اگر در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ضرورتش احساس شد و امثال را پای کار کشاند، امروز هم آنها باید وسط میدان باشند. تعابیر ایشان در شب قدر (که با شناخت سیره و شخصیت ایشان معلوم است از سر نصح بوده) نباید طوری ادا و بازنمایی می‌شد که در جهت خلاف حرکت فراگیر مقابله با مورد سواستفاده دشمن واقع شود. خصوصا که امثال ایشان پیشگام مقابله با فساد و فحشا بوده‌اند. اکنون خبرهایی از پیشگیری از پخش زنده سخنرانی ایشان در شب ۲۳ رمضان به گوش می‌رسد که اگر درست باشد، کاری است کاملا اشتباه و تبعاتش بلندمدت خواهد بود. به نظر می‌رسد دوستان منبری ایشان باید تبعات سخنان پیشین را برایش بیان کنند و ایشان خودش متشابهات سخنرانی قبل را به محکمات تبدیل کند و تمام./روزنه 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
نگاه درست شیخ حسین ✍️ علی مهدیان 🔹ترمیم دو قطبی های اجتماعی و دردهای کهنه آن فقط به سخن نیست نیاز به رشد نگرشها و تغییر اخلاقمان دارد. شما هم دیده اید، من هم دیده ام کسانی که عادت کرده اند از موضع قدرت حرف بزنند، تهمت بزنند، بترسانند، توهین کنند، چون فکر میکنند طرف حق ایستاده اند. حالا چه کسی و چه زمانی باید یقه این جماعت را بگیرد و بگوید تو هم ظلم میکنی، ظلم به کسی که چون خطاکار است جز خدا کسی را ندارد که این مظلومیتش را پیش او ببرد. 🔹 ظلم های کوچکی که چه بسیار آدمها را از جبهه حق بیرون انداخته و قیامت معلوم میشود چقدر از این جهت همگی مسوولیم. طرف مجرم است چرا به او توهین کنیم؟ چرا بترسانیمش؟ به چه حقی با بی قانونی سراغش برویم، خانواده اش را بترسانیم؟ بله اینها کم است میدانم. ولی آن مقدارش که هست، چه کسی و چه زمانی باید این اخلاق زشت رخنه کرده در برخی را بر ملا کند؟ 🔹 در جلسه ای که قرار بود در حضور رهبری برگزار شود قبل از حضور ایشان دیدم یکی از مسوولین انتظامات بیت، جلوی همه جمعیت با بی ادبی و بی احترامی با مداح جلسه سخن گفت و او را جلوی همه جمعیت خرد کرد. از این خطا ها کم ندیده ایم و ندیده اید در بخشهای مختلف. راهش این است که نگاهمان رشد پیدا کند و اخلاقمان را رشد دهیم. همه مان. همه مان به فکر خودمان باشیم. بسیاری از آدمهای دل زده دلیل دل خوریشان اخلاق امثال من بوده در تعاملاتمان. پناه بر خدا. خدا رحمت کند سردار شهید قدس را میگفت دفاع از حرم، دفاع از حرمت قلب این مردم است که از کعبه بیشتر احترام دارد. 🔹مثل آب خوردن آدمها را بیرون جبهه انقلاب قرار میدهیم. منافق مینامیم. سالها قبل در مباحثاتی چقدر تلاش کردم به عده ای بفهمانم حق ندارند به کسی مثل مرحوم هاشمی تهمت نفاق بزنند ولو هزار جور نقد به افکار و رفتارش داشته باشیم، به فلان مسوول و سیاستمدار علنا تهمت نفاق و در جبهه دشمن بودن نزنند. 🔹عادت کرده ایم این و آن را از قطار انقلاب پیاده کنیم و غیر خودی بنامیم. خدای متعال در قرآن بین «ضعیف الایمان» و «منافق» فرق میگذارد. جریان ضعیف الایمانها در درون جبهه حقند و در تعامل با کل بدنه جبهه حق، پیامبر ص با دیگران( که فاصله ایمانیشان با او قابل تصور نیست) پر از مهر و محبت و صمیمیت بود، ما چه مان شده؟ 🔹آیا نمیشود مثل سردار شهید هم جلودار بود و پیشران و هم کرامت آدمها را در مرزهای جبهه حق حفظ کرد و به آنها احترام گذاشت؟ به جای گیر دادن به شیخ حسین، مقابل او شاگردی کنیم، وعظ بشنویم، ما باید تغییر کنیم. باید رشد کنیم. انقلاب البته تقریری تنزیهی و سختگیرانه دارد شاید به آن معنا انقلابی فقط پیامبر اکرم ص باشد و معصومینش، اما انقلاب تقریری تشبیهی و گسترده هم دارد که خیلی ها را شامل میشود، حتی به تعبیر امام روح الله، اکثر مردم دنیا بهشتی اند، ولو در بالاترین مراتب بهشت نباشند، اکثر خطاکاران عالم حتی اهل علمشان ، جاهل قاصرند. بیایید توبه کنیم از این همه تنگ نظریهایمان، تهمت زنی هایمان، حرمت شکنی هایمان که زیر پوست قداست و حرف حق پنهانش کرده ایم. این ها به معنای ندیدن قله ها و رشد یافته ها و کنار گذاشتن حرف حق و یا امر به معروف و نهی از منکر نیست. شب قدر باید هویت رحمه الله الواسعه بودن را در جان ما بنشاند. 🔹از یکی از همرزمان شهید مظلوم قدس که آزاده هم بود شنیدم، حاجی از او خواسته بود رزمنده ای را که در دوران اسارت او را لو داده بود و با دشمن همکاری کرده بود ببخشد. وقتی رفیقش تعجب میکند که چرا؟ به او میگوید اگر یکی از تهران تا اهواز میآمد برای جنگ و پشیمان میشد و بر میگشت باید خادمش میبودیم تا چه رسد به این رفیق خطاکارت. 🔹شیخ حسین خوب گفت. درست گفت. مثل همیشه به جا گفت. سایه اش مستدام. ما باید فکری به حال خود کنیم .... 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
مردم بی‌دین شده‌اند یا اصلاح‌طلبان؟ ✍️ مهدی عامری ▫️آقای عباس عبدی در دو یادداشت ادعا کرده است در چند دهه اخیر روند فرود دینداری در ایران شکل گرفته است و در سال‌های اخیر این اتفاق با شیب تندتری در حال وقوع است. (روزنامه اعتماد، شماره ۵۴۵۸ و ۵۴۵۹-صفحه ۱) وی آنگاه کوشیده است با بیان شاخص‌هایی مدعای خود را مدلل کند که به نظر می‌رسد این مهم توفیقی نداشته است و مطلبی مشوش و ناموزون از حیث روشی و محتوایی نگاشته است که بیشتر اغراض سیاسی دارد. 🔹 معلوم نیست بالاخره احکام و عمل به ظواهر از دیدگاه ایشان شاخص دینداری هست یا نه؟ اگر امروز از نظر شما مساجد خلوت و روزه‌داری کم شده‌است شاید بتوان آن را طبق روش شما تقویت دینداری و کوچ از برون به درون دانست! ضمن آنکه باز خود ایشان ادعا کرده است که صفر و یک نگاه کردی به دین خودش عامل تضعیف دینداری است، اگر چنین است چرا معیار دینداری از منظر شما مسجد رفتن یا مسجد نرفتن است؟ این خودش همان نگاهی نیست که خود ایشان به آن انتقاد دارد؟ چه‌بسا کسی مسجد نرود ولی بسیار متدین باشد و در اخلاق و اعتقادات عمیق و دقیق باشد. این بی‌روشی در متن آقای عبدی باز هم وجود دارد. ▫️وی در ادامه آورده‌است: «آمار و مشاهدات رو به افول از حضور در مساجد، روزه‌گرفتن، و شواهد از پرداخت کمتر خمس و سهم، علائم مستقیم این ادعا هستند» خوب بود ایشان آمار و مشاهداتی که این‌طور به‌راحتی منجر به نتیجه شده‌است را ارائه می‌داد تا معلوم شود جامعه آماری و گستره مشاهده ایشان چقدر است. در ثانی بر فرض صحت این آمار برای تحلیل داده‌های این چنینی باید اندیشید و بررسی کرد که ریشه آن دینی است یا آبشخور دیگری دارد؟ برای نمونه اگر در دهه اخیر مردم کمتر خمس می‌دهند شاید یک دلیلش سر کار بودن دولت مورد حمایت آقای عبدی و مجلس برجامیان باشد که با سفره و جیب مردم کاری کرد که به‌جای آنکه خمس بدهند جز مصارف خمس شدند! آیا عملکرد دولت و مجلس اعتدالی سرمایه و سود و پس اندازی برای ملت باقی گذاشته که خمس بر آنها واجب شود؟ گاهی ریشه برخی اتفاقات اقتصادی است. مطالعه متن کامل: 🌐 https://v-o-h.ir/?p=43827 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
مسئله "فلسطين" از منظر فلسفه ائتماني 📙ثغور المرابطه، نشر مرکز المغراب للدراسات في الاجتماع الإنساني، رباط، ۲۰۱۸,صص۱۹_۲۰ ترجمه علی اصغر اسلامی تنها ✍️ علامه طه عبدالرحمن در کتاب «شکاف های مرزبانی؛ رویکرد ایتمانی به چالش های معاصر امت» صورت بندی فلسفی از مسئله فلسطین ارائه می کند. از منظر فلسفه ایتمانی، «إیذاء فلسطینی، إیذاء اله و إیذاء انسان است». 🔹 طه می نویسد: در جهان کنونی که از خُلق «حیا» خالی است، به گونه ای که در آن هر زورمندی هرچه بخواهد می کند، جای شگفتگی نیست که انسان انواع مختلفی از رنج و اذیت را ببیند، اما آنچه «انسان فلسطینی» از أذی نزدیکان و دوران می بیند نظیر و اندازه ای ندارد. همانگونه که آنچه که رژیم اسرائیل از ایذاء آشکار می کند قابل توصیف نیست گویا که «شر مطلق» است. چرا که خشونت و أذی اسرائیلی، بیشتر از آن است که یک یک شمارش شود. آنچه تاکنون انجام شده قابل احصا نیست و آنچه از اشکال دیگر غافلگیرمان خواهد کرد در حساب نمی گنجد. برای درک حقیقت این «رنج و أذی» که اشبه به شر مطلق است، نیازمند شناخت حقیقت انسانی هستیم که با این شکل، اذیت می شود. 🔹انسان فلسطینی ویژگی متمایزی دارد چراکه ارض او محل تلاقی عوالم شهادی و غیبی، و ارث او محل تلاقی ابعاد زمانی و سرمدی است. از این رو برای شناخت حقیقت او نمی توان رویکرد تاریخی داشت چون این مقاربه، بُعد ابدی و سرمدی آن را ساقط می کند حتی اگر عالم غیبی آن را حذف نکند. همانگونه که نمی توان رویکرد حقوقی داشت چون عالم غیبی آن را ساقط می کند حتی اگر بُعد سرمدی آن را حذف نکند. همانگونه که نمی توان رویکرد سیاسی داشت چراکه این روی آورد، هم عالم غیبی و هم بُعد سرمدی آن را حذف خواهد کرد. لذا دورترین، بلکه فریب کارترین رویکردها در معرفت حقیقت چنین انسانی است. گرچه همین رویکرد منتخب اکنون در درک أذی واقع بر انسان فلسطینی به کار بسته می شود. 🔹نمی توان به حقیقت انسان فلسطینی معرفت پیدا کرد و ایذا او را دفع کرد، جز با رویکردی که عالم شهادی زمین اش را به عالم غیبی آن وصل کرده و بعد زمانی ارث اش را به بعد سرمدی آن متصل کند، لذا ما رویکرد فلسفی را پی خواهیم گرفت که ارض فلسطینی را از عوالم خود جدا نکند بلکه همه عوالم آن را حفظ و ملاحظه کند و ارث فلسطینی را از ابعاد خود بریده نکند بلکه همه ابعاد آن را حفظ و نگهداری کند. شاید از این طریق ماهیت أذی فلسظینی را تبیین کنیم و به طریق دفع آن هدایت شویم. 🔹رویکرد ایتمانی مبتنی بر مبدا اساسی است. هر چیزی دو بُعد دارد یکی «صورت» که همان مظهر خارجی است و دیگر «روح» که جوهر درونی است. روح اصل در تفسیر صورت است و صورت فقط تعبیری از روح است، به بیان دیگر تصویری از آن است. صورت إیذاء فلسطینی به شکل اجمال بر دو وجه تقویم یافته است. ایذای ارضی که پروردگارشان آن را مبارک کرده. دوم ایذا ارثی که فطرت شان آن را انتاج نموده. إیذاء ارض مبارکه و ایذا ارث فطری. روح إیذاء نخست إیذاء اله و روح إیذاء ارث فطری، إیذاء انسان است. 🔹و چون روح اصل در تفسیر صورت است. لذا فهم "إیذاء اله" اصل در "إیذاء ارض" و "إیذاء انسان" اصل در "إیذاء ارث" است. و چون «مساله اله» و «مساله انسان» اختصاص به فلسطینیان ندارد بلکه شامل همه دین باوران می شود. لذا همه باید برای رفع إیذاء فلسطینی اقدام کنند. 🔸اصل مفهوم «مرابطه» برآمده از آیه شریفه«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ». 🔸اصل مفهوم «إیذاء اله» برآمده از آیه شریفه« إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً [احزاب/57]» 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
20-09-1401_1.mp3
6.8M
🎧 آیت‌الله میرباقری | قطعۀ صوتی پرنکته با عنوان «اهمیت کلان‌روایت‌ها»، ۱۴‌۰۱/۹/‌۲۰ 🔹 گزارش‌های خُرد از انقلاب اسلامی برای ایجاد امیدواری و ایجاد انگیزش کافی نیست؛ ما نیازمند کلان‌روایت از انقلاب اسلامی هستیم که بتواند آینده‌ای که انقلاب اسلامی تصویر می‌کند را به‌عنوان یک تصویر روشن، جذاب و شورانگیز، در مقابل نسل جوان قرار دهد. ما امروز با فقدان کلان‌روایت روبه‌رو هستیم. 🔹 در میدان مبارزه، ضربه زده‌ایم و ضربه خورده‌ایم و در مجموع، رو به پیش هستیم. نفوذ فرهنگ انقلاب اسلامی در جهان، بعضی زنان در اروپا را محجبه کرده؛ آنها هم در داخل کشور چادر از سَرِ بعضی زنان ما برداشتند، بی‌دینشان نکرده‌اند که! نباید دستپاچه شویم و خیال کنیم همه‌چیز از دست رفته؛ اینها در جبهۀ اسلام و ایمان قرار دارند. 🔹 خوش‌بینی به تمدّن غرب، خطرناک‌ترین چیزی است که در جامعۀ ما وجود دارد. یکی از مهم‌ترین ریشه‌های انحراف بخشی از نسل ما، تحقیرشدگی در برابر تمدّن غرب است. تحقیرشدگی در برابر غرب، بی‌هویتی ایجاد می‌کند. ما باید چهره واقعی غرب را فراتر از چهره‌ای که هالیوود و توریسم ایجاد کرده، به مردم معرفی کنیم. 🔹 در فضای مجازی نیازمند دستگاه پالایش هستیم، نه فیلتر؛ البته در جاهایی فیلتر هم ضروری است و حتی در جاهایی باید عقبۀ دشمن را نابود کنید. 🔹 به جوانانی که وارد فضای مجازی می‌شوند، مهارت مبارزه یاد بدهید؛ نه اینکه برای پرسه زدن به آنجا بروند. 🔹 چرا سرود «سلام فرمانده» پرطرفدار شد؟ 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
👓 کدام کشور را سراغ دارید که حتی اصول سیاست خارجی اش را هم هرسال به بگذارد؟!! 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
ضد عوام سالاری ✍️ حجت الاسلام علی مهدیان 🔹جملات رهبری درباره رفراندوم نقد یک نوع طرز فکر بود. که در کنار بقیه نقدهایش یک اندیشه غلط رخنه کرده بین انقلابیون را نشانه میرود. جریان فکری که شاید در بستر غربگرایی مفرط عده ای، جذاب هم به نظر برسد. 🔹 آنانکه مردمسالاری امام خمینی را با عوام سالاری اشتباه گرفته اند. در زمینه اقتصاد پیشنهادشان توزیع پول بین همه است. بیش از آنکه بر تولید تاکید کنند بر تقسیم سرمایه بین همگان پای میفشرند. اینها با پولدار جماعت کلا مشکل دارند و با آمدن نامش کهیر میزنند. اصل اولیه برایشان این است که بخش خصوصی مجرم است. با اصل چهل و‌چهار در واقع از این جهت قهرند. باید نباشد یا تبدیل شود به پخش پول بین عوام و حذف سرمایه دار. 🔹در زمینه سیاست روی رفراندوم متمرکز میشوند. قانون و مناصب و تقسیم کارها برایشان نماد استیت بازی و لویاتان سازی است. حاکمیت مرکزی، دولت مرکزی، تصمیم گیری نخبگان، نظارت اهل علم برایشان منشا فساد است. عوام بگویند، عوام بخواهند. 🔹اینها را در کار رسانه ای دنبال کنید همانهایی هستند که معتقد بودند، فضای مجازی غربی جای خوبی است چون حکمرانان ما درش قدرت اعمال حاکمیت ندارند.(حاکمیت دشمن را هم در آنجا البته فعلا بی خیال، نمیبینند) 🔹اینها را در فضای فکری آنجایی ببینید که معتقدند «سیر مطالعاتی آثار» متفکران، غلط است، هر چه دلتان میخواهد بخوانید و خودتان فکر کنید حالا کتاب یا یادداشتهای مختلف و بی اصل و نسب مجازی یا هر چه. ولی سیر مطالعاتی و نظام اندیشه مطهری و بهشتی و مصباح و خامنه ای و کی و کی ذهنتان را میبندد. 🔹برایشان اصل و فرع داشتن استکبار و دشمن معنا ندارد. خطاکار داخلی و دشمن خارجی را هم تفاوت نمیگذارند. بین انواع بدیها و بدها تفاوتی نمیگذارند. تفاوت را نمیبینند. 🔹عوام مهمند که مظلومند و در استضعاف و چون توان حل مشکلات خود را ندارند پس کاش یک سوپرمن نژادی پیدا شود و مشکلاتشان را حل کند. نمیآید؟ بنشینیم تا بیاید. و اگر نیامد همه چیز بن بست است و ناامیدی و بیچارگی. تا بیاید. 🔹اما مردمسالاری امام اینطور نبود. او هم سهم عوام را رعایت میکند و هم نخبگان و خواص را. مردم یعنی همه. نه مانند عده ای در ابتدای انقلاب رای مردم را کنار میگذارد نه نقش علم و نخبگی را نفی میکند. لذا هم در تولید قانون و هم محتوای قانون ، هم در پیشنهاد ساختار نظام هم در انتخاب آن هم عوام و هم خواص در یک هندسه معقولی در جای خود قرار میگیرند. حرف زیاد است اما 🔹بارها گفته ام رفقا! مراقب باشید کژ‌راهه غربگرایی که درد و بیماری مزمن این کشور است، ما را به ورطه چپ گرایی و عوام گرایی نیندازد که اینها هر دو، دو لبه یک مقراضند. 🔻کانال حسینیه معارف انقلاب اسلامی @hoseiniehmaaref
شهید صدر معتقد است که مفسر باید با نظریه تفسیر به سراغ متن برود. ✍️ حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی عبداللهی در دهمین نشست از سلسله درس‌گفتارهای تفسیر موضوعی شهید صدر: ✔️ دانش تفسیر متن، متون مقدس و بویژه قرآن کریم در فرهنگ‌ها و تمدن‌های مختلف اهمیت دارد؛ چون فرهنگ و تمدن بویژه فرهنگ‌های دینی، متن‌محور هستند یعنی اغلب مدعیات معرفتی دینی ما مبتنی بر متن قرآن و روایات است. ✔️ چرخش تفسیری اصطلاح مهمی است که باید به آن توجه کرد؛ دانش تفسیر دانشی نو نیست بلکه از زمانی که انسان در اجتماع زندگی کرده است برای فهم کلام یا نوشته دیگر، تلاش کرده است روش‌ها قواعد و ابزار فهم مخاطب خود را به دست آورد و ارتباط زبانی برقرار کند؛ اما در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، با تحول در دانش تفسیر مواجه هستیم که می‌توان آن را چرخش تفسیری خواند. ✔️ تفسیر در دوره معاصر امری اجتماعی، فرهنگی و تاریخی است؛ بر خلاف دوره کلاسیک مفسر خود را در بافت تاریخی اجتماعی در نظر می‌گیرد و با توجه به موقعیت اجتماع، فرهنگ و تاریخی که در آن قرار دارد متن را فهم می‌کند. ✔️ یکی دیگر از ویژگی‌های تفسیر معاصر، فعال بودن مفسر است؛ مبانی و پیش‌فرض‌ها و تجربیات و منظرهای مختلف مفسر بر فهم و تفسیر متن موثراست؛ به نظر شهید صدر مجاز هستیم که در تفسیر متن، فعال دخالت کنیم و پیشفرض‌های خود را ارائه کنیم؛ یعنی مفسر فعال است اما تا حدودی. ✔️ در تفسیر معاصر قلمرو‌های مختلفی دست به دست هم می‌دهند تا دانش تفسیر متن اتفاق بیافتد؛ این‌ها را رویکرد بین الاذهانی یا انتقادی به تفسیر می‌نامند؛ نشانه‌شناسی، زبان‌شناسی، نقد ادبی، فلسفه زبان، هرمنوتیک فلسفی و دانش های مختلفی دست به دست هم داده‌اند. ✔️ دو علم فلسفه زبان و هرمنوتیک فلسفی را دانش‌هایی هستند که در روزگار ما بیشترین سهم را در مباحثات دانش تفسیر دارند؛ هرمنوتیک را بررسی و مطالعه تفسیر به صورت کلی تعریف کرده‌اند که خواه تفسیر متن، گفت‌وگو یا سخن شخص باشد؛ هرمنوتیک دانش بررسی یا مطالعه تفسیر متن است. ✔️ به گمان من ارتباط دانش تفسیر آن گونه که منتشر شده از عدم ارتباط با فلسفه زبان و دانش‌های دیگر رنج می‌برد؛ اما آنجا که مفسران به دانش‌های مختلف مانند قرآن و حدیث روی نیاورده‌اند، می‌بینیم که باید به صورت جدی‌تر وارد شویم و نقش دانش‌های زبانی و فلسفه زبان را در علم و دانش تفسیر متن در نظر بگیریم. ✔️ شهید صدر تفسیر ترتیبی را خیلی مهم نمی‌دانند بلکه تفسیر اجتماعی یا موضوعی را مهم می دانند؛ نکته برجسته روش تفسیری شهید صدر آن است که شهید صدر می‌خواهد تفسیر، نظریه تفسیر متن داشته باشد؛ شهید صدر معتقد است که مفسر باید با نظریه تفسیر به سراغ متن برود که این بسیار مهم است؛ مفسر باید وقتی به سراغ تفسیر متن می‌رود منهج، روش و رویکرد عامی برای تفسیر داشته باشد؛ این عام بودن مهم است. ✔️ اگر کسی با ارتکازات زبانی اولیه به سراغ تفسیر متن برود، در مرحله اول تفسیر باقی مانده است، مرحله اول بررسی فهم زبانی یک متن است. مرحله دوم علاوه بر ارتکازات زبانی، به ارتکازات اجتماعی اشاره می‌کند؛ اینجا هرمنوتیک مطرح می‌شود که بحث شهید صدر با بحثی که هرمنوتیست‌ها بیان کرده‌اند باید قیاس شود. 🔍برای خواندن متن کامل اینجا را کلیک نمایید. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
پیامبر اکرم ﷺ فرمودند: اَلشَّقِیُ منْ حرم غُفران الله فِی هَذا الشَّهر همانا بدبخت کسی است که در این ماه عظیم بخشیده نشود!!! در این روزهای پایانی ماه رمضان زیاد از خدا طلب مغفرت کنیم....
رهبری و رفراندوم 🔹آیا رهبری با رفراندوم مخالف است؟ کسی که از در شورای انقلاب و بانیان رفراندوم جمهوری اسلامی در ابتدای انقلاب بوده، از بانیان رفراندوم قانون اساسی بوده. از بانیان بازنگری قانون اساسی بوده. از بانیان متن قانون اساسی است که این روش به رسمیت شناخته. رهبری را با خودش تفسیر کنید نه خودتان. شما شاید هر روز یک حرف بزنید. شمایید که هیچ وقت جرات ندارید از مردم دنیا همه پرسی کنید که با شورای امنیت و حق وتو و حاکمیت دلار و موجودیت اسراییل موافقند یا نه. شمایید که در داخل هر جا مردم مخالفتان رای دادند جر زنی را شروع کردید. 🔹رهبری سال هفتاد و شش و هشتاد که خاتمی رای آورد پای حضور مردم نایستاد؟ سال هشتاد و چهار و هشتاد و هشت نایستاد؟ حضور های هشتاد و چند درصدی پای صندوق های رای، رفراندوم نبود؟ چه کسی تا آخر پای انتخابهای مردم ایستاد؟ با شخص منتخب شده آنهم آدمهایی مثل میرحسین و خاتمی و احمدی نژاد و روحانی و هاشمی کار نکرد؟ کار کردن با آدمی که هزار جور اختلاف نظر عملی و گفتمانی با تو دارد ساده تر است یا همراهی با یک نظر رفراندوم در یک موضوع فنی خاص؟ رهبری با گفتگوی با آمریکا در داستان هسته ای موافقت نکرد با اینکه اعلام کرد با آن مخالف است اما با خواست خواص و به نیت تجربه کردن عموم مردم با آن همراه میشود. 🔹کدام کشور اصل موجودیتش را به رفراندوم گذاشته و قانونش را هم دو بار به رفراندوم گذاشته؟ شما دیگر حرف از مردم نزنید. شما که هشتاد و هشت تهمت تقلب زدید چون شکست خوردید و میخواستید رای کل مردم را بالا بکشید. شما که انقلاب چند صد نفره تان چند ماه دوام نیاورد و با حضور خیابانی میلیونی نابود شد. همه میدانیم دلتان به هزاران رسانه استکباریتان گرم است که مخ مردم را بزند و نظر آمریکاییتان را تایید کند. حال آنکه آزموده را آزمودن خطا است. 🔹هنوز هم نتوانستید بفهمید چرا بعد آنهمه تبلیغاتتان برای عدم حضور مردم پای صندوق رای، کمتر از بیست درصد هم موفق نشدید مردم را منصرف کنید. حالا چی؟ ایران بیاید برای موضوعات مختلف رای گیری کند که چی؟ هیجان و دو قطبی راه بیندازید ، متخصصین و منتخبین را کنار بزنید؟ که چی؟ که فردا اگر نظرتان نشد چو بیندازید که تقلب شده؟ بگویید حاکمیت خودش موافق فلان نظر است پس ما بیاییم رفراندوم برگزار کنیم؟ 🔹راستی چرا سرمایه داران بزرگ کشورهای اروپایی رای نمیگیرند درباره اموال و داراییهایشان که تقسیم کنند بین همه یا نه؟ چرا هیچ کشوری درباره همه موضوعاتش رای گیری نمیکند؟چرا هیچ کدام درباره اصل موجودیت و ساختارشان هر سال و هر روز یا بیشتر یا کمتر رای گیری نمیکنند؟ اگر به تعداد رای گیری است که هیچ کدام با تعداد انتخابات و حجم حضور مردمی ما در طول سالها قابل مقایسه نیستند. اگر هم بحث سر رفراندوم درباره موضوعات مختلف است که هیچ یک بی حساب و کتاب و بدون طی فرایند دارای قاعده و قانون رفراندوم را در هر موضوعی انجام نمیدهند. 🔹به چه فلاکتی افتاده اید، انصافا. علی مهدیان 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی ابلهید.. 🔻حامد اسماعیلیون در یک جمله علت خروجش از ائتلاف همبستگی را اینگونه بیان کرد: رضا پهلوی اساسا به دموکراسی پایبند نیست. 🔴 جالب است که نمی دانند آش دیکتاتوری پهلوی‌ها که حتی اسماعیلیونِ خبیث هم نمی تواند تحملش کند از ابتدا توسط همین ایادی مدعی دموکراسی چیده شده.. 🔻روز چهارم اردیبهشت 1305 روزیست که پدربزرگش به پشت‌گرمی آمریکا و انگلیس بر تخت شاهی تکیه زد. ✅ ا.س.ملیکف در کتاب «استقرار دیکتاتوری رضاخان در ایران» می‌نویسد: « در زمینه سیاست خارجی، خلع قاجاریه، هیچ دشواری با خود نداشت. انگلستان و ایالات متحده امریکا، در به رسمیت شناختن کودتا بر یک دیگر پیش دستی جستند. با آنکه احمدشاه، اعلامیه‌ای انتشار داد و در آن گفت که خلع او غیرقانونی است، زیرا اراده ملت بر آن نبوده است، بازهم انگلستان و امریکا از وی پشتیبانی نکردند. از روز ۱۲ دسامبر، سه روز جشن اعلام شد. مردم تهران را واداشتند که بر در و دیوار کوچه‌ها قالی بیاویزند و چراغانی کنند...» 🔹تنها جنبشی که توانست عقبه دیکتاتوری پنجاه ساله این خاندان و دست های پشت پرده آنرا پس زده و مردم را به صحنه بیاورد، انقلاب اسلامی بود و این جماعت نادان همچنان سنگ این دموکراسی دیکتاتورساز را به سینه می زنند. ✍️مرتضی توکلی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔻عضو شوید. @serat_zanjan
رشد فزآینده دین‌داری در جامعه ایران/ عدم تحلیل و برنامه‌ریزی نهادهای علمی نسبت‌ به این مسئله ✍️حجت الاسلام حمید پارسانیا ✴️ مسئله این است که ما در سنجش دین و دین‌داری ایرانیان باید ناظر به معنایی از دین که در ایران وجود دارد یعنی اسلام، تشیع و مانند آن پژوهش کرده و از این زاویه، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و تاریخی دین را هم بررسی کنیم. انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی در دین‌داری ایرانیان بود که به‌نوعی منشأ تغییرات و تحولات در جهان اسلام، بلکه فراتر از جهان اسلام، در سطح کشورهای غیراسلامی هم شد. ❇️ ما با سطحی از دین و دین‌داری مواجه هستیم که باید در تعاملات و ساختارهای قدرت اجتماعی، منطقه‌ای و جهانی به آن پرداخت و آن را مدنظر قرار داد. این مسئله ابتدا چندان به چشم مخاطبان این جریان دینی اجتماعی و سیاسی نمی‌آمد. اصلاً فکر نمی‌کردند که این یک واقعیت زنده و قابل تداوم است. 🔸این جریان چیزی در حاشیه رقابت‌های شرق و غرب بود اما ناباورانه دیدند تداوم پیدا کرد، موج ساخت، نوع رفتار و مواجهات سیاسی منطقه‌ای قدرت‌های جهانی را به‌گونه‌ای تحت‌تأثیر قرار داد و جهان سکولاری که به هیچ وجه هویت اجتماعی و سیاسی دین را به رسمیت نمی‌شناخت، ناگزیر شد در رقابت با این جریان دینی ایران و جهان اسلام بدل‌های دینی درست کند. این موضوع اصلاً سابقه نداشت. براین اساس گروه‌های سلفی تندرو و بعد داعش به وجود آمد. این‌ها پدیده‌های جدیدی بودند که درتقابل با دین در عرصه سیاسی و با مفاهیم دینی شکل گرفتند. 🔷 در برابر برخی ادعاها باید پرسید کدام روز در این چهل سال گذشته این عنصر ضعیف شده است؟ ما در حوزه مناسکی شاخص‌ها یا نمادهایی را نمی‌بینیم و نداریم که نشان دهد قلمرو مناسک دینی تضعیف شده، شاهدش مثلاً پدیده اربعین، عزاداری‌ امام‌حسین علیه‌السلام یا جشن‌های مهدویت و مانند اینهاست. امروز ما در عرصه اجتماعی و سیاسی غیبت دین را نمی‌بینیم، بلکه رقابت‌هایی را می‌بینیم که مفاهیم مربوط به خودش را می‌طلبد. ما به شناخت پیچیدگی‌های این روابط و تقسیم‌بندی انواع دین‌داری‌هایی که مطرح می‌شوند نیاز داریم. در این زمینه هم ادبیات و تحقیقات مرتبط با دین‌داری را در دوران معاصر شاهدیم و این خود نشانه‌ای از حضور دین در عرصه‌های مختلف است. 🔶 اگر نهادهای علمی‌تان در حاشیه مرجعیت علم مدرن باشد توقع اینکه برنامه‌ریزی نخبگانی مناسبی از این ناحیه در جامعه اسلامی داشته باشید، نابجاست. در آن جهات بقیه نهادهای اجتماعی و فعالیت‌های دینی هنوز وضعیت مناسبی نسبت‌به بخش‌های دیگر را شاید پیدا نکرده باشد. 🔻 همچنین القای اینکه دین‌داری قوت و قدرتی را پیدا نکرده یا گرفتار آسیب شده از سوی کسانی که مباحث نظری می‌کنند، نتیجه نبود تحلیل همه‌جانبه‌‌ای نسبت‌به مسئله است و این افراد در چارچوب نظریاتی به مباحث می‌پردازند که ساختار معرفتی و علمی آن متناظر با این فرهنگ نیست و از منبع دیگری تغذیه می‌شود. 📌 متن تفصیلی گفت‌وگو در سایت استاد پارسانیا 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
نقد روش‌شناسانۀ تحلیل آیت‌الله علیدوست: قواعد مصلحت‌اندیشی در بازسازی اجتماعی ✍️ مهدی جمشیدی ۱. آیت‌الله علیدوست در مصاحبه با تارنمای جماران، مطالبی را دربارۀ مداخلۀ حاکمیّت در ماجرای کشف حجاب مطرح کرده‌اند که به نظر این قلم، دربردارندۀ این مضامین هست: الف. لازمۀ «حجاب قانونی»، «اجبار به حجاب» است. ب. نتیجۀ اجبار به حجاب نیز در شرایط کنونی، ایجاد «لجاجت» بلکه «بی‌اعتقادی» در جامعه است. ج. این وضع، نقض غرض شارع است. د. چون عمل حاکمیّت در این ‌باره، مصداق نهی‌ازمنکرِ مفسده‌انگیز است، این تکلیف از حاکمیّت ساقط می‌‌شود. هـ . پس در موقعیّت کنونی، اقتضای «مصلحت فقهی» این است که تحقّق حجاب در جامعه به‌صورت «اجباری» نباشد، بلکه از «سازوکارهای فرهنگی» استفاده شود. ۲. از ایشان که نظریه‌پرداز و مؤلّف «فقه مصلحت» هستند، انتظار می‌رفت که بسیار فراتر از معادله‌های گفته‌شده و تکراری، استدلال کنند و متغیّرها و عنصرهای بیشتر و دیگری را وارد سنجش فقیهانۀ خویش سازند تا محاسبۀ مصلحت‌اندیشانه‌شان، «بخشی» و «بُرشی» نباشد. مصلحت‌بینی ایشان تنها بر «یک متغیّر» تکیه دارد و آن «تولید لجاجت در مکشفه‌ها» است، حال‌آن‌که مصلحت از سنجش مبتنی بر «برآیند همۀ متغیّرها» به دست می‌آید. تنها آن‌هنگام می‌توان سخن ایشان را پذیرفت که تمام یا بیشتر متغیّرهای حاضر در این عرصۀ اجتماعی و حاکمیّتی، گرد آورده شوند و «منافع» و «مضار» مترتّب بر آنها، در کنار یکدیگر دیده شوند. حتّی در فقه فردی، «معادله‌سازی‌های تک‌متغیّره»، موجب «ساده‌سازی نابجا» می‌شوند و ازاین‌رو، رهزن طریق صواب در فهم و تدبیر هستند؛ چه رسد به فقه اجتماعی که در هر لایه از آن، ده‌ها متغیّر حاضر هستند و هر یک به گونه‌ای در صورت‌بندی مسأله، مدخلیّت دارند. این وضع آنچنان غلیظ و برجسته است که باید گفت مسأله‌های اجتماعی، نقطۀ اوج «پیچیدگی» در جهان انسانی هستند و پیچیدگی‌شان نیز برخاسته از «تراکمِ» متغیّرها و همچنین «مناسبات تودرتو»ی آنها نسبت به یکدیگر است. این جهان را جز با منطق «تحلیل شبکه‌ای» نمی‌توان فهم کرد و سیاست اجتماعی نیز مدّت‌هاست از عهد آغازین ربط‌های علّیِ خطّی و تک‌بُعدی عبور کرده است. یکی از دلایل پدید آمدن اختلاف‌ها و پراکندگی‌های فراوان در مسأله‌های اجتماعی نیز همین امر است که احصای همۀ متغیّرها و یافتن مناسبات و تعاملات آنها، دشوار است و داوری‌ها و آراء، برآمده از «فهم‌های موردی» و «بینش‌های تکّه‌ای» هستند. ۳. از این گذشته، همۀ متغیّرها نیز «وزن» و «اعتبار» یکسان ندارند و چه‌بسا یک متغیّر آنچنان مهم و تعیین‌کننده باشد که متغیّرهای دیگر را به حاشیه براند. این امر نیز در تحلیل ایشان به چشم نمی‌خورد؛ گویا فقط پای یک متغیّر در میان است و باید بر اساس همان نظر داد و حکمرانی کرد. در محاسبه‌های مصلحت‌اندیشانۀ اجتماعی، هم متغیّرهای متعدّدی حضور دارند و هم این متغیّرها، وزانت و منزلت یکسانی ندارند. چه‌بسا اگر پای متغیّرهای دیگری به این تحلیل باز شود و «ضریب واقعی» به آنها داده شود، ایجاد لجاجت در مکشفه‌ها آنچنان اهمّیّت نیابد و صدرنشین نباشد. «روند فزایندۀ کشف حجاب به کشف نقاط دیگر بدن»، «احتمال گذار زنانی از مرحلۀ ضعف حجاب به مرحلۀ کشف حجاب»، «پیدایی چرخۀ ساخت‌شکنی در عرصه‌های دیگر»، «سست‌شدن انگیزۀ بدنۀ انقلابیِ مردم»، «وقوع نزاع‌های در لایۀ مردمی»، «رقیق‌شدن اقتدار نظام در روایت‌ها» و ... از جملۀ متغیّرهای بنیادین و سرنوشت‌ساز در معادله‌سازی‌های معطوف به کشف مصلحت اجتماعی هستند. ۴. از سوی دیگر، ایشان میان الزام قانونی به حجاب و ایجاد لجاجت در فرد، «ربط علّیِ قطعی» برقرار کرده است؛ حال‌آن‌که این سخن، اثبات‌نشده و در حد یک «فرضیه» است. هیچ‌گونه پیمایشی، این نظر را تأیید نمی‌کند و این گفته، بسیاری از یک گمان قیاسی و حدس پیشینی، اعتبار ندارد. ایشان امر «محتمل» را «مفروض» انگاشته‌اند و بر اساس آن، قضاوت کرده‌اند، درحالی‌که این احتمال، فقط «یکی از مسیرهای ممکن» است. فارغ از این نقص روشی، هرگز نمی‌توان حکم کرد که میان الزام قانونی به حجاب و لجوج‌شدن فرد، «تلازم ذاتی» برقرار است و خواه‌ناخواه، همه یا بیشتر از افراد چنین خواهند شد، بلکه شاید تنها «برخی» مبتلا به کینه و لجاجت شوند و «بقیه» یا موضع خنثی داشته باشند و یا حتّی به‌تدریج، متنبّه شوند و پس از مدّتی در اثر غلبۀ فضای اجتماعی، همراه گردند. تمام این فرضیه‌ها در متن این واقعیّت، ممکن و محتمل هستند و هیچ‌گونه مسیر منحصربه‌فردی و مطلقی وجود ندارد. جهان اجتماعی، جهان «تنوّع‌ها» و «تکثّرها» است، نه جهان «یکنواختی‌ها» و «همگونی‌ها». ازاین‌رو، باید برای فهم و تدبیر آن، «منطق پیوستاری» را به کار گرفت و طیف‌ها و طبقه‌ها را دید و مراتب و درجات را ملاک قرار داد. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
التقاط مدرن ✅مجتبی غفاری: آقای در مناظره با آقای گفتند امام خمینی (ره) و حضرت آقا اقتصاد نخوانده‌اند، پس نباید دیدگاه‌های اقتصادی آنان را قبول کنیم. آیا این جملات آقای غنی‌نژاد و امثال ایشان به علت عدم آگاهی از بیانات امام خمینی (ره) و حضرت آقا در حوزه اقتصاد است؟! خیر! اینان تربیت یافتگان غرب هستند و آنچنان غرب‌زده‌اند که هر چه غیر از غرب را نمی‌توانند بپذیرند. اینان به بخشی از نظریات پوسیده نظام سرمایه‌داری، همچون وحی مُنزَل و حتی بیشتر از خودِ غربی‌ها، اعتقاد دارند. ✍️مرتضی توکلی بنظر می رسد مدرنی که قبل ها در روشنفکرانی مثل سروش و.. دیده می شد، امروز دامن های ناآگاه از مکتب اجتماعی اسلام را هم گرفته است. کسی منکر این نیست که چارچوب، قواعد و متد دقیق و منسجمی در بعنوان یک علم مجزا هنوز تدوین نشده تا در کرسی های علمی از آن سخن رانده شود و به مرور هم وارد وادی برنامه ریزی های اقتصادی شود. اما این نقیصه نمی تواند بر این دلالت داشته باشد که جامعه اسلامی علیل است و باید از راهبرد کلان اقتصادی اش که مبتنی بر اندیشه اجتماعی اسلام است کوتاه بیاید و در بستر سرمایه داری غرب تنفس کند. ایده در اندیشه متفکران شیعی، اتفاقا بسیار متعالی تر از صرف دو دوتا چارتای علم اقتصاد غربی که بدون توجه به تحقق عدالت اجتماعی بنا شده است، می باشد. در نهایت اگر در دوران گذار، مجبور می شویم در برخی مسائل (نه خیلی شان) با قواعد اقتصادی دیگر، کار را پیش ببریم دلیل بر پذیرش یا تایید آن نیست. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
انتقاد دانشجویان از رویه شورای عالی امنیت ملی در برخورد با دوستداران جبهه مقاومت نامه اعتراضی قرارگاه منطقه‌ای قفقاز و ۱۰۰هسته بین‌الملل بسیج دانشجویی سراسر کشور به رئیس شورای عالی امنیت ملی بسم الله الرحمن الرحیم یا ایها الذین آمنوا لا تخونوا اللـه والرسول وتخونوا اماناتکم وانتم تعلمون‌ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به خدا و پیامبر ! و (نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید، در حالی که می‌دانید(این کار، گناه بزرگی است). آیه ۲۷ سوره مبارکه‌ی انفال حجت‌الاسلام والمسلمین جناب آقای رییسی ریاست محترم شورای عالی امنیت ملی اخبار اخیر و تاسف بار منتشر شده درباره برخورد‌های صورت گرفته توسط شورای عالی امنیت ملی با دونفر از مبارزان مقاومت اسلامی حسینیون جمهوری آذربایجان، باعث نگرانی‌های فراوان در میان دوستداران انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت شده است. حسینیون غیورمردان و باورمندان به انقلاب اسلامی و آرمان حضرت روح‌الله و حضرت سیدعلی هستند که جان و مال و هستی خود را در خدمت انقلاب اسلامی قرار داده و به حاکمیت مستبد سرزمین خود پشت کرده و جانب برحق جمهوری اسلامی ایران را در تمام مناقشات از سوریه تا قفقاز گرفته اند. جناب آقای رییسی. همزمانی این اتفاق رقت انگیز با موج گسترده دستگیری دینداران در جمهوری آذربایجان و هجمه همه‌جانبه رسانه‌های وابسته به دولت و طایفه علیه جمهوری اسلامی و اهانت‌های کینه‌توزانه علیه مقدسات انقلابی ما جای بسی تعجب و شگفتی فراوان دارد! از ایران اسلامی جدا نیست و ما همه هستیم. برخورد‌های ناشایست اینچنینی با این عزیزان، خطایی راهبردی ست که دلسردی طرفداران انقلاب اسلامی در اقصی نقاط جهان را به بار خواهد آورد. متأسفانه روند حاکم بر پرونده تعامل با کشور آذربایجان در ایران، بسیار شبیه به روند شکست خورده برخی پرونده‌ها مثل تاجیکستان شده است، پرونده‌هایی که در آن، اقداماتی منفعلانه و بعضاً غلط، جریان و افراد وابسته به انقلاب اسلامی را نابود کرد. امروز اگر این دو نفر آزاد نیز بشوند، بسیج دانشجویی در مقابل این روند غلط کوتاه نخواهد آمد. گرچه ما افراد دستگیر شده را معصوم ندانسته و امکان خطای ایشان را ممکن فرض می‌کنیم، اما بدون توضیح شفاف دستگیرکنندگان بر علت دستگیری و منطق ایشان، خاموش نخواهیم شد، چرا که در صورت آزاد شدن این افراد بدون ارائه توضیحات قابل قبول، هیچ یک از دلدادگان خمینی کبیر در سرتاسر جهان، در دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی بدون لکنت نخواهند ماند؛ و باید عرض کنیم که این اتفاق ناگوار در دولت جنابعالی به عنوان دولت انقلابی صورت پذیرفته و این اتفاق تأسف و تلخی آن را دوچندان و چه بسا صدچندان می‌کند! جناب آقای رییس‌جمهور! طی یکی دو سال اخیر، اقدامات دانشجویی و فرهنگی پیرامون تحرکات جمهوری آذربایجان و خطرات نفوذ اسرائیل در این کشور شیعه، با مقاومت و موانع جدی از سوی وابستگان به دولت و نهاد‌های امنیتی به ویژه در استان‌های شمالغرب روبرو شده است، حتی اقداماتی که در چارچوب مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و با مجوز‌های قانونی درصدد اجرا بوده است! غالب شدن نگاه امنیتی بر عرصه فرهنگی و فکری، و ایجاد مانع برای روشنگری و اقدامات اندیشه‌ای در راستای خطرات دشمنان انقلاب اسلامی و نفوذ آن‌ها در سرزمین اهل بیت علیهم السلام یعنی کشور شیعه نشین جمهوری آذربایجان، خطری است که اثرات سوء آن سال‌های آتی عیان خواهد شد! باید بپذیرید که تحرکات پانترک‌ها و دشمنی آن‌ها با کیان ایران اسلامی و مردم انقلابی آذربایجان آنقدری غلط است که تحرکات غلط اندر غلط اندر غلط علیه اقدامات فرهنگی و دانشجویی در نهاد امنیتی تحت امر جنابعالی یعنی شورای عالی امنیت ملی! جناب آقای رییسی! عدم تغییر رویه و مدیریت در مجموعه حساس و تاثیرگذار شورای عالی امنیت ملی و همسو نبودن دبیر آن با جنابعالی و تفکرات انقلابی دولت، موجب بروز خسارت‌های جبران ناپذیری در این عرصه بر عملکرد شما و دولتتان بوده و خواهد شد و این اتفاق اخیر یکی از این خسارت‌های راهبردیست! این اتفاقات ناگوار زحمات سربازان خدوم و انقلابی نهاد‌های امنیتی را هم تحت‌الشعاع قرار می‌دهد! ما تاکنون بر این تصمیمات و اقدامات غلط صبر انقلابی کرده‌ایم، ولی شدیداً هشدار می‌دهیم که اگر جنابعالی به عنوان ریاست محترم جمهور و رییس شورای عالی امنیت ملی اراده‌ای مبنی بر تغییر این رویه و دلجویی از دوستداران انقلاب اسلامی در جبهه مقاومت صورت ندهید تکلیف انقلابی دیگری داریم که بر آن عمل خواهیم کرد و جنابعالی می‌دانید که فرزندان انقلابی حضرت روح‌الله و حضرت سیدعلی در مسیر عمل به تکلیف خود با هیچ احدی معامله و مماشات نمی‌کنند! والسلام علی من اتبع الهدی قرارگاه منطقه‌ای قفقاز و ۱۰۰ هسته بین‌الملل بسیج دانشجویی سراسر کشور @masir110
روحانیت و افول جایگاه مردمی! ✍️احمدحسین شریفی 🔸یکی از روحانیان دغدغه‌مند نسبت به جایگاه روحانیت! با اشاره به حادثه‌ای که اخیراً‌ در قم برای طلبه‌ای مظلوم رخ داده بود، گفته‌اند: «این فاصله‌ای که بین روحانیت و مردم افتاده، باید ترمیم شود. راه اشتباه بوده. ... ما چنین روزگاری نداشتیم که در قم، مرکز حوزۀ علمیه، در خیابانی که تمام دفاتر مراجع و بزرگان در آنجاست، طلبه را با ماشین زیر بگیرند.» 🔸اولاً، هر چند حادثه‌ای دقیقاً با این مختصات و در چنان خیابانی و به چنان شکلی بی‌سابقه بوده است، اما شبیه به آن و بلکه بدتر از آن فراوان سابقه داشته است؛ حتی در زمان مرجعیت آیت‌الله بروجردی رضوان الله علیه؛ 🔸ثانیاً، گویا فراموش کرده‌اید که در دوران غربت روحانیت، نیروهای ساواک در نوروز سال ۱۳۴۲ چگونه به فیضیه مرکز اصلی روحانیت شیعه، حمله کردند و چه جسارت‌ها و اهانت‌ها که به روحانیت نکردند و چه خون‌های پاکی را که مظلومانه نریختند. (البته گویا از نظر اینان روحانیت در آن روزگار و روزگار رضاخان پهلوی از جایگاه و عزت اجتماعی برخوردار بوده‌اند! اما پس از انقلاب جایگاه خودشان را از دست داده‌اند!) 🔸ثالثاً، چرا همیشه توقع دارید مردم به دست‌بوسی شما بیایند و به شما احترام بگذارند؟! توصیه می‌کنم یک بار هم پیامبرگونه عمل کنید و شما بر دستان مردم بوسه بزنید. یا دست‌کم طرح و برنامه‌ای مدون و عالمانه برای حل مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مردم ارائه دهید؛ نشستن و دل‌نگران جایگاه و حرمت روحانیت بودن «راه حل» نیست. دوران جهاد علمی و عملی است؛ انقلاب جهانی خمینی و خامنه‌ای، جهادگران واقعی میدان عمل را می‌خواهد. شما هم گوشه‌ای را بگیرید و به سهم خود باری را بردارید. 🔸رابعاً، انصاف دهید آیا در طول تاریخ، سراغ دارید که همچون امروز، «قدرت فرهنگی» و «منطق علمی» و «حکمرانی عملی» روحانیت در مواجهه با همه قدرت‌های شیطانی به میدان آمده باشد و این چنین درخشیده باشد؟ آیا غیر از قدرت و اقتدار می‌توانست ایران را در میان این همه گرگ‌های چنگ و دندان تیز کرده محافظت کند؟ اگر نگاهی صادقانه و منصفانه به وضعیت «کشورهای بی‌ولایت» اطراف خود بیاندازید، آنگاه گمان می‌کنم در بذل جان خود و اطرافیانتان برای دفاع از ولایت فقیه دریغ نخواهید کرد. مدیریت ولایت فقیه نه تنها توانسته‌ است همه تهدیدهای متنوع و پرشمار و بی‌سابقه علیه ملت را خنثی کند؛ که ایران اسلامی را در حوزه‌های مختلف علمی و بهداشتی و رفاهی و خدماتی و نظامی به یک ابرقدرت جهانی تبدیل کرده است و انقلاب اسلامی را به عنوان مبدأی برای گرایش جهانیان به معنویت و ارزش‌های الهی تبدیل کند. چرا اینها را نمی‌بینید؟ 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
درنگی در اقدام در مواجهه با بی‌حجابی یکم جزئیات ماجرای رشت اصلا دقیق و درست منعکس نشده است و اکنون روایت کاملی از ماجرا در دست نیست و این نوشتار نیز در پی طرح جزئیات نیست اما اجمالا ناگفته نماند که جلسه مربوط به تجلیل از شهدا و ایثارگران بوده است و آقای فلاحتی هم در همان جلسه سخنرانی کرده و.... به نظر می‌رسد جناب آقای فلاحتی و برای حضور در این مراسم نداشته‌اند و لذا با اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی مواجه شده‌اند و نتیجه‌اش شده یک ! دوم و در صحنه، حتی اگر خوب و پخته باشد، قابل تعمیم و توصیه نیست زیرا محصول موقعیت است و ممکن است در جای دیگر به تناسب اقتضائات، نتوان همان برخورد را تجویز کرد. اما اگر برخورد یک روحانی و مدیر فرهنگی ناقص و نادرست هم باشد، نمی‌توان و نباید آن را ملاک قضاوت صفر و صدی در مورد عملکرد فرد قرار داد. کارنامه افراد را باید ملاک قرار داد تا صرف یک اقدام، موجب نابودی فرد نشود. ابتکار عمل و جرأت اقدام بهنگام نباید از مدیران گرفته شود. قطعا درست آن بود بجای ، مطرح می‌شد. سوم و و ، آثارش را در این طور مواقع نشان می‌دهد! فعلا خاکریز عفاف و حجاب به درون سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی خودمان کشیده شده است! اگر برای برنامه ندارند، لااقل اقل نهادهای زیرمجموعه خودشان و جلسات رسمی خودشان را که مدیریت کنند. چرا باید کار به جایی برسد که در یک مراسم رسمی، آن‌هم با حضور نماینده ولی‌فقیه، کشف حجاب مسئله شود؟! آیا این قبیل بی‌تدبیری‌ها و ولنگاری‌های فرهنگی زمینه‌ساز رسمیت بخشیدن به کشف حجاب در کشور نیست؟ اگر در مسئله حجاب کار از دست برود و به نقطه برگشت‌ناپذیر برسد، همه آنها که مسئولیت دارند مقصراند و در دنیا و آخرت باید پاسخگو باشند. چهارم ائمه محترم جمعه، مسئول شورای فرهنگ عمومی استان‌ها هستند و اداره امر فرهنگ مستقیما به دست آنهاست لذا اگر وضع فرهنگی در یک منطقه وخیم شود، نخستین فردی که باید پاسخگو باشد ائمه جمعه اند! پنجم قرائن نشان می‌دهد که ساختارهای فرهنگی کشور در وقایع مرتبط با حجاب نه تنها برنامه کلانی برای مواجهه با نقشه دشمن ندارند، بلکه حتی از مدیریت صحیح جلسات رسمی خود نیز ناتوان‌اند. قبلا جلسات دیگری نیز در برخی شهرها از جمله سراغ داریم که در آن وضعیت حجاب برخی حضار، نامناسب بوده و تدبیری برای آن نشده بود. وقتی در موقع خودش، مسئولان عالی استانی (از امام جمعه و استان‌دار تا مسئولان ارشاد و تبلیغات و صدا و سیما) به تکالیف خود به نحو بایسته و شایسته عمل نکنند، کار از دست در می‌رود و رویه‌های غلط شکل می‌گیرد و آنوقت است که جلوگیری از مواجهه‌های ناگهانی حساب نشده، چندان ممکن نیست. ششم مثل همیشه یک عده از (!) بعضا شدیدتر از رسانه‌های معاند به آقای فلاحتی هجوم برده‌اند و دارند به آن بنده خدا درس اخلاق می‌دهند که چنین باید می‌گفتی و چنان باید می‌کردی! آقای خودش نماد برخوردهای اخلاقی مواجهه نرم و است و به همین خاطر همواره مورد نقد طیفی از فعالان فرهنگی جبهه انقلاب در استان بوده‌اند؛ در ماه‌های اخیر هم نهایت احتیاط را در مدیریت فضا به کار برده است و شاید همین ملاحظه‌کاری حداکثری در اینکه کار به این نقطه برسد مؤثر بوده است. لذا به منتقدان محترم که اغلب از عمق و عقبه وقایع رشت مطلع نیستند، توصیه می‌شود ماجرا را دقیق تر بررسی کنند و از موضع‌گیری تهاجمی و هیجانی پرهیز کنند؛ زیرا اولا خود ایشان هم احتمالا همه این تحلیل‌ها و نقدها را قبول دارند اما دچار چالش تصمیم در لحظه شده است. ثانیا هجمه بدون پشتوانه تحلیلی به یک امام جمعه، مشکلی را حل نمی‌کند. نقد اصلی آن است که در ماه‌های گذشته امر فرهنگ رها شده است و این مواجهه‌ها تنها یکی از نتایج تلخ آن است و به احتمال زیاد در شهرهای مختلف نیز ادامه خواهد یافت. هفتم بارها گفته‌ایم؛ اگر نهادهای فرهنگی در فهم مسئله و مواجهه هوشمندانه و بهنگام با آن، برنامه داشته باشند،از حجم برخوردهای سخت و حاشیه‌ساز کم خواهد شد وگرنه با رها کردن کار، دوقطبی‌سازی طبیعی‌ست! هشتم مواجهه با نقشه دشمن در مسئله حجاب، امری "سهل و ممتنع" است؛ طبق تصریحات رهبری معظم، علاوه بر حرمت شرعی، است لذا باید حفظ شود. از سوی دیگر در این مقابله، باید طوری رفتار شود که از نقشه دشمن را در پی داشته باشد و به نیز منجر نشود. برای این مهم، هم لازم است، هم ، هم و پیوست رسانه‌ای! @rozaneebefarda 🔻یادداشت های برگزیده @masir110
در جهت سیره سلف صالح یا در خلاف آن ✍️ اصغر زمانی 🔻 متاسفانه در مقام عمل شاهد اقداماتی از آقای علوی بروجردی هستیم که کاملا بر خلاف سیره علمای با تقوای سلف می باشد! 🔻بعنوان نمونه بارها آقای علوی بروجردی از تقوای فوق العاده و مرجعیت گریزی فقهای بزرگ شیعه تمجید نموده اند؛ ولی خودشان در کمال ناباوری در زمان حیات مراجع بزرگ فعلی اقدام به نشر رساله عملیه و زمینه سازی برای مرجعیت نموده اند! 🔻آقای علوی بروجردی آیا مرجعیت گریزی شیخ اعظم انصاری و سایر فقهای بزرگ شیعه نیز مانند مرجعیت گریزی حضرتعالی بود؟! 🔻نمونه دیگر از این موارد خلاف سیره؛ مواضع سیاسی_اجتماعی جهت دار و استکبار پسند آقای علوی بروجردی است. 🔸آقای علوی بروجردی بعد از رحلت آیت‌الله سید رسول موسوی تهرانی(ره) به تمجید از شخصیت علمی و اخلاقی ایشان پرداخته و طلاب و خودشان را به الگوگیری از سیره ایشان تشویق کرده و فرمودند: "در این روزهای اخیر، یکی از شخصیت‌های بسیار مؤثر و از اساتید بسیار متبحر حوزه را از دست دادیم...نکات بسیاری هست که ما باید از ایشان بیاموزیم. فراوان از ایشان آموخته‌ایم و باید از ایشان بیاموزیم. مصداق همان فرمایش مرحوم آیت الله گلپایگانی بود که ایشان وجودش درس اخلاق بود."(درس خارج فقه مورخ 10/02/1402) 🔻همه می دانیم که سیره قطعی مرحوم آیت الله موسوی تهرانی(ره) انتقاد دلسوزانه در مواقع لزوم و سکوت و عدم تهیه خوراک برای رسانه های استکباری بود. 🔻آیت الله موسوی تهرانی هنگامیکه یک موضع انتقادی گرفته بودند و این موضع موجب سوء استفاده رسانه های استکباری قرار گرفته بود؛چنین فرموده بودند: 🔸 " او(جبهه استکبار) فقط مطلوبش این است که من پرخاش کنم به آقای خامنه‌ای،همین را می‌خواهد! وقتی فهمیدم که ما داریم دشمن می‌شویم. گفتم من دیگر حرف نمی‌زنم.خدا عاقبت‌مان را به خیر کند!" 🔻آقای علوی بروجردی!تقریبا اکثر مواضع حضرتعالی مورد استقبال رسانه های معاند استکباری قرار گرفته و مورد بازنشر گسترده در آن رسانه ها جهت ضربه به نظام و رهبری و ملت ایران قرار میگیرد! 🔻آیا درسی که حضرتعالی از سیره دشمن ستیزانه مرحوم آیت الله موسوی گرفتید؛ اتخاذ مواضع همسو با استکبار و تهیه خوراک رسانه ای برای آنها بود؟! 🔻آقای علوی بروجردی به حضرتعالی توصیه ای از سر خیرخواهی و دلسوزی دارم. نگذارید از مقام و موقعیتی که به برکت مرجع بزرگ شیعه حضرت ایت الله بروجردی و نظام اسلامی بدست آورده اید؛دشمنان سوء استفاده کنند و الا تجربه نشان داده که هر عمامه به سری که خواسته با دشمنان نظام همراهی کرده و به نظام اسلامی ضربه وارد کند به نگون بختی دچار شده است. 🔻و چه زیبا و حکیمانه است توصیه سردار رشید اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی خطاب به بزرگان حوزه: 🔸"من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علما مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (ره) هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند. من حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات معظّم با بیانتان و دیدارهایتان و حمایت‌هایتان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود! (فرازی از وصیتنامه شهید سلیمانی) 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🖇 حاشیۀ توضیحی: ۱. این روش را «نقد طولی» نام نهادم. در این روش، به سیر/ حرکت/ شدن می‌نگریم. مسأله در اینجا، پویایی‌شناسی است نه ایستایی‌شناسی. لحظه و نقطه در چنین «بافت کلّی‌»ای معنا می‌یابد. باید آغاز و انجام را دید و تحوّل را دریافت. ۲. تحوّل، گاهی «تکامل» و «تعمیق» است و گاهی «انحطاط» و «تذبذب». باید نشان داد که ما با شخصیّتی مواجه هستیم که یک و دو دارد و دچار نوسان‌های غیرمنطقی و چرخش‌های نامعقول است. باید تناقض را از متن حیاتش بیرون کشید و آشکارسازی کرد. این امکان در «واسازیِ شدن‌»ش بیشتر است تا در «واسازیِ بودن‌»ش. ۳. آن‌گاه باید در کنار این بیراهه‌ها، «راه» را نیز نمایان کرد تا ملاک و مناط قضاوت، روشن شود. در «جدل» متوقف‌ماندن، خطاست؛ باید مخاطب را به ساحل امن رسانید. ساخت‌شکنی ذهنی، مرحلۀ نخست است و پس از آن باید یک «نقطۀ ثبات» در اختیار او نهاد. ۴. از قضا، چشم اسفندیارِ نصیری نیز همین است؛ او گمان می‌کند که با گفتن «تاریخ تطور»ش، گره از ذهن مخاطب می‌گشاید، در حالی که برعکس، نشان می‌دهد که نه چرخش‌هایش، زادۀ دلیل منطقی هستند و نه شخصیتش یکپارچه است. او نه‌فقط گرفتار «نامعقولیّت نظری» است، بلکه «چندشخصیتی» است؛ یک مجموعۀ چندپاره و متشتّت است. ۵. اما جریان چپ مذهبی (اصلاح‌طلب)، سال‌ها یا با زیرکی، «تاریخ دهه شصتی‌اش» را پنهان نگاه داشته بود و حتی انکار می‌کرد. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
مجازی‌دیدگی؛ پدیده‌ای مخاطره‌آمیز برای خانواده ✍️ یحیی جهانگیری ‌سهروردی 🔹ما داریم به سمت دنیایی که رسانه حاکم است و سنخ‌شان سنخ رسانه‌های مجازی و رسانه‌های پست‌مدرن است، می‌رویم؛ به دنیایی که همه چیز آن مجازی و پست‌مدرن است. 🔹خانواده‌ها در این دوران تغییر می‌کنند و اگر زمانی خانواده، یک رکن و خانه، رکن اصلی آن بود، اما امروز ما بیوت داریم ولی اسره نداریم. 🔹یعنی مردم به بیت می‌آیند، در جمع هستند ولی با جمع نیستند. 🔹در نتیجه خانواده در دنیای امروز دچار مجازی‌دیدگی شده یعنی یکی از ارکان اصلی خانواده که خانه بوده نمی‌تواند مفهوم خود را در قالب دوران قدیم نمایان کند و فقط بیت است و مفهومی به نام اسره ندارد. 🔹در دنیای جدید رسانه توانسته مفهوم خانواده را تغییر دهد و روابط را ژله‌ای کند. 🔹هر کدام از اعضای خانواده در دنیای مجازی به دنبال چیزی هستند که دارند؛ مثل همسر و فرزند، پدر و مادر و این یعنی دنیای مجازی تمام ساختارهای لازم در یک خانواده را بریده است. 🔹در بحث آینده‌پژوهی اگر می‌خواهیم ببینیم در آینده چه رخ می‌دهد باید ببینیم درام‌‌نویسان و رمان‌نویسان چه می‌گویند، چرا که رمان‌ها و فیلم‌ها بخشی از واقعیت آینده را می‌نگارند. 🔹در واقع رمان‌نویسان پیشگویی نمی‌کنند، بلکه پلان‌ریزی می‌کنند و ما در این پازل بازی خواهیم کرد. 🔹رسانه‌های امروز رسانه‌ای نیستند که آینده را پیش‌بینی کنند، بلکه رسانه‌ای هستند که تجویز کرده و در کل دنیا صحبت می‌کنند و این مطلب از روی فیلم و کارتون‌ها مشهود است؛ آن هم در دنیایی که خانواده به سوی مجازی‌دیدگی می‌رود و مفهوم اسره از دست می‌رود. ادامه مطلب 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
کاپیتولاسیون جدید روشنفکران ✍️ دکتر مظفر نامدار، سردبیر فصلنامه‌ی تخصصی- تاریخی ۱۵خرداد غربی‌ها وقتی به دوره‌ی رنسانس رسیدند، فهمیدند عقب‌مانده هستند. در جنگ‌های صلیبی هم فهمیده بودند خیلی عقب‌مانده هستند. چه کار کردند؟ آیا گفتند ما تمام فرهنگ و تمدن خود را دور می‌ریزیم و از متجددترین کشورها (که در آن دوره مسلمانان بودند) تقلید می‌کنیم؟ ابداً چنین چیزی را نگفتند. هیچ‌جای تاریخ چنین چیزی نیامده است. اصلاً رنسانس یعنی بازگشت به اصول اولیه‌ی دوره‌های تاریخی. منظور دوره‌های آرمانی تاریخی و بازگشت به یونان و روم است. هیچ متفکر رنسانسی را ندارید که در باب علل و عظمت امپراتوری روم و یونان متن ننوشته باشد. یعنی موضع دگرگونی در آن‌ها، بازگشت به ذخایر و سرمایه‌های اولیه بود، ولی جالب اینجاست که همین جریانی که ( جریان روشفکری) در ایران دنباله‌رو آن‌هاست، برعکس به ما می‌گوید. نمی‌گوید اگر می‌خواهید متحول شوید، به سرمایه‌ها و ذخایر اولیه‌ی خودتان برگردید، بلکه ما را ارجاع می‌دهد به وام گرفتن از بیرون! روشن‌فکران می‌گویند جهان زیر سیطره‌ی دو سه قدرت برتر است و آن‌ها تعیین‌کننده هستند. شما تعیین‌کننده نیستید، چون پیشرفته نیستید و نمی‌توانید مناسبات را تعیین کنید. بنابراین هیچ راهی ندارید جز اینکه مناسبات آن‌ها را بپذیرید. ما می‌گوییم این مفهوم به‌نوعی کاپیتولاسیون جدیدی است؛ یعنی قواعدی را به شما تحمیل می‌کند، منتها اسمش کاپیتولاسیون نیست و تحت عنوان «جهانی شدن» شناخته می‌شود. شما وقتی بخواهید تولید کنید، برای تولید نیاز به سرمایه دارید. این سرمایه یا باید از ذخایر شما به دست آید، یا باید آن را وام بگیرید و یا تلفیقی از این دو است. غیر از این، راه دیگری ندارید. اگر سرمایه برای خودتان باشد، هرچه تولید کنید سودش برای خودتان خواهد بود. اگر وام بگیرید، بخش اعظمی از سودتان را باید صرف بازپرداخت آن وام کنید و این مصیبت است. اختلاف بین علمای اسلامی با منورالفکرها همین‌جاست. اینکه برخی می‌گویند عده‌ای تحصیل‌کرده‌ی فرهنگ، طرفدار تجدد، تحول، پیشرفت، دگرگونی، قانون، آزادی و حقوق بشر و... بودند که با عنوان منورالفکر شناخته می‌شدند و عده‌ای دیگر افراد مذهبی عقب‌مانده‌ی سنتی بودند که پیشرفت، ترقی، تحول و تجدد را نمی‌خواستند، حرف غلطی است. اصلاً اختلاف این نبود که عده‌ای ترقی را نمی‌خواستند. هر دو طرف می‌گفتند ما این‌ها را می‌خواهیم، منتها عده‌ای می‌گفتند برای اینکه این اتفاق بیفتد باید همه را از غربی‌ها وام بگیریم و طرف مقابل معتقد بود ما بخش زیادی از ذخایر را داریم که شناسایی نشده‌اند و باید این ذخایر را شناسایی و استخراج کنیم. بعد از اینکه استخراج کردیم، این ذخایر تبدیل به سرمایه می‌شوند، اما اگر وام بگیریم، هرچه تولید کنیم باید به غربی‌ها بدهیم. این مطلب را اگر متوجه شویم، بقیه‌ی داستان جریان وابستگی مشخص می‌شود. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
تربیت دولتی و اقتصاد خصوصی ✍️ علی مهدیان 🔹در دو ساحت مختلف دو راهبرد متفاوت از رهبری میبینیم. در تعلیم و تربیت راهبرد دولتی بودن و در اقتصاد راهبرد مردمی سازی. آیا این دو با هم تعارض دارد؟ 🔹البته این سخنان نشان میدهد که در ساحت تربیت، ایشان مدتها درگیر جریانی بوده است که قائل به برون سپاری یا خصوصی سازی تعلیم و تربیت بوده اند. این جریان البته مساله اش مردمسالاری در ساحت تعلیم و تربیت نیست بلکه یا دغدغه کم کردن مخارج دولت داشته چنانکه در اقتصاد هم با فروش شرکتهای مولد به ثمن بخس به سوداگران، دنبال کسب درآمد برای دولت بود و نه تولید. یا اینکه دنبال سیاست هضم ایران در ساختارهای استکباری مدرن جهانی به سودای کسب درآمد توهمی یا پیگیری طرح دشمن در داخل بوده است که خروجی اش اجرای پنهانکارانه بیست سی بود. 🔹کسانی که معتقدند علم باید خالی از تربیت و پرورش، آموزش داده شود. امور پرورشی را تعطیل کردند، معلمها را از داشتن رویکرد پرورشی دور کردند و کتابها را از هویت دینی و ملی خالی نمودند و مثلا سالها مانع ورود اسناد دشمنی و جاسوسی آمریکا در کتابها شدند، در واقع دست هویت و حکومت را در مدیریت و عهده گیری تعلیم و تربیت کوتاه نمودند. داستان بیست سی دو لبه داشت که به یک لبه آن توجه کردیم. سپردن مدیریت تعلیم و تربیت به دشمن، اما لبه دیگرش قطع مدیریت کشور در این ساحت بود که هم تئوریزه میشد و هم در عمل نتیجه اش را در وضع ناعادلانه تعلیم و تربیت امروز مشاهده میکنیم. 🔹اما ما از پایگاه فکری رهبری باید بپرسیم، چرا رهبری در اقتصاد راهبرد برون سپاری را دنبال میکند و در تعلیم و تربیت راهبرد دولتی سازی؟ چرا یک جا بر نقش مردم تاکید میکند یک جا بر نقش حاکمان؟ شبیه این پرسش را در مقوله صدا و سیما و فرهنگ و رسانه هم میتوان داشت؟ 🔹پاسخ را در بحث مبانی «جامعه بی طبقه توحیدی» در اندیشه ایشان باید دید. حاکمیت باید شرایط و ظرفیت مشترک برای رشد آحاد جامعه فراهم کند. این همان نکته ای است که در اصول قانون اساسی به آن اشاره شده. همه آحاد هم در تعلیم و تربیت و هم در معیشت و رفاه باید بتوانند حداقل هایی را در جامعه توحیدی داشته باشند. هم در ساحت سیاسی هم اقتصادی و هم فرهنگی. اگر این حداقلهای لازم برای رشد وجود نداشته باشد عملا جامعه دچار گسلهای جدی خواهد شد که ویژگی جوامع غیر توحیدی اند. همین امروز هم به اندازه ای که از این گسلها رنج میبریم با فرم جامعه توحیدی فاصله داریم و باید درمان کنیم و میبینیم که اندیشه تبعیت از غرب چطور این فاصله را شکل داده و تئوریزه میکند. 🔹این جا بحث از حداقلها است. اما این به غیر از ورود مردم در تربیت و رشد و آموزش است. بر این بستر کلی و لازم البته شکل گیری مدارس غیر انتفاعی و شکل گیری تجربه و اندیشه های تربیتی جدید مفید است. همانطور که سوق دادن بچه ها به مساجد و هیاتها و بسیج و چه و چه لازم است. 🔹در فراهم کردن حداقلهای زندگی و امکانات رشد البته هم تعلیم و تربیت و هم امکانات اقتصادی هر دو لازمند و هر دو نیز بر هم موثرند. اما روشن است که حساسیت در تربیت و رشد چقدر جدی تر باید باشد چرا که آنچه صحنه را ویرایش میکند انسان است. 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd