🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمـــان طعـــــم سیب💗
قسمت هشتم
با گریه داد زدم علی...
یهو ایستاد..چند ثانیه ای تکون نخورد...بعد پاهاشو به سمت من حرکت داد...چشمام زوم شد روی کفش هاش... کاملا روبه روی من ایستاده بود...زل زد توی چشمام...چشم هاش پر از خون بود...هیچ حرفی برای گفتن نداشتم با تپش قلب پلک میزدم و با هر پلک قطره اشکی از چشمم می افتاد پایین...
چند دقیقه هیچ چیز نگفتم و خیره بودم بهش...بعد از چند دقیقه سکوتو شکست...
سرشو انداخت پایین و گفت:
-اگر امری ندارید من برم...
سرمو انداختم پایین نفس عمیقی کشیدم...هیچ چیز نگفتم...
گفت:
-پس یاعلی...
دست پاچه شدم چند قدمی نزدیکش شدم و گفتم:
-ب...ب...ببخشید...بابت اون روز...اون روز...جلوی دانشگاه...
-مهم نیست!
-این حرفو نزنید...
-تقصیر من بود شما راست گفتین...
-نه...من یکم عصبی بودم بخاطروهمین...
حرفمو قطع کردو گفت:
-در هر صورت من شرمنده ام یاعلی...
برگشتو رفت...و من مات رفتنش...
غرورم شکست...قلبم شکست...روحم شکست...با خودم گفتم چه داستان عجیبی...یک عشق تنفر انگیز...
بعد از چند دقیقه راهمو کج کردم و آهسته شروع به قدم زدن کردم...هر قدم یک قطره اشک...!
تموم راه تا خونه با بی میلی قدم زدم تا رسیدم جلوی خونه به پنجره ی اتاق علی خیره شدم....پنجره باز بود...انگار زودتر از من رسیده بود خونه...همینطوری که زل زده بودم به پنجره یک دفعه پنجره رو بست!!!
منم جا خوردم و سریع رفتم داخل حیاط...چادرمو در اوردم کیفمو پرت کردم گوشه ی حیاط...صورتمو شستم و بعد وارد خونه شدم مادر بزرگ مشغول کار بود رفتم پیشش و گفتم:
-سلام مادر جون...دلم برات تنگ شده بود...
-سلام عزیزم خوش اومدی...
یک دفعه چشمش خورد به چشمام و با تعجب گفت:
-چقد غم از چشمات میباره مادر؟؟؟؟
-نه مامان جون خستگیه...
-پس برو استراحت مادر...
یه لبخند تلخ جواب مادر بزرگ شد...
- خسته ام مامان جون خسته ام!
نفس عمیق با لرزه کشیدم و رفتم داخل اتاق...لباس هامو عوض کردم و روی تخت دراز کشیدم...
چشمامو گذاشتم روی هم...پلک هام داشت سنگین می شد که صدای آیفون بلند شد...یک دفعه با عجله و سریع از روتخت بلند شدم و رفتم سمت آیفون:
-بله؟؟؟؟؟؟؟؟
-سلام دخترم مادر بزرگت هست....
بغضمو قورت دادم و گفتم:
-بله بله...چند لحظه...
به مادر بزرگ اشاره کردم و سریع رفتم داخل اتاق...
موهامو پخش کردم روی متکا...پتو روکشیدم روی سرم و شروع کردم به گریه کردن...من دل علی رو شکستم من خیلی بد باهاش حرف زدم من جواب اون زخم چاقو و درگیری علی بخاطر خودمو اونجوری دادم...چه جوری میتونم خودمو ببخشم...!
باید از دلش در بیارم اما چه جوری اون حتی حاظر نیست حرفامو بشنوه...یه وقتی من مغرور بودم و حالا ورق برگشته...
خدایا خودت کمکم کن...!
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمـان طعـم سیب💗
قسمت نهم
دقیقه هاو ثانیه ها همینجوری میرفتن جلو و من اصلا حواسم نبود مدت زیاد رفتن اونا توی فکرم...دوسه ساعتی گذشت که به خودم اومدم و بلند شدم پتومو از روم زدم کنار موهامو بستم و رفتم داخل پذیرایی...
مادربزرگ که فکر میکرد من خوابم رو بهم کردو گفت:
-خوبی مادر؟؟چقد تازگیا میخوابی؟؟؟
-مرسی مامان جون این روزا یکمی درگیر کارم خستم...
روشو کرد اون طرف و گفت:
-خسته نباشی...حالا برو شام حاظر کن!
خندم گرفته بود با خنده رفتم توی آشپز خونه و زیر گازو روشن کردم از توی یخچال برنج و مرغ رو آوردم و مشغول گرم کردن غذا شدم.مادربزرگ این چند روزه زیاد مثل قبل باهام حرف نزده.البته من هم زیاد پیشش نبودم.
قاشق رو برداشتم و مشغول هم زدن غذا شدم...
بشقاب هارو آدماده کردم...
پارچ دوغ رو از یخچال بیرون آوردم سفره رو پهن کردم و هرکدوم رو یه گوشه چیدم.غذا هم که گرم شده بود.کشیدم توی بشقاب هاو گذاشتم سرسفره رو کردم به مادربزرگ و گفتم:
-بفرمایین مامان جون.
-دست دختر گلم درد نکنه!
نشستیم سرسفره و با بسم الله مشغول خوردن غذا شدیم.
مادربزرگ گفت:
-قربون دختر گلم بشم.اگه تو از اینجا بری من تنها بمونم چیکار کنم؟
-برم؟؟؟چرا باید برم مادرجون؟؟
-نمیدونم!
-چیزی شده؟
-چند وقته پیشمی؟
-یه ماهی میشه...
-امروز داشتم با مامانت حرف میزدم.
قاشقو گذاشتم روی زمین و گفتم:
-خب؟؟؟؟
-دارن میان تهران.
روبه مادر بزرگ چشمامو بزرگ کردم با کلی ذوق گفتم:
-راست میگی؟؟؟واااای چقد دلم براشون تنگ شده بود!!!
واقعا خبر خوشحال کننده ای بود هیچ چیز جز خبر برگشتن مامان و بابا توی اون شرایط نمیتونست حالمو خوب کنه...
روکردم به مادربزرگ و گفتم:
-پس چرا چیزی به من نگفتن؟؟؟!!!
-میخواستن سوری پایزت کنن...
بلند خندیدم و گفتم:
-مادرجون سوری پایز نه سوپرایز.
-حالا همون سویپاز که تومیگی.
-مامان جون خب تو که سوپرایزشونو خراب کردی😄...
-من ازین قرتی بازیا خوشم نمیاد سورپایز سویپاز زمان ما نبود که!!!
خندیدم و مشغول خوردن ادامه ی غذا شدم بعد از شام هم سفره رو جمع کردم و با مادر بزرگ ظرف هارو شستیم کلی خیسش کردم و خندیدیم...
انگار یادم رفته بود که چه غم بزرگی داشت عذابم میداد....
ساعت حدودای دوازده بود جای مادربزرگ رو پهن کردم و نشستم بغلش...
عین دوران بچگی گفتم برام یه قصه بگو!
مادربزرگ هم مشتاق تر از همیشه قلاب بافتنی شو برداشت عینکشو جابه جا کرد و گفت:
-یکی بود یکی نبود...
موهامو باز کردم و سرمو گذاشتم روی پاهاش...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمـــــان طعــــمسیب💗
قسمت دهـــم
سرمو گذاشتم روی پاهاش و مادر بزرگ شروع کرد:
-یکی بودیکی نبود...
یاد بچگی هام افتادم که عاشق قصه های مادربزرگ بودم...
مادربزرگ ادامه داد:
-یه پسری بود عاشق یه دختری شده بود!
خندیدم و گفتم:
-مادر جون یهو رفتی سر اصل مطلب.
-هیس وسط قصه مزاحم من نشو.
ادامه داد:
-این پسر به هر دری زد از دختر خواستگاری کنه نتونست.
-خب با مادر پدرش میرفت خواستگاری!
قلاب بافتنیشو گرفت بالاو گفت:
-یه بار دیگه حرف بزنی باهمین میکوبم توسرت!
خندم گرفته بود مادربزرگ هم بدون توجه به من ادامه داد:
-خلاصه به هزار بدبختی و سختی این اقا پسر از دختر خانم بله رو گرفت
دوسه ماهی از عروسیشون نگذشته بود که پسرتصمیم میگیره بره سوریه!!
دختر خیلی گریه میکنه و مخالفت میکنه.پسر هم از دیدن اشکای دختر گریش بیشتر میشه...به هزار حرف و التماس اخر دختره راضی میشه و پسره هم راهی...
روز رفتنش دختره لباساشو مرتب میکنه سربندشو میبنده و میزنه روی شونه پسره و میگه دیر فهمیدم که همسر مدافع حرم بودن چه سعادت بزرگیه ان شاءالله از تو برای من فقط یه سربند برگرده...
بعد از یکی دوهفته خبر شهادت پسر رو میارن برای خانوادش اما از اون بدن فقط یه سربند بدون سر برمیگرده...
.
.
بی اختیار زدم زیر گریه...
واقعا خوش به سعادت همچین ادمایی....
خوش به سعادت شهدا و همسر شهدا...
اون شب کلی گریه کردم.
سرمو که گذاشتم روی بالشت از شدت خستگی خوابم برد...
صبح برای نماز که بلند شدم دیدم مادر بزرگ زود تر از من سر سجاده نشسته و جانماز منم پهن کرده وضو گرفتم و رفتم پیشش پیشونیشو بوسیدم و سلام کردم اونم صورتمو بوسید
مشغول نماز خوندن شدیم...
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞#استوری | #عبدالعظیم_حسنی
تنها پناهِ جامونده های
از کـــــرببلا♥
#وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
✨اللهم صل علي محمد و آل محمد✨
و
🌸عجل فرجهم و العن عدوهم🌸
📘 #معرفی_کتاب📘
🔸 #نام_كتاب: 👈🏻 مكيال المكارم في فوائد الدعاء للقائم
🔹 #نويسنده: 👈🏻 سيد محمد تقي موسوي اصفهاني
🔸 #موضوع: 👈🏻 امام زمان(عجل الله)
🔹 #زبان: 👈🏻 عربى
🔸 #ترجمه_فارسي
🔹 #مترجم : 👈🏻 مهدي حائري قزويني
🔸 #ناشر: 👈🏻 مسجد مقدس جمكران
💢لازم به ذکر است این کتابی که تصمیم گرفتیم خدمت شما عزیزان ارائه بدیم #به_منتظران_امامزمان_توصیه_شده که این کتاب رو #بخونن📖✔️
وما تصمیم گرفتیم #هر_روز_یک_صفحه از این کتاب پرمحتوا را در کانال قرار بدیم و با هم بخونیم😊
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
@masirsaadatee
🔷 #مکیال_المکارم: به معنای
👈🏻 « #معیار_سنجش_خوبیها» است
و
📌نام کتابی است که #به_سفارش خود #حضرت_مهدی (ارواحنا له الفداء) نوشته شده است.✔️
⬅️ در این کتاب به #تفصیل راجع به #فواید_دعا_برای_فرج سخن گفته شده است.
✍🏻نویسنده ی این کتاب گرانقدر،
«سید محمد تقی موسوی اصفهانی»
🔹 #ماجرای_نوشتن_مکیالالمکارم را چنین تعریف می کند:👇🏻
✴️«...تا این که کسی را در #خواب دیدم که با قلم و سخن نتوان او را توصیف نمود، یعنی مولا و حبيب دلشکستهام 💔
و امامی که در انتظارش هستیم.
او را در خواب دیدم که با بیانی روح انگیز چنین فرمود: 👇🏻
✨«این کتاب را بنویس و عربی هم بنویس و نام او را بگذار: مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم.» ✨
همچون تشنه ای از خواب بیدار و در پی اطاعت امرش شدم...»
👤او در ادامه تعریف می کند که به دلیل #مشکلات_زندگی تا مدتی نمی تواند کتاب را بنویسد🤦🏻♂️
🔸 تا اینکه 👈🏻 در سفر حج، مبتلا به #وبا می شود و #با_خدا_عهد_میبندد که اگر خوب شود، کتاب را به اتمام برساند.✅
🔹 پس از اتمام سفر و رهایی از بند بیماری، #کتاب_مکیال_المکارم را نوشت✍🏻
و
به قول خودش این کتاب:⬇️
💫 «همچون #بهشتی بالا بلند و عالی مرتبه است و ثمراتش در دسترس و #نزدیک_به_فهم، هیچ سخن بیهوده ای از آن نشنوی، در آن چشمه ها (ی علم و معرفت) جاری است.»💫
و
به راستی، هیچ کتابی همچون مکیال المکارم، شما را با 👇🏻
#وظایف_و_حقوق_بنده_نسبت_به ↘️
#امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه) آشنا نمی کند. 👌🏻
🔸از طرف دیگر، #الطاف_امامزمان (عجل الله تعالی فرجه) نسبت به بندگان در کتاب به طور مفصل بیان شده است✅
که #باعث_میشود وقتی آن را می خوانید احساس کنید این کتاب زنده است
و #نفس_میکشد.
⬅️احساس می کنید برگ برگش آنقدر برایتان مهم است که می خواهید همیشه آن را دسترس داشته باشید و هر از چند گاهی نگاهی به خطوط نورانی اش بیندازید.😍
🔹ترجمه ی این کتاب در دوجلد منتشر شده است
و
تعداد بابهای کتاب مکیال المکارم،
《 #هشت_باب_است》
که در هر کدام به موضوعی خاص پرداخته شده است:↘️
1️⃣👈🏻 #شناختن_امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه)
2️⃣👈🏻 #اثبات_امامت_ایشان
3️⃣ 👈🏻 #قسمتی_از_حقوق_آن_حضرت #نسبت_به_ما
4️⃣👈🏻 #لزوم_دعای_ما_برای_امام
5️⃣👈🏻 #نتایج_دعا_برای_فرج
6️⃣👈🏻 #بهترین_اوقات_دعا
7️⃣👈🏻 #چگونگی_دعا_برای_فرج
و
8️⃣👈🏻 #تکالیف_منتظران
#اللهمالرزقنا_شهاده
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📝 #مقدمه ١
🤲🏻 #دعا براي تعجيل فَرَج حضرت وليّ عصر ارواحنا فداه
#وظيفه اي بزرگ بر عهده #تمامي_شيعيان و #دوستان_ائمّه اطهارعليهم السلام
است ✔️
☝🏻كه مي بايست اين سنّت پسنديده بين ايشان به صورت گسترده اي رواج يابد ، و همگان به اين برنامه مهم ديني ّ توجه كامل داشته باشند✅
و
🔻يكديگر را به آن #وادار سازند ،✔️
و
🔻نجات دنيا و آخرت خود را در آن ببينند✔️
🔶بسيار اتّفاق افتاده كه مردم با كمبود باران مواجه شده اند ، و براثر آن به #خشكسالي و #قحطي و #گراني دچار گرديده اند ، و خسارتهاي
سنگيني به آنان رسيده است ، 😣
امّا ☝️🏻
پس از #دعا_و_نيايش به درگاه خداوند 🤲🏻،
باران سودمندي برايشان باريده 🌧،
و
رحمت الهي برمردم فرو ريخته ،😍
و
طراوت و شادابي همه جا را فرا گرفته است🍃🌸
🔷در احاديث تأكيد شده كه #علّت_كمبود_باران؛
👈🏻 امور طبيعي و مادّي نيست❌
☝🏻 #بلكه علّت اصلي بعضي از #گناهان_مردم است🤦🏻♂️
💢 به خصوص گناهاني كه در مقابله با
⬅️ #احكام_و_سنّتهاي_الهي
و
⬅️ #روي_گرداندن_از_اولياي_حق
و
⬅️ #به_بازي_گرفتن_امور_معنوي
و #امدادهاي_غيبي ،
صورت مي گيرد.
🔸خداوند اين كمبودها و فشارها را پيش مي آورد تا ↪️
👈🏻مردم از خواب غفلت #بيدار_شوند✨
و
👈🏻 #قدرت كامل دست غيب و قادر متعال را لمس كنند ،✨
و
👈🏻با نهايت اشتياق و اخلاص و تواضع #به_سوي_حجّتهاي_الهي_روي_آورند✨
و
👈🏻از گناهان خود #توبه_كنند ✨
و
👈🏻به عجز و درماندگي خويش #اقرار_نمايند✨✅
#اللهمالرزقنا_شهاده
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📝 #مقدمه ٢
☝🏻جز #خداوند كيست كه آب گوارا و شيرين از آسمان فروريزد ⁉️
🔹 و تشنگان را سيراب
🔹و مزارع را سرسبز و خرّم ،
🔹 و زمينهاي خشك را باطراوت و شاداب گرداند ،
🔹 و #روح_تازهاي در اجزاي گيتي بدمد ⁉️
🔻از #نماز_و_تضرّع 👈🏻پيامبران و امامان و
🔻مردمان #با_ايمان در طلب باران ،و
🔻 #استجابت دعاي ايشان ،
🔸در طول تاريخ حكايتهاي خواندني و
شنيدني فراواني بر جاي مانده ،
و نكته هاي بسيار ضبط گرديده است ، كه اين مقدّمه مجال اشاره اي به آنها را هم ندارد
🔹البته عدّه اي هم در چنين مواقعي به #يأس_و_نااميدي دچار مي گردند ،
و به شكلهاي مختلف از قبيل :⬇️
👈🏻 #خودباختگي و
👈🏻 #كفر_ورزي ، و
👈🏻 #انكار_ضروريّات_ديني ، و
👈🏻 #تمسخر_مردان_ديني ،
و . . . -
🔸واكنشهاي منفي ⛔️از خود نشان مي دهند🤦🏻♂️
🔹نظير همين وضع در مورد فقدان هريك از نعمتهاي بزرگ ، در هر جامعه اي پيش مي آيد ،
و از جمله در 👈🏻 جريان #غيبتهاي_انبيا و#اولياعليهمالسلام ، همواره پديد آمده است ، كه بر اثربعضي از
⬅️ #گناهان_بزرگ و
⬅️ #ناسپاسيهاي_مردمان نسبت به نعمتها و
⬅️ #آيتهاي_خاصّ_الهي ،
خداوند حجّت خويش را از ديدگانش پنهان داشته ، 🌥
🔸و از سعادت وتوفيق ديدار پيامبر با امام ، عموم افراد جامعه را محروم
ساخته است😔
☝🏻و چون مردم به سختيها و تلخيها دچار گشتند ،
و راه را بر خود بسته ديدند ،
افراد هوشمند به فكر چاره افتادند🤔
🔹 #راه_علاج ودرمان درد را تنها به دست #خداوند توانا ديدند
پس به درگاه خداوند چاره سازِ بنده نواز ، دست نياز بلند كردند 🤲🏻،
و به آستانه او پناه بردند ،
و با 👈🏻 #دعا_و_نيايش و اظهار عجز، راهنماي ربّاي را خواستار شدند ،
خداوند دعاي آنان را به #اجابت رسانيد
و
حجّت اصلاحگر خويش را آشكار
گردانيد✅
🔸امّت مسلمان از اين سنّت حكيمانه الهي بر كنار نيست❌ ،
☝🏻 #بنابراين تنها وسيله رهايي از تنگناهاي روزگار كنوني ، و يگانه راه بيرون شدن وآزاد گشتن از اين حصار ّجهنمي ظلم و بيداد و معصيت وفساد : #دعاي_خالصانه_عمومي براي👈🏻 آشكار شدند آن حجّت بزرگ الهي ، وتنها مصلح و نجاتبخش آسماني ، و يكتا بازمانده كاروان مردان ربّاني ، حضرت بقيّ َّ هالله الأعظم مولانا صاحب الزمان الحجّه بن الحسنالمهدي العسكري ، عجّل اللَّه تعالي فرجه ، مي باشد✔️
و📘 #كتاب حاضر - كه با عنايت و دلالت و ياري خاص شخص آن بزرگوارعليه السلام ، تأليف گرديده - بيشتر به #تشريح و #توضيح اين
. موضوع مهم پرداخته است ، و با دلايل عقلي و نقلي فراوان ، لزوم دعاي بسيار براي تعجيل فَرَج منجي عالَم بيان شده است👌🏻
#مدیر:(به دلیل طولانی بودن مقدمه به همین دو پست کفایت کردیم😊)
برسیم به خواندن کتاب🤓
از فردا هر روز یک پست از صفحات این کتاب با ارزش (مکیال المکارم) به دیدگان شما عزیزان تقدیم میکنیم ان شاءالله😊🤲🏻
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📝قسمتی از #سخنان_ناشر کتاب #مکیال_المکارم
🔹انسان هر روز فكري تازه و
انديشه اي جديد و
ابتكاري نوين به دست مي آورد 🤓
هيچ بشري نمي تواند تمام جوانب و شئون و ويژگيهاي
همه انسانها را در تمام زمانها و مكانها دريابد ، ❌
و نيزهيچ كس نمي تواند خودش را از كليه تمايلات و اغراض و شهوات خالي كند ❌
و
فقط حقيقت و مصلحت عمومي را در نظر بگيرد و قانون وضع نمايد . ❗️
☝️🏻لذا مراكز و مجامع قانونگذاري در سراسر عالم هر روز قانوني را
نسخ و يا كم و زياد مي كنند .
⬅️چنانكه عملاً مي بينيم هيچ يك از قوانين دست پرورده بشر براي سعادت انسان ارمغاني نياورده ،
بلكه
🔻برعكس بر مشكلات و گرفتاريهايش افزوده اند
بنابراين قانوني مي تواند عهده دار سعادت انسان بشود كه آفريننده انسان آن را بنا نهاده و برايش فرستاده باشد ،
و آن #قرآن_كريم است📖
كه باطل به هيچ وجه در آن راه ندارد❌
كتابي جامع است كه هيچ خشك و تري نيست مگر آنكه در آن آمده است✅
ولي اين #قانون_محكم_و_كامل_الهي إجرا كننده اي مي خواهد كه سه شرط اساسي در او بوده باشد👇🏻
1⃣⬅️آگاهي و احاطه كامل به علوم و ژرفاي معاني و اسرار آن
2⃣⬅️عصمت
3⃣⬅️قدرت و تمكّن از اجراي قرآن
👈🏻زيرا كه اگر از قرآن اطلاع و آگاهي كامل و همه جانبه اي نداشته باشد
در تبليغ و تفسير و اجراي آن انحرافها و خطاهاي بزرگي پديد مي آورد ،⚠️
و
🔻 اصلاً احكام قرآن را مسخ مي كند به طوريكه مردم را به جاي نزديك كردن به قرآن ، با آن بيگانه مي سازد❌
چنانكه اين امر☝️🏻
👈🏻 در طول تاريخ اسلام از سوي ناأهلان اتفاق افتاده است ، ✔️
ناآشنايان به معارف و حقايق قرآن برمسند اجراي آن تكيه زدند ، و آتشي
افروختند كه نسلهاي بعد نيزدر آن مي سوزند♨️
🔻اگر مجري قرآن معصوم نباشد ،
باز از جهات ديگري خرابيهاي بزرگي به بار مي آيد .
مجري قرآن كه حافظ و نگهبان آن بايد باشد.✅
(و برسیم به مطالب اصلی کتاب😃)
#اللهمالرزقنا_شهاده
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم📘 را 👇🏻
📝 #1
🔷 #بخش_اول
🔴 #شناختن_امام_زمان ( عجل الله )
👈🏻وجوب شناخت👉🏻
📌شناختن امام زمان صلوات اللَّه عليه #واجب است✅
📒ص: 37
🔹 #ايمان بدون شناخت امام زمان تحقق نمي پذيرد❌؛
بر اين مطلب هم
👈🏻 #دليلي_عقلي هست
و هم
👈🏻 #دليل_نقلي⬇️
1⃣ #دليل_عقلي
🔶 #علّتها و فلسفه هايي كه براي ضرورت و لزوم وجود پيامبر گفته اند ،
☝️🏻همان علّتها براي ضرورت وجود جانشين و وصيّ پيغمبر نيز
صادق است✅
🔻 كه پس از وفات آن حضرت لازم است بوده باشد تا مردم به جانشين پيغمبردر شئون مختلف زندگي خود مراجعه كنند ،
👈🏻همانگونه كه به پيغمبر مراجعه مي كردند ، پس بر خداوند متعال واجب است كه او را نصب فرمايد ، و برمردم نيز واجب است آن امام را بشناسند ↪️
☝🏻 #زيرا كه پيروي كردن بدون معرفت و شناخت امكان ندارد❌
🔹اگر كسي اشكال كند كه :↪️
علّت برانگيختن پيغمبر با اين مورد فرق مي كند زيرا كه مردم در
⬅️ #امور_معاش
و
⬅️ #شئون_زندگي_مادي
و
⬅️ #جنبههاي_اخروي
و
⬅️ #امور_مربوط_به_معاد ،
به👈🏻 #پيغمبر نيازمندند تا از جانب خداوند قانوني براي آنان بياورد و مطابق آن عمل نمايند ، ✔️
🔸و چون پيغمبر آنچه مورد نياز مردم است را براي آنان آورد و #قواعد و #احكامي برايشان بيان فرمود و مردم آنها را شناختند و عمل كردند ✔️
ديگر نياز برطرف مي شود ، 👌🏻
و
🔹براي بيان و آموزش قواعد و احكام دين وجود علماء و كتابهاي مربوطه بسنده است ،✋🏻
☝🏻 پس وجود وصيّ و جانشين پيغمبر لازم نيست❗️😐
🔸 در جواب مي گوييم : اين اشكال به چند جهت نادرست است❌👇🏻
ادامه دارد...
#اللهمالرزقنا_شهاده
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم📘 را 👇🏻
📝 #2
🔻 #اول
👈🏻 #پيغمبر قواعد را به طور كلّي بيان فرموده و دستورات دين را به مقدار مورد نياز عموم در آن زمان تشريح كرده است✅
و اين مطلب براي
كساني كه به #احاديث_پيغمبر_اكرم صلي االله عليه وآله وسلم مراجعه كنند واضح است✔️ ،↪️
🔸 بنابراين احتياج مردم با آن مقدار از بيان برطرف نشده 🤚🏻
☝️🏻 #بلكه پاره اي از مسائل حتي بر علما و دانشمندان بزرگ پوشيده مي ماند
تا چه رسد به ديگران پس افراد بشر
📒ص: 39
از وجود
👈🏻 #امام_و_پيشواي_معصوم ناگزير هستند تا به او مراجعه كنند ، و مطالب مورد نياز خويش را از او بياموزند🤓👌🏻
✳️البته ترديدي نيست كه🌷 #پيغمبر اكرم صلي االله عليه وآله وسلم
تمام احكام و علوم را به #وصيّ خود سپرده كه پس از آن حضرت رهبري
مردم را از طرف خداوند به عهده داشته است ، ✋🏻
و هر امامي به امام بعد از خودش سپرده تا اينكه نوبت به 🌸 #امام_زمان ما (عجل اللَّه تعالي فرجه)
رسيده است🔆
🔹 باري امامان احكامي الهي را كه از پيغمبر گرفته اند
براي مردم بيان مي كنند
و آنان را با #مباني_و_مفاهيم_دين مقدس آشنا مي سازند✅
🔸همچنين ترديدي نيست كه آن بيانگراحكام دين ، ↘️
💢☝🏻اگر #معصوم نباشد ،
👈🏻مردم به گفته هاي او #اطمينان
و #اعتماد نخواهند كرد ❌
و
👈🏻 #هدف از برگزيدن او #تحقق
نخواهد يافت❌
#اللهمالرزقنا_شهاده
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐