🔺حوزه علمیه و سه رویکرد ممکن برای دیدار با رهبرانقلاب
✍️علیرضامحمدلو
🔸بدون شک حوزه علمیه و روحانیت، نرم افزار نظام اسلامی بوده و از علل محدثه و مبقیه انقلاب نیز بشمار میرود. ۲۱ تیرماه، رویداد مهمی برای این نهاد مقدس و رکین محسوب میشود. دیدار طلاب و روحانیت با مقام معظم رهبری در این تاریخ مقرر شده که در نوع خودش یک ملاقات راهبردی می تواند تلقی شود. بطور معمول یک آنالیز فشرده از وضعیت شناسی حوزه و روحانیت، مسیری که طی شده، نقاط ضعف و قوت و استراتژی های ممکن و مرجح برای مطلوب ترین آینده این نهاد در این دیدار چندساعته مطرح خواهد شد.
🔸اما چه رویکردهایی برای رقم زدن یک دیدار ویژه و الهامبخش را می توان تصور کرد؟ چگونه می توان از مدل دیدارهای تشریفاتی و کلاسیک و کم اثر فاصله گرفت و راهبردیترین تاثیر برای تحول حوزه و بهرهبرداری جامعه را از این ملاقات خاص با رهبری و آقای خاص امت اسلامی برنامهریزی و برداشت نمود؟
1️⃣رویکرد توصیفی و مدل گزارشی: در این سبک، محوریت برنامه حول فعالیت هایی است که پیرامون حوزه در نسبت با روحانیت، جامعه، نظام و فضای بین الملل اتفاق افتاده است. مرور پیشرفت ها و ارائه بازخورد از مسیرهایی که طی شده و برنامهریزی هایی که در ستاد و صف حوزه به وقوع پیوسته یا درحال تحقق است. ایجاد امیدواری و اطمینان و دلگرمی و جلب توجه و پشتیبانی، از آثار چنین رویکردی در دیدار مذکور می تواند باشد.
2️⃣رویکرد تحلیلی و مدل گفتمانی: در این سبک نیز بیشتر گفتگوها به گونه ای تنظیم میشوند که شامل دغدغه های کلان حوزه در نسبت با جامعه و نظام باشد. رویکردی نظری و چه بسا انتقادی و جذاب که با انتخاب شخصیتهای فرهیخته حوزوی برای ارائه در محضر رهبرانقلاب(زید عزه) اتخاذ می شود. نتیجه چنین رویکردی نیز باعث اتصال نظری و گفتمانی حوزه به ارکان تصمیم سازی نظام میشود و بیشتر، خیر و برکت علمی خواهد داشت.
3️⃣ رویکرد تجویزی و مدل حکمرانی: این سبک برای بازنمایی نوین از حوزه های علمیه ضروری است. خارج شدن از لاک سازمانی و تحلیل های بیرونی و گفتمانی به فاز حکمرانی و ارائه پیشنهادهایی که بُعد گرهگشایی در سطوح مختلف اجتماعی داشته باشد، میتواند حوزه را به سمت تعامل نزدیکتر و موثرتر با نظام اسلامی رهنمون کند. چابک سازی حوزه در تعاملات راهبردی با سران نظام می تواند چهره جدی تری از حوزه های علمیه در سطح مسئولین سیاسی، نخبگان اجتماعی و افکارعمومی دست و پا کند.
🔸اینکه بر حوزه و در حوزه چه گذشته و دستاوردهایش چه بوده و چندهزار مبلغ اعزام کرده یا کرسی های درسیاش چقدر افزایش یافته، ایستگاه خوبی برای روایت و بازنمایی است ولی بوی انفعال و آرشیو میدهد. طرح این مسائل که جامعه و نظام چرا در فلان مساله به نقطه منفی یا مثبت انجامیده هم خوب است ولی مزیت رقابتی چه بسا محسوب نشود و نهایتا پایگاه فکری حوزوی را در ردیف بقیه نهادها بازتولید میکند. در واقع بایستی در چنین دیدارهای ویژهای، حوزه علمیه را بخشی از راه حل در مسالههای نظام روایت کرد نه صورت مساله.
🔸اگر قرار بر این باشد که از دیدارهای آرشیو چاقکن و رمانتیک به ملاقاتهای جدی در ساحت تصمیمگیریهای کلان برسیم، بایستی دست پُری در حد چانهزنیهای راهبردی داشته باشیم و هویت حوزه را در سطح یک بازیگر اصلی، قابل اتکا و افقگشا برای نظام، بازنمایی کنیم. رویکرد عبور از چیستیهای سازمانی و چراییهای اجتماعی به سمت چگونگیهای سیستمی میتواند منتخبین ارائه در محضر رهبرانقلاب را هم تدبیر کند. امید که در کاربست و بیعت عملیاتی با فرامین امام حاضر انقلاب، مصداق "السابقون السابقون اولئک المقربون" باشیم.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
در راستای فرمایشات دیروز مقام معظم رهبری در باره تبلیغ؛
🔻رویکرد جدید به مسئله «تبلیغ» در حوزه
✍ حجت الاسلام دکتر حبیب الله بابایی
▫️پیش از این وقتی مدیران دقتر تبلیغات اسلامی با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند، ایشان به تبلیغ تخصصی توصیه فرمودند و تحول در امر تبلیغ را گوشزد کردند. امروز هم ایشان مقوله تبلیغ را از اولویت های حوزه قلمداد کرده و آن را بسیار با اهمیت دانستند. جمع این دو فرمایش را شاید بتوان در «شتاب در تبلیغ تخصصی» و البته تبلیغ کارآمد و موثر خلاصه کرد. برای این منظور به نظر می رسد حوزه های علمیه از جمله حوزه علمیه قم، سازمان تبلیغات و نیز دفتر تبلیغات با هماهنگی با وزارت علوم باید ظرفیت های تبلیغی در نهادهای علمی و دانشگاهی در حوزه را فعال کنند و از قابلیت های تبلیغی اعضای هیئت علمی در راستای زمینه های تخصصیشان استفاده کنند.
🔹نظر به ظرفیتهای تبلیغ تخصصی در میان اعضای هیئت علمی از یک سو، و عطف به نیازهای تخصصی جامعه در میان اقشار تحصیلکرده در دانشگاه، آموزش و پرورش، پایگاههای فعال در مساجد، و حتی حوزههای علمیه و بلکه ائمه جمعه و جماعت در شهرها و شهرستانها از سوی دیگر، میتوان برای هریک از اعضای هیئت علمی در دانشگاه ها و موسسات علمی قم، مشهد، اصفهان، مأموریتهای تبلیغی فصلی یا سالانه (به صورت موظفی) در نظر گرفت که طی آن هر عضو هیئت علمی در طول یک فصل یا یک سال، یک بار (حداقل) یک سفر تبلیغی (ترجیحا به منطقه خود) داشته باشد.
▫️سفرهای تبلیغی را می توان از همه پژوهشکدهها، در عرصه اخلاق و معنویت، فقه، کلام، تاریخ، مهدویت، مسائل اجتماعی و فرهنگی ترتیب داد. با این توضیح که هر سال دست کم 500 نفر عضو هیئت علمی از قم، 500 سفر تبلیغیِ دو یا سه روزه (1500 روز) با چهار یا شش رخداد علمی ـ فرهنگی (در مجموعه 2000 رخداد) را به صورت تخصصی رقم خواهند زد و بدین ترتیب ذهنیت نخبگان جامعه در شهرها و شهرستانها با لایههای جدیدی از اسلام (اسلام علمی) و با نسل جدیدی از روحانیت آشنا خواهد شد. طی این برنامه، اعضای هیئت علمی نیز به صورت خودکار و طبیعی با مسائل میدان آشنایی عمیق تر پیدا خواهند کرد. براساس این طرح، تمهید و هماهنگیهای مربوط به شهر مقصد و بسترسازی برای سین برنامههای تبلیغی اعضای هیئت علمی بر عهده حوزه و نهادهای تبلیغی خواهد بود، و زمینهسازی علمی و صفآرایی محتوایی بر عهده پژوهشگاهها و دانشگاه ها خواهد بود.
🔹طبق این طرح، ایام تبلیغ، صرفا ایام ماه مبارک و محرم و غیره نخواهد بود، بلکه ایام غیر مناسبتی هم به مثابه ایام تبلیغ تخصصی و نخبگانی در تقویم برنامهها لحاظ خواهد شد (مثل برنامههای ضیافت اندیشه در دانشگاهها برای اساتید دانشگاه).
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🔻کانون عظیم تبلیغی، از تغییر رویکرد تا ایجاد ساختار
✍️ حجت الاسلام عبدالحسین مشکانی
▫️ جلسه شیرین دیدار مقام معظم رهبری (نفسیلهالفداء) با جهادگران عرصه تبلیغ، بر جان دیدارکنندگان نشست. از «خداقوت» تا «تغییر افق» گرفته تا «هویتبخشی» به حوزه و روحانیت و «سنجش» آنچه کرده و میباید کند و «پیشنهادات جزئی و کلان» جهت قرار گرفتن بر «مدار چنین افق و هویتی» و «رهایی از چنان آسیب و منقصتی».... همه را فرمودند. بسان دیگر سخنان و دیدارهای حکیمانه کلمه به کلمه را می توان نصبالعین قرار داد.
🔹 پیشنهاد اختصاصی حضرت آقا تشکیل «کانون عظیم تبلیغی حوزههای علمیه» بود. فارق از تمامی دعواهایی که در این کمتر از یک روز پیرامون آسیبشناسی ارائه شده از سوی حضرت آقا شکل گرفته؛ به سختی بیم آن میرود که این دستور نیز مانند آنچه درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی و تحول در ساختارهای فرهنگی کشور اتفاق افتاد، به وقوع بپیوندد.
1️⃣ نگاهی از همینک بر این باور است که حوزههای علمیه باید طرحنامه کلانپروژه ایجاد کانونهای عظیم تبلیغی را در دستور کار قرار دهد تا بتواند به صورت دفعی یا تدریجی به این نقطه و قله دست یابد. نگاهی که به زودی تغییر در ساختارها و ایجاد ساختارهای جدید را اساسیترین کار، جهت لبیک به این فرمان میداند. به زودی نیز شاهد آن خواهیم بود که طرحها و برنامهها و به دنبال آن گزارشها و بیلانهایی ارائه خواهد شد.
2️⃣ در نگاهی دیگر باید موضوع این فرمان را در «تمام و جان کلام رهبری» جست. او فرمان تغییر در نظام اولویتها، نظام منزلتبخشی، نظام راهبردی و برنامهریزی حوزههای علمیه را صادر فرموده است. تغییر از هویتبخشی و منزلتدهی از طریق نظام آموزشی ـ و نه دانشی ـ ، به نظام تبلیغی و کنشگری.
🔸همانگونه که ایشان درباره تحول در ساختارهای فرهنگی هم فرمودند در اینجا نیز به نظر میرسد «تغییر رویکرد حوزههای علمیه» و «کانون عظیم تبلیغی شدن حوزههای علمیه»، موضوع فرمان ایشان است. حوزههای علمیه باید نظام نیازهای جامعه را از سامانه تبلیغی و ارتباطات و تعاملاتی و اجتماعیاش بیابد و در نظام آموزشی و دانشی خود به حل آنها بپردازد. چرخهای که شروع و آغاز آن از نیازهای اجتماعی و سیاسی است تا انتزاعات ذهنی و تهنشستهای صرفا تاریخی.
▫️بر اساس این نگره، رویکرد، نظام اولویتها و نظام منزلتها باید تغییر پیدا کند. آنچه در دل ساختارهای موجود جاری و ساری است باید تغییر پیدا کند و گرنه ساختارهای کنونی با کمترین تغییری میتواند حوزههای علمیه را به کانون عظیم تربیت مبلغ و کنشگر اجتماعی تبدیل نماید.
🔹اندکی دقت در ساختارهای رسمی و نیمه رسمی حوزههای علمیه نشان میدهد که ساختارهای موجود با تغییر در رویکرد، و شبکه شدن میتوانند حوزههای علمیه را به کانون عظیم تبلیغی اسلام تبدیل نمایند.
🔸معاونت تبلیغ حوزههای علمیه با ساختاری نسبتا منطقی در جهت پشتیبانی از نظام تبلیغی، مجتمع آموزشی و پژوهشی تبلیغی حوزههای علمیه مشتمل بر مرکز تخصصی تبلیغ در سه سطح، مرکز تربیت مبلغ معلم، مرکز تربیتی هنر و رسانه و ...، مرکز آموزشهای مهارتی و کاربردی حوزههای علمیه، قرارگاه تازه تأسیس کنشگری حوزه و روحانیت(در این باره و نسبت آن با کانون باز هم خواهم نوشت)، دبیرخانه گروههای جهادی، برخی از میزهای تخصصی دفتر تبلیغات، گروههای تبلیغی تخصصی دفتر تبلیغات، مرکز آموزشهای کاربردی و پودمانی دفتر تبلیغات، سیستم پشتیبانی سازمان تبلیغات، تشکل فراگیر گروههای تبلیغی، مؤسسه امیر بیان و .... مراکزی هستند که اگر رویکرد حوزههای علمیه نسبت به آنها و نیز رویکرد خود آنها تغییر یافته و در یک چرخه و شبکهای به تعامل و همافزایی همت بگمارند، هیچ نیازی به تشکیلات جدیدی که رقیب وضعیت موجود باشد و یا درصدد هضم و رزم با این ساختارها برآید نخواهد بود.
▫️یقینا تغییر رویکرد بدون تغییر در ساختارها نخواهد بود اما همه سخن در این است که اصل بر تغییر رویکرد است و به تبع آن اندک تغییراتی لاجرم خواهد بود.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
استاندارد دوگانه اصلاحطلبان؛ آیا دشمن اصلی ما روسیه است؟
✍🏻محمد ستوده
🔻فاضل میبدی در مورد حمایت روسیه از جداسازی جزایر سهگانه، این کشور را بزرگترین دشمن 200 ساله ایران معرفی کرده و چنین ادعا نموده که حاکمان کشورمان، روسیه را پناه خود برگزیدهاند!
⭕️ چند نکته در رابطه با اظهارات وی:
1️⃣ در تاریخ 200 ساله ایران، شروعکننده هیچ جنگی نبودهایم، اما با این وجود کشورهای زیادی سر ستیز با ما داشتهاند و بعضا کار به اشغال و نسلکشی هم رسیده است؛ پس دشمن ما صرفا روسها نبودهاند و چهبسا نقش انگلیسیها و آمریکائیها بسیار پررنگتر بوده است.
2️⃣ رابطه ما با روسیه، یک رابطه راهبردی و استراتژیک آن هم بهخاطر داشتن منافع مشترک و دشمن مشترک است؛ نمونه این روابط را با کشورهایی نظیر چین هم داریم. بنابراین برچسبهایی مثل پناه بردن، زیر پرچم فلان کشور بودن، شرقزدگی و... که لقلقه زبان اصلاحطلبان است، بههیچوجه زیبنده دکترین جمهوری اسلامی نمیباشد.
3️⃣ تمامیت ارضی و مستقل بودن کشور از بلوک غرب و شرق، آرمانی است که بیشترین هزینه را برای آن دادهایم. نمونه آن همین احضار سفیر روسیه در تهران که جمهوری اسلامی با این حرکت نشان داد با راهبردیترین شرکای خود نیز بر سر منافع ملی تعارف ندارد!
4️⃣ عمده هجمه اصلاحطلبان به روابط ایران و روسیه به بعد از جنگ اکراین و ادعای کمک تسلیحاتی ایران به این کشور مربوط میشود. اما بر فرض صحت این ادعا، باید یادآور شویم که جلوگیری از پیشروی ناتو، یک چشمانداز استراتژیک برای کشورمان است، پس چه بهتر که این نیروی تا بُن دندان مسلح در پشت مرزهای روسیه زمینگیر شود! در ثانی، چه عیبی دارد که ایران بهعنوان یک صادرکننده تسلیحات در دنیا قدرتنمایی کند، سلاحش را بفروشد، در میدان نبرد آزمون و خطایش کند و پولش را هم بگیرد!
5️⃣ در پایان به آقای فاضل و رفقایشان پیشنهاد میکنیم به دشمنیهای مکرر آمریکا و غرب نیز اشاره کنند و گزاره کدخداپرستی را برای یک بار هم که شده از خود مبرا سازند؛ چرا که در حال حاضر، دشمن و مزاحم اصلی ما در جزایر سهگانه و خلیج فارس، همین کدخدای اصلاحطلبان است.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
تبلیغ، R&D حوزههاست
بازکاوی چرایی تاکید و اولویت اول بودگی تبلیغ در تاکیدات رهبر انقلاب
✍️یحیی جهانگیری
🔸رهبر انقلاب[در دیدار اخیر] دغدغه و نگرانی خود را از فضای تبلیغ در حوزههای علمیه بیان داشتند، بیشک دلایل مختلف اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاستگزاریهای نادرست در حوزه، سبب کاهش توجه به تبلیغ شده است. دیگر طلبه، اولویت خود را تبلیغ نمیداند و عنوان مبلغ بودگی را یک عنوان اولی برای خود نمیپسندد. دکتر یا استاد دانشگاه بودن، نویسنده یا دارای پست اجرایی داشتن، اول است.
🔸اینک دنبال این مساله نیستم. در گفتگوی ویدیویی با رسانیوز در سال گذشته، دگردیسی اجتماعی کنشگری طلاب را در سده اخیر گفتم که یکی از آنها، کاهش توجه به تبلیغ در میان طلاب است.
🔸یادمان باشد، پدیدهها، ایزوله از فکتهای تاریخی نیستند، و حتما معلول عوامل مختلفند. امیدوارم سیاستگزاران حوزوی، با چند بخشنامه، به دنبال راه حل نباشند. تاکید میکنم گاه برای حل مساله باید از همین حالا اقدام کرد و دههها بعد محصول چید. اما آنچه وادار کرد این یادداشت را بنويسم، تاکید رهبر انقلاب بر اولویت اول بودن آن است. راستی چرا تبلیغ اولویت اول است؟
🔸ابتدا باید انگاره ذهنی خودمان را از تبلیغ تغییر دهیم. ما همیشه تبلیغ را یک مونولوگ وعظآمیز دانستیم. اما حقیقت آن است که تبلیغ، R&D حوزه است. روزگاری که در دانشگاههای غرب جایی برای آر اند دی ها نبود، حوزه ما با ظرفیت تبلیغی خود، حلقه اتصال علم و عین و ساحت اندیشه و عرصه نیاز بودند.
🔸مبلغان با تبلیغ، حوزه را از حجرهها با کف جامعه پیوند میزنند. تبلیغ سبب میشود طلبه دردهای میدان را بچشد و در مدرسهای علمی به راه حل آن بیاندیشد. حوزهای که تبلیغ ندارد، در عالم ایزولهی ذهنی خود در حجرههای خود، میخواند و مینویسید ولی از جامعه بیخبر است.
تبلیغ، حوزه را از جنس مردم میکند، رسول_من_انفسکم، آن وقت، صدای حوزه، صدای نه دردهای فیک، که دردهای اصلی مردم میشود، عزیز_علیه_ماعنتّم، حوزه بیش و پیش از اینکه مردم در فلان بحران یا چالش بیافتند، تشخصی میدهد و عمل می کند.
🔸به تعبیر آیندهپژوهان سناریونویس، بیایید سناریو معکوس را فرض کنیم. یعنی تبلیغ اولویت اول نباشد. حالا بیایید این حوزه را تصویر کنیم:
۱. حوزهای است که کتاب تولید میکند، ولی تیراژش، به اندازه رمانهای درجه چندم غربی ترجمه شده، فروش نمیرود.
۲. حوزهای که کلی نیروی انسانی برای ترویج دین تربیت کرده است، ولی به اندازه یک دهم یک موتیو سپکیر، مستمع ندارد.
و...
🔸آری اگر تبلیغ در حوزه نباشد، حتی تدریس و تحقیق هم، بیفایده و بدون ناظر به نیازهای جامعه و جهان خواهد بود. لذا باید "نسبت به تبلیغ نگران" بود و "تبلیغ در نگاه حوزه علمیه باید در مرتبه اول باشد".
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کم کاری تان در تبیین، با تجمع های مطالبه گری جبران نخواهد شد.
🔻دو تصویر از دو نوع مواجهه با مقوله کشف حجاب که اخیرا در فضای مجازی بازتاب داشته نشانگر اینست که عناصر فرهنگی هنوز اولویت خودش را پیدا نکرده است.
🔹دغدغه مندان فرهنگی، هنوز هم که هنوز است متوجه نشده اند که بر باد رفتن روسری ها تابع خلأ معارفی است که به مرور از ذهن جامعه ما به انزوا کشیده شده است.
عامل اصلی اش هم عدم تبیین درست و زمینه سازی هوشمندانه بوده است.
🔹ضدفرهنگ هایی که طی یک فرایند شناختی و ترکیبی توسط دشمن شیوع پیدا کرده و آمیخته با سبک زندگی جوان و نوجوان امروزی شده است با مطالبه برخورد قهری جبران نخواهد شد.
🔸این افراد، به جای اینکه با برنامه ریزی دقیق و اقدامات هوشمندانه، ترتیب یک نوع مواجهه شناختی را بدهد تا از این فرایند بصورت نرم جلوگیری کند، دنبال ساده ترین کارها رفته و بار مسئولیت خود را روی دوش دستگاه امنیتی می گذارد.
🔸باید گفت مطالبه از دستگاه ها به جای خود ولی از این، آبی برای مشکل حجاب گرم نمی شود.
🔻 تصویر دوم اما گویای مواجهه درست با یک مقوله شناختی است که اتفاقا اثر آن خیلی نافذتر و دائمی تر خواهد بود. قدری تامل..
✍️ مرتضی توکلی
🔻#صراط را دنبال کنید.
┈┄┅═✾ serat ✾═┅┄┈
🌀 چگونه حوزه می تواند تبلیغ را در اولویت اول خودش قرار دهد؟
👤 علیرضا پناهیان
🔸 جریان تبلیغ در کشور یک جریان مظلوم و مهجور است. اخیراً رهبر انقلاب مطالبی را درباره اهمیت تبلیغ صریحاً بیان کردند و فرمودند که درباره تبلیغ نگران هستند و تبلیغ در حوزه در درجه اول اولویت قرار ندارد و این وضعیت باید تغییر کند و اولویت اول حوزه کار تبلیغ باشد.
🔺 اگر حوزه بخواهد تبلیغ را در اولویت اول قرار دهد، باید تغییراتی در فصلهای دورس حوزه انجام شود. صرف آشنایی با فقه به معنای خاص، برای امر تبلیغ کافی نیست.
🔻 ما در حوزه، به فقه به معنای اخص کلمه میپردازیم و با فقه میخواهیم مکلف را از مقام حیرت خارج کنیم.
✅ اما در تبلیغ، رکن اساسی این است که بتوانیم دانشمندانه به مخاطب انگیزه بدهیم درحالیکه شاید در طول تحصیل در حوزه علمیه، حتی دو واحد هم در اینباره درس نخوانیم.
♨️ مبلغ لازم است «اسلامشناس» باشد. تا زمانی که در حوزه علمیه، تبلیغ را محتاج دانش ندانیم، در تبلیغ موفق نخواهیم بود.
🔺 عالمان دینی در مساجد و محافل مذهبی از شخصیت خوب خود بیش از هر چیز دیگری بهره میبرند و این در تبلیغ بسیار مؤثر است و از طرف دیگر نیز تعداد زیادی از مخاطبان، فطرت خود را شکفته کردهاند و به شایستگی متأثر میشوند؛
♨️ اما باید برای دلهایی که آماده نیستند و به عالمان دینی مراجعه نمیکنند فکری کرد و امروز بسیاری از جوانان ما رجوعی به دین ندارند.
🔻 تأثیر مبلّغ به عنوان برانگیزاننده مخاطب یک امر مهم است. فقه نمیگوید چگونه در مخاطب انگیزه ایجاد کنیم، مبلغ، هم باید اسلامشناس باشد و هم باید مخاطب را برای دینداری انگیزمند کند و برای انگیزمند کردن، انسانشناسی و روانشناسی دینی لازم است و ما در این زمینه کم کار کردهایم.
✅ شناخت مخاطب برای امر تبلیغ مهم است. ما برای مخاطبشناسی گاهی باید فرد فرد مخاطبین را بشناسیم و بلکه باید به مخاطبشناسی از حیث جامعهشناسی توجه داشته باشیم و باید ببینیم #نبض_زمان در جامعه چگونه میزند.
✅ ما باید جامعه، فرهنگ و ادبیات آن را بشناسیم. ما میخواهیم با مردمی صحبت کنیم که اخلاق را یک رفتار فردی میدانند، لذا باید جامعه را شناخت تا وقتی کلمهای میگوییم، دریابیم جامعه چه برداشتی از آن میکند.
♨️ اما طلبه در حوزه علمیه چنین درسهایی نمیخواند.
✅ ما برای تبلیغ، نیاز به دانش داریم و نباید تبلیغ را به ذوق، نفس، شخصیت و منش مبلغ واگذار کرد و نباید تبلیغ را به دانشهای موجود در حوزه واگذار کرد و مبلغ نباید خودش را از دانش مستغنی ببیند.
✅ اکثر آیات قرآن، تبلیغی است ولی این آیات را باید طبقهبندی کرد و در تبلیغ، از آنها بهره گرفت. ما برای تبلیغ نیازمند دانش هستیم؛ دانشی گستردهتر از فقه به معنای خاص و نیازمند مجاهدت علمی هستیم، مجاهدتی بیشتر از آنچه یک فقیه در موضوعات رایج نیاز دارد. فقه میخواهد مکلف را از حیرت در مقام عمل خارج کند، اما تبلیغ میخواهد در انگیزههای مخاطب وارد شود و تصویر صحیحی از دین، در ذهن او ایجاد کند.
🔻 باید تأسف خورد از اینکه برخی تبلیغ و منبر را برای افراد بیسواد میدانند. رهبر انقلاب درباره هیچ موضوعی به این سادگی ابراز نگرانی نکردند؛ حتی پیرامون فتنههای اخیر و مسائل خارجی و… این درحالی است که برخی از ما تبلیغ را نشناختهایم.
🔻وقتی میخواهیم به تبلیغ دین بپردازیم باید محتوایی تولید کنیم و این محتوا باید عالمانه باشد و به بخشهایی از دین که به آن پرداخته نشده و اصلیترین، مهمترین و زیربناییترین بخشها هستند بپردازیم؛ بخشهایی که با #احساسات_دینی ما نیز همراه باشد.
🔻باید در #ادبیات_تبلیغی یک #تحول پدید بیاید. مردمی که غیردینی رفتار میکنند، اکثراً دچار سوءتفاهم هستند، باید تحولی در ادبیات دینی ایجاد کنیم که نتیجهاش این بشود که وقتی عالم دینی دیدند، بگویند «این فرد، متخصص سلامت فکری، تمرکز و قدرت ذهنی در انسان است و استقلال روحی و فکری برای آدمها مسئله اول اوست».
🕌 مجمع بزرگ مبلغان ماه محرم اصفهان - ۱۴۰۲/۰۴/۲۴
#تبلیغ
#اولویت_اول_حوزه
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
نصیری را زندان نکنید
✍️ علی مهدیان
بگذارید جلوی چشم باشد، باید انقلابیهای سوپر انقلابی خوب تماشا کنند. آنانکه «نظام» را متهم میکنند تا بگویند ما خیلی آرمانگراییم، تماشا کنند. این عاقبت را ببینند.
نصیری را زندان نکنید، او بودنش مفید است. بگذارید طعم تلخ عدالتخواهی خوارجی به ذائقه ها بنشیند. عدالتخواهی بدون اخلاق بدون عقل.
نصیری را شماتت نکنید. از او عبرت بگیریم. این عاقبت همه کسانی است که پشت ریش و پشم و ادا و اطوارهای انقلابی ، فکری به حال بیمار دلیشان نمیکنند. این عاقبت عقده ای بازی و لجاجت است. لج بازهای زیادی را دیده ایم، منتظری و میرحسین و کروبی و امجد و بیا جلو تا امروز
نصیری خوب است. بگذارید رفیق بازهای عالم سیاست ببینند کوتاه آمدنهایشان مقابل رفقایشان چگونه آنها را حفظ میکند. وقتی در مجالس خصوصی میدیدند چطور اندیشه های امام را تمسخر میکند و خفه خون گرفته بودند و بلکه به او تریبون میدادند و کرسی داوری میدادند و حلوا حلوایش میکردند همینها که ادعای شفافیت و صراحت و عدالتجوییشان گوش فلک را کر کرده. وقتی مبانی کج و معوجش را میدیدند پروژه های آنچنانی ترجمه بحار و امثالهم به او نسپرند.
نصیری باید بماند که آخوندها بفهمند درس خارج و فقه و اصول کسی را نجات نمیدهد اگر خودخواهانه مقابل نظام ولایی بایستد، چه شریعتمداری باشی چه منتظری چه جوجه طلبه ای مثل این. همانطور که درس اخلاق هم شیخ علی تهرانی ها و امجدها را نجات نداد.
نصیری مفید است تا ببینید جاهل متنسک و عالم متهتک دو روی یک سکه اند. آرمانجویی خالی از نظام و محافظه کاری خالی از انقلاب دو روی یک سکه اند. تا ببینند مارهای خوش خط و خال و لیبرالیسم و اسلام آمریکایی با چه فرآیندی از دل انقلابی بازی بیرون میآید. تا بفهمیم آنانکه اندیشه امام را تا عمیق ترین لایه هایش نپذیرفته اند حق ندارند پرچمدار انقلابی گری باشند.
نصیری خوب است بگذارید ادامه دهد بگذارید تاویل والله و الله گفتن حاج قاسم را همه مشاهده کنیم. تا برای عاقبتمان بترسیم و نگران باشیم. آن زمان که برای این نظام و رهبر حکیمش کم میگذاریم حتی با سکوت و انفعالهایمان. ببینیم ماجرا جدی تر از این حرفها است و شوخی ندارد.
خدایا به همه ما رحم کن....
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
چرا پذیرش قطعنامه 598 به نوشیدن جام زهر تعبیر شد؟
✍️علی ستاری
قسمت_اول
🔸27 تیر مصادف با سالروز پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت از سوی جمهوری اسلامی ایران است که در سال 1367 انجام شد. این موضوع یکی از بحث برانگیزترین رخدادهای تاریخ انقلاب اسلامی است چرا که عارف دلسوخته قرن حضرت آیت الله امام خمینی(ره) پذیرش این قطعنامه را به عنوان نوشیدن جام زهر تعبیر کردند و از این حیث لازم است که این موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم.
🔸سال 66 حاوی تحولات بسیاری در جبهه ها از سوی جمهوری اسلامی ایران بود؛ رزمندگان اسلام تمرکز مبارزات خود را از جنوب کشور به سمت جبهه های غرب متمایل کرده بودند و عملیات های بسیاری را با پیروزی پشت سر گذاشتند؛ طی عملیاتهای سال 66 شهرهای حلبچه، ماووت، سیدصادق و حند قریبه از خاک عراق به تصرف نیروهای ایرانی درآمده بود و رزمندگان توانسته بودند بر بسیاری از ارتفاعات استراتژیک تسلط پیدا کنند؛ سال 66 ما شاهد بودیم که ایرانی ها عملیات های بیشتری انجام می دهند و به طور کل موازنه قدرت در جنگ تغییر کرد.
🔸در چنین شرایطی بود که آمریکایی ها که صدام را در حال سقوط به دست ایرانی ها می دیدند وارد رویارویی مستقیم با جمهوری اسلامی ایران شدند و اصطلاحا جنگ نفتکش ها آغاز شد.
از طرفی دیگر همزمان با تحولات سال 66 برای نجات صدام از مخمصه ای که در آن گیر کرده بود تلاش ابرقدرتها برای افزایش تسلیحات صدام نیز بیشتر شد به طوری که هواپیماهای پیشرفته میگ 31 در این سال توسط اتحاد جماهیر شوروی در اختیار ارتش بعث عراق قرار گرفت.
🔸بلوک شرق و غرب در سال 66 از هیچ حمایتی برای نجات صدام دریغ نکردند و از تجهیزات زمینی و هوایی گرفته تا سلاح های شیمیایی و میکروبی را در اختیار صدام قرار دادند و با وجود دست برتر بعثی ها از نظر تسلیحاتی اما صدام باز هم نتوانست خود را در برابر ایرانی ها جلو بکشاند.
🔸صدام به حدی مستاصل شده بود در عملی شنیع و غیرانسانی در 7 تیر سال 66 شهر سردشت از توابع استان آذربایجان غربی را بمباران شیمیایی کرد و 110 تن از ساکنان غیر نظامی این شهر را به شهادت رسانده و 8 هزار تن دیگر را در معرض عوارض گازهای شیمیایی قرار داد.
بعثی ها حتی به اهالی کشور خود نیز رحم نکرده و در 25 اسفند 66 حلبچه را بمباران شیمیایی کردند و 5 هزار غیرنظامی را به کام مرگ کشاندند.
🔸همه چیز در سال 66 به نفع ایران پیش می رفت؛ با توجه به پیروزی های عظیم رزمندگان اسلام در جبهه های نبرد حق علیه باطل و شکست ها و استیصال صدام، جامعه جهانی به این نتیجه رسید که باید ادبیات خود را با ایران تغییر دهد.
🔸29 تیرماه سال 66 شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه 598 را برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر کرد و در آن زمان جمهوری اسلامی ایران در موضع قدرتمندانه ای نسبت به عراق قرار داشت و به تازگی عملیات غرورآورین کربلای 5 به اتمام رسیده بود. فاو در دست ایران بود و همانطور که قبلا توضیح دادیم سال 66 سال پیروزیهای ایرانیها بود.
🔸بند اول قطعنامه 598 تاکید داشت که ایران و عراق ذیل یک آتش بس فوری کلیه عملیات ها را خاتمه داده و به مرزهای بین المللی برگردند و عراق نیز آن را پذیرفته بود چرا که این قطعنامه بعد از سالها دفاع ایرانی ها نتیجه اش عقب نشینی و تقدیم کردن مواضع به عراق بود.
🔸نکته بعدی که حائز اهمیت بود اجرای بندهای قطعنامه 598 به صورت ترتیبی لحاظ شده بود یعنی ابتدا باید بند اول که توقف حملات و بازگشتن به مرزهای بین المللی است اجرایی شود بعد روی بندهای دیگر که تعیین متجاوز و پرداخت غرامت است بحث و تصمیم گیری شود و مانند روز روشن بود که عراق به محض اینکه خاکش را پس بگیرد زیر بار غرامت نخواهد رفت و حتی ممکن است حملاتش را با توجه به تسلیحاتی که در دست دارد افزایش دهد؛ لذا جمهوری اسلامی ایران تاکید داشت که بند اول قطعنامه باید به تعیین متجاوز اختصاص داده شود با بی توجهی سازمان ملل و عراق به خواسته های ایران، جمهوری اسلامی سال 66 قطعنامه 598 را نپذیرفت و جنگ ادامه پیدا کرد.
🔸قطعنامه 598 یک سال بعد از صدور توسط ایران پذیرفته شد و امام از آن به عنوان نوشیدن جام زهر تعبیر کرد که البته پیش بینیها هم درست از آب درآمد و در سال 67 زمانی که نیروها به مرزهای بین المللی بازگشتند صدام دوباره به ایران حمله کرد.
⬇️ادامه مطلب
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
چرا پذیرش قطعنامه 598 به نوشیدن جام زهر تعبیر شد؟
قسمت_دوم
🔸بسیاری از روایت ها مبنی بر این است که سال 67 سالی بود که نیروهای ایرانی با ضعف شدیدی در جبهه ها روبرو شده بودند و جریانی در کشور این موضوع را القا می کرد که مردم و نیروها دیگر حاضر به ادامه جنگ نیستند و به دنبال پایان دادن جنگ و مجبور کردن پذیرش قطعنامه بودند؛ موضوعی که بعد از پذیرش قطعنامه و حمله مجدد عراق و حضور پرشور مردم برای دفاع از خاک کشور مشخص شد اشتباه است و سر آن برای تاریخ ماندگار شد.
▪️در بحث پذیرش قطعنامه 598 ذکر چند نکته لازم است.
🔸یکی از رویارویی های آن روزها در کشور رویارویی 2 تفکر بود؛ تفکر اول که امام خمینی(ره) محور آن بود تحت عنوان" جنگ جنگ تا رفع فتنه" و تفکر دوم که مرحوم هاشمی رفسنجانی از آن پیروی می کرد تحت عنوان "جنگ جنگ تا یک پیروزی" بود.
🔸امام و فرماندهان تحت امرش معتقد بودند باید جنگ را تا جایی ادامه داد که فتنه به صورت کامل از بین برود؛ به این معنا که اگر جنگ به پایان رسید و طرفین درگیر با پذیرش صلح سر مرزهای بین المللی برگشتند کشور متخاصم نتواند تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران باشد و دوباره به آن حمله کند اما مدیریت سیاسی کشور یعنی مرحوم هاشمی رفسنجانی با القای تفکر جنگ جنگ تا یک پیروزی به دنبال این بود که با کسب پیروزهایی قدرت سیاسی خود را در مذاکرات برای چانه زنی بالا ببرد و سریعا جنگ را خاتمه دهد.
🔸سردار رحیم صفوی فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه پاسداران، طی گفتگویی با «رمز عبور» در ارتباط با اینکه چرا مرحوم هاشمی به دنبال پایان دادن سریع به جنگ بود، با اشاره به هماهنگ نبودن مرحوم هاشمی با امام خمینی(ره) در پیشبرد مسائل جنگ، گفت: رهبری سیاسی جنگ، یعنی آقای هاشمی، با حضرت امام و رهبری نظامی جنگ هماهنگ نبود. به نظر من آقای هاشمی بعد از امام بود و می خواست بعد از امام کشور را اداره کند. لذا می خواست قدرت را در دست داشته باشد و شاید پیش خود فکر می کرد در این جنگ نباید همه چیز از بین برود. این برای حفظ قدرت خود و ادامه حکومت خودش بود که نمی خواست همه منابع کشور از بین برود. آقای هاشمی نگاهش به آینده و قدرت و حکومت بود و به همین دلیل تن به همکاری کامل با نیروهای نظامی نمیداد.
🔸البته ناگفته نماند این تلاش ها منوط به سال آخر جنگ نبود بلکه در سال 64 مجمعی تشکیل شد که به مجمع عقلا معروف شد و دکتر حسن روحانی ریاست آن را برعهده داشت؛ بدون اطلاع امام در این مجمع سعی در اتخاذ تصمیماتی برای اتمام جنگ داشتند؛
🔸چند دستگی در کشور که منشا آن در دست سیاسیون کشور بود موجب می شد که در جبهه ها با تضعیف مواجه شویم به عنوان مثال محسن رضایی که فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آن زمان بود از یک جایی به بعد می گوید؛ راضی شدیم فرماندهی جنگ بر دوش سیاسیون کشور بیفتد تا شاید از جبهه ها بیشتر حمایت شود.
🔸از سال 65 تلاش سیاسیون برای خاتمه دادن جنگ افزایش پیدا کرد. سردار رشید از فرماندهان ارشد سپاه در دفاع مقدس در خصوص تلاش هاشمی در این راستا پیش از اجرای عملیات کربلای 5 در دی ماه سال 65 میگوید: هاشمی گویی میخواست با نظرخواهی مکرر و زیاد و با ایجاد فضای تردید، از زبان فرماندهان بشنود که نمیتوان جنگید! و این را فرماندهان سپاه بروند خدمت حضرت امام اعلام کنند ولی فرماندهان سپاه هرگز راضی به این کار نمیشدند.
🔸در رابطه با پذیرش قطعنامه 598 یک واقعیت تلخ وجود دارد و آن را امام خمینی(ره) در نامه ای که پس از پذیرش قطعنامه به مسئولان کشور نوشت علنی کرده است؛ امام در ابتدای نامه اش نوشته است؛ «حال که مسئولان نظامی ما، اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ میباشند، صریحاً اعتراف میکنند که ارتش اسلام به این زودیها هیچ پیروزی به دست نخواهد آورد...»
البته ناگفته نماند بعد از تلاش های مرحوم هاشمی رفسنجانی نقش نامه محسن رضایی فرمانده وقت سپاه تمام کننده بوده است و امام در نامه ای که دلایل پذیرش قطعنامه را ذکر می کند به نام محسن رضایی استناد می کند و نقل قول های بسیاری از آن می آورد.
🔸امام در بخشی از نامه خود می نویسد: مسئولین سیاسی می گویند از آنجا که مردم فهمیده اند پیروزی سریعی به دست نمی آید، شوق رفتن به جبهه در آنها کم شده است. شما عزیزان از هر کس بهتر می دانید که این تصمیم برای من چون زهر کشنده است ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی اگر آبرویی داشته باشیم خرج می کنیم.
⬅️قسمت_اول
⬇️ادامه_مطلب
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
چرا پذیرش قطعنامه 598 به نوشیدن جام زهر تعبیر شد؟
قسمت_سوم
🔸این نامه امام در 25 تیر 67 یعنی 2 روز قبل از پذیرش قطعنامه 598 خطاب به مسئولین نوشته شده است و امام امت 2 روز بعد از پذیرش قطع نامه در پیامی خطاب به ملت ایران می نویسد:
🔸خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدهام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم…
🔸بعد از پذیرش قطعنامه عراق که پذیرش قطعنامه را ناشی از ضعف ایران می پنداشت تنها 4 روز پس از پذیرش قطعنامه 598 دوباره به ایران حمله کرد و توانستند دوباره وارد خاک ایران شده و محور اهواز خرمشهر را در دست بگیرند اما نیروهایی که در جبهه ها باقی مانده بودند با اجرای عملیات دفاع سراسری و الغدیر بعثیها را به پشت مرزهای بین المللی بازگردانند.
🔸عهد شکنی صدام به همین جا منحصر نشد و 3 روز بعد حمله گسترده تری با حضور منافقین از غرب کشور انجام شد و توانستند از سر پل ذهاب هم عبور کنند اما با عملیات مرصاد دوباره شکست خورده و به سر جای خود نشستند.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
برنامه محرم جریانات اسلام انحرافی چیست؟
✍️سعید صلح میرزایی
🔸محرّم و صفر بود که نهضت امام خمینی (ره) را به اوج رساند و مرحله اوّل انقلاب یعنی سرنگونی رژیم طاغوت را رقم زد. در طول 44 سال انقلاب اسلامی نیز خطّ عاشورا نگهبان اسلام اصیل و ناب محمّدی و در نتیجه انقلاب اسلامی بوده است.
🔸جریان روشنفکر متمایل به غرب که این کارکرد را از محرّم حسینی دید، در سالهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش کرد تا مجالس حسینی را از قالب سنّتی خود تهی کند. به گونهای که عالیترین مقام انقلاب یعنی حضرت امام را به واکنش واداشت. ایشان در 14 آبان سال 59 با اشاره به وسوسههای این جریان فرمودند:
▪️«[اینکه برخی گفتهاند:] «امروز دیگر ما انقلاب کردهایم، روضه دیگر لازم نیست» از غلطهایی است که تو دهنها انداختهاند؛ مثل این است که بگوییم امروز ما انقلاب کردهایم، دیگر لازم نیست که نماز بخوانیم. انقلاب برای این است. انقلاب کردیم که شعائر اسلام را زنده کنیم، نه انقلاب کردیم که شعائر اسلام را بمیرانیم. زنده نگه داشتن عاشورا یک مسأله بسیار مهم سیاسی- عبادی است.»
🔸پس از شکست جریان متمایل به غرب در این طرح، تلاش مذبوحانهای را آغاز کرد که با بهرهگیری از مفاهیم عالی نهضت حسینی و با تحریف معنوی آرمانها و اهداف و شعائر حسینی و گاه با تحریف لفظی، اهداف غربگرایانه و یا سازشکارانه خود را پیگیری کند. گاه امام حسین (علیهالسّلام) را امام مذاکره نامیدند، گاه با تطبیق نادرست بیانات انتقادی قهرمانان کربلا بر مسئولان عالی انقلاب اسلامی و همچنین بر نظام اسلامی، کینههای خود را از انقلاب اسلامی بگشایند. عجیب اینکه جریان متحجّر که قاعدتاً باید با جریان غربگرا مرزبندی داشته باشد در این سوءاستفاده با آنها همراهی کرده و به آنها دست یاری میدهد.
🔸پس از جنگ ترکیبیای که از مهر سال 1401 آغاز گردید، دو جریان #غربگرا و #متحجّر، رفتار خود را متناسب با حس و خیال تمامشدگی نظام، تنظیم کرد. دیری نگذشت با آرام شدن اوضاع و شکست طراحیهای سخت دشمن، جریان غربگرا ناامیدانه، برنامههای خود را در فاز نرم با استفاده از ظرفیتهای رسانهای و تریبونی دنبال کرد.
🔸شرایط محرّم سال 1402 به گونهای است که آنها را وامیدارد تا با حداکثر توان به میدان آمده و پیشبینی میشود با قشربندی زیر دست به طراحی عملیاتی بزند:
الف) روشنفکران غربزده: این گروه با سوءاستفاده از بیانات امام حسین (علیهالسّلام) و تحریف معنوی آن کلمات گهربار، به دنبال فروکاستن حرکت حضرت به یک مطالبه و اصلاح اجتماعی و خالی کردن آن از روح حماسی برای حاکمیت اسلام در همهی عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... خواهند بود. این جریان از قدیم به دنبال جایگزین کردن اسلام اجتماعی با کارکرد محدود به جای اسلام حقیقی با رویکرد حداکثری هستند.
ب) روحانینماهای زُهریمسلک: این عدّه که جمعیت بسیار اندکی را نسبت به جریان روحانیت اصیل شیعی تشکیل میدهند معمولاً وابسته به بیت منتظری یا شیرازی یا برخی دیگر از بیوت زاویهدار و البته دارای امکانات مالی و رسانهای هستند.
خطّی که این جریان دنبال میکند رخنه در میان جریان مذهبی با هدف تغییر گفتمان انقلابی مجالس حسینی است. در کنار قرائتهای جهتدار و مخالف جریان عظیم مردمی، گامی نیز با طعنه و کنایه به حرکت انقلاب اسلامی و راهبردهای اساسی آن در تقابل با نظام سلطه، مورد استقبال رسانههای غربگرا و بعضاً رسانههای ضدّ انقلاب قرار میگیرند.
ج) ورشکستگان سیاسی با ظاهر مذهبی: امثال مهدی نصیری و حائری شیرازی را در این دسته میتوان دید. این افراد که بیشتر به بلندگوی دو دستهی قبلی تبدیل شدهاند و نقش مزدور و بازارسالکننده و تکرارکننده آنها را دارند. این افراد با ژست مصلح اجتماعی، هدفی جز دیدن و پررنگ کردن ضعفهای نظام و همچنین بازنمایی مصنوعی نقاط قوّت غرب و بزک تمدّن منحط غربی ندارند.
د) اهالی شهوت: این جریان که با همه شعائر اسلامی مخالف است و از حاکمیت اخلاق اسلامی بیزار است با همهی شعائر حسینی، عزاداری، اطعام، راهپیمایی اربعین، سیاهپوشی و ... تعارض دارد. و البته سطح اندیشهی خاصّی ندارد و در کسب طرفدار از جریان متدیّن و همچنین اهل فکر، ناتوان است.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایدیولوژی صورتی
🔸اینروزها با یک مقوله خطرناکی از جریان مذهبی مواجه هستیم که برداشت ها و سلایق شخصی خود را تعمیم داده و آنرا بعنوان ایدئولوژی دینی معرفی می کنند.
🔹همانقدر که اسلام رادیکال و داعشی خطرناک است به همان اندازه فضای صورتی در تبیین دین آسیب زاست.
🔸فارغ از قضاوت درباره اصل برنامه و اینکه چه اشخاصی و با چه معیاری دعوت شده اند بحث سر این موضوع است که نباید برداشت هایی که مبتنی بر قواعد دینی نیست و صرفا یک بنیه ذوقی دارد در مقام ایدئولوژی دینی بیان شود.
🔹کارشناس برنامه، حرف های بظاهر زیبا و احساسی اما بی مبنا مطرح کرده و برای تربیت و مدیریت اجتماعی نسخه می پیچد و مجری هم که با ادبیات دینی چندان آشنا نیست به آن مهر تایید می زند.
🔻آیا واقعا نقش حاکم همان گسترش یافته نقش والد است؟!
🔻محبتی که از آن دم میزنیم در حیطه حکومتی اش چگونه است؟ اینکه از اجرای قانون صرف نظر کنیم؟!
🔻آیا تعهد به قانون یک کشور مغایر با احترام به آراء عمومی و محبت به آن هاست؟!
🔻ادعاهای شما مبتنی بر کدامیک از اصول و قواعد اجتماعی سیاسی اسلام است؟!
خواهر بزرگوار! ذوقیات و نظرات شاذ من و شما برای دیگران حجت نیست که بشود سرنوشت یک جامعه را با آنها رقم زد.
✍️ مرتضی توکلی
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🔸برنامه «مهلا»، دو لایه دارد:
یکی ستایش حسین و دیگری نکوهش انقلاب..
#مهدی_جمشیدی
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
درباب برنامهی "مهلا"
🔻 دعوای امامحسین'ع' نه بر سر نماز بوده و نه بر سرِ ادب در جامعه؛ چراکه مردمِ زمانهی حسین'ع' عابد بودند و اهل مستحبّات. آنچه امام را از مدینه برای قیام مضطر میکند، "دینداریِ گزینشی" مردم است که آنقدر دچار "تناقض" شدهاند که حسین'ع' را دوست میدارند و هنگام ذبح او اشک چشم میریزند! این جماعت حتی پشت ِ سر ولیدِ ملعون نماز صیح را ۴ رکعت اقامه میکنند و از متدین بودن خود مسرورند. مردم زمانهی امام مردمی متناقض هستند. و چرا نمردند از آنهمه تناقض؟! و چرا نمیمیریم با اینهمه تناقضاتی که در دینداری خود داریم؟
بهراستی مردم، مستِ کدام دین بودند که نمازِ صبح را ۴رکعت خواندند و ککشان هم نگزید؟!
پس وقتی "گزینش" و "سلیقه" جایگزین "تکلیف" میشود، دیگر "ادبِ ظاهری" هم راهی از پیش نمیبرد و "انسان" را غرق در "توهمِ دینداری" ساخته و موجودی "متکبر" و "خودخواه" میسازد.
🔻 امام میداند این مردم بندهی دنیا شدهاند و دین را در زندگی آنها "لَعِق" توصیف میکند. لعق، به معنای لقلقهی زبان نیست؛ بلکه بهمعنای شیرینی اولیهی آن آدامسی است که بعد از مزمزه کردن مابقی آنرا دور میریزیم. این یعنی ما از دین و امام، آنچه را که با منافع ما سازگار باشد قبول میکنیم و لاغیر. و با عنوان "امام برای همهست"، روتوشی برای گناهان خود دستوپا میکنیم.
🔻 اینکه در برنامهی "مهلا" با سلبریتیهایی مواجه میشویم که از "ادبِ متوهمِ" عدهای سخن میگویند، دقیقا همان "ادبِ گزینشی" است که این انسان متکبر دوست دارد شرابش را بنوشد و در اسقاطیل کنسرتش را نیز برگزار کرده، اما نمازش را نیز قبل کنسرتش "قرائت" کند!
و جای تعجب است مجری برنامه که هرچه دارد از امامحسین'ع' دارد، درقبال این سخنهای "مبتذل" و "بیمبنا" بهنشانهی تایید سر تکان میدهد!
آقای پویانفر، "ادب" را "آدابی" است که انسان "ادیب" درهر موضعی "موظّف" به رعایت آنهاست. نه در مجلس عزا میشود رقصید و نه در مجلس شادی میتوان گریست. و آنکه یک گوشه از پازل شخصیتی امام را بنابر منفعتش قبول میکند، کاری جز ذبح "شخصیت" امام نمیکند. و باید سعی کنیم یک امام قلابی به مخاطب غالب نکنید؛ که امام برای شخص "تائب"، رئوف است و آغوشش باز، و شمشیرش برای تحریف کنندگان دین برّندهتر از رعد.
و نه هرکه اشکی ریخت یقینا قلندری میداند و میشود تاج سرِ ما.
میزان و سنجش ما تنها یک نماز و گریه نیست. آنکه وارد این خیمه شد و ادعای "محبّت" کرد، باید محبتش رنگوبوی "سنخیّت" بدهد، وگرنه ادبی "مقطعی" دارد و این همان "دینِ گزینشی" است که امام با او "مبارزه" میکند.
امیرحسناوصالی
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🌀 دردهای مزمن جبهه انقلاب
حاشیهای بر واکنشهای این روزهای جبهه انقلاب
✍️ حسین ایزدی
🔸 در کنار همه امتیازات #جبهه_انقلاب، اما به آسیبهایی دچار هستیم که باید چارهای برای آنها اندیشید.
🔺 اینکه جبهه به سرعت واکنش نشان میدهد یعنی جبهه انقلاب زنده است، دارای دغدغه است، نمیخواهد بی تفاوت باشد، اینها همه مزیت ماست.
🔻 اما اینکه نمی داند کجا، در چه اندازه، و با چه روشی کنش و واکنش داشته باشد، یعنی از پختگی لازم برخوردار نیست و هنوز به #فرهیختگی لازم نرسیده است.
♨️ برخی از آسیبهایی که دچار هستیم:
1⃣ تسرع منهای تأمل
ذهن بخشی از جبهه انقلاب خیلی سریع بهم میریزد، خیلی سریع به واکنش میافتد، خیلی سریع به نفی و طرد میرسد، خیلی سریع تحلیل میکند، خیلی سریع محکوم میکند!
همه اینها نشاندهنده ضعفهای ساختاری است. ضعفهایی که اگر چاره نکنیم همچنان در انفعال میمانیم.
کافی است «یک اتفاق» در عرصه #فضای_مجازی برجسته شود، همه ذهن، کنش و دغدغه ما را به خود معطوف میکند.
2⃣ بی مسئلگی
بخشی از جبهه انقلاب حتی خیلی سریع اولویتهایش تغییر میکند. کسی که اولویتها و مسئلههایش سریع تغییر میکند، یعنی اساسا فاقد مسئله است و اولویتی ندارد.
به همین دلیل میبینیم کل همّ و غمّ جبهه گاهی در حد یک هفته میشود واکنش به مثلا انتشار عکس فلانی با فلانی یا خواندن یک شعر غلط از طرف فلان مداح....
3⃣ غلبه روحیه نفی و طرد
ما دارای چنان قدرتی هستیم که میتوانیم با واکنشهای حسابنشده اما پرحجم و تند و تیز به سرعت یکی را به مرز نفی و #طرد از انقلاب برسانیم. اصلا گویی کاری جز طرد نداریم!!
این به معنای نادیدهگرفتن خطوط قرمز نیست، به معنای پافشاری بر اصول نیست، بلکه به معنای فقدان سیاست اقدام است.
4⃣ نارسائی تئوریک
یکی از مشکلات اساسی ما #نارسایی_تئوریک است که موجب شده دچار #خودمرکزپنداری شویم.
تعریف روشنی از #انقلابی بودن و انقلابی نبودن نداریم. حتی تعريف صحیح و جامعی از #بصیرت نداریم. نمیدانیم دقیقاً موطن نزول و تطبیق "اشداء علی الکفار و رحماء بینهم" چیست و برای کجاست؟
وقتی چنین شد، بر اساس آنچه حدود انقلابیبودن میدانیم دیگران را قضاوت میکنیم و فعل خود را مصداق بصیرتافزایی میپنداریم!
یکی را نفی و طرد میکنیم و دیگری را محکوم و مطرود. فقط هم قرائت خودمان از آقا را قبول داریم. جهتگیری ما گاهی به سمت کشف حقیقت نیست، بلکه به سمت اثبات مواضع خومان است و این هم بد است. حالا هم که یاد گرفتهایم تا کسی حرفی خلاف میل ما میزند اسم او را صورتی میگذاریم.
5⃣ افراط در در واکنش
گاهی نسبت به برخی مسائل باید واکنش نشان داد و قطعا وظیفه است. مثلا کسی شعر غلطی خوانده است، باید #تذکر_مشفقانه داد، اما ما چنان بلایی به سر وی میآوریم و او را تا مرزهای کفر بالا میبریم؛ که به غلط کردن بیافتد.
این شیوه امامان ماست؟ این شیوه رهبری است؟ پس مروت و #اخوت چه میشود؟
کسی شک ندارد شعری که فلانی خواند غلط است، کسی شک ندارد تطهیر خاتمی غلط است، کسی شک ندارد هزارتا مسئله دیگر وجود دارد، مهم نحوه مواجهه ما با هر یک از این مسائل است.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
اگر زینبی روایت نکنیم...
👤 #محسن_مهدیان
1️⃣ یکم. هرجا جنگ فیزیکی بوده، پیش از آن جنگ روایت ها شکل گرفته است. آمریکا به عراق حمله کرد؛ به بهانه نابودی سلاح کشتارجمعی. به افغانستان حمله کرد به بهانه 11 سپتامبر. صدام به ایران حمله کرد به بهانه نقض یک توافقنامه بین المللی.
✔️ بهانه یعنی چی؟ یعنی روایتی از واقعیت که بتواند افکار عمومی را مجاب کند که این هجمه فیزیکی مشروع است.
کربلا نیز همین بود...
2️⃣ دوم. زمانه ای را که کربلا ساخت مرور کنید...
شهادت امام حسن و نقض صلح نامه و سب امیرالمومنین و جلوگیری از تفسیرقرآن و ترویج عقاید دروغین مثل جبر و بدعت های آشکار و نصب منافقین در پست های کلیدی و در انتها تلاش برای بیعت گرفتن از تک تک مسلمانان تا همه زشتی ها را رسمیت ببخشد.
▪️ معاویه همه ابزارهای جنگ روانی را بکار بست؛ از تطمیع تا تهدید و تحمیق تا سفیدنمایی خود تا خوارانگاری اهل بیت تا شعارهای دروغین تا شایعه ها و ...
✖️ به بخش هائی از ادبیات نامه معاویه توجه کنید که چطور برای تحمیق دیگران به سیدالشهدا می نویسد: "تقوا پیشه کن و با خویشاوندان خود جنگ نکن...از تو انتظار نداشتم چنین کنی. ...تو داری نقص عهد می کنی. ...خود را خوار نکن"
✔️ خلاصه اقدامات روانی معاویه وارونه نمائی حقایق بود. چنان تصویری از امیرالمومنین ساخته بود که مردم از فرزندانش نیز کینه گرفتند... تا عاشورا رقم خورد...
3️⃣ سوم. خطبه منا را ببینید...
خطبه سیدالشهدا دو سال قبل از عاشورا. حضرت در آنجا در میان 700 نفر از صحابه و تابعین سخن گفتند. 2 بند در این خطبه می درخشد. یکی شناساندن ماهیت انحرافی بنی امیه و دیگر انذار و هشدار به علما و خواص. فرمودند چرا مقابل ظلم ها ساکتید؟ بانی ظلم به ضعفا شمائید...شمایی که امربه معروف و نهی از منکر نمی کنید...
4️⃣ چهارم. مخاطبان جنگ روانی معاویه را ببینید...
مردم کوفه و شام. اما ایندو متفاوت بودند. مردم شام به شدت دنیاگرا و جاهل و بی قید. اما مردم کوفه نه. مردم کوفه ظاهرا اهل دین بودند اما بی طرف. جامعه ای نیم بند که می خواستند نه با باطل باشند و نه حق. به تعبیر امروزی ها مذهبی سکولار و صورتی و عافیت اندیش و محافظه کار.
5️⃣ پنجم. شد آنچه نباید می شد...اما همچنان جنگ روایت ها.
خلاصه تقابل رسانه ای ابن زیاد و یزید مقابل اسرا چنین بود: شکست خوردید و این شکست یعنی مغضوب خدائید. خواستند بگویند قلت و مصائب بر حسینیان نشانه باطل بودن و فتوحات ظاهری یزیدیان نشانه حق بودن است.
این دست اقدامات برای تان امروزی نیست؟ بماند. اما ما رایت الا جمیلا مقابل همین دسیسه بود. نفرمود زیبایی دیدم. فرمود جز زیبایی ندیدم. یعنی همه این بلاها و مصائب برای ما جز پیروزی نبود و چنان شرح داد که در تاریخ بماند و دست به دست شود تا امروز...آن حسینی را که دشمن کشت پیش چشم دوست/ چشم دشمن کور اینک عالمی مجنون اوست
▪️ سبک روشنگری حضرت زینب و امام سجاد در دو شهر کوفه و شام و در مجالس یزید و ابن زیاد متفاوت بود. در کوفه هشداردهنده تا از خواب غفلت بیدار شوند و اما در شام آگاهی دهنده تا حجاب خرافات و جهل ها برداشته شود؛ این نیز مهمترین درس جنگ روایت ها یعنی مخاطب شناسی است.
در هردو مجلس عده ای می گریستند. اما در کوفه جماعتی کمر به جبران بستند و در مجلس یزید گروهی جدا شدند و مجلس ختم و عزا گرفتند ...و اینطور شد که کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود.
6️⃣ ششم و در نهایت. و اگر زینبی روایت نکنیم...
در جنگ روایت ها شکست بخوریم باز هم خون ها ریخته می شود. خون عجمیان ها و آرمان ها و رضازاده ها و زینال زاده ها ثمره تسلط موقت روایت دشمن در فضای مجازی بود. برخی مسخ شدند و خون بهترین ها را ریختند.
و اما غلبه دشمن در جنگ روایت ها آنجا شکل می گیرد که اهل خرد و علما و خواص سکوت کنند. ببینند و بگذرند. خطبه منا خاطرتان هست؟ همان. اینجاست که در مارپیچ سکوت خواص، اوباش بپا می خیزند و تلقی قدرت و تسلط برای جبهه باطل می سازند و دو جماعت جاهل(غرب زده و شامی مسلک) و جماعت وسط باز(حزب اللهی سکولار و کوفی صفت) نیز همراهی می کنند. اینجاست که خون ها ریخته می شود. خون بهترین ها. حتی خون انسان کامل. چه بخواهیم و نخواهیم.
🔻 لب کلام؛
🔚 هرکس هرجا هست قیام کند. قیام امروز روایت حق است و منحصر به رسانه ها و منبری ها نیست. جنگ روایت ها جنگ توده هاست. هرکس هرجا نشسته، بایستد...واگرنه عاشوراها رقم می خورد. پایان پیام.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
🔺رشته توییتی که نشان می دهد حل مشکل مسکن ریشه حل مشکلات اقتصادی است
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
هدایت شده از جهان آرا
final.mp3
45.41M
🎧 بشنوید| برنامه تلویزیونی «جهان آرا»
👈🏼موضوع: به بهانه سالگرد جنبش مشروطه و اعدام شهید شیخ فضل الله نوری
🔹نسبت ما با غرب مدرن
🔸چرا تجویز غرب گرایانِ ایرانی همواره به فاجعه ختم می شود؟
🔰صوت کامل گفتوگو با:
👤دکتر شهریار زرشناس/ عضو هیات علمی دانشگاه
کیفیت بالا - 43 مگابایت
◽️ شنبه چهاردهم مرداد 1402
🆔 @ofogh_tv
🆔 @jahanara_ofogh
دفاعی عقیم و پرهزینه
✍️ آیت الله ابوالقاسم علیدوست
🔸مدتی است برخی مبلغان و واعظان مشهور و محترم کشور، در دفاع و توجیه مشکلات موجود کشور، اوضاع حاکم بر حکومت امام علی – علیه السلام – را مطرح و وضعیت موجود را با حکومت مولا – علیه السلام – مقایسه می کنند! و آخرین آن، حرکتی بود که یکی از سخنرانان در چهارم مردادماه امسال (۱۴۰۲) انجام داد.
🔸در گذشته هم طلبهای جوان مطرح کرد که حدود (یا بیش از) ثلث نهج البلاغه، راجع به متخلفان اقتصادی و غیر اقتصادی از کارگزاران حکومت علوی است. دیگری در مشهد مقدس مطرح کرد که حدود سی فساد در حکومت امام – علیه السلام – بوده است که امام نتوانستهاند آن ها را معالجه کنند.
چنان که واعظ دیگری در پاسخ به سوال یکی از اصحاب رسانه که مطرح کرد (بدین مضمون): به نظر شما، امام خمینی و رهبران انقلاب ایران تا چه حد در پیاده کردن اهداف خود موفق بوده اند؟ پاسخ داد: من سوال را به شما برمیگردانم و میپرسم: اصولا پیامبران و پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله- تا چه پایه موفق بودهاند؟(استفهام انکاری)
🔸طبیعی است که این حضرات، خود را موظف به دفاع از عملکردها و وضعیت موجود دانسته و به گمان خویش، تکلیف خود را انجام دادهاند و از نظام، انقلاب و مسئولان دفاع جانانه کردهاند؛ قهرا در آینده هم شاهد ادامه این حرکت خواهیم بود. و از آن جا که عموم این آقایان، از چهرههای انقلابی و از موقعیت قوی در امر تبلیغ برخوردار و صاحب تریبونهای حساساند (و اگر چنین نبود این جانب ورود نمیکردم) حقیر به تحلیل و بررسی این حرکت میپردازم. حاصل پرداختن به ادله ذیل، چیزی جز اثبات عقیم بودن این نوع دفاع (توهم دفاع) و پرهزینه بودن آن نیست؛ بدین قرار:
۱. آن چه این آقایان بیان میکنند یا در اصل خلاف واقع، یا غیر ثابت، یا راست ناقص و یا به قدری آمیخته به مبالغه است که هیچ کم از کذب ناموجه ندارد. با پوزش از اطاله نوشته، ناچارم توضیح کوتاهی در این باره داشته باشم.
نهج البلاغه شریف – طبق برخی شمارشها- دارای ۲۴۱ خطبه، ۷۹ کتاب و نامه و ۴۸۰ حکمت است.(مطابق نهج البلاغه فیض الاسلام) در نامه ۲۰، ۴۰، ۴۱، ۴۳، ۴۵ و۷۱ اشاره به تخلفهایی شده است. این احتمال بسیار موجه است که مخاطب نامه ۴۰ و ۴۱ یک نفر (عبیدالله بن عباس) است. چنان که در نامه ۴۳ صرفا اشاره به گزارشی علیه مصقلة بن هبیره شیبانی است که با توجیه وی، امام – علیه السلام – دفاع او را میپذیرند. همچنین نامه ۴۵ راجع به عثمان بن حنیف است که کار ناروای او صرفا نشستن بر سر سفرهای بود که اغنیا بر آن حاضر و فقرا غائب بودند. (وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّکَ تُجِیبُ إِلَی طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِیُّهُمْ مَدْعُوٌّ)
🔸این جانب هیچ توجیه نیستم که با این وضعیت، با گفتهای که ثلث نهج البلاغه را راجع به برخورد با کارگزاران فاسد میداند، چه برخوردی باید داشت؟!!
حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات، جسیم میکنند؛ از برخورد قاطع، روشن، سریع و عبرتآموز حضرت هم بگویند تا معلوم شود بیان ها تا چه پایه ناقص است!! برای نمونه خوانندگان محترم رفتار امام را با ابن هرمه (دعائم الاسلام ، ج۲ ص ۵۳۲) مطالعه کنند تا معلوم شود برخی نقلها تا چه پایه راست ناقصی است که هیچ کم از خلاف واقع گفتن ندارد.
🔸در مقایسه و تشبیه باید به همه اقتضائات تشبیه، توجه کرد. حکومت امام علی – علیه السلام – در طول چهار سال و چند ماه بر سرزمین پهناور اسلام که عراق و ایران بخشی از آن است بعثت عدالت بود که هرگز – هرگز – نباید رفتاری این چنینی با آن داشت!
نسبت به سخنی که به حدود ۳۰ فساد در زمان حکومت امام علی علیه السلام اشاره میکند، باید توجه کرد که این فسادها، هیچ ربطی به امام نداشته و میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت ناتوان و فاسد قبل به ارث رسیده بود. (قد عملت الولاة قبلی أعمالا خالفوا فیها رسول الله صلی الله علیه وآله...)و حضرت نمیتوانستند با سرعت و به راحتی آنها را ریشهکن کنند (وَ لَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَی تَرْکِهَا وَ حَوَّلْتُهَا إِلَی مَوَاضِعِهَا .... لَتَفَرَّقَ عَنِّی جُنْدِی حَتَّی أَبْقَی وَحْدِی....) و این چه ربطی به کژیها و ناراستیهای مورد نظر دارد؟ ضمن این که مبنای این گفته، روایتی است که فاقد سند معتبر است؛ هر چند اگر واجد سند معتبر هم بود، برای اثبات مطلب کافی نبود؛ زیرا خبر واحد هر چند واجد سند معتبر باشد، برای اثبات غیر احکام شرعی کافی نیست.
🔸سند روایت این است: «علی بن ابراهیم عن ابیه عن حماد بن عیسی عن ابراهیم بن عثمان [عمر] عن ابان بن ابی عیاش عن سلیم بن قیس اسدی (روضه کافی ، ص ۵۸، ح ۲۱) این سند به دلیل اشتمال بر ابان بن ابی عیاش ضعیف است. البته در روضه کافی از ابان یاد نشده است ، لکن مطابق موازین رجال بین ابراهیم بن عثمان [عمر] و سلیم بن قیس ، این شخص واسطه در نقل است.
🔻ادامه در پست بعدی👇
.