🔺نقد و بررسی وضعیت جذب و گزینش طلاب علوم دینی
✍️حجت الاسلام عالم زاده نوری، معاون تهذیب حوزه های علمیه طی یادداشتی مفصل تبیین کرد:
🔸«روحانی» یک وظیفه اجتماعی بر دوش دارد. درس خواندن طلبه، علاوه بر بهره شخصی، کسب آمادگی برای ارائه یک خدمت اجتماعی نیز هست. طلبه نیرویی برای دستگاه اقامه دین و بازویی برای نهاد متولی امر دین خواهد بود.
🔸حوزه به عنوان یک نهاد معتبر اجتماعی که مهمترین مسئولیتها را بر دوش دارد باید بتواند بهترینها را جذب کند و در بهترین وضعیت آموزش دهد و با بهترین بازده تربیت کند.
🔸طلبه ضعیف، خنثی و بیاثر نیست؛ بلکه مضر است؛ زیرا منابع حوزه را تباه میکند و حرمت صنفی روحانیت را نیز میشکند؛ بنابراین نباید تصور کرد که «با پذیرش نیروهای ناصالح ما چیزی از دست ندادهایم؛ بلکه در نهایت چیزی به دست نیاورده و سودی نبردهایم». اگر این دروازه، به روی همگان باز باشد یا در پذیرش میهمانان تازهوارد دقت کافی نشود سرمایه گزافی به هدر خواهد رفت. این میهمانان نامبارک مصرفکننده بیحاصلِ سرمایههای مبارک حوزه خواهند بود و حوزه حاصلخیز را به زمین بایر بدل میسازند؛ بنابراین لازم است پاسبانانی آزموده و کارآمد از این دروازه خطیر محافظت نمایند و کنترل دقیق ورودیهای حوزه را بهدست گیرند.
🔸سوگمندانه باید دید و غریبانه باید یادآور شد که هماکنون نیز گاهی به جوان درسخوان و خوشاستعدادی که حوزه را انتخاب کرده گفته میشود: «تو که استعداد داشتی چرا حوزه رفتی؟ حیف!». مدلول التزامی چنین جملهای که فراوان هم شنیده میشود این است که «حوزه جای افراد ضعیف و کماستعداد و از کارافتاده است. این کار پست و فرومایه متناسب با شأن و مرتبه جوانان درسخوان و استعدادهای برتر نیست!». این تفکر باطل چگونه پدید آمده است؟ اگر آییننامهها و سیاستگذاریهای جذب و گزینش طلاب متناسب با ارج و اهمیت این رسالت بزرگ میبود و در تربیت طلبه سختگیری روا میگشت طلبه شدن افتخاری بود که نصیب هر کس نمیشد و مورد غبطه همه همتهای بلند و استعدادهای برتر قرار میگرفت.
🔸حوزههای علمیه علاوه بر پذیرش طلبه باید جذب داشته باشند. پذیرش یک عملیات منفعل است!
وجود دبیرستانهای پیش حوزوی و ۴ سال کارشناسی مقدماتی حوزه، آمار دانشجویان پشیمان از دانشگاه و داوطلب ورود به حوزه را کم خواهد کرد و تقریبا منحصر به رشتههای فنی و پزشکی مینماید.
🔸برای جذب طلبه به حوزه باید درهای مدارس علمیه را به روی مردم گشود. امروزه ورود به مدارس علمیه برای غیرطلاب تقریبا امکانناپذیر است و مدرسه علمیه به یک جعبه سیاه رمزآلود تبدیل شده است. مادام که ما با دیوارهای آهنین از مردم فاصله گرفتهایم مردم امکان آشنایی از نزدیک را ندارند و به سهولت اعتماد نمیکنند. دست کم باید مسجد مدارس علمیه بر روی مردم باز باشد و اقشار مختلف مردم در نماز جماعت حوزههای علمیه شرکت کنند. نوجوانان محل و دانشآموزان دبیرستانهای اطراف نیز باید به بهانههای مختلف (شبیه مراسمات و نمایشگاه) در مدارس حضور یابند و با طلاب علوم دینی مرتبط گردند و از نزدیک زندگی آنها را ببینند. این ارتباط بهترین دستمایه جذب جوانان به حوزهها خواهد بود.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
میخوانَد این خانه تو را، برخیز
✍️ مرحوم آیت الله عمید زنجانی(ره):
«جعل الله الكعبة البيت الحرامَ قياماً للنَّاسِ»
🔸بدون شک "قدرت" شرط تکلیف و مسئولیتپذیری و مقدمه عقلی برای موفقیت و تحقق بخشیدن به اهداف و آرمانهاست. در مورد رسالت بزرگ جهانی شدن و گسترش اسلام به همه ملتها که وظیفهای بر عهده همه مسلمین است نیز این سوال مطرح است که با چه قدرت و با کدام امکانات بايد به انجام چنين وظيفه بزرگى قيام و اقدام نمود؟!
🔸یک سیستم صنعتی به هم پیوسته را تصور کنید که چگونه از جمع نیروهای کوچکتر قدرت بزرگِ تولید به دست میآید. باید در مورد نظامی که اسلام برای انسانها تصویر کرده است نیز دنبال چنین طرح و فرمولی بود. با نگاهی عمیق، پی میبریم که خداوند حکیم، توانایی ایجاد چنین کانونهای قدرت را از طریق برنامههای عبادی سیاسی برای مسلمین فراهم کرده است.
🔸در میان این برنامهها حج از جمله کانونهای قدرتزا و اهرمهای انتقال نیرو است که میتواند بستر مناسب برای انجام وظیفه جهانی نمودن اسلام و پیروزی آن بر استکبار باشد.
⁉️مگر میشود خداوند از عدهای مسلمان ضعیف که خود اسیر مستکبرانند، بخواهد دینش را بر همه آيينها پيروز گردانند (لِيظهرهُ على الدين كلّه) و شعار توحيد را برفراز كاخهاى عظيم گردنكشان به اهتزاز درآورند (كلمة الله هىَ العليا) و به حاكميت و سرفرازى برسند (ليستخلفنَّهم فى الأرضِ) و وارث زمين گردند (اِنّ الأرض يرثها عبادى الصالحون) بدون آنكه وسيلهاى براى كسب و تحصيل قدرت لازم در اختيارشان قرار دهد؟!
🔸اگر امروز مراسم حج چنين پیامدهايى را به دنبال ندارد و براى اسلام و امت اسلامى منبع قدرت و سرچشمه نيرو نيست، به جهت عدم توانايى برنامههاى تشريعى اسلام نيست بلكه مشكل عمده، نحوه عملكرد ما و كيفيت پياده نمودن اين برنامههاى پرمحتوا است که مانند ديگر احكام اسلام بدرستى پياده نمیشود.
🔸سران كشورهاى اسلامى كه بقاى خود را در تكيه زدن بر قدرتهاى استكبارى میدانند و يا قدرت حاصل از وحدت مسلمانان را مزاحم و مانع و خطرناك میشمارند، راه نجات را در بیمحتوا كردن اين مراسم با شكوه و قدرتآفرين میدانند.
🔸به اميد آن كه مسلمانان با بهرهگيرى صحيح از اين منبع قدرت، سرفرازى و سيادت ديرين خود را بار ديگر جامه عمل بپوشانند«ويكون الدين كلّه لله ربّ العالمين»
📚برگرفته از کتاب "در راه برپایی حج ابراهیمی"
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
سخنی با آیتالله محقق داماد: درباره درست یا غلط بودن پسوند اسلامی برای علوم انسانی
✍️احمدحسین شریفی
جناب استاد آیتالله مصطفی محققداماد، ریاست محترم گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۲ در مصاحبهای که در سایت انتخاب منتشر شده است میگوید:
«معتقدم رشتههای مختلف علوم انسانی اکثراً جزو علوم به معنای خاص یا Science است. روانشناسی علم است؛ جامعهشناسی علم است و روش علمی میخواهد. علم نه مسلمان است و نه کافر. شیمی نه مسلمان است و نه کافر. مثلاً اینکه فرمول شیمیایی آب از ترکیب H۲O حاصل میشود، ... نه مسلمان است و نه کافر! این علم است و ربطی به اسلام و کفر ندارد.
به هرحال من چندان موافق اسلامی شدن علوم انسانی نیستم؛ چرا؟ چون علم از مقوله هستی است و دین از مقوله بایستی است. هستی و بایستی دو مقوله متفاوت هستند. ...» (https://www.entekhab.ir/fa/news/731445 )
⭕️بیان چند ملاحظه
میدانم که جناب استاد به صورت استطرادی به این بحث ورود کردهاند و طبیعتاً فرصت لازم برای تشریح دقیق ابعاد مختلف دیدگاه خود نداشتهاند. به همین دلیل از همینجا از ایشان دعوت میکنم به هر گونه و در هر مکان و زمانی که صلاح میدانند، دیدگاه خود را به صورت تفصیلی و دقیق عرضه کنند تا بتواند باب گفتگوی عالمانهتری را فراهم کند.
علاقهای که حضرت استاد به گفتگو و بحث علمی دارند این جسارت را به این بنده میدهد که به عنوان دبیر مجمع عالی علوم انسانی اسلامی از ایشان دعوت کنم تا با حضور مدافعان ایده علوم انسانی اسلامی، به عنوان یکی از پیشنشستهای هفتمین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی در هر زمان یا مکانی که خود ایشان صلاح میدانند برای گفتگو در این باب، در محضر ایشان باشیم.
🔻در عین حال، ناظر به همین عباراتی که منتشر شده است، چند ملاحظه کوتاه را بیان میکنم:
اولاً، «علوم انسانی» تماماً از مقوله «هستی» نیستند؛ بخش عمدهای از آنها از مقوله «بایستی» است.
ثانیاً، «دین» نیز تماماً از مقوله «بایستی» نیست؛ بسیاری از گزارههای دینی از مقوله «هستی»اند. اکثر قریب به اتفاق آیات مربوط به معرفت، جهان، خدا و انسان از مقوله هستیاند و نه بایستی.
ثالثاً، «بایدها» ریشه در «هستها» دارند: از نگاه اسلام و بر اساس حکمت عملی شیعی، «بایدهای اسلامی» ریشه در «هستها» دارند و بلکه بیانی دیگر از «هستها»یند. مگر نه اینکه «الاحکام الشرعیة تابع للمصالح و المفاسد الواقعیة»
رابعاً، «هستی» غیر از «فهم هستی» است: درست است که واقعیت و هستی در مقام ثبوت، مسلمان و غیرمسلمان ندارد، اما «تلقی از واقعیت» چطور؟ «فهم واقعیت» چطور؟ «نوع نگاه به واقعیت» چطور؟ آیا اینها هم مسلمان و غیر مسلمان ندارد؟ یعنی آیا تلقی فلسفه اسلامی و به طور کلی اسلام، از «هستی»، با تلقی فلسفه اومانیستی از هستی تفاوتی ندارد؟ آیا «فهم توحیدی» از الوهیت با «فهم تثلیثی» از آن تفاوتی ندارد؟
خامساً، علوم انسانی غیر از علوم طبیعیاند: علوم انسانی را در صورتی میتوان در زمره شیمی و فیزیک به شمار آورد که موضوع، مسائل، غایات و روشهای آنها یکسان باشد. در حالی که «موضوع علوم انسانی» متفاوت با «موضوع علوم طبیعی» است و جالب است که خود جناب استاد محقق داماد در همین مصاحبه به این مسأله اشاره میکند! و اگر «تمایز موضوعی» را پذیرفتید چارهای ندارید جز آنکه «تمایز روشی» را نیز بپذیرید، زیرا «روش زاییده و مولود موضوع» است؛ و نه امری قراردادی و تحمیلی بر موضوع.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
یکهسالاری یا ترکیب ولایت و مردم؟!
✍️ مهدی جمشیدی
۱. هنگامی که در آغاز انقلاب، سخن از گنجاندن اصل «ولایت فقیه» در قانون اساسی گفته شد، برجستهترین دلیلی که نیروهای لیبرال برای مخالفت با آن در دست داشتند، این بود که ولایت فقیه، قدرت متمرکز و انحصاری پدید میآورد و همۀ امور حاکمیتی را به ارادۀ یک نفر گره میزند و حقوق سیاسی مردم را از میان میبرد. آنها معتقد بودند که ولایت فقیه، با وعدههای انقلاب در دورۀ نهضت، تعارض دارد و نوعی شاهسالاریِ دینی به وجود میآورد که حاصلش تبدیل استبداد سطلنتی به استبداد دینی است. امروز پس از گذشت بیش از چهار دهه، مهدی نصیری همان منطق را - البته با بیانی ضعیف و سطحی نسبت به گذشته - مطرح میکند و نظام جمهوری اسلامی را از لحاظ اینکه در آن ولی فقیه حضور دارد، مبتلا به یکهسالاری میانگارد. او در یادداشت اخیرش نیز مانند گذشته، کوشیده همۀ چالشهای واقعی و موهوم را به «یک شخص» نسبت بدهد و او را «علتالعلل مشکلات» معرفی کند؛ این شخص، ولی فقیه است.
۲. کسانی که «تصویر استبدادی» از ولایت فقیه دارند و از این جهت، این آموزه را برنمیتابند، در حقیقت از عنصر جوهری و ذاتی انقلاب عبور کردند و پرچم «سکولاریسم سیاسی» را به دست گرفتهاند. در اینجا دیگر سخن از «نقد عملکردها» در میان نیست، بلکه آشکارا، اینان در مسیر «نفی بنیانها»یی قرار گرفتهاند که سازۀ هویتبخش و تمایزآفرین در نظام جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند. روشن است در این حال، دیگر نمیتوان چنین اشخاصی را خودی و در زمرۀ نیروهای انقلابی انگاشت. نقادی اینان از «مرزهای هویتی» و «خطوط قرمز ارزشی» عبور کرده است و آنها به «دیگریِ انقلاب» تبدیل شدهاند. نقدهای میدانی و عینی، چه درست و چه نادرست، یک سخن است و نقدهای معرفتی و نظری که با ماهیت نظام، سرِ ناسازگاری دارند سخن دیگری است. این دومی، حکایت از آن دارد که برخی نیروهای سیاسی از قبیل نصیری، دچار «فرسایش اعتقادی» و «زوال هویتی» شدهاند و به اردوگاه لیبرالیسم سیاسی پیوستهاند. نقدهای اینان، دیگر نقد نیست، بلکه «ساختارشکنی» و «هویتستیزی» است. نزاع وی از پارهای مفاسد اقتصادی آغاز شد و اینک به تضاد ایدئولوژیک رسیده است؛ تا آنجا که او در یک سیر قهقرایی به ورطۀ لیبرالیسم سیاسی فرو غلتیده است. این در حالی است که حتی بخش مرکزی جبهۀ اصلاحات نیز که ماهیت لیبرال داشت، دستکم اینگونه رسوا و عیان، در برابر ولایت فقیه به صفآرایی نپرداخت. هنگامی که او از «جمهوری اسلامی» به «جمهوری سکولار» رسیده است، طبیعی است که خواهان برچیدن نظریۀ ولایت فقیه باشد. شیب دگردیسی او، بسیار تند و ناموجّه بود. آن تب آتشین کجا و این تجدیدنظر واپسین کجا؟!
۳. معنی مطلقهبودن ولایت فقیه، مداخلۀ ولی فقیه در همۀ شئون و ساحات نیست. در عمل نیز، آیتالله خامنهای همواره از حضور در «اجرائیات»، پرهیز داشته و حتی در قلمرو اختیارهای خویش نیز، اغلب به «تفویض» رو آورده است. ایشان کوشیده است حضور حداکثری و جدیاش در طراحی «سیاستهای کلّی نظام» باشد، ولی جالب است که حتی در اینجا نیز ایشان، نگاشتن سیاستها را به مجمع تشخیص مصلحت نظام واگذار کرده است و خود در نهایت، آن را ملاحظه میکند. ولی فقیه، از «روح معنوی و انقلابیِ نظام»، پاسداری میکند و اهتمام دارد که نظام، استحاله نشود و با اصالتهای اسلامی و انقلابی، زاویه و فاصله پیدا نکند، اما با این قید که «اجرائیات» در اختیار نیروها و جریانهایی است که خود «مردم» در قالب مردمسالاری دینی، آنها را به قدرت میرسانند. ولایت فقیه، در برابر مردمسالاری دینی نیست،گ چون ولایت فقیه یعنی کوشش برای استمرار هویت اسلامی و انقلابیِ نظام، و مردمسالاری دینی یعنی مردم بتوانند کارگزاران را انتخاب کنند و «چرخش قدرت سیاسی» در اختیار مردم باشد. این امر به خصوص از این جهت اهمیت دارد که دولت بهعنوان گرانیگاه بودجه و اختیار در حاکمیت، جملگی برآمده از «انتخاب مستقیم و مستقل مردم» بوده است و ازاینرو، همواره «نوسانهای بزرگ» و «دگرگونیهای فراوان» را تجربه کرده است. دهههای گذشته، دهههای تلاطمهای سیاسی در دولتها بود و کسانی در دولتها حضور داشتند که نقطههای مقابل یکدیگر بودهاند. در عمل نیز هر یک از دولتها، سیاستهای خاص خودشان را به اجرا نهادهاند. این سعۀ صدر تا آنجاست که حتی دولتی که چشم به غرب دارد، میتواند هشت سال، حاکمیت و جامعه را در ایران به معادلههای غربی، مشروط کند و به این ترتیب، از ارادۀ آیتالله خامنهای تبعیت نکند./فارس
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
سؤالی که مدیریت حوزه علمیه باید پاسخ دهد
حذف تشکلهای فعال حوزوی و طلاب انقلابی از فرصت دیدار با رهبر انقلاب، چرا ؟!
✍️حمید رسایی
🔸چهارشنبه دیدار طلاب حوزههای علمیه با امام خامنهای است. این دیدار فرصتی برای طلاب است تا با طرح دغدعههای خود، این ظرفیت عظیم را به عنوان یکی از بازوان مهم ولایت معرفی کنند اما علیرغم تأکیدات رهبر انقلاب بر حمایت از طلاب و مجموعههای انقلابی، مطالبهگر، فعال و صریح، متأسفانه تا امروز مدیریت حوزه به مجموعههای مردمی حوزه و روحانیت برخوردار از این ویژگیها فرصتی برای طرح مباحثشان در این جلسه نداده و جالب اینجاست که حتی از این افراد برای حضور در جلسه دعوت هم به عمل نیامده و تا چند روز قبل، از اصل برگزاری این دیدار مهم اطلاع هم نداشتند! حتی شنیده میشود که با نظر مدیران حوزه، شاید مراسم دیدار، بدون فرصت طرح دیدگاه طلاب برگزار شود!
🔸سؤال این است که آیا این رویه را باید از مصادیق تقویت بُعد انقلابی حوزه علمیه که مورد تأکید مکرر رهبر انقلاب بوده بدانیم یا از مصداق انقلابزدایی از حوزه که از جمله هشدارهای امام خامنهای است؟
🔸چند سال قبل هم که بعد از مدتها، فرصت دو دیدار برای حوزویان فراهم شد. متأسفانه در آن دیدارها هم به دلیل حذف بدنه کُنشگر حوزه و روحانیت فعالِ در میدان فتنهها، مباحث طرح شده در برابر امام جامعه که میتوانست زمینه طرح برخی مباحث را فراهم و فرصتی برای حوزه باشد، از غنای کافی برخوردار نبود و سبب انتقادات زیادی به مدیریت جلسه شد.
🔸بر خلاف دیدار طلاب با امام خامنهای که سخنرانانش را طیف اداری و منتخب مدیران حوزه تشکیل میدهند و اکثر مطالبشان کلی و غیرمرتبط با دردهای جامعه است، جلسات تشکلهای دانشجویی با رهبری، خیلی صریح به بیان مسائل روز و مرتبط با مردم میپردازد به طوری که برای امام جامعه، زمینه اعلام موضع در آن موارد، رفع برخی شبهات فراهم میشود و جایگاه این تشکلها را بین مردم بالا میبرد.
🔸یکی از برکات جلسات امام خامنه ای با فعالان انقلابی، برجسته شدن مطالبات و مشکلات ریشهای و تزلزل در جایگاه سایهنشینان و افراد رسوب کرده در مناصب حساس است که یکی از دلایل اصلی حذف بدنه زنده اجتماعی سیاسی حوزه علمیه از جلسات مذکور را همین موضوع باید دانست.
🔸بی تردید آنچه مطلوب و مقصود اصلی امام خامنهای از برگزاری این جلسات است، طرح مسائل و مشکلات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی داخلی حوزههای علمیه و مهمتر از آن جلوگیری از حذف حوزه از معادلات و عرصههای ضروری جامعه است.
🔸این مسئله مهم، یعنی ضرورت حضور حوزویان در میدانهای گوناگون و جلوگیری از سکولار شدن حوزه، در سیره عملی و علنی رهبری انقلاب نمایان و آشکار است.
🔸ظاهرا مدیریت حوزه با همه دلسوزیها از این مهم غفلت دارد در حالی که یکی از رسالتهای اساسی مدیریت حوزه علمیه همین است. بنابر این توقع این است که مدیریت حوزه، بیاعتنا به مصلحتاندیشیهای ناموجه، باید جلوی #انقلابزدایی از حوزه را بگیرد.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
انقلاب اسلامی؛ امتداد غدیر تا ظهور
✍️حسن صادقی
🔸رسول اکرم(ص) به دستور خدای متعال، امیرمؤمنان علی بن ابیطالب(ع) را به عنوان جانشین خود و امام معرفی میکنند.
🔸همچنین در این خطبه بارها و بارها به تداوم امامت و ولایت تا روز قیامت در فرزندان ایشان تصریح می کنند، مانند:
🔻«ثُمَّ الْإِمَامَةُ فِي ذُرِّيَّتِي مِنْ وُلْدِهِ إِلَى يَوْمِ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَه؛ و بعد از او امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزى كه خدا و رسولش را ملاقات خواهيد كرد »
🔻«مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي أَدَعُهَا إِمَامَةً وَ وِرَاثَةً فِي عَقِبِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ اى مردم، من امر خلافت را به عنوان امامت و وراثتِ آن در نسل خودم تا روز قيامت به وديعه مىسپارم»
🔻«وَ قَدْ بَلَّغْتُ مَا أُمِرْتُ بِتَبْلِيغِهِ حُجَّةً عَلَى كُلِّ حَاضِرٍ وَ غَائِبٍ وَ عَلَى كُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْ لَمْ يَشْهَدْ وُلِدَ أَوْ لَمْ يُولَدْ فَلْيُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ؛ و من رسانيدم آنچه مأمور به ابلاغش بودم تا حجت باشد بر حاضر و غايب و بر همه كسانى كه حضور دارند يا ندارند، به دنيا آمدهاند يا نيامدهاند. پس حاضران به غايبان و پدران به فرزندان تا روز قيامت برسانند»
🔻همچنین به صراحت، اخرین امام را حضرت مهدی(عج) معرفی می کنند:
«أَلَا إِنَّ خَاتَمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِيُّ....؛ بدانيد كه آخرينِ امامان، مهدى قائم از ماست»
🔸بنابراین، خطبه غدیر درباره تعییین حاکمیت اجتماعی- سیاسی برای جامعه است؛ گرچه ابعاد دیگر همانند بُعد معنوی جامعه و فرد نیز کاملا به امام و رهبر جامعه مرتبط می شود. اساسا ابعاد گوناگون جامعه با هم ارتباط تنگاتنگی دارند.
🔸حال سخن در این است که هنگامی که امامت و ولایت و رهبری جامعه تا روز قیامت تداوم دارد، و امام معصوم(ع) در غیبت باشند و مردم به صورت مستقیم از فیض حضور او محروم باشند، جانشینان امام معصوم(ع) با اذن ایشان عهدهدار ولایت بر مردم هستند و رهبری اجتماعی-سیاسی جامعه را برعهده دارند و انقلاب اسلامی نیز در این راستاست.
🔻همچنین یکی از فرازهای مهم خطبه غدیر که کمتر مطرح شده، این است که تحقق امر به معروف و نهی از منکر با امام معصوم است:
«وَ لَا أَمْرٌ بِمَعْرُوفٍ وَ لَا نَهْيٌ عَنْ مُنْكَرٍ إِلَّا مَعَ إِمَامٍ مَعْصُومٍ( طبرسی، الاحتجاج، ج1، ص65) و هيچ امر به معروف و نهى از منكرى نمىشود مگر با امام معصوم».
🔸زیرا شناخت امر به معروف و نهی از منکر و نیز عملی ساختن آن به صورت کامل جز با امام معصوم امکان ندارد.
این سخن هنگامی تصدیق می شود که دایره امر به معروف و نهی از منکر را به مسائل عبادی، اخلاقی و رفتاری و رفتارهای فردی و اجتماعی را در حوزه های گوناگون فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و امنیتی و... در نظر بگیریم.
🔸از سوی دیگر، باید توجه داشت که امر به معروف و نهی از منکر دارای مراتب قولی و رفتاری است و جنبه رفتاری صرفا به حاکمیت برمی گردد. بنابراین، امامت و ولایت در امر به معروف و نهی از منکر تأثیر دارد.
🔸امروزه تفاوت حاکمیتها در غرب و شرق را در ابعاد گوناگون جامعه و زندگی افراد به روشنی می بینیم. قانون گذاری و نیز رفتارهای حاکمیت و نیز رفتارهای فردی تحت تاثیر حاکمیتها تفاوت پیدا می کند.
🔸گرچه در زمان غیبت امام(ع) دسترسی مستقیم به امام عصر(ع) نداریم؛ لکن افزون برادله محکم و قطعی، خود حدیث غدیر بر تداوم ولایت دلالت دارد و به همین جهت، ولایت فقیه را در امتداد ولایت امام معصوم(ع) می دانیم.
🔸از این رو، بدون تردید،انقلاب اسلامی را که بر پایه ولایت فقیه تشکیل شده، باید در امتداد ولایت امام معصوم(ع) دانست؛ گرچه برخی از نقصهایی در رفتار برخی از مسولان وجود دارد که طبیعتا موضوعی شخصی است و ارتباطی به نظام پیدا نمی کند.
با همه ضعف و کاستی که وجود دارد و به عملکرد افراد برمی گردد،اگر کسی از روی انصاف، آثار تحقق نظام اسلامی را نگاه کند، برکات و آثار ارزشمند را تایید می کند؛ همانگونه که گاهی افراد بیطرف و حتی مخالفان نظام و براندازان به آن اعتراف می کنند.
از سوی دیگر، تلاش فراوان دشمنان نظام را از این منظر باید تجزیه و تحلیل کرد.
🔸در نتیجه انقلاب اسلامی و نظام ولایت فقیه، امتداد ولایت امامان معصوم(ع) است که به ولایت الهی منتهی می شود.
#غدیر
#امامت
#انقلاب_اسلامی
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
جشن ده کیلومتری؛ تمرین تسهیلگری فرهنگی به جای تصدیگری اجتماعی
✍️محمد رستمپور، پژوهشگر؛
🔹سه ساعتی از اتمام جشن ده کیلومتری غدیر گذشته و چند عکس و ویدئو از شلوغی ایستگاههای مترو و خیابانهای اطراف محل برگزاری جشن که تقریباً رونوشتی از رویداد بزرگ مردمی اربعین و نیمهشعبان در عراق است، منتشر شده. پیش از برگزاری جشن، نقدهای کم و بیش تکراری در مورد ماهیت و اهداف این جشن در شبکههای اجتماعی منتشر شد. اینکه به ویژه به خاطر تبلیغات حجیم و پرسروصدای جشن از صداوسیما و نقش بسته بر بیلبوردهای شهرداری، با یک مراسم حکومتی روبرو هستیم؛ اینکه حکومت باز میخواهد مثل سلام فرمانده مانور جمعیت راه بیاندازد تا اثبات کند هواداران نظام زیادند؛ اینکه کسی با توجه به شرایط اقتصادی در جشن شرکت نمیکند و از این دست نقد و نظرها که ذهنیتی منفی ایجاد میکرد.
🔹بهرغم بینظمی، بیبرنامگی، شلوغی و نبود یک نظم ترافیکی، جشن ده کیلومتری غدیر در نظر من، یک تمرین تسهیلگری فرهنگی به جای تصدیگری اجتماعی بود. جشن به معنای واقعی مردمی بود و گروههای جهادی، هیئات مذهبی، مؤسسات فرهنگی، انجمنهای دانشجویی و حتی گروههای خیریه متعددی با استفاده از فضا و امکانات محدودی که در اختیار داشتند، تلاش داشتند سرودی برگزار کنند، شیرینی یا شربتی پخش کنند، مسابقهای برپا کنند تا اوقات مخاطبین را به نحو شایستهای پر کنند.
🔹برخلاف آنچه در تحلیلهای توئیتری دیده بودم، تنوع حجاب و پوشش مشهود بود. حتی در برنامههایی که از نظر برخی، رنگ و بوی سیاسی یا غلظت ایدئولوژیک داشت، همه شرکت داشتند. در آنچه من دیدم، کسی نمیگفت مثلاً این برنامه یا موکب، متعلق به بسیج است یا اینجا «سلام فرمانده» پخش میشود، من شرکت نکنم. ضمن آنکه حضور گروههای موسیقی زنده نیز پررنگ بود و بعضاً موسیقیهای پخش میشد که طربانگیز بود و شاید در نظر برخی، غنا داشت.
🔹این نقد که حکومت نباید در مناسبتهایی مانند دهه محرم یا شادیهایی مثل عید غدیر وارد شود، از اساس باطل است. حکومت طبق قانون اساسی و بسیاری از اسناد بالادستی موظف به تعظیم شعائر است و مکلف است از فرهنگ پاسداری کند و ضمن احترام به تنوع اجتماعی برای همگان فرصتهای برابر فرهنگی و رویدادی فراهم آورد تا آنان نیز رویداد مختص خود را داشته باشند. در نتیجه این بیان که «خیابان» را نباید محدود و منحصر به اندیشه یا باور خاصی کرد، صحیح و منطقی است؛ اما کجا نشانه و تجلی داشته که ما گمان کنیم خیابان فقط مختص گروه یا سازمان یا باور خاصی است. اینکه جامعه مدنی به دلایل مختلف در یک دهه اخیر، آسیبپذیر و نحیف شده، اینکه بخشهایی از حکومت علاقه و تمایل فزایندهای به تصدی و تملک همه اجتماع دارند، اینکه هنوز برای آزادی تجمع، ملاک و مبنای مشخصی وجود ندارد؛ همه و همه درست است؛ اما از سویی دیگر، این که القاء کنیم تنها و تنها گروههای محدودی از اجتماع، آن هم آنانی که متصل به سیاستند؛ فقط آزادی دارند، غیر از خطای شناختی، یک بیانصافی اخلاقی است، اگر کینهورزی سیاسی نباشد.
🔹توانمندسازی اجتماع، حمایت و نه تصدیگری، و کوشش برای به رسمیت شناختن اولاً تفاوتها و تنوعها، کار دشواری است. برای آنکه نگاه امنیتی را از اجتماع برداریم و صفر و صدی به موضوعات نگاه نکنیم، نیازمند سیاستیم. امر سیاسی غیر از شعارهایی مانند «نیاز به گفتگوییم» و «تساهل و مدارا پیششرط تمدن است» به نظام و انتظام نیاز دارد. و اتفاقاً این نظام و انتظام، دیگر سند و برنامه نمیخواهد، اجرا میخواهد. اجراست که نقاط ضعف را عیان میکند و نقاط قوت را آشکار میسازد. شاید به رویداد سیاسی هم نیاز داشته باشیم.
🔹راستی یادم نرود بگویم مغازههای اغذیه و خوراک و سوپرمارکتها امروز روز پرفروشی داشتند. این هم برای آنانی که همه چیز را با سنجه معیشت بررسی میکنند.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
نقش «عبدالحمید» در حمله اخیر زاهدان چیست؟
✍️سعید ونکی
▪️حمله مسلحانه به کلانتری ۱۶ زاهدان، امتداد آتش همان فتنهای است که برخی در پاییز ۱۴۰۱ روشن کرده بودند؛ شبههافکنی، ملتهبکردن فضا و روانهسازی افرادی مسلح بهسمت کلانتری زاهدان که فرجامی جز ریختهشدن خونشان نداشت و حالا به نحو دیگری این سناریو تکرار شده؛ سرازیر شدن چند تروریست مسلح به سمت کلانتری، به شهادترساندن دو مامور، تیراندازی و تلاش برای تصرف برجک و در نهایت به هلاکت رسیدن همه تروریستها. هر چند این واقعه تفاوتهایی با حادثه هشتم مهر زاهدان دارد اما ریشههایش مشترک و مربوط به غبارآلود کردن فضا توسط عدهای است.
▪️از پاییز سال گذشته و با نقشآفرینی مستقیم عبدالحمید و عواملش در انتساب جرم تجاوز به عوامل انتظامی استان و همزمانی این مسئله با غائله ژینا، فضای اجتماعی زاهدان به سمت رادیکالشدن حرکت کرد؛ انگشت اتهام به سمت نیروهای حافظ نظم و امنیت نشانه رفت و امامجماعت مسجد مکی قبل از بررسی صحت و سقم ادعاهای منتسب به عوامل انتظامی و عیارسنجی اتهام تجاوز توسط مراجع صالحه، موجب تحریک برخی افراد و حمله به کلانتری ۱۶ شد و عجیب اینکه او پس از این واقعه همچنان در خطبههای هفتگیاش بر این خط مشی خود اصرار میورزد؛ برای عبدالحمید افترا و توهین به نظام ارجحیت دارد نه تعهد به حقیقت؛ او با چشمانی بسته و دهانی باز هر واقعهای داخلی یا بینالمللی را دستاویزی برای متهمکردن نظام و حمله قرار میدهد و در این مسیر تا جایی پیش رفته که روی بدیهیات فقه اهل سنت و حتی شعائر دینی هم پا گذاشته است.
▪️برای واکاوی واقعه تروریستی امروز باید منتظر ماند؛ امام جمعه مسجد مکی زاهدان این حمله را محکوم و از عوامل و دلایلش اظهار بیاطلاعی کرده اما مسلم است که عبدالحمید اسماعیل زهی با دمیدن در آتش فتنه، مستقیم و غیر مستقیم در وقایع زاهدان نقش دارد. او برای برخی اهالی آن منطقه، چهرهای دژخیمی از نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی ترسیم کرده و در تریبون نماز جمعه منادی نفرت و دروغ شده است و خروجی این سمپاشیها چیزی نیست جز تندشدن فضا و تحتتاثیر قرار گرفتن عدهای برای اقدامات افراطگرایانه.
▪️هنوز ۲۴ ساعت از بهتانهای هفتگی عبدالحمید به نظام نگذشته بود که برخی اسلحه به دست روانه کلانتری زاهدان شدند و البته فرجامی جز به هلاکت رسیدن نصیبشان نشد اما این واقعه و اتفاقات مشابهی که پیش از این رخ داده بود مسئله مهمی را آشکار میسازد.
▪️آزادیبیان و شعارهای زیبایی از این دست قرار نیست مرزهای امنیت را درنوردد و کسانی که سیستان و بلوچستان را ملکطلق خود میدانند، به خود اجازه اقدامات خودسرانه و بازجویی میدهند، با لشکر خدم و حشم و شاسیبلندهای میلیاردی و مسلح خود در شهر تردد میکنند و همواره سمپاشی میکنند، باید بدانند که درب همیشه بر این پاشنه نمیچرخد؛ ارادهاش باشد و زمانش که برسد، بساط این اتهامات دروغین، تندکردن فضا و فتنهگریها برچیده خواهد شد!
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
وحدت در عین کثرت
جامعه ایران با حضور طیفهای مختلف در جشن چند میلیونی غدیر، اتصال دینی با وجود تکثر اجتماعی را به رخ اپوزیسیون و متحجران کشاند
✍️عاطفه جعفری
🔹برای دومین سال پیاپی در روز عید مبارک غدیرخم، اجتماع بزرگ انسانی در سراسر کشور برپا شد و خیابانهای ایران با شور و شوق خانوادهها گره خورد. این رویداد بزرگ، فارغ از ابعاد شکلگیری و ضریب یافتنش، میتواند بهعنوان یکی از جلوههای انسانی از جامعه ایران مورد بررسی قرار گیرد.
🔹دو گروه هستند که نمیخواهند تمام جوانب جامعه ایرانی که در جشن غدیر حضور داشته نمایش داده شود؛ گروهی که مادام در حال تصویرسازی کجومعوج از جامعه ایران است و میخواهد لباس دیگری بر تن مردم ایران بپوشاند. در چنین تصویرسازیای، اجزایی از اجتماع انسانی داخل خاک ایران را میبینیم که از گزارههای دینی فاصله گرفتهاند و در حسرت برگزاری جشنهای هالووین و ولنتاین هستند. برای این گروه که عموما در رسانههای خارجی بیتوته کرده، دیدن اجتماع بزرگ انسانی غدیر گران تمام میشود و در بیشتر مواقع آن را بایکوت یا تحریف میکنند.
🔹اما گروه دومی را هم داریم که نمیتواند همه واقعیت جامعه دیندار امروز ایران را ببیند؛ اینها که متاسفانه در بدنه مدیریتی و سازمانی کشور هم حضور دارند، فاقد این توانایی هستند که چتر اجتماعی چنین رویدادهایی را بر گستره وسیعی از جامعه ایران پهن کند. خطر این گروه دوم اگر از اولی بیشتر نباشد، کمتر نیست و از عوامل موثر در تشدید شکاف اجتماعی هستند.
🔹جامعه امروز ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند کانالهایی است تا افراد در یک گستره وسیع با هم در ارتباط باشند و اجتماعات بزرگی همچون جشن بزرگ غدیر علاوهبر اینکه نمایشگاهی جذاب از انسانهای درون یک شهر است، این امکانِ در کنار هم بودن آدمها را برایشان فراهم میکند.
🔹اسلام برای زندگی اجتماعی اهمیت ویژهای قائل است، تا جایی که حتی در عبادات که ارتباط بین خلق و خالق است، اصل بر انجام دستهجمعی بوده و مشوقهای زیادی برای آنها قرار داده شده است. پیامبر(ص) میفرمایند: «از جماعت جدا نشوید، و از پراکندگى بپرهیزید.» همچنین میفرماید: «دست خدا بر سر جماعت است. هنگامى که یکى از آنها از جمعیت جدا شود و به انزوا روى آورد شیطان او را مىرباید، همانگونه که گرگ، گوسفند جداشده از گلّه را مىرباید.»
🔹زمانی که مردم جامعه از نشاط اجتماعی برخوردار باشند، وفاق، همبستگی، تعلق اجتماعی، تعاملات اجتماعی مطلوب، رضایت از زندگی و سلامت روانی و اجتماعی افراد افزایش مییابد و بهموازات آن آسیبهای اجتماعی نیز کاهش مییابد، زیرا مشارکت اجتماعی و مسئولیتپذیری در میان مردم بیشتر میشود و مردم آن جامعه احساس زنده بودن میکنند.
🔹اسلام دین شادی و حلاوت و نشاط است، اما شادی آمیخته با فساد را تجـویز نمیکند و برای مسلمانان سبکسری، هرزگـی و تـوهین را بـهبهانـه شـادی روا نمیدارد. خداوند میفرماید در رأس همه عوامل شادی و نشاط، ایمـان بـه خـدا و تقوای الهی است و در سایه دین است که شادی واقعی بهدست میآید.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🔺حوزه علمیه و سه رویکرد ممکن برای دیدار با رهبرانقلاب
✍️علیرضامحمدلو
🔸بدون شک حوزه علمیه و روحانیت، نرم افزار نظام اسلامی بوده و از علل محدثه و مبقیه انقلاب نیز بشمار میرود. ۲۱ تیرماه، رویداد مهمی برای این نهاد مقدس و رکین محسوب میشود. دیدار طلاب و روحانیت با مقام معظم رهبری در این تاریخ مقرر شده که در نوع خودش یک ملاقات راهبردی می تواند تلقی شود. بطور معمول یک آنالیز فشرده از وضعیت شناسی حوزه و روحانیت، مسیری که طی شده، نقاط ضعف و قوت و استراتژی های ممکن و مرجح برای مطلوب ترین آینده این نهاد در این دیدار چندساعته مطرح خواهد شد.
🔸اما چه رویکردهایی برای رقم زدن یک دیدار ویژه و الهامبخش را می توان تصور کرد؟ چگونه می توان از مدل دیدارهای تشریفاتی و کلاسیک و کم اثر فاصله گرفت و راهبردیترین تاثیر برای تحول حوزه و بهرهبرداری جامعه را از این ملاقات خاص با رهبری و آقای خاص امت اسلامی برنامهریزی و برداشت نمود؟
1️⃣رویکرد توصیفی و مدل گزارشی: در این سبک، محوریت برنامه حول فعالیت هایی است که پیرامون حوزه در نسبت با روحانیت، جامعه، نظام و فضای بین الملل اتفاق افتاده است. مرور پیشرفت ها و ارائه بازخورد از مسیرهایی که طی شده و برنامهریزی هایی که در ستاد و صف حوزه به وقوع پیوسته یا درحال تحقق است. ایجاد امیدواری و اطمینان و دلگرمی و جلب توجه و پشتیبانی، از آثار چنین رویکردی در دیدار مذکور می تواند باشد.
2️⃣رویکرد تحلیلی و مدل گفتمانی: در این سبک نیز بیشتر گفتگوها به گونه ای تنظیم میشوند که شامل دغدغه های کلان حوزه در نسبت با جامعه و نظام باشد. رویکردی نظری و چه بسا انتقادی و جذاب که با انتخاب شخصیتهای فرهیخته حوزوی برای ارائه در محضر رهبرانقلاب(زید عزه) اتخاذ می شود. نتیجه چنین رویکردی نیز باعث اتصال نظری و گفتمانی حوزه به ارکان تصمیم سازی نظام میشود و بیشتر، خیر و برکت علمی خواهد داشت.
3️⃣ رویکرد تجویزی و مدل حکمرانی: این سبک برای بازنمایی نوین از حوزه های علمیه ضروری است. خارج شدن از لاک سازمانی و تحلیل های بیرونی و گفتمانی به فاز حکمرانی و ارائه پیشنهادهایی که بُعد گرهگشایی در سطوح مختلف اجتماعی داشته باشد، میتواند حوزه را به سمت تعامل نزدیکتر و موثرتر با نظام اسلامی رهنمون کند. چابک سازی حوزه در تعاملات راهبردی با سران نظام می تواند چهره جدی تری از حوزه های علمیه در سطح مسئولین سیاسی، نخبگان اجتماعی و افکارعمومی دست و پا کند.
🔸اینکه بر حوزه و در حوزه چه گذشته و دستاوردهایش چه بوده و چندهزار مبلغ اعزام کرده یا کرسی های درسیاش چقدر افزایش یافته، ایستگاه خوبی برای روایت و بازنمایی است ولی بوی انفعال و آرشیو میدهد. طرح این مسائل که جامعه و نظام چرا در فلان مساله به نقطه منفی یا مثبت انجامیده هم خوب است ولی مزیت رقابتی چه بسا محسوب نشود و نهایتا پایگاه فکری حوزوی را در ردیف بقیه نهادها بازتولید میکند. در واقع بایستی در چنین دیدارهای ویژهای، حوزه علمیه را بخشی از راه حل در مسالههای نظام روایت کرد نه صورت مساله.
🔸اگر قرار بر این باشد که از دیدارهای آرشیو چاقکن و رمانتیک به ملاقاتهای جدی در ساحت تصمیمگیریهای کلان برسیم، بایستی دست پُری در حد چانهزنیهای راهبردی داشته باشیم و هویت حوزه را در سطح یک بازیگر اصلی، قابل اتکا و افقگشا برای نظام، بازنمایی کنیم. رویکرد عبور از چیستیهای سازمانی و چراییهای اجتماعی به سمت چگونگیهای سیستمی میتواند منتخبین ارائه در محضر رهبرانقلاب را هم تدبیر کند. امید که در کاربست و بیعت عملیاتی با فرامین امام حاضر انقلاب، مصداق "السابقون السابقون اولئک المقربون" باشیم.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
در راستای فرمایشات دیروز مقام معظم رهبری در باره تبلیغ؛
🔻رویکرد جدید به مسئله «تبلیغ» در حوزه
✍ حجت الاسلام دکتر حبیب الله بابایی
▫️پیش از این وقتی مدیران دقتر تبلیغات اسلامی با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند، ایشان به تبلیغ تخصصی توصیه فرمودند و تحول در امر تبلیغ را گوشزد کردند. امروز هم ایشان مقوله تبلیغ را از اولویت های حوزه قلمداد کرده و آن را بسیار با اهمیت دانستند. جمع این دو فرمایش را شاید بتوان در «شتاب در تبلیغ تخصصی» و البته تبلیغ کارآمد و موثر خلاصه کرد. برای این منظور به نظر می رسد حوزه های علمیه از جمله حوزه علمیه قم، سازمان تبلیغات و نیز دفتر تبلیغات با هماهنگی با وزارت علوم باید ظرفیت های تبلیغی در نهادهای علمی و دانشگاهی در حوزه را فعال کنند و از قابلیت های تبلیغی اعضای هیئت علمی در راستای زمینه های تخصصیشان استفاده کنند.
🔹نظر به ظرفیتهای تبلیغ تخصصی در میان اعضای هیئت علمی از یک سو، و عطف به نیازهای تخصصی جامعه در میان اقشار تحصیلکرده در دانشگاه، آموزش و پرورش، پایگاههای فعال در مساجد، و حتی حوزههای علمیه و بلکه ائمه جمعه و جماعت در شهرها و شهرستانها از سوی دیگر، میتوان برای هریک از اعضای هیئت علمی در دانشگاه ها و موسسات علمی قم، مشهد، اصفهان، مأموریتهای تبلیغی فصلی یا سالانه (به صورت موظفی) در نظر گرفت که طی آن هر عضو هیئت علمی در طول یک فصل یا یک سال، یک بار (حداقل) یک سفر تبلیغی (ترجیحا به منطقه خود) داشته باشد.
▫️سفرهای تبلیغی را می توان از همه پژوهشکدهها، در عرصه اخلاق و معنویت، فقه، کلام، تاریخ، مهدویت، مسائل اجتماعی و فرهنگی ترتیب داد. با این توضیح که هر سال دست کم 500 نفر عضو هیئت علمی از قم، 500 سفر تبلیغیِ دو یا سه روزه (1500 روز) با چهار یا شش رخداد علمی ـ فرهنگی (در مجموعه 2000 رخداد) را به صورت تخصصی رقم خواهند زد و بدین ترتیب ذهنیت نخبگان جامعه در شهرها و شهرستانها با لایههای جدیدی از اسلام (اسلام علمی) و با نسل جدیدی از روحانیت آشنا خواهد شد. طی این برنامه، اعضای هیئت علمی نیز به صورت خودکار و طبیعی با مسائل میدان آشنایی عمیق تر پیدا خواهند کرد. براساس این طرح، تمهید و هماهنگیهای مربوط به شهر مقصد و بسترسازی برای سین برنامههای تبلیغی اعضای هیئت علمی بر عهده حوزه و نهادهای تبلیغی خواهد بود، و زمینهسازی علمی و صفآرایی محتوایی بر عهده پژوهشگاهها و دانشگاه ها خواهد بود.
🔹طبق این طرح، ایام تبلیغ، صرفا ایام ماه مبارک و محرم و غیره نخواهد بود، بلکه ایام غیر مناسبتی هم به مثابه ایام تبلیغ تخصصی و نخبگانی در تقویم برنامهها لحاظ خواهد شد (مثل برنامههای ضیافت اندیشه در دانشگاهها برای اساتید دانشگاه).
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🔻کانون عظیم تبلیغی، از تغییر رویکرد تا ایجاد ساختار
✍️ حجت الاسلام عبدالحسین مشکانی
▫️ جلسه شیرین دیدار مقام معظم رهبری (نفسیلهالفداء) با جهادگران عرصه تبلیغ، بر جان دیدارکنندگان نشست. از «خداقوت» تا «تغییر افق» گرفته تا «هویتبخشی» به حوزه و روحانیت و «سنجش» آنچه کرده و میباید کند و «پیشنهادات جزئی و کلان» جهت قرار گرفتن بر «مدار چنین افق و هویتی» و «رهایی از چنان آسیب و منقصتی».... همه را فرمودند. بسان دیگر سخنان و دیدارهای حکیمانه کلمه به کلمه را می توان نصبالعین قرار داد.
🔹 پیشنهاد اختصاصی حضرت آقا تشکیل «کانون عظیم تبلیغی حوزههای علمیه» بود. فارق از تمامی دعواهایی که در این کمتر از یک روز پیرامون آسیبشناسی ارائه شده از سوی حضرت آقا شکل گرفته؛ به سختی بیم آن میرود که این دستور نیز مانند آنچه درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی و تحول در ساختارهای فرهنگی کشور اتفاق افتاد، به وقوع بپیوندد.
1️⃣ نگاهی از همینک بر این باور است که حوزههای علمیه باید طرحنامه کلانپروژه ایجاد کانونهای عظیم تبلیغی را در دستور کار قرار دهد تا بتواند به صورت دفعی یا تدریجی به این نقطه و قله دست یابد. نگاهی که به زودی تغییر در ساختارها و ایجاد ساختارهای جدید را اساسیترین کار، جهت لبیک به این فرمان میداند. به زودی نیز شاهد آن خواهیم بود که طرحها و برنامهها و به دنبال آن گزارشها و بیلانهایی ارائه خواهد شد.
2️⃣ در نگاهی دیگر باید موضوع این فرمان را در «تمام و جان کلام رهبری» جست. او فرمان تغییر در نظام اولویتها، نظام منزلتبخشی، نظام راهبردی و برنامهریزی حوزههای علمیه را صادر فرموده است. تغییر از هویتبخشی و منزلتدهی از طریق نظام آموزشی ـ و نه دانشی ـ ، به نظام تبلیغی و کنشگری.
🔸همانگونه که ایشان درباره تحول در ساختارهای فرهنگی هم فرمودند در اینجا نیز به نظر میرسد «تغییر رویکرد حوزههای علمیه» و «کانون عظیم تبلیغی شدن حوزههای علمیه»، موضوع فرمان ایشان است. حوزههای علمیه باید نظام نیازهای جامعه را از سامانه تبلیغی و ارتباطات و تعاملاتی و اجتماعیاش بیابد و در نظام آموزشی و دانشی خود به حل آنها بپردازد. چرخهای که شروع و آغاز آن از نیازهای اجتماعی و سیاسی است تا انتزاعات ذهنی و تهنشستهای صرفا تاریخی.
▫️بر اساس این نگره، رویکرد، نظام اولویتها و نظام منزلتها باید تغییر پیدا کند. آنچه در دل ساختارهای موجود جاری و ساری است باید تغییر پیدا کند و گرنه ساختارهای کنونی با کمترین تغییری میتواند حوزههای علمیه را به کانون عظیم تربیت مبلغ و کنشگر اجتماعی تبدیل نماید.
🔹اندکی دقت در ساختارهای رسمی و نیمه رسمی حوزههای علمیه نشان میدهد که ساختارهای موجود با تغییر در رویکرد، و شبکه شدن میتوانند حوزههای علمیه را به کانون عظیم تبلیغی اسلام تبدیل نمایند.
🔸معاونت تبلیغ حوزههای علمیه با ساختاری نسبتا منطقی در جهت پشتیبانی از نظام تبلیغی، مجتمع آموزشی و پژوهشی تبلیغی حوزههای علمیه مشتمل بر مرکز تخصصی تبلیغ در سه سطح، مرکز تربیت مبلغ معلم، مرکز تربیتی هنر و رسانه و ...، مرکز آموزشهای مهارتی و کاربردی حوزههای علمیه، قرارگاه تازه تأسیس کنشگری حوزه و روحانیت(در این باره و نسبت آن با کانون باز هم خواهم نوشت)، دبیرخانه گروههای جهادی، برخی از میزهای تخصصی دفتر تبلیغات، گروههای تبلیغی تخصصی دفتر تبلیغات، مرکز آموزشهای کاربردی و پودمانی دفتر تبلیغات، سیستم پشتیبانی سازمان تبلیغات، تشکل فراگیر گروههای تبلیغی، مؤسسه امیر بیان و .... مراکزی هستند که اگر رویکرد حوزههای علمیه نسبت به آنها و نیز رویکرد خود آنها تغییر یافته و در یک چرخه و شبکهای به تعامل و همافزایی همت بگمارند، هیچ نیازی به تشکیلات جدیدی که رقیب وضعیت موجود باشد و یا درصدد هضم و رزم با این ساختارها برآید نخواهد بود.
▫️یقینا تغییر رویکرد بدون تغییر در ساختارها نخواهد بود اما همه سخن در این است که اصل بر تغییر رویکرد است و به تبع آن اندک تغییراتی لاجرم خواهد بود.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd