نگاه درست شیخ حسین
✍️ علی مهدیان
🔹ترمیم دو قطبی های اجتماعی و دردهای کهنه آن فقط به سخن نیست نیاز به رشد نگرشها و تغییر اخلاقمان دارد. شما هم دیده اید، من هم دیده ام کسانی که عادت کرده اند از موضع قدرت حرف بزنند، تهمت بزنند، بترسانند، توهین کنند، چون فکر میکنند طرف حق ایستاده اند. حالا چه کسی و چه زمانی باید یقه این جماعت را بگیرد و بگوید تو هم ظلم میکنی، ظلم به کسی که چون خطاکار است جز خدا کسی را ندارد که این مظلومیتش را پیش او ببرد.
🔹 ظلم های کوچکی که چه بسیار آدمها را از جبهه حق بیرون انداخته و قیامت معلوم میشود چقدر از این جهت همگی مسوولیم. طرف مجرم است چرا به او توهین کنیم؟ چرا بترسانیمش؟ به چه حقی با بی قانونی سراغش برویم، خانواده اش را بترسانیم؟ بله اینها کم است میدانم. ولی آن مقدارش که هست، چه کسی و چه زمانی باید این اخلاق زشت رخنه کرده در برخی را بر ملا کند؟
🔹 در جلسه ای که قرار بود در حضور رهبری برگزار شود قبل از حضور ایشان دیدم یکی از مسوولین انتظامات بیت، جلوی همه جمعیت با بی ادبی و بی احترامی با مداح جلسه سخن گفت و او را جلوی همه جمعیت خرد کرد. از این خطا ها کم ندیده ایم و ندیده اید در بخشهای مختلف. راهش این است که نگاهمان رشد پیدا کند و اخلاقمان را رشد دهیم. همه مان. همه مان به فکر خودمان باشیم. بسیاری از آدمهای دل زده دلیل دل خوریشان اخلاق امثال من بوده در تعاملاتمان. پناه بر خدا. خدا رحمت کند سردار شهید قدس را میگفت دفاع از حرم، دفاع از حرمت قلب این مردم است که از کعبه بیشتر احترام دارد.
🔹مثل آب خوردن آدمها را بیرون جبهه انقلاب قرار میدهیم. منافق مینامیم. سالها قبل در مباحثاتی چقدر تلاش کردم به عده ای بفهمانم حق ندارند به کسی مثل مرحوم هاشمی تهمت نفاق بزنند ولو هزار جور نقد به افکار و رفتارش داشته باشیم، به فلان مسوول و سیاستمدار علنا تهمت نفاق و در جبهه دشمن بودن نزنند.
🔹عادت کرده ایم این و آن را از قطار انقلاب پیاده کنیم و غیر خودی بنامیم. خدای متعال در قرآن بین «ضعیف الایمان» و «منافق» فرق میگذارد. جریان ضعیف الایمانها در درون جبهه حقند و در تعامل با کل بدنه جبهه حق، پیامبر ص با دیگران( که فاصله ایمانیشان با او قابل تصور نیست) پر از مهر و محبت و صمیمیت بود، ما چه مان شده؟
🔹آیا نمیشود مثل سردار شهید هم جلودار بود و پیشران و هم کرامت آدمها را در مرزهای جبهه حق حفظ کرد و به آنها احترام گذاشت؟ به جای گیر دادن به شیخ حسین، مقابل او شاگردی کنیم، وعظ بشنویم، ما باید تغییر کنیم. باید رشد کنیم. انقلاب البته تقریری تنزیهی و سختگیرانه دارد شاید به آن معنا انقلابی فقط پیامبر اکرم ص باشد و معصومینش، اما انقلاب تقریری تشبیهی و گسترده هم دارد که خیلی ها را شامل میشود، حتی به تعبیر امام روح الله، اکثر مردم دنیا بهشتی اند، ولو در بالاترین مراتب بهشت نباشند، اکثر خطاکاران عالم حتی اهل علمشان ، جاهل قاصرند. بیایید توبه کنیم از این همه تنگ نظریهایمان، تهمت زنی هایمان، حرمت شکنی هایمان که زیر پوست قداست و حرف حق پنهانش کرده ایم. این ها به معنای ندیدن قله ها و رشد یافته ها و کنار گذاشتن حرف حق و یا امر به معروف و نهی از منکر نیست. شب قدر باید هویت رحمه الله الواسعه بودن را در جان ما بنشاند.
🔹از یکی از همرزمان شهید مظلوم قدس که آزاده هم بود شنیدم، حاجی از او خواسته بود رزمنده ای را که در دوران اسارت او را لو داده بود و با دشمن همکاری کرده بود ببخشد. وقتی رفیقش تعجب میکند که چرا؟ به او میگوید اگر یکی از تهران تا اهواز میآمد برای جنگ و پشیمان میشد و بر میگشت باید خادمش میبودیم تا چه رسد به این رفیق خطاکارت.
🔹شیخ حسین خوب گفت. درست گفت. مثل همیشه به جا گفت. سایه اش مستدام.
ما باید فکری به حال خود کنیم ....
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
مردم بیدین شدهاند یا اصلاحطلبان؟
✍️ مهدی عامری
▫️آقای عباس عبدی در دو یادداشت ادعا کرده است در چند دهه اخیر روند فرود دینداری در ایران شکل گرفته است و در سالهای اخیر این اتفاق با شیب تندتری در حال وقوع است. (روزنامه اعتماد، شماره ۵۴۵۸ و ۵۴۵۹-صفحه ۱) وی آنگاه کوشیده است با بیان شاخصهایی مدعای خود را مدلل کند که به نظر میرسد این مهم توفیقی نداشته است و مطلبی مشوش و ناموزون از حیث روشی و محتوایی نگاشته است که بیشتر اغراض سیاسی دارد.
🔹 معلوم نیست بالاخره احکام و عمل به ظواهر از دیدگاه ایشان شاخص دینداری هست یا نه؟ اگر امروز از نظر شما مساجد خلوت و روزهداری کم شدهاست شاید بتوان آن را طبق روش شما تقویت دینداری و کوچ از برون به درون دانست! ضمن آنکه باز خود ایشان ادعا کرده است که صفر و یک نگاه کردی به دین خودش عامل تضعیف دینداری است، اگر چنین است چرا معیار دینداری از منظر شما مسجد رفتن یا مسجد نرفتن است؟ این خودش همان نگاهی نیست که خود ایشان به آن انتقاد دارد؟ چهبسا کسی مسجد نرود ولی بسیار متدین باشد و در اخلاق و اعتقادات عمیق و دقیق باشد. این بیروشی در متن آقای عبدی باز هم وجود دارد.
▫️وی در ادامه آوردهاست: «آمار و مشاهدات رو به افول از حضور در مساجد، روزهگرفتن، و شواهد از پرداخت کمتر خمس و سهم، علائم مستقیم این ادعا هستند» خوب بود ایشان آمار و مشاهداتی که اینطور بهراحتی منجر به نتیجه شدهاست را ارائه میداد تا معلوم شود جامعه آماری و گستره مشاهده ایشان چقدر است. در ثانی بر فرض صحت این آمار برای تحلیل دادههای این چنینی باید اندیشید و بررسی کرد که ریشه آن دینی است یا آبشخور دیگری دارد؟ برای نمونه اگر در دهه اخیر مردم کمتر خمس میدهند شاید یک دلیلش سر کار بودن دولت مورد حمایت آقای عبدی و مجلس برجامیان باشد که با سفره و جیب مردم کاری کرد که بهجای آنکه خمس بدهند جز مصارف خمس شدند! آیا عملکرد دولت و مجلس اعتدالی سرمایه و سود و پس اندازی برای ملت باقی گذاشته که خمس بر آنها واجب شود؟ گاهی ریشه برخی اتفاقات اقتصادی است.
مطالعه متن کامل:
🌐 https://v-o-h.ir/?p=43827
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
مسئله "فلسطين" از منظر فلسفه ائتماني
📙ثغور المرابطه، نشر مرکز المغراب للدراسات في الاجتماع الإنساني، رباط، ۲۰۱۸,صص۱۹_۲۰
ترجمه علی اصغر اسلامی تنها
✍️ علامه طه عبدالرحمن در کتاب «شکاف های مرزبانی؛ رویکرد ایتمانی به چالش های معاصر امت» صورت بندی فلسفی از مسئله فلسطین ارائه می کند. از منظر فلسفه ایتمانی، «إیذاء فلسطینی، إیذاء اله و إیذاء انسان است».
🔹 طه می نویسد:
در جهان کنونی که از خُلق «حیا» خالی است، به گونه ای که در آن هر زورمندی هرچه بخواهد می کند، جای شگفتگی نیست که انسان انواع مختلفی از رنج و اذیت را ببیند، اما آنچه «انسان فلسطینی» از أذی نزدیکان و دوران می بیند نظیر و اندازه ای ندارد. همانگونه که آنچه که رژیم اسرائیل از ایذاء آشکار می کند قابل توصیف نیست گویا که «شر مطلق» است. چرا که خشونت و أذی اسرائیلی، بیشتر از آن است که یک یک شمارش شود. آنچه تاکنون انجام شده قابل احصا نیست و آنچه از اشکال دیگر غافلگیرمان خواهد کرد در حساب نمی گنجد.
برای درک حقیقت این «رنج و أذی» که اشبه به شر مطلق است، نیازمند شناخت حقیقت انسانی هستیم که با این شکل، اذیت می شود.
🔹انسان فلسطینی ویژگی متمایزی دارد چراکه ارض او محل تلاقی عوالم شهادی و غیبی، و ارث او محل تلاقی ابعاد زمانی و سرمدی است. از این رو برای شناخت حقیقت او نمی توان رویکرد تاریخی داشت چون این مقاربه، بُعد ابدی و سرمدی آن را ساقط می کند حتی اگر عالم غیبی آن را حذف نکند. همانگونه که نمی توان رویکرد حقوقی داشت چون عالم غیبی آن را ساقط می کند حتی اگر بُعد سرمدی آن را حذف نکند. همانگونه که نمی توان رویکرد سیاسی داشت چراکه این روی آورد، هم عالم غیبی و هم بُعد سرمدی آن را حذف خواهد کرد. لذا دورترین، بلکه فریب کارترین رویکردها در معرفت حقیقت چنین انسانی است. گرچه همین رویکرد منتخب اکنون در درک أذی واقع بر انسان فلسطینی به کار بسته می شود.
🔹نمی توان به حقیقت انسان فلسطینی معرفت پیدا کرد و ایذا او را دفع کرد، جز با رویکردی که عالم شهادی زمین اش را به عالم غیبی آن وصل کرده و بعد زمانی ارث اش را به بعد سرمدی آن متصل کند، لذا ما رویکرد فلسفی را پی خواهیم گرفت که ارض فلسطینی را از عوالم خود جدا نکند بلکه همه عوالم آن را حفظ و ملاحظه کند و ارث فلسطینی را از ابعاد خود بریده نکند بلکه همه ابعاد آن را حفظ و نگهداری کند. شاید از این طریق ماهیت أذی فلسظینی را تبیین کنیم و به طریق دفع آن هدایت شویم.
🔹رویکرد ایتمانی مبتنی بر مبدا اساسی است. هر چیزی دو بُعد دارد یکی «صورت» که همان مظهر خارجی است و دیگر «روح» که جوهر درونی است. روح اصل در تفسیر صورت است و صورت فقط تعبیری از روح است، به بیان دیگر تصویری از آن است.
صورت إیذاء فلسطینی به شکل اجمال بر دو وجه تقویم یافته است. ایذای ارضی که پروردگارشان آن را مبارک کرده. دوم ایذا ارثی که فطرت شان آن را انتاج نموده. إیذاء ارض مبارکه و ایذا ارث فطری. روح إیذاء نخست إیذاء اله و روح إیذاء ارث فطری، إیذاء انسان است.
🔹و چون روح اصل در تفسیر صورت است. لذا فهم "إیذاء اله" اصل در "إیذاء ارض" و "إیذاء انسان" اصل در "إیذاء ارث" است. و چون «مساله اله» و «مساله انسان» اختصاص به فلسطینیان ندارد بلکه شامل همه دین باوران می شود. لذا همه باید برای رفع إیذاء فلسطینی اقدام کنند.
🔸اصل مفهوم «مرابطه» برآمده از آیه شریفه«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ».
🔸اصل مفهوم «إیذاء اله» برآمده از آیه شریفه« إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً [احزاب/57]»
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
20-09-1401_1.mp3
6.8M
🎧 آیتالله میرباقری | قطعۀ صوتی پرنکته با عنوان «اهمیت کلانروایتها»، ۱۴۰۱/۹/۲۰
🔹 گزارشهای خُرد از انقلاب اسلامی برای ایجاد امیدواری و ایجاد انگیزش کافی نیست؛ ما نیازمند کلانروایت از انقلاب اسلامی هستیم که بتواند آیندهای که انقلاب اسلامی تصویر میکند را بهعنوان یک تصویر روشن، جذاب و شورانگیز، در مقابل نسل جوان قرار دهد.
ما امروز با فقدان کلانروایت روبهرو هستیم.
🔹 در میدان مبارزه، ضربه زدهایم و ضربه خوردهایم و در مجموع، رو به پیش هستیم.
نفوذ فرهنگ انقلاب اسلامی در جهان، بعضی زنان در اروپا را محجبه کرده؛ آنها هم در داخل کشور چادر از سَرِ بعضی زنان ما برداشتند، بیدینشان نکردهاند که!
نباید دستپاچه شویم و خیال کنیم همهچیز از دست رفته؛ اینها در جبهۀ اسلام و ایمان قرار دارند.
🔹 خوشبینی به تمدّن غرب، خطرناکترین چیزی است که در جامعۀ ما وجود دارد. یکی از مهمترین ریشههای انحراف بخشی از نسل ما، تحقیرشدگی در برابر تمدّن غرب است. تحقیرشدگی در برابر غرب، بیهویتی ایجاد میکند.
ما باید چهره واقعی غرب را فراتر از چهرهای که هالیوود و توریسم ایجاد کرده، به مردم معرفی کنیم.
🔹 در فضای مجازی نیازمند دستگاه پالایش هستیم، نه فیلتر؛ البته در جاهایی فیلتر هم ضروری است و حتی در جاهایی باید عقبۀ دشمن را نابود کنید.
🔹 به جوانانی که وارد فضای مجازی میشوند، مهارت مبارزه یاد بدهید؛ نه اینکه برای پرسه زدن به آنجا بروند.
🔹 چرا سرود «سلام فرمانده» پرطرفدار شد؟
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
👓 کدام کشور را سراغ دارید که حتی اصول سیاست خارجی اش را هم هرسال به #رفراندوم بگذارد؟!!
#روز_قدس
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
هدایت شده از حسینیه معارف انقلاب اسلامی
ضد عوام سالاری
✍️ حجت الاسلام علی مهدیان
🔹جملات رهبری درباره رفراندوم نقد یک نوع طرز فکر بود. که در کنار بقیه نقدهایش یک اندیشه غلط رخنه کرده بین انقلابیون را نشانه میرود. جریان فکری که شاید در بستر غربگرایی مفرط عده ای، جذاب هم به نظر برسد.
🔹 آنانکه مردمسالاری امام خمینی را با عوام سالاری اشتباه گرفته اند. در زمینه اقتصاد پیشنهادشان توزیع پول بین همه است. بیش از آنکه بر تولید تاکید کنند بر تقسیم سرمایه بین همگان پای میفشرند. اینها با پولدار جماعت کلا مشکل دارند و با آمدن نامش کهیر میزنند. اصل اولیه برایشان این است که بخش خصوصی مجرم است. با اصل چهل وچهار در واقع از این جهت قهرند. باید نباشد یا تبدیل شود به پخش پول بین عوام و حذف سرمایه دار.
🔹در زمینه سیاست روی رفراندوم متمرکز میشوند. قانون و مناصب و تقسیم کارها برایشان نماد استیت بازی و لویاتان سازی است. حاکمیت مرکزی، دولت مرکزی، تصمیم گیری نخبگان، نظارت اهل علم برایشان منشا فساد است. عوام بگویند، عوام بخواهند.
🔹اینها را در کار رسانه ای دنبال کنید همانهایی هستند که معتقد بودند، فضای مجازی غربی جای خوبی است چون حکمرانان ما درش قدرت اعمال حاکمیت ندارند.(حاکمیت دشمن را هم در آنجا البته فعلا بی خیال، نمیبینند)
🔹اینها را در فضای فکری آنجایی ببینید که معتقدند «سیر مطالعاتی آثار» متفکران، غلط است، هر چه دلتان میخواهد بخوانید و خودتان فکر کنید حالا کتاب یا یادداشتهای مختلف و بی اصل و نسب مجازی یا هر چه. ولی سیر مطالعاتی و نظام اندیشه مطهری و بهشتی و مصباح و خامنه ای و کی و کی ذهنتان را میبندد.
🔹برایشان اصل و فرع داشتن استکبار و دشمن معنا ندارد. خطاکار داخلی و دشمن خارجی را هم تفاوت نمیگذارند. بین انواع بدیها و بدها تفاوتی نمیگذارند. تفاوت را نمیبینند.
🔹عوام مهمند که مظلومند و در استضعاف و چون توان حل مشکلات خود را ندارند پس کاش یک سوپرمن نژادی پیدا شود و مشکلاتشان را حل کند. نمیآید؟ بنشینیم تا بیاید. و اگر نیامد همه چیز بن بست است و ناامیدی و بیچارگی. تا بیاید.
🔹اما مردمسالاری امام اینطور نبود. او هم سهم عوام را رعایت میکند و هم نخبگان و خواص را. مردم یعنی همه. نه مانند عده ای در ابتدای انقلاب رای مردم را کنار میگذارد نه نقش علم و نخبگی را نفی میکند. لذا هم در تولید قانون و هم محتوای قانون ، هم در پیشنهاد ساختار نظام هم در انتخاب آن هم عوام و هم خواص در یک هندسه معقولی در جای خود قرار میگیرند. حرف زیاد است اما
🔹بارها گفته ام رفقا! مراقب باشید کژراهه غربگرایی که درد و بیماری مزمن این کشور است، ما را به ورطه چپ گرایی و عوام گرایی نیندازد که اینها هر دو، دو لبه یک مقراضند.
🔻کانال حسینیه معارف انقلاب اسلامی
@hoseiniehmaaref
شهید صدر معتقد است که مفسر باید با نظریه تفسیر به سراغ متن برود.
✍️ حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی عبداللهی در دهمین نشست از سلسله درسگفتارهای تفسیر موضوعی شهید صدر:
✔️ دانش تفسیر متن، متون مقدس و بویژه قرآن کریم در فرهنگها و تمدنهای مختلف اهمیت دارد؛ چون فرهنگ و تمدن بویژه فرهنگهای دینی، متنمحور هستند یعنی اغلب مدعیات معرفتی دینی ما مبتنی بر متن قرآن و روایات است.
✔️ چرخش تفسیری اصطلاح مهمی است که باید به آن توجه کرد؛ دانش تفسیر دانشی نو نیست بلکه از زمانی که انسان در اجتماع زندگی کرده است برای فهم کلام یا نوشته دیگر، تلاش کرده است روشها قواعد و ابزار فهم مخاطب خود را به دست آورد و ارتباط زبانی برقرار کند؛ اما در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، با تحول در دانش تفسیر مواجه هستیم که میتوان آن را چرخش تفسیری خواند.
✔️ تفسیر در دوره معاصر امری اجتماعی، فرهنگی و تاریخی است؛ بر خلاف دوره کلاسیک مفسر خود را در بافت تاریخی اجتماعی در نظر میگیرد و با توجه به موقعیت اجتماع، فرهنگ و تاریخی که در آن قرار دارد متن را فهم میکند.
✔️ یکی دیگر از ویژگیهای تفسیر معاصر، فعال بودن مفسر است؛ مبانی و پیشفرضها و تجربیات و منظرهای مختلف مفسر بر فهم و تفسیر متن موثراست؛ به نظر شهید صدر مجاز هستیم که در تفسیر متن، فعال دخالت کنیم و پیشفرضهای خود را ارائه کنیم؛ یعنی مفسر فعال است اما تا حدودی.
✔️ در تفسیر معاصر قلمروهای مختلفی دست به دست هم میدهند تا دانش تفسیر متن اتفاق بیافتد؛ اینها را رویکرد بین الاذهانی یا انتقادی به تفسیر مینامند؛ نشانهشناسی، زبانشناسی، نقد ادبی، فلسفه زبان، هرمنوتیک فلسفی و دانش های مختلفی دست به دست هم دادهاند.
✔️ دو علم فلسفه زبان و هرمنوتیک فلسفی را دانشهایی هستند که در روزگار ما بیشترین سهم را در مباحثات دانش تفسیر دارند؛ هرمنوتیک را بررسی و مطالعه تفسیر به صورت کلی تعریف کردهاند که خواه تفسیر متن، گفتوگو یا سخن شخص باشد؛ هرمنوتیک دانش بررسی یا مطالعه تفسیر متن است.
✔️ به گمان من ارتباط دانش تفسیر آن گونه که منتشر شده از عدم ارتباط با فلسفه زبان و دانشهای دیگر رنج میبرد؛ اما آنجا که مفسران به دانشهای مختلف مانند قرآن و حدیث روی نیاوردهاند، میبینیم که باید به صورت جدیتر وارد شویم و نقش دانشهای زبانی و فلسفه زبان را در علم و دانش تفسیر متن در نظر بگیریم.
✔️ شهید صدر تفسیر ترتیبی را خیلی مهم نمیدانند بلکه تفسیر اجتماعی یا موضوعی را مهم می دانند؛ نکته برجسته روش تفسیری شهید صدر آن است که شهید صدر میخواهد تفسیر، نظریه تفسیر متن داشته باشد؛ شهید صدر معتقد است که مفسر باید با نظریه تفسیر به سراغ متن برود که این بسیار مهم است؛ مفسر باید وقتی به سراغ تفسیر متن میرود منهج، روش و رویکرد عامی برای تفسیر داشته باشد؛ این عام بودن مهم است.
✔️ اگر کسی با ارتکازات زبانی اولیه به سراغ تفسیر متن برود، در مرحله اول تفسیر باقی مانده است، مرحله اول بررسی فهم زبانی یک متن است. مرحله دوم علاوه بر ارتکازات زبانی، به ارتکازات اجتماعی اشاره میکند؛ اینجا هرمنوتیک مطرح میشود که بحث شهید صدر با بحثی که هرمنوتیستها بیان کردهاند باید قیاس شود.
🔍برای خواندن متن کامل اینجا را کلیک نمایید.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
پیامبر اکرم ﷺ فرمودند:
اَلشَّقِیُ منْ حرم غُفران الله فِی هَذا الشَّهر
همانا بدبخت کسی است که در این ماه عظیم بخشیده نشود!!!
در این روزهای پایانی ماه رمضان
زیاد از خدا طلب مغفرت کنیم....
#یاصاحب_الزمان_ادرکنی
رهبری و رفراندوم
🔹آیا رهبری با رفراندوم مخالف است؟ کسی که از در شورای انقلاب و بانیان رفراندوم جمهوری اسلامی در ابتدای انقلاب بوده، از بانیان رفراندوم قانون اساسی بوده. از بانیان بازنگری قانون اساسی بوده. از بانیان متن قانون اساسی است که این روش به رسمیت شناخته. رهبری را با خودش تفسیر کنید نه خودتان. شما شاید هر روز یک حرف بزنید. شمایید که هیچ وقت جرات ندارید از مردم دنیا همه پرسی کنید که با شورای امنیت و حق وتو و حاکمیت دلار و موجودیت اسراییل موافقند یا نه. شمایید که در داخل هر جا مردم مخالفتان رای دادند جر زنی را شروع کردید.
🔹رهبری سال هفتاد و شش و هشتاد که خاتمی رای آورد پای حضور مردم نایستاد؟ سال هشتاد و چهار و هشتاد و هشت نایستاد؟ حضور های هشتاد و چند درصدی پای صندوق های رای، رفراندوم نبود؟ چه کسی تا آخر پای انتخابهای مردم ایستاد؟ با شخص منتخب شده آنهم آدمهایی مثل میرحسین و خاتمی و احمدی نژاد و روحانی و هاشمی کار نکرد؟ کار کردن با آدمی که هزار جور اختلاف نظر عملی و گفتمانی با تو دارد ساده تر است یا همراهی با یک نظر رفراندوم در یک موضوع فنی خاص؟ رهبری با گفتگوی با آمریکا در داستان هسته ای موافقت نکرد با اینکه اعلام کرد با آن مخالف است اما با خواست خواص و به نیت تجربه کردن عموم مردم با آن همراه میشود.
🔹کدام کشور اصل موجودیتش را به رفراندوم گذاشته و قانونش را هم دو بار به رفراندوم گذاشته؟ شما دیگر حرف از مردم نزنید. شما که هشتاد و هشت تهمت تقلب زدید چون شکست خوردید و میخواستید رای کل مردم را بالا بکشید. شما که انقلاب چند صد نفره تان چند ماه دوام نیاورد و با حضور خیابانی میلیونی نابود شد. همه میدانیم دلتان به هزاران رسانه استکباریتان گرم است که مخ مردم را بزند و نظر آمریکاییتان را تایید کند. حال آنکه آزموده را آزمودن خطا است.
🔹هنوز هم نتوانستید بفهمید چرا بعد آنهمه تبلیغاتتان برای عدم حضور مردم پای صندوق رای، کمتر از بیست درصد هم موفق نشدید مردم را منصرف کنید. حالا چی؟ ایران بیاید برای موضوعات مختلف رای گیری کند که چی؟ هیجان و دو قطبی راه بیندازید ، متخصصین و منتخبین را کنار بزنید؟ که چی؟ که فردا اگر نظرتان نشد چو بیندازید که تقلب شده؟ بگویید حاکمیت خودش موافق فلان نظر است پس ما بیاییم رفراندوم برگزار کنیم؟
🔹راستی چرا سرمایه داران بزرگ کشورهای اروپایی رای نمیگیرند درباره اموال و داراییهایشان که تقسیم کنند بین همه یا نه؟ چرا هیچ کشوری درباره همه موضوعاتش رای گیری نمیکند؟چرا هیچ کدام درباره اصل موجودیت و ساختارشان هر سال و هر روز یا بیشتر یا کمتر رای گیری نمیکنند؟ اگر به تعداد رای گیری است که هیچ کدام با تعداد انتخابات و حجم حضور مردمی ما در طول سالها قابل مقایسه نیستند. اگر هم بحث سر رفراندوم درباره موضوعات مختلف است که هیچ یک بی حساب و کتاب و بدون طی فرایند دارای قاعده و قانون رفراندوم را در هر موضوعی انجام نمیدهند.
🔹به چه فلاکتی افتاده اید، انصافا.
علی مهدیان
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
هدایت شده از پایگاه تحلیلی صراط
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی ابلهید..
🔻حامد اسماعیلیون در یک جمله علت خروجش از ائتلاف همبستگی را اینگونه بیان کرد: رضا پهلوی اساسا به دموکراسی پایبند نیست.
🔴 جالب است که نمی دانند آش دیکتاتوری پهلویها که حتی اسماعیلیونِ خبیث هم نمی تواند تحملش کند از ابتدا توسط همین ایادی مدعی دموکراسی چیده شده..
🔻روز چهارم اردیبهشت 1305 روزیست که پدربزرگش به پشتگرمی آمریکا و انگلیس بر تخت شاهی تکیه زد.
✅ ا.س.ملیکف در کتاب «استقرار دیکتاتوری رضاخان در ایران» مینویسد:
« در زمینه سیاست خارجی، خلع قاجاریه، هیچ دشواری با خود نداشت. انگلستان و ایالات متحده امریکا، در به رسمیت شناختن کودتا بر یک دیگر پیش دستی جستند. با آنکه احمدشاه، اعلامیهای انتشار داد و در آن گفت که خلع او غیرقانونی است، زیرا اراده ملت بر آن نبوده است، بازهم انگلستان و امریکا از وی پشتیبانی نکردند. از روز ۱۲ دسامبر، سه روز جشن اعلام شد. مردم تهران را واداشتند که بر در و دیوار کوچهها قالی بیاویزند و چراغانی کنند...»
🔹تنها جنبشی که توانست عقبه دیکتاتوری پنجاه ساله این خاندان و دست های پشت پرده آنرا پس زده و مردم را به صحنه بیاورد، انقلاب اسلامی بود و این جماعت نادان همچنان سنگ این دموکراسی دیکتاتورساز را به سینه می زنند.
✍️مرتضی توکلی
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔻عضو #صراط شوید.
@serat_zanjan
رشد فزآینده دینداری در جامعه ایران/ عدم تحلیل و برنامهریزی نهادهای علمی نسبت به این مسئله
✍️حجت الاسلام حمید پارسانیا
✴️ مسئله این است که ما در سنجش دین و دینداری ایرانیان باید ناظر به معنایی از دین که در ایران وجود دارد یعنی اسلام، تشیع و مانند آن پژوهش کرده و از این زاویه، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و تاریخی دین را هم بررسی کنیم. انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی در دینداری ایرانیان بود که بهنوعی منشأ تغییرات و تحولات در جهان اسلام، بلکه فراتر از جهان اسلام، در سطح کشورهای غیراسلامی هم شد.
❇️ ما با سطحی از دین و دینداری مواجه هستیم که باید در تعاملات و ساختارهای قدرت اجتماعی، منطقهای و جهانی به آن پرداخت و آن را مدنظر قرار داد. این مسئله ابتدا چندان به چشم مخاطبان این جریان دینی اجتماعی و سیاسی نمیآمد. اصلاً فکر نمیکردند که این یک واقعیت زنده و قابل تداوم است.
🔸این جریان چیزی در حاشیه رقابتهای شرق و غرب بود اما ناباورانه دیدند تداوم پیدا کرد، موج ساخت، نوع رفتار و مواجهات سیاسی منطقهای قدرتهای جهانی را بهگونهای تحتتأثیر قرار داد و جهان سکولاری که به هیچ وجه هویت اجتماعی و سیاسی دین را به رسمیت نمیشناخت، ناگزیر شد در رقابت با این جریان دینی ایران و جهان اسلام بدلهای دینی درست کند. این موضوع اصلاً سابقه نداشت. براین اساس گروههای سلفی تندرو و بعد داعش به وجود آمد. اینها پدیدههای جدیدی بودند که درتقابل با دین در عرصه سیاسی و با مفاهیم دینی شکل گرفتند.
🔷 در برابر برخی ادعاها باید پرسید کدام روز در این چهل سال گذشته این عنصر ضعیف شده است؟ ما در حوزه مناسکی شاخصها یا نمادهایی را نمیبینیم و نداریم که نشان دهد قلمرو مناسک دینی تضعیف شده، شاهدش مثلاً پدیده اربعین، عزاداری امامحسین علیهالسلام یا جشنهای مهدویت و مانند اینهاست.
امروز ما در عرصه اجتماعی و سیاسی غیبت دین را نمیبینیم، بلکه رقابتهایی را میبینیم که مفاهیم مربوط به خودش را میطلبد. ما به شناخت پیچیدگیهای این روابط و تقسیمبندی انواع دینداریهایی که مطرح میشوند نیاز داریم. در این زمینه هم ادبیات و تحقیقات مرتبط با دینداری را در دوران معاصر شاهدیم و این خود نشانهای از حضور دین در عرصههای مختلف است.
🔶 اگر نهادهای علمیتان در حاشیه مرجعیت علم مدرن باشد توقع اینکه برنامهریزی نخبگانی مناسبی از این ناحیه در جامعه اسلامی داشته باشید، نابجاست. در آن جهات بقیه نهادهای اجتماعی و فعالیتهای دینی هنوز وضعیت مناسبی نسبتبه بخشهای دیگر را شاید پیدا نکرده باشد.
🔻 همچنین القای اینکه دینداری قوت و قدرتی را پیدا نکرده یا گرفتار آسیب شده از سوی کسانی که مباحث نظری میکنند، نتیجه نبود تحلیل همهجانبهای نسبتبه مسئله است و این افراد در چارچوب نظریاتی به مباحث میپردازند که ساختار معرفتی و علمی آن متناظر با این فرهنگ نیست و از منبع دیگری تغذیه میشود.
📌 متن تفصیلی گفتوگو در سایت استاد پارسانیا
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
نقد روششناسانۀ تحلیل آیتالله علیدوست:
قواعد مصلحتاندیشی در بازسازی اجتماعی
✍️ مهدی جمشیدی
۱. آیتالله علیدوست در مصاحبه با تارنمای جماران، مطالبی را دربارۀ مداخلۀ حاکمیّت در ماجرای کشف حجاب مطرح کردهاند که به نظر این قلم، دربردارندۀ این مضامین هست:
الف. لازمۀ «حجاب قانونی»، «اجبار به حجاب» است.
ب. نتیجۀ اجبار به حجاب نیز در شرایط کنونی، ایجاد «لجاجت» بلکه «بیاعتقادی» در جامعه است.
ج. این وضع، نقض غرض شارع است.
د. چون عمل حاکمیّت در این باره، مصداق نهیازمنکرِ مفسدهانگیز است، این تکلیف از حاکمیّت ساقط میشود.
هـ . پس در موقعیّت کنونی، اقتضای «مصلحت فقهی» این است که تحقّق حجاب در جامعه بهصورت «اجباری» نباشد، بلکه از «سازوکارهای فرهنگی» استفاده شود.
۲. از ایشان که نظریهپرداز و مؤلّف «فقه مصلحت» هستند، انتظار میرفت که بسیار فراتر از معادلههای گفتهشده و تکراری، استدلال کنند و متغیّرها و عنصرهای بیشتر و دیگری را وارد سنجش فقیهانۀ خویش سازند تا محاسبۀ مصلحتاندیشانهشان، «بخشی» و «بُرشی» نباشد. مصلحتبینی ایشان تنها بر «یک متغیّر» تکیه دارد و آن «تولید لجاجت در مکشفهها» است، حالآنکه مصلحت از سنجش مبتنی بر «برآیند همۀ متغیّرها» به دست میآید. تنها آنهنگام میتوان سخن ایشان را پذیرفت که تمام یا بیشتر متغیّرهای حاضر در این عرصۀ اجتماعی و حاکمیّتی، گرد آورده شوند و «منافع» و «مضار» مترتّب بر آنها، در کنار یکدیگر دیده شوند. حتّی در فقه فردی، «معادلهسازیهای تکمتغیّره»، موجب «سادهسازی نابجا» میشوند و ازاینرو، رهزن طریق صواب در فهم و تدبیر هستند؛ چه رسد به فقه اجتماعی که در هر لایه از آن، دهها متغیّر حاضر هستند و هر یک به گونهای در صورتبندی مسأله، مدخلیّت دارند. این وضع آنچنان غلیظ و برجسته است که باید گفت مسألههای اجتماعی، نقطۀ اوج «پیچیدگی» در جهان انسانی هستند و پیچیدگیشان نیز برخاسته از «تراکمِ» متغیّرها و همچنین «مناسبات تودرتو»ی آنها نسبت به یکدیگر است. این جهان را جز با منطق «تحلیل شبکهای» نمیتوان فهم کرد و سیاست اجتماعی نیز مدّتهاست از عهد آغازین ربطهای علّیِ خطّی و تکبُعدی عبور کرده است. یکی از دلایل پدید آمدن اختلافها و پراکندگیهای فراوان در مسألههای اجتماعی نیز همین امر است که احصای همۀ متغیّرها و یافتن مناسبات و تعاملات آنها، دشوار است و داوریها و آراء، برآمده از «فهمهای موردی» و «بینشهای تکّهای» هستند.
۳. از این گذشته، همۀ متغیّرها نیز «وزن» و «اعتبار» یکسان ندارند و چهبسا یک متغیّر آنچنان مهم و تعیینکننده باشد که متغیّرهای دیگر را به حاشیه براند. این امر نیز در تحلیل ایشان به چشم نمیخورد؛ گویا فقط پای یک متغیّر در میان است و باید بر اساس همان نظر داد و حکمرانی کرد. در محاسبههای مصلحتاندیشانۀ اجتماعی، هم متغیّرهای متعدّدی حضور دارند و هم این متغیّرها، وزانت و منزلت یکسانی ندارند. چهبسا اگر پای متغیّرهای دیگری به این تحلیل باز شود و «ضریب واقعی» به آنها داده شود، ایجاد لجاجت در مکشفهها آنچنان اهمّیّت نیابد و صدرنشین نباشد. «روند فزایندۀ کشف حجاب به کشف نقاط دیگر بدن»، «احتمال گذار زنانی از مرحلۀ ضعف حجاب به مرحلۀ کشف حجاب»، «پیدایی چرخۀ ساختشکنی در عرصههای دیگر»، «سستشدن انگیزۀ بدنۀ انقلابیِ مردم»، «وقوع نزاعهای در لایۀ مردمی»، «رقیقشدن اقتدار نظام در روایتها» و ... از جملۀ متغیّرهای بنیادین و سرنوشتساز در معادلهسازیهای معطوف به کشف مصلحت اجتماعی هستند.
۴. از سوی دیگر، ایشان میان الزام قانونی به حجاب و ایجاد لجاجت در فرد، «ربط علّیِ قطعی» برقرار کرده است؛ حالآنکه این سخن، اثباتنشده و در حد یک «فرضیه» است. هیچگونه پیمایشی، این نظر را تأیید نمیکند و این گفته، بسیاری از یک گمان قیاسی و حدس پیشینی، اعتبار ندارد. ایشان امر «محتمل» را «مفروض» انگاشتهاند و بر اساس آن، قضاوت کردهاند، درحالیکه این احتمال، فقط «یکی از مسیرهای ممکن» است. فارغ از این نقص روشی، هرگز نمیتوان حکم کرد که میان الزام قانونی به حجاب و لجوجشدن فرد، «تلازم ذاتی» برقرار است و خواهناخواه، همه یا بیشتر از افراد چنین خواهند شد، بلکه شاید تنها «برخی» مبتلا به کینه و لجاجت شوند و «بقیه» یا موضع خنثی داشته باشند و یا حتّی بهتدریج، متنبّه شوند و پس از مدّتی در اثر غلبۀ فضای اجتماعی، همراه گردند. تمام این فرضیهها در متن این واقعیّت، ممکن و محتمل هستند و هیچگونه مسیر منحصربهفردی و مطلقی وجود ندارد. جهان اجتماعی، جهان «تنوّعها» و «تکثّرها» است، نه جهان «یکنواختیها» و «همگونیها». ازاینرو، باید برای فهم و تدبیر آن، «منطق پیوستاری» را به کار گرفت و طیفها و طبقهها را دید و مراتب و درجات را ملاک قرار داد.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd