eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 26 خرداد ماه 1402 🌞اذان صبح: 03:01 ☀️طلوع آفتاب: 04:48 🌝اذان ظهر: 12:05 🌑غروب آفتاب: 19:22 🌖اذان مغرب: 19:43 🌓نیمه شب شرعی: 23:12 حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
☝️ روز جمعه بهار صلواته نفستون رو خوشبو کنید به ذکر "صلوات بر محمد و آل محمد" 💛امام صادق(علیه السلام) : ✨ازشامگاه پنج‌شنبه و شب جمعه فرشتگانی باقلم‌هایی ازطلاولوح‌هایی از نقره از آسمان به سوی زمین می‌آیند وتا غروب روز جمعه ثواب هیچ عملی را نمی‌نویسند به جزصلوات بر حضرت محمدوآل محمد💛 💛✨اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 💛✨ مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 💛✨وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید مدافع حرم مرتضی عطایی🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 تاریخ ولادت: ۱۳۵۵/۱۲/۴ محل ولادت: تهران تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۶/۲۱ مصادف با روز عرفه محل شهادت: لاذقیه_سوریه مزار: بهشت رضا (علیه السلام)_ مشهد ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
🔰زندگینامه شهید بزرگوار مرتضی عطایی °•[🦋🌤🌺]•°  💐🍃شهید مرتضی عطایی به تاریخ ۴ اسفند ماه سال ۱۳۵۵ در شهر مقدس تهران و به عنوان دومین فرزند یک خانواده هشت نفری به دنیا آمد، در همان محل تولدش تحصیلات دوره ابتدایی و متوسطه را سپری کرد و سپس در مغازه پدرش مشغول به کار شد، شغل پدر تاسیسات ساختمان بود و با وجود طاقت فرسا بودن کار مرتضی همیشه به فعالیت های فرهنگی و مذهبی هم توجه کامل داشت. 🌿مرتضی عطایی در ۲۳ سالگی ازدواج کرد و پس از ازدواج هم به همان شغل پدری ادامه داد تا این که توانست با پس انداز درآمد اندک خود یک واحد کوچک آپارتمانی خریداری کند و یک زندگی ساده و پاک را با عشق به ولایت و شهدا سپری کند اما با شروع شدن درگیری ها در سوریه دیگر مرتضی مانند گذشته نبود و برای اعزام به سوریه به هر دری می زد و نمیخواست از کاروان مدافعان حرم جا بماند. 💥به خاطر دشواریهایی که برای اعزام داوطلبان بسیجی به سوریه وجود داشت مرتضی عطایی با هر مشقتی که بود توانست خود را در کاروان فاطمیون که مدافعان حرم افغانستانی بودند جای دهد و به سوریه برود در حالی که هنوز خانواده اش از این موضوع مطلع نشده بودند. 🌹شهید عطایی خیلی زود توانست با نام ابوعلی با رزمندگان تیپ فاطمیون قرین شود به طوری که بسیاری از دوستان او هم اطلاع نداشتند که مرتضی افغانی نیست و از مشهد خود را به این قافله رسانده است، همچنین ابوعلی یکی از بهترین دوستان شهید مصطفی صدرزاده و شهید مهدی صابری قبل از شهادتشان بود و شهادت این عزیزان خود دلیل بیشتر شدن شوق مرتضی به شهادت بود. 🍃رشادت های ابوعلی در درگیری های تل قرین، تدمر، دیرالعدس، بصرالحریر، القراصی و خان‌طومان به عنوان جانشین تیپ عمار لشکر فاطمیون نام او را به کلمه ای رعب آفرین برای تکفیری ها تبدیل کرده بود. 🥀در نهایت پس از رشادت های فراوان و چند بار مجروحیت های گوناگون، جانباز سرافراز مرتضی عطایی در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۹۵ و همزمان با روز عرفه در منطقه لاذقیه به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به یاران شهیدش پیوست. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
♥️✨قسمتی از گفتگو با همسر گرامی شهید مدافع حرم مرتضی عطایی ☘آشنایی‌تان با ابوعلی از کجا رقم خورد؟ کمی از زندگی شهید هم بگویید تا بیشتر ایشان را بشناسیم.  من با همسر برادر آقا‌مرتضی دوست صمیمی بودم. یک بار که در مجلس مولودی بودیم، گفتند من همراه با مادر شوهرم می‌خواهیم به خواستگاری شما بیاییم. از این موضوع چند ماهی گذشت تا اینکه مادر آقا‌مرتضی در اواخر ماه رمضان تماس گرفتند و گفتند می‌خواهیم بیاییم خواستگاری. فردای عید فطر سال 1378 آمدند. من آنقدر خجالت می‌کشیدم که سرم را بلند نکردم تا ایشان را ببینم. شهید متولد 4 اسفند ماه 1355 در مشهد بود. خانواده مرتضی متشکل از 6 خواهر و برادر بودند. مرتضی فرزند دوم بود. بعد از ادامه تحصیل و خدمت سربازی در مغازه پدری‌اش در کار تأسیسات ساختمان مشغول شده بود. همسرم کارهای تعمیر تأسیسات ساختمان اعم از آبگرمکن، کولر و... را انجام می‌داد.  ☘ظاهراً ابوعلی یک تعمیرکار ساده بود، شما ایشان را چطور آدمی شناختید؟ من آقا‌مرتضی را به عنوان یک بسیجی می‌شناختم که فعالیت بی‌نظیری در این عرصه داشت. شب خواستگاری فقط از بسیج و حوزه و پایگاه حرف می‌زد و غیر از این هیچ صحبتی با هم نداشتیم. از زمانی که من همسر ایشان شدم در امور نظامی و آموزش اسلحه و کارهای فرهنگی بود. حسینیه‌ قمی در مشهد پاتوق همیشگی مرتضی شده بود و از دوران کودکی به آنجا رفت و آمد داشت. من مخالفتی با فعالیت‌های فرهنگی و بسیج ایشان نداشتم. خوب یاد دارم یک شب تا صبح من هم در کنارش نشستم و کارهای خطاطی و بسته‌های فرهنگی‌اش را انجام دادم. خود من با فضای بسیج و این طور مسائل آشنا بودم. حوزه درس خوانده بودم و در دبیرستان مسئول بسیج مدرسه بودم. پدرم هم ماه‌ها در جبهه حضور داشت. مادرم در زمان جنگ برای رزمندگان لباس می‌بافت. من در این سال‌ها افتخار همسنگری با آقا‌مرتضی را داشتم که از آن بسیجی‌های مخلص بود.  ☘شهید حفظ حریم اهل بیت، چه دیدگاهی به این خاندان مکرم داشت؟ از کارهای خیلی خاص آقا‌مرتضی بردن کاروان زیارتی در پیاده‌روی اربعین به کربلا بود. بسیار به زیارت امام حسین (ع) ‌علاقه داشت. چند مرتبه در عرفه به کربلا رفته بود. با توجه به سفرهایی که به کربلا داشت عربی‌اش بسیار خوب شده بود. از فامیل و دوست و آشنا در سفر کربلا با خود همراه می‌کرد. برایش داشتن هزینه سفر و سن و سال زائران هم مهم نبود. افراد مسن را با خودش به کربلا و پیاده‌روی می‌برد. می‌گفت اینها را کسی با خود همراه نمی‌کند. آن قدر که به شهر کربلا وارد شده بود، ما را به زیارت همه نقاط مذهبی می‌برد و همه جا را نشان‌مان می‌داد.  ☘ارتباطش با شهدا چطور بود؟ اتفاقاً ارادت خاصی به شهید ابراهیم کاوه از شهدای دفاع مقدس داشت. بسیار بر مزار این شهید حاضر می‌شد. بعد از شهدای دفاع مقدس باید از ارادت و علاقه‌اش به شهدای مدافع حرم هم بگویم. به شهید مهدی صابری از شهدای فاطمیون دلبستگی داشت و رفاقت عجیبی با شهید صدرزاده هم داشت طوری که این رفاقت کار دستش داد! سیدابراهیم (شهید صدرزاده) به مرتضی قول داده بود او را پیش خودش ببرد. وعده‌ای که بعد از تعریف خوابش برای ابوعلی به او داده و گفته بود: «خواب دیدم که هر دو در محضر اربابمان ابی‌عبدالله هستیم». پیش از این هم هر دو به هم قول داده بودند که اگر یکی از آنها شهید شد دیگری را با خود ببرد و اگر چنین نکند آدم پستی است! همسر شما یک نیروی نظامی نبود که بگویید صرف پوشیدن لباس نظامی تعهدی برای ایشان ایجاد کرده بود که برای دفاع از حرم راهی شود.  ☘چطور مدافع حرم شد؟ با شروع درگیری‌های سوریه، مرتضی دنبال فرصتی بود تا بتواند برای دفاع از حرم عمه سادات عازم شامات شود تا اینکه توسلات او به امام رضا(ع) جواب داد و با لشکر فاطمیون آشنا شد و با شناسنامه افغانی به سوریه رفت. اما من همیشه می‌گفتم راضی نیستم بروی چون دلم نمی‌خواست او را از دست بدهم. من به راهی که آقا‌مرتضی می‌رفت اعتقاد داشتم و ته دلم می‌گفتم کاش دوستش بودم و همه جا همراهی‌اش می‌کردم. تا هر جا او می‌رود من هم بروم. هم در سفرهای کربلا و اربعین و هم در اعزام‌های منطقه‌اش. این را هرگز به خودش نگفتم که اگر می‌گفتم فرصت پیدا می‌کرد و دو ماه دو ماه آنجا می‌ماند. ☘اولین بار از رفتنش اطلاع داشتید؟ اولین بار بعد از ماه رمضان سه سال پیش بود که راهی شد. به نیت زیارت کربلا و راه‌اندازی تأسیسات بیمارستان امام سجاد(ع)‌ در نهر علقمه خداحافظی کرد و رفت همانجا بعد از ساعات کاری می‌رفت پیش بچه‌های مدافع حرم و با آنها رفیق شده بود یک ماه بیشتر نشد که برگشت و گفت مهندسین از کار من خوششان آمده و گفته‌اند بیا برای کار. اما من نپذیرفتم.خیلی گریه و بی‌قراری کردم و گفتم نمی‌خواهم بروی. هر چه روزی‌مان باشد همین جا بس است، نمی‌خواهم از من دور باشی اما او رفت... ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ↬@masirsaadatee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠وصیت‌نامه شهید مدافع حرم مرتضی عطایی 🌷اینجانب مرتضی عطائی ثواب زیارت امام حسین(ع) و دو رکعت نماز تحت قبه سیدالشهدا (ع) در تاریخ هفدهم شهریور ماه ۱۳۹۰مصادف با نهم شوال ۱۴۳۲ را که به جا آوردم برسد به کسانی که در تشییع جنازه‌ام شرکت کرده‌اند، غسلم داده‌ و کفنم کرده و به خاک سپرده و در مراسم تعزیه‌ام شرکت می‌کنند هدیه نموده و امیدوارم خداوند متعال، اربابم ابا عبدالله الحسین(ع) را شفیع و دستگیرشان در یوم الحسرت قرار دهد ان شاءالله. 🌷ضمنا همه را تحت قبه دعا نمودم مخصوصا تمامی همسفرانی که اینجانب را همراهی کردند و احتمالا از من دلخور و یا رنجیده شده‌اند. برای شب اول قبرم دعا نموده و در زیارت عاشورایی که از تاریخ دهم محرم الحرام تا اربعین بعد از نماز صبح که ان شاءالله تحت قبه می‌خوانم دعا گویم و برای فرج امام زمان(عج) بسیار دعا کنید که فرجمان در فرج آقا و مولایمان صاحب الزمان(عج) است. 💐از همه حلالیت می‌طلبم مخصوصا همسرم، دخترم نفیسه و پسرم علی. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
📚معرفی کتاب از : 《 ابوعلی کجاست》 زندگینامه خود گفته شهید مرتضی عطایی نشر راه یار و کتاب: 《مصطفی و مرتضی》 خاطرات شنیدنی از شهید مرتضی عطایی است و خاص بودن این کتاب از آن جهت است که از زبان خود شهید بیان شده است!  ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️ @masirsaadatee
6.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 پیکر شهیدی که با صحبت‌های همسرش اشک ریخت! 💌همسر شهید می‌گوید: وقتی بهش گفتم سلام خوبی؟ دلمون برات تنگ شده بود، یهو رَگِ چشمش سبز شد و...😔😔😔 ╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
11.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 یکی از شهدایی که خیلی حاجت میدن... 🌷 شهید ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°