«115»وَ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ
مشرق و مغرب از آن خداست،پس به هر سو روکنید،آنجا روی خداست، همانا خداوند(به همه جا)محیط و(به هر چیز)داناست.
نکته ها:
* یهود بعد از تغییر قبله ی مسلمانان از بیت المقدّس به کعبه،با ایجاد سؤال،القای شبهه می کردند که به چه دلیلی قبله تغییر یافته است.هرچند در آیه قبل(106)به اجمال و سربسته،خداوند پاسخ این گونه اعتراضات را بیان فرمود،ولی این آیه نیز بر این حقیقت تکیه می کند که مشرق و مغرب از آن خداست و به هرسو رو کنید،خدا آنجاست.اگر کعبه نیز به عنوان قبله قرار داده شده است، برای تجلّی وحدت مسلمانان و تجدید خاطرات ایثارگری و شرک ستیزی ابراهیم علیه السلام است و بدین سبب دارای قداست و احترام می باشد.
* چنانکه در رساله های احکام مراجع آمده است،در نمازهای مستحبی،قبله شرط نیست و حتّی می توان در حال راه رفتن یا سواره بجا آورد.برخی روایات نیز در ذیل این آیه،به این مطلب اشاره نموده اند. ✅
۵
پله پله تامعراج
«115»وَ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وا
👌✍جهت قبله به شرق یا غرب باشد،موضوعی تربیتی و سیاسی است،اصل و مقصود،یاد
خدا و ارتباط با او می باشد.قرآن در ستایش گروهی از بندگان می فرماید: «یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ» [12]آنان خدارا به حال ایستاده و نشسته و خوابیده یاد می کنند.
و یا در پاسخ هیاهویی که برای تغییر قبله درست شد،می فرماید: «لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ»[13]یعنی:ای مردم! نیکی این نیست که رو به سوی شرق یا غرب در حال عبادت بکنید،بلکه نیکی در ایمان واقعی شما به خدا و انجام کارهای خداپسندانه است.
۶
116»وَ قالُوا اتَّخَذَ اللّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ
و(برخی از اهل کتاب و مشرکان)گفتند:خداوند فرزندی برای خود اختیار کرده است.منزّه است او،بلکه آنچه در آسمان ها و زمین است از آن اوست و همه در برابر او فرمان برند.
نکته ها:
* اهل کتاب و مشرکان،هرکدام به نوعی برای خداوند فرزندی می پنداشتند؛یهودیان می گفت:عُزَیر فرزند خداست. «وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ»[15] مسیحیان نیز حضرت عیسی را فرزند خدا معرّفی می کردند، «وَ قالَتِ النَّصاری الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ»[16]و مشرکان، فرشتگان را فرزندان خدا می دانستند. «یَجْعَلُونَ لِلّهِ الْبَناتِ»[17]این آیه ردّی است بر این توهّم غلط ونابجا،وذات خداوند را از چنین نسبتی هایی منزّه می داند.
* خدا را با خود مقایسه نکنیم.اگر انسان نیاز به فرزند دارد بخاطر موارد ذیل است:
1.عمرش محدود است و میل به بقای خویش و نسل خویش دارد.
2.قدرتش محدود است و به معاون و کمک کننده نیاز دارد.
3.نیازمند محبّت و عاطفه است و لازم است مونسی داشته باشد.
ولی خداوند از همه ی این کمبودها و نیازها منزّه است،بلکه هرچه در آسمان ها و زمین است،همه در برابر او متواضعند.🌸🌺
۷.
117»بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضی أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
پدید آورنده آسمان ها وزمین اوست وهنگامی که فرمان(وجود)چیزی را صادر کند،فقط می گوید:باش! پس(فوراً)موجود می شود.
نکته ها:
*👌 او نه تنها مالک همه ی موجودات است،بلکه خالق آنها نیز هست،آن هم بطور بدیع و بدون نقشه قبلی.پس او چه نیازی به فرزند دارد؟!
هرگاه وجود چیزی را اراده کند،به او می گوید:باش! وفوراً خلق می شود.
به تعبیر امام رضا علیه السلام:«فاراده الله الفعل لا غیر ذلک یقول له کن فیکون بلا لفظ و لا نطق و لا همه و لا تفکر»خداوند در کار خویش حتّی نیازمند گفتن کلمه «کُن» نیست، اراده ی او همان و آفریدن همان.
* 👌در این چند آیه،با قدرت الهی آشنا شدیم:
✍ «لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ» مشرق و مغرب برای اوست.
✍«لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» آسمان ها وزمین برای اوست.
✍ «کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» همه برای او متواضع وفرمان بردار هستند.
✍«بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» پدید آورنده ابتکاری آسمان ها وزمین اوست.
✍«کُنْ فَیَکُونُ» به فرمان او هر چیز موجود می شود.✅
۸.
118»وَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ لَوْ لا یُکَلِّمُنَا اللّهُ أَوْ تَأْتِینا آیَهٌ کَذلِکَ قالَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَیَّنَّا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ
کسانی که نمی دانند،گفتند:چرا خدا با خود ما سخن نمی گوید؟یا آیه و نشانه ای بر خود ما نمی آید؟همچنین گروهی که قبل از آنان بودند مثل گفته آنان را گفتند، دلها(وافکار)شان مشابه است،ولی ما(به اندازه ی کافی)آیات ونشانه ها را برای اهل یقین(وحقیقت جویان)روشن ساخته ایم.
نکته ها:
* باز هم تقاضای نابجا از سوی گروهی ناآگاه از کفّار که در برابر دعوت رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین می گویند:چرا خداوند مستقیماً با خود ما سخن نمی گوید؟چرا بر خود ما آیه نازل نمی شود؟!
قرآن برای جلوگیری از اثرات نادرست احتمالی این گونه سخن های یاوه وبی جا بر سایر مسلمانان و دلداری به رسول خدا صلی الله علیه و آله،سؤال و خواست آنها را خیلی عادّی تلقّی می کند که این سؤالات حرف تازه ای نیست و کفارِ قبل از اینها نیز از انبیای پیشین چنین توقّعات نابجا را داشته اند.
سپس می فرماید:طرز تفکّر هر دو گروه به یکدیگر شباهت دارد،ولی ما برای اینگونه درخواست ها اعتبار و ارزشی قائل نیستیم.چرا که آیات خودمان را به قدر کفایت برای طالبان حقیقت بیان کرده ایم.
* توقّعات نابجا،یا به خاطر روحیّه استکبار و خودبرتربینی است و یا به خاطر جهل و نادانی.🌸🌺
۹.
119»إِنّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِیمِ
(ای رسول!)ما ترا به حقّ فرستادیم تا بشارتگر و بیم دهنده باشی و تو مسئول(گمراه شدن)دوزخیان(و جهنّم رفتن آنان)نیستی.
نکته ها:
* ای رسول گرامی! به توقّعات نابجای کفّار توجّه نکن.آنان هرکدام توقّع دارند اوراق متعدّدی از آیات برایشان نازل شود؛ «بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُؤْتی صُحُفاً مُنَشَّرَهً»[20]وانذار،آنان را نسبت به سعادت خودشان آشنا کنی.اگر گروهی بهانه جویی کرده و از پذیرش حقّ سرباز زدند و توقّع داشتند که بر آنان وحی نازل شود،تو مسئول دوزخِ آنان نیستی،تو فقط عهده دار بشارت و انذاری،و مسئول نتیجه و قبول یا ردّ مردم نیستی.
* بشارت و انذار،نشانه ی اختیار انسان است.
در قرآن مکرر این معنا آمده است که آنچه بر خداوند است،فرستادن پیامبری معصوم با منطق حقّ همراه با بشارت و انذار است.حال مردم خودشان هستند که آزادانه یا راه حقّ را می پذیرند و یا سرسختانه لجاجت می کنند.
پیام ها:
1-در برابر هر تضعیف روحیّه ای از طرف دشمن،نیاز به تقویت و تسلیت و تسکین روحی از طرف خدا است. «أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ» (در آیه قبل بهانه های کفّار نقل شد،در این آیه پیامبر صلی الله علیه و آله با کلمه«بالحقّ»تأیید وتقویت می شود.)
2-بشارت وتهدید،همچون دو کفّه ترازو باید در حال تعادل باشد،وگرنه موجب غرور یا یأس می شود. «بَشِیراً وَ نَذِیراً»✅
۱۰.
«120»وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللّهِ هُوَ الْهُدی وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ
(ای پیامبر!)هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد تا(آنکه تسلیم خواسته آنان شوی و)از آئین آنان پیروی کنی.بگو:هدایت تنها هدایت الهی است، و اگر از هوی و هوسهای آنها پیروی کنی،بعد از آنکه علم(وحی الهی)نزد تو آمد، هیچ سرور و یاوری از ناحیه خداوند برای تو نخواهد بود.
نکته ها:
* بعد از تغییر قبله،ناراحتی یهود از مسلمانان بیشتر شد و احیاناً بعضی از مسلمان ها نیز تمایل داشتند قبله همان بیت المقدّس باشد تا بتوانند با یهود در الفت ودوستی زندگی کنند، غافل از اینکه رضایت اهل کتاب با حفظ آن حاصل نمی شد و انتظار آنان،پیروی از تمام آیین آنها و نه فقط قبله آنان بود.
* این آیه در عین این که خطاب به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است،خطاب به همه مسلمانان در طول تاریخ نیز هست که هرگز یهود و نصاری از شما راضی نخواهند شد،مگر آنکه تسلیم بی چون وچرای آنان شوید و از اصول و ارزشهای الهی کناره بگیرید. ولی شما باید با قاطعیّت دست رد به سینه ی آنها بزنید و بدانید تنها راه سعادت،راه وحی است نه پیروی از تمایلات این و آن.
۱۱.
پله پله تامعراج
«120»وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی
✍✍👇👇👇پیام ها:
1-دشمن،به کم راضی نیست.فقط با سقوط کامل و محو مکتب و متلاشی شدن اهداف شما راضی می شود. «لَنْ تَرْضی عَنْکَ...»
2-اگر مسلمانان مشاهده کردند که کفّار از دین آنان راضی هستند،باید در دینداری خود تردید نمایند.دینداری کافرپسند،همان کفر است. «لَنْ تَرْضی... حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ»
3-جز وحی و هدایت الهی،همه راه ها انحرافی است. «قُلْ إِنَّ هُدَی اللّهِ هُوَ الْهُدی»
4-مسئولیّت عالم،بیشتر از جاهل است. «بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ»
5-رابطه با اهل کتاب نباید به قیمت صرف نظر کردن از اصول باشد.جذب دیگران آری،ولی عقب نشینی از اصول هرگز. «لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ...»
6-پیروی از تمایلات و هوسهای مردم،منجر به قطع الطاف الهی می شود.
بنابراین یکی را باید برگزید:یا لطف خدا،یا هوسهای مردم. «ما لَکَ مِنَ اللّهِ مِنْ وَلِیٍّ ولا نصیر*🙏🌹
۱۲*
121»الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ
کسانی که به آنها کتاب آسمانی داده ایم وآنرا چنان که سزاوارِ تلاوت است تلاوت می کنند،آنان به آن(قرآن یا پیامبر)ایمان می آورند و کسانی که به آن کافر شوند،آنان همان زیانکارانند.
نکته ها:
*🌺 در برابر یهودیان و مسیحیانی که به سبب لجاجت و سرکشی مورد انتقاد قرار گرفتند، گروهی از آنان مورد تمجید و قدردانی خداوند قرار گرفته اند.آنان کسانی هستند که به کتاب های آسمانی مراجعه کرده و نشانه های ظهور و بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را در آن دیده و به او ایمان می آورند.
* 🌸در تفسیر اطیب البیان آمده است:مراد از«کتاب»در این آیه،قرآن و مخاطب مسلمانانی هستند که در قرائت قرآن،حقّ تلاوت را ادا نموده وبه پیامبر صلی الله علیه و آله ایمان آورده اند.تفسیر المیزان نیز این معنی را احتمال داده است.
*🌺 روایتی درباره ی آداب تلاوت قرآن در تفسیر المیزان نقل شده،که هشت نکته را مورد توجّه قرار داده است:
1.ترتیل آیات.2.تفقّه در آیات.
3.عمل به آیات.
4.امید به وعده ها.
5.ترس از وعیدها.
6.عبرت از داستان ها.
7.انجام اوامر الهی.
8.ترک نواهی.در پایان روایت نیز امام صادق علیه السلام فرمود: حقّ تلاوت تنها حفظ آیات،درس حروف،قرائت و تجوید نیست.وبر اساس روایات،کسانی که حقّ تلاوت قرآن را ادا می کنند،تنها امامان معصوم می باشند. ✅
۱۳-
«122»یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ
ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که به شما ارزانی داشتم و شما را بر جهانیان برتری بخشیدم یادکنید🌹✅
۱۴^