🌸 #پاداش_صله_رحم⁉️
🌺 عن الإمام الهادی (عليه السلام):
لَمّا كَلَّمَ اللّه ُ عزّ و جلّ موسى ابنَ عِمرانَ عليه السلام قالَ موسى: إلهي ··· ما جَزاءُ مَن وَصَلَ رَحِمَهُ؟ قالَ: يا موسى، أنسَأُ لَهُ أجَلَهُ، و اُهَوِّنُ علَيهِ سَكَراتِ المَوتِ 》
🔰 آنگاه كه خداى عزّ و جلّ با موسى بن عمران (عليه السلام) سخن گفت، موسى عرض كرد:
پاداش كسى كه صله رحم كند چيست؟
خداوند فرمودند:
اى موسى! مرگ او را به تأخير مى اندازم و سختيهاى جان كندن را بر او آسان مى كنم🌺
📚 امالی شیخ صدوق، ص۲۷۶🌼
11.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀برای امام زمان چیکار کردیم؟
ما نسبت به امام زمان ارواحنا فداه بی توجّه هستیم...
#کلیپ_مهدوی
#حجت الاسلام_#کاشانی
✨📖 ﷽ 📖✨
🛑 چرا توی دعاهامون اول باید برای دیگران دعا کنیم ⁉️
✍روزى امام حسن مجتبى (علیه السلام) وارد اتاق مادرش، حضرت زهراء (علیها السلام) گردید.
دید که مادرش در حال رکوع نماز است و براى مردها و زنهاى مؤمن با ذکر نامشان دعا مى کند.
🍃گوش کرد، که دید مادرش فقط براى دیگران دعا مى نماید و براى خویش ، هیچ دعائى نمى فرماید.
🌹 جلو آمد و اظهار داشت : اى مادر! چرا مقدارى هم براى خودت دعا نمى کنى همان طورى که براى دیگران دعا مى نمائى؟
🌸حضرت زهراء (سلام اللّه علیها) پاسخ داد: اى فرزندم ! اوّل ما باید به فکر نجات همسایه باشیم و سپس براى خود تلاش و دعا کنیم.
✍در حدیثى وارد شده است که: دعاى مؤمن معلوم نیست که برای خود مستجاب بشود یا نه
ولی در حقّ دیگران مستجاب مى شود
☀️ موقعى که انسان در حقّ دیگران و براى دیگران دعا کند، به جاش ملائکه الهى براى او دعا خواهند کرد، که دعاى ملائکه حتما مستجاب خواهد شد
✦¤✦༻
✳️ پنج توصیهٔ مهم امام صادق (ع)
1⃣ سه صفت را هر که دارا باشد «آقاست»: فرو خوردن خشم، گذشت از بدکردار و کمک و صلهٔ رحم کردن بهوسیلهٔ مال و جان.
2⃣ هر کس به «روزی اندک» خشنود باشد، خداوند از او «اطاعت کم» را میپذیرد.
3⃣ همانا امربهمعروف و نهیازمنکر مینماید کسی که سه خصلت دارد: به آنچه امر و نهی میکند داناست، بهجا امر میکند و بهجا نهی مینماید، و با «نرمی» و «مدارا» امر و نهی میکند.
4⃣ ایمان به آرایش ظاهر (انگشتر عقیق و عبا و ...) و به آرزو نیست، بلکه ایمان، عقیدهٔ پاک و خالصی است در دلها که «اعمال» انسان آن را تصدیق کند.
5⃣ سه چیز است که خداوند برای هیچکس در آنها راه فراری مقرر نکرده است: «خوشرفتاری با پدر و مادر»؛ چه خوب باشند و چه بد، «وفای به عهد» برای اشخاص؛ چه خوب باشند و چه بد، و «پس دادن امانت» از هر که گرفته شده؛ چه خوب باشند و چه بد.
📚 حضرت صادق علیهالسلام، ص۲۲۶ تا ۲۴۰
#فضلالله_کمپانی
#میلاد_امام_جعفر_صادق
17.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 فیلم دیدنی از تشرّف رهبر معظم انقلاب به همراه خانواده به آستان مقدس امامزاده علی ابن محمدباقر(ع) اردهال
🔺️فیلمی از تشرّف خانوادگی رهبر معظم انقلاب اسلامی به همراه فرزندان و نوههای ایشان به آستان مقدس امامزاده علی ابن محمد باقر(ع) برای نخستین بار پخش شد.
🔺️حمیدرضا مقدمفر مسئول برگزاری نخستین کنگره بینالمللی بزرگداشت امامزاده علی ابن محمد باقر(ع) پیش از پخش این فیلم کوتاه و در توضیح آن گفت: بیشک برای مردم دارالمومنین کاشان و بویژه مردم منطقه اردهال امروز یک روز تاریخی و ماندگار در تقویم معاصر خواهد بود.
🔺️توجه علمای بزرگ در طول تاریخ به شخصیت والای حضرت علی ابن محمد باقر(ع) که سفیر ولایت در ایران اسلامی بودند، ویژه بوده و هست.
🔺️این مکان مقدس همواره مورد عنایت و توجه خاص رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای بوده که طی این سالها در چندین سفر غیررسمی با تشرف به محضر این امامزاده گرانقدر، ارادت و محبت قلبی خود را نسبت به ایشان ابراز کردهاند.
🔺️یکی از شیرین ترین و ماندگارترین این تشرفها سفر غیررسمی و خانوادگی رهبر معظم انقلاب با خودرو اتوبوس در روز یکشنبه چهاردهم شهریور ۱۳۹۵ بود که موجی از شعف و شگفتی مردم منطقه را در پی داشت که ناباورانه از این تشرف مطلع شده و این صحنه تاریخی را مشاهده کردند.
🔺️مفتخریم که امروز در آئین نخستین کنگره بینالمللی حضرت علی ابن محمد باقر علیهماالسلام، با اهتمام دفتر نشر مقام معظم رهبری از بخشهایی از این سفر تاریخی رونمایی کنیم.
💠 امام امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام):
🔸 «سخن را تا نگفته اى در بند توست،
همين كه آن را به زبان آوردى، تو در بند آنى،
پس زبانت را چون طلا و نقرهات حفظ كن، چه بسا یک كلمه نعمتى را از بين برده و عذابى را پيش آورده»
🌷 #اللَّهُمَّ_صَلِّ_عَلَی_مُحَمَّدٍ_وَ_آلِ_مُحَمَّدٍ
16.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴فیلمی از دیدار مقام معظم رهبری با مرحوم آیت الله العظمی اراکی
قم ۱۳۷۰/۱۲/۰۲
شخصی میگفت: چند شب پیش ساعت ۱۲ شب یکی زنگ خونشون رو زده. اینا دیر جواب دادن. بعدش طرف دیده اینا جواب نمیدن زنگ طبقه پایینشون هم زده. بعد که اینا جواب دادن گفته منزل آقای فاضلی؟ ( فامیلیشون رو میدونسته) اینا گفتن بله بفرمایید. گفته آقا مدارکتون توی خیابون ریخته بوده. من جمع کردم اوردم براتون
بیاید پایین بگیرید، اینا مشکوک شدن، رفتن دوربین مداربسته شونو چک کردن دیدن ۴ نفرن که فقط یکیشون جلو آیفون وایساده، اینام مشکوک شدن در رو باز نکردن
طبقه پایینیشون هم آیفون رو برداشته بوده داشته گوش میداده
بعد دوباره زنگ طبقه پایین رو زده، فامیلی اونا رو هم میدونسته. عین اون حرفا رو به پایینیه گفته، اونم گفته آقا همینارو الان به طبقه بالاییمون گفتی!
اونام فرار کردن رفتن ...
میگفت چند روز قبلش هم با شیوه مشابه از یکی از فامیلاشون همون سمت ها دزدی کردن . گفتن بسته دارید بیاید تحویل بگیرید. بعد که طرف در رو باز کرده با قمه ریختن تو و تهدید کردن و هرچی طلا سکه داشتن گرفتن بردن
بعد که زنگ زدن کلانتری، بهشون گفتن این پیک های غذا و اسنپ باکس و... اینا آمار خونه و اسامی صاحبخونه ها رو به دزدا میفروشن.
از امروز به بعد هر فقیری درب خانه تون را زد و گفتند درب ماشینتون بازه و یا.... درب را باز نکنید چون به علت گرانی و اوضاع مملکت و ...، دزدا خود را به شکل گدا و... در آورده اند، اسپری فلفل وبیهوشی هم دارن، و به چشم و صورت شما می پاشن و وارد منزل می شوند دزدی میکنند این اتفاق در چند شهر رخ داده، وارد چندتا منزل شدن همه چیز شان را بردن ...
تا می توانید این پیام را در هر گروهی که هستین پخش کنید تا مردم مطلع شوند.
آیت الله بهاءالدینی می خواستند دست آقا را ببوسند
صبح زود تقریبا ساعت های سه ونیم، چهار صبح، رفتم منزل آیت الله «بهاءالدینی». قرار بود آقای خامنه ای از جمکران که نماز صبحشان را می خواندند، برویم منزل آقای بهاءالدینی. من با چندتا از دوستان در خانه را زدیم. آقاعبدالله، پسر آقای بهاءالدینی، آمد دم در. بهشان عرض کردم من شاه پسندی هستم از دفتر حفاظت آقا. آقای خامنه ای قرار است که خدمت آقا برسند.
آقاعبدالله هم در را باز کردند و ما رفتیم بالا. هنوز ساعت چهار صبح نشده بود. آقای بهاءالدینی تقریبا لباس تنشان بود و مهیا و منتظر کسی بود. دست گذاشتم به سینه ام و خدمتشان عرض ادب کردم. احوالی از ما پرسیدند و گفتند: خب، آسیدعلی آقای ما کجاست؟
این حرف آقا، قبل از این بود که من حرفی بزنم. گفتم: جمکران هستند. از آن جا که حرکت کنند، قرار است خدمت شما برسند.
گفتند: این جوری نگویید. ایشان اجلّ بر این هستند که خدمت من برسند؛ ایشان دارند لطف می کنند؛ ایشان بزرگواری می کنند، قدم می گذارند بر منزل ما. رونق منزل ماست...
بعد نشستیم چند دقیقه ای تا اسکورت حرکت کند. اسکورت تماس گرفتند که شما حاضرید؟
گفتیم: بله.
گفتند: پس ما راه افتادیم. اما آقای بهاءالدینی به ما گفتند که آقای خامنه ای از آن جا حرکت نکردند!
نگاه کردم، یک خورده به من برخورد. من بی سیم دستم است و تماس دارم. مثلاً می دانم چه خبر است دیگر. رفتم بالکن و به «مجتبی حیاتی»، فرمانده مان بی سیم زدم و گفتم: آقا حرکت کردند؟
گفتند: نه! آقا رفتند توی گودی داخل محراب مسجد جمکران، آن جایند؛ الآن حرکت می کنیم.
دیدیم آقای بهاءالدینی می داند که آقا حرکت نکردند. به ایشان گفتم: بله، آقا حرکت نکرده اند.
چند دقیقه ای گذشت و این ها دوباره تماس گرفتند. گفتم: حرکت کردند.
آقای بهاءالدینی گفتند: بله! حرکت کردند.
چند دقیقه بعد آقا در خانه رسیدند و از پشت بی سیم تأکید زیادی به من داشتند که مزاحم ایشان نشوید؛ یعنی حتی توی خانه خیلی اذیت و آزار برای ایشان نداشته باشید.
محافظ ها را برداشتیم بردیم بیرون و خانه را خلوت تر کردیم. آقا با تعدادی از همراه ها وارد منزل آقای بهاءالدینی شدند. آقای بهاءالدینی آمدند تا از پله های خانه ـ که پله های خیلی درب وداغانی هم بود و تقریباً آدم جوان هم شاید زمین بخورد ـ، بیایند پائین. آقای خامنه ای تند آمدند بالا و توی بالکن به هم رسیدند. آقا برگشتند با یک عصبانیت به من نگاه کردند، انگاری که من تخلف کردم و مزاحم آقای بهاءالدینی شده ام. آقای بهاءالدینی نگاه کردند و گفتند: آقا به این بچه ها چیزی نگویید. این طفلکی ها هیچی به من نگفتند. من دیشب تا حالا منتظر شما هستم. من دیشب نخوابیدم اصلاً.
آقای بهاء الدینی می خواستند که دست آقا را ببوسند. آقا هم نمی گذاشتند. آقای بهاءالدینی فرمودند: درست است که شما جوانید و زور هم دارید و قدرت در حد، ولی ما پیر شدیم، ولی این جوری ها هم نیست؛ من یک خواهشی ازت دارم، بگذارید من دستتان را ببوسم که فردا به مادرتان حضرت زهرا(س) بگویم دست ولی ام را بوسیدم.
وقتی نشستیم، آقای بهاءالدینی از آن دم در ورودی چشم می انداخت نگاه می کرد. آن هایی که یک چیزهایی می دانستند نزدیک بود قلبشان از توی سینه شان بزند بیرون. همه ترسیدند. ایشان چی می بیند ماها را؟ ما که مطمئن بودیم.
به آقای خامنه ای گفتند: آقا من شنیده بودم شما مراقبید و مواظبید، ولی نمی دانستم این قدر؛ الحمدلله الحمدلله. چیزهایی را به قاعده خوب می بینم، خوب اند.
بعد دربارة بچه های آقا صحبت کردند؛ دربارة آقامصطفی، آقامجتبی، آقامسعود، آقامیثم گفتند. آن آقا پسرهای بزرگ تان را بارها دیدم، الحق که مثل خودتان اند. آن دوتا بچه های کوچک ترتان را من ندیده بودم، همین چند روز پیش دیدم. این ها هم الحمدلله خیلی اهل اند، خیلی خوب اند.
بعد آقا به بچه ها اشاره کردند و بچه ها آمدند. تک تک پاسدارها و محافظین و دفتری هایی که بودند، دست آقا را بوسیدیم و خداحافظی کردیم آمدیم بیرون. یعنی دیدگاه شخصی مثل آقای بهاءالدینی، دیدگاه شخصیتی مثل آیت الله العظمی «اراکی»، دیدگاه کسی مثل آقای حسن زاده آملی، دیدگاه آقای جوادی آملی، این ها را ماها از نزدیک با چشم خودمان دیده ایم.
🌴گوهر معرفت 🌴