eitaa logo
مسیر موفقیت✨استاد شجاعی
1هزار دنبال‌کننده
708 عکس
1.4هزار ویدیو
1 فایل
کانال مسیر موفقیت / استاد شجاعی استاد و پژوهشگر بین‌المللی «انسان شناسی الهی» ارتباط با مدیر کانال @Masome_moradi2 تبلیغات وتبادل 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2500526899Ce735ca091b
مشاهده در ایتا
دانلود
l🔉 سوره ابراهیم آیه۳۵.mp3
1.5M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ آیه ۳۵ دعا برای حفظ فکر و عقیده از بهترین دعا هاست. 🌸🍃 @Masirmofaghit
و برایمان در دنیا و آخرت نیکی مقرر کن! 🌸🍃 @Masirmofaghit
امانت های زندگی من 08.mp3
12.78M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ ۸ 💎 دنیا شبیه یه دانشگاه بزرگه، که قرار شده دانشجوهاش، در آخر با باطن انسانی، فارغ التحصیل بشن. استاد این دانشگاه، جلوه‌ی کامل خداوند در زمین هست، یعنی: امام معصوم. اینکه نتونی از این استاد بهره‌بگیری و بزرگ بشی خائنِ به این امانتِ خدا هستی! 🌸🍃 @Masirmofaghit
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜ رسیدن به خواسته های دنیایی ⚜ 🦋 امام صادق علیه السلام : حیرانم از کسی که خواهان دنیا و زینتهای آن است و به این ذکر پناه نمی برد 👇 ماشاءَ اللهُ لا قُوَّةَ إِلّا بِالله 📚 راه وصال ۷۲ 🌸🍃 @Masirmofaghit
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 با نوای آهنگ‌مان، ظالمان به لرزه می‌افتند... جدیدترین اثر استدیو موسیقی Free Free Palestine 🏳️ 🎶 باصدای منتشر شد aparat.com/v/anuxwg3 🔺 از اینجا ببینید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 چرا نمی‌فهمه من عاشقشم؟ چرا سهم من بی‌محلی و تحقیره؟ چرا سهم من حسرتِ دائمیِ داشتنشه؟ ✘ چجوری بهش بفهمونم که با یه آدم عاشق، اینجوری تا نمی‌کنن؟ منبع : کارگاه محبت درمانی ایتا | روبیکا | سروش | بله sabkezendegiensani.ir
پندآموز 📿 مردی که با ذکر صلوات ارث مخفی پدرش را پیدا کرد و از فقر نجات یافت!! 🔸تسبیح را در دستش گرفته بود و پشت سر هم صلوات می‌فرستاد: اللهم صل على محمد و آل محمد. دوستش که مدتها از او بی خبر بود به دیدنش آمده و از دیدن این صحنه و مداومت او بر صلوات بسیار تعجب کرد و گفت: چرا اینقدر صلوات میفرستی؟ - مگر بد است؟ - نه، اتفاقاً خوب است اما چه خبر است هر چیز حد و اندازه دارد. خسته نمی شوی؟ اگر من باشم خسته می‌شوم - نه من خسته نمی‌شوم با خود عهد کرده ام که زیاد صلوات بفرستم زیرا نتیجه ها گرفته ام. - چه نتیجه ای؟ 🔸مرد صلوات گو حکایت خود را چنین تعریف کرد: مدتی پیش فقر و نداری و مشکلات زندگی به حدی فشار آورده بود که نمی دانستم چه کنم به کجا پناه ببرم و از چه کسی قرض بگیرم. از آن همه پول و ثروتی که پدر خدا بیامرزم داشت اثری نبود. هیچ کس خبر نداشت کجا پنهانشان کرده! هرچه جستجو کردم اثری از آنها نبود. زیر کدام سنگ و پای کدام درخت معلوم نبود. کم مانده بود تک تک آجرهای خانه را بکنم. به دنبال راه علاج می‌گشتم تا این که فکری به خاطرم رسید. به حضور امام جواد (ع) رفتم و گفتم: ای بزرگوار پدرم آدم پولداری بود و مال و ثروت زیادی از خود باقی گذاشت اما جای آن را نمی دانم. - مگر هنگام مردن وصیت نکرده بود؟ - او صحیح و سالم بود و سابقه بیماری نداشت و ناگهان فوت کرد. این بود که فرصت نکرد وصیت نماید. - خدا رحمتش کند چند وقت است که فوت کرده؟ - هفته بعد چهلمین روز درگذشت اوست. شما را به خدا کمکم کنید من از دوستداران شما هستم. دعا کنید تا با پیدا شدن محل این ارث هنگفت مشکل من حل شود. امام فرمود: امشب که نماز عشا را خواندی و خواستی بخوابی بر جدم و خاندانش زیاد صلوات بفرست. آن گاه پدرت را در خواب میبینی و او از محل پولها آگاهت می کند. 🔸آن شب بعد از نماز عشا شروع به فرستادن صلوات کردم حتی در رختخواب آن قدر صلوات فرستادم تا خوابم برد. در خواب پدرم را دیدم و او محل پولها را گفت و از من خواست که بعد از یافتن آنها را نزد امام جواد (ع) ببرم. صبح که از خواب برخاستم مدتی هاج و واج بودم اما با یادآوری خواب شب گذشته به جست و جو پرداختم و همان گونه که گفته بود عمل کردم و پولها را یافتم و نزد امام جواد (ع) بردم و امام آنها را به من بازگرداند. خدا را شکر میکنم که محمد (ص) و فرزندانش را برگزید و آنها را چنین گرامی داشته که به واسطه آنان مردم از بدبختی و گرفتاری نجات پیدا می کنند.🌷 📘کتاب نسیمی از ملکوت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸🍃 ‎‌‌‌‎@Masirmofaghit
『 بســـــــــــــمـ‌اللّھ‌الرحمن‌الرحیـــــــــــــمـ 』
l🔉 سوره ابراهیم آیه۳۶.mp3
1.81M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ آیه ۳۶ اگر پیروی کنید از ما هستید. پیروی کردن یک شعار نیست! 🌸🍃 @Masirmofaghit
پشـت ایـن روزنـه های تنگ بهشت های قشنگی پنهـونه! 🌸🍃 @Masirmofaghit
امانت های زندگی من 09.mp3
13.67M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ ۹ 💎 برای ارتباط درست، با استاد دانشگاهِ انسان‌سازی دنیا، و بهره بردن از وجود او، بعنوان تنها امانتی که می تواند الگوی خودسازی تو باشد؛ باید تلاش کنی .. زحمت بکشی ... امانتداری، آسان نیست 🌸🍃 @Masirmofaghit
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜معجزه ذکر ...⚜ 💐 در روایت است که : وقتی کار بر مؤمن تنگ شود، مداومت به گفتن مالک یوم الدین ایاک نعبد و ایاک نستعین کند؛ کار بر او سهل و آسان شود. 📕 قصه های قرآنی 📗 زبدة التفاسیر،ص۹۳ 🌸🍃 @Masirmofaghit
قرب به اهل بیت 26.mp3
9.69M
✖️چه طور می‌توانیم در قلبمان را به روی هر غصه‌ای ببندیم و به عزت، شادی، شخصیت و آرامش برسیم؟ مجموعه (علیهم‌االسلام) ۲۶ | 🌸🍃 @Masirmofaghit
🔔 🔻 به عالمی گفتند چیست؟ ▫️ گفت: حاصل یک کسری است که صورتش و مخرجش است. ▫️ هر چه صورت نسبت به مخرج بیشتر بشه، جواب بزرگتر میشه. 🍃 حالا فرض کنید توقع به صفر نزدیک شود، خوشبختی می‌رود به سمت بی‌نهایت. 🔻 شرط خوشبختی این است ▫️ که توقعات را پایین بیاوریم... 🌸🍃 @Masirmofaghit
پندآموز 🔴سخت‌ترین آزمون قضاوت یکی از دوستان قدیمی که در ارتش با درجه تیمساری خدمت می‌کرد روزی مطلبی را برای من تعریف کرد که فوق‌العاده زیبا بود: در سال 135٠ هنگامی که با درجه سرهنگی در ارتش خدمت می‌کردم، آزمونی در ارتش برگزار شد تا افراد برگزیده در رشته حقوق عهده‌دار پست‌های مهم قضائی در دادگاه‌های نظامی ارتش شوند. در این آزمون، من و 25 نفر دیگر رتبه‌های بالای آزمون را کسب کرده و به دانشگاه حقوق قضائی راه یافتیم. دوره تحصیلی، یک ساله بود و همه با جدیت دروس را می‌خواندیم. یک هفته مانده به پایان دوره، روزی از درب دژبانی در حال رفتن به سر کلاس بودم که ناگهان دیدم دو نفر دژبان با یک نفر لباس شخصی منتظر من هستند و به محض ورود من فرد لباس شخصی که با ارائه مدرک شناسایی خود را از پرسنل سازمان امنیت معرفی می‌کرد مرا البته با احترام، دستگیر و با خود به نقطه نامعلومی برده و به داخل سلول انفرادی انداختند. هرچه از آن لباس شخصی علت بازداشتم را می‌پرسیدم، چیزی نمی‌گفت و فقط می‌گفت: من مأمورم و معذور و چیز بیشتری نمی‌دانم! اول خیلی ترسیده بودم. وقتی داخل سلول انفرادی رفتم و تنها شدم، افکار مختلفی ذهنم را آزار می‌داد. از زندانبان خواستم تلفنی به خانه‌ام بزند و حداقل خانواده‌ام را از نگرانی خلاص کند که ترتیب اثری نداد و مرا با نهایت غم و اندوه در گوشه بازداشتگاه به حال خود رها کرد. آن روز، شب شد و روزهای دیگر هم به همان ترتیب گذشت و گذشت، تا اینکه روز نهم، در حالی که انگار صد سال گذشته بود، رسید. صبح روز نهم مجددا دیدم همان دو نفر دژبان به همان لباس شخصی به دنبال من آمده و مرا با خود برده و یک‌راست به اتاق رئیس دانشگاه که درجه سرلشکری داشت، بردند. افکار مختلف و آزاردهنده لحظه‌ای مرا رها نمی‌کرد و شدیدا در فشار روحی بودم. وقتی به اتاق رئیس دانشگاه رسیدم، در کمال تعجب دیدم تمام هم‌کلاسی‌های من هم با حال و روزی مشابه من در اتاق هستند و البته همگی هراسان و بسیار نگران بودند. ناگهان همهمه‌ای بپا شد که ناگهان در اتاق باز شد و سرلشکر رئیس دانشگاه وارد اتاق شده و ما همگی بلند شده و ادای احترام کردیم. رئیس دانشگاه با خوش‌رویی تمام با یکایک ما دست داده و در حالی که معلوم بود از حال و روز همه ما کاملا آگاه بود، اینچنین به ما پاسخ داد: هرکدام از شما که افسران لایقی هم هستید، پس از فارغ‌التحصیلی، ریاست دادگاهی را در سطح کشور به عهده خواهید گرفت و حالا این بازداشتی شما، آخرین واحد درسی شما بود که بایستی پاس می‌کردید. و در مقابل اعتراض ما گفت: این کار را کردیم تا هنگامی که شما در مسند قضاوت نشستید، قدرتمند شدید و قلم در دستتان بود از آن سوءاستفاده نکنید و از عمق وجودتان حال و روز کسی را که محکوم می‌کنید، درک کرده و بی‌جهت و از سر عصبانیت یا مسائل دیگر کسی را بیش از حد جرمش، به زندان محکوم نکنید! در خاتمه نیز از همه ما عذرخواهی شد و همه نفس راحتی کشیدیم. به قول سعدی شیرازی: زیر پایت چون ندانی، حال مور همچو حال توست، زیر پای فیل 🌸🍃 @Masirmofaghit
『 بســـــــــــــمـ‌اللّھ‌الرحمن‌الرحیـــــــــــــمـ 』
l🔉 سوره ابراهیم آیه۳۷.mp3
3.36M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ آیه ۳۷ خداوند کعبه را در جایی قرارداد تا مردم را امتحان کند 🌸🍃 @Masirmofaghit