فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
#استاد_رائفی_پور 🎙
💯از فتنه ها نترسید، فتنه برا بیرون کشیدن ناخالصی است !
#یاحسین
_☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
#مکیال_المکارم 🔴معرفت و شناخت نسبت به امام زمان ارواحنافداه.... 🌸🍃قسمت شانزدهم🍃🌸 ✅ ادامه بحث ویژگ
#مکیال_المکارم
🔴معرفت و شناخت نسبت به امام زمان ارواحنافداه....
🌸🍃قسمت هفدهم 🍃🌸
✅ ادامه بحث ویژگی های امام عصر ارواحنا فداه که موجب وجوب دعا بر ایشان است.
✅ حرف " ح "
💠حمایت آن حضرت از اسلام....
از امام باقر علیه السلام روایت است که فرمودند:
گویا می بینم دین شما پیوسته رو به ضعف و از بین رفتن خواهد نهاد و در خون خود دست و پا خواهد زد و کسی آن را بر شما باز نمی گرداند مگر مردی از ما اهل البیت.
💠حرب (جنگ) آن حضرت با مخالفین...
امام صادق علیه السلام فرمودند :
قائم ما در حالی بپا خیزد و به سوی مردمی آید ، که همگی آنها علیه او، کتاب الله را تاویل نموده و احتجاج
می کنند و بر مبنای آن با آن حضرت مقاتله می کنند.
و از همان بزرگوار منقول است که فرمود:
سیزده شهر و طایفه است که قائم علیه السلام با آنها جنگ می کند و آنها هم با آن حضرت می ستیزند:
اهل مکه، اهل مدینه، اهل شام، بنی امیه.....
💠 حج آن حضرت ...
شیخ صدوق در کمال الدین از محمد بن عثمان عمری روایت کرده است که گفت:
صاحب این امر هر سال در مراسم حج حاضر می شود، پس مردم را می بیند، آنها را می شناسد و آنها او را می بینند ولی نمی شناسند.
💠حیات و زندگی زمین به وجود آن حضرت....
امام باقر علیه السلام درباره آیه شریفه:
▫️اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موتها
▫️بدانید که خداوند زمین را پس از مرگ آن، زنده خواهد کرد.
فرمودند:
یعنی خداوند زمین را پس از جور و ستم اهل زمین ، به قائم آل محمد صلی الله علیه واله، اصلاح فرماید.
💠 حلم آن حضرت ...
آن حضرت در خلقت و خوی که شامل ( کرم، علم، حلم، شجاعت،.....) شبیه پیامبر است.
💠حیات (زنده شدن) جمعی از اولیاء خدا به ظهور آن حضرت...
از جمله منافع زمان ظهور آن حضرت برای اموات، زنده شدن آنهاست بعد مرگشان.
💠حب (دوستی) آن حضرت نسبت به ما...
لطف میوه محبت است. همه احسان آن حضرت در حق ما، ثمره و نتیجه محبتش نسبت به ما است.
ولی یک نکته را نباید غافل باشی، اینکه محبت او در حق ما جز از جهت ایمان و اطاعت ما نسبت به خداوند عز و جل نیست، پس اگر محبت آن بزرگوار را می خواهی، بر تو باد اطاعت خدای تعالی، و مبادا که با مخالفت کردن با خداوند او را اذیت و با وی دشمنی کنی که از کسانی خواهی بود که خداوند در دنیا و آخرت لعنشان کرده است.
💠 حکم آن حضرت به حق ....
روایتی از امام صادق علیه السلام است که می فرمایند:
هر گاه قائم علیه السلام بپا خیزد، خداوند بادی میفرستد که به هر وادی ندا می کند:
این مهدی است که به قضاوت داوود و سلیمان قضاوت میکند و بر آن بینه و شاهد نمی طلبد.
💠 حکم آن جناب به باطن ...
آن حضرت به مقتضای علمش، حکم به باطن می کند. چنانکه از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود:
چون قائم علیه السلام قیام کند برای حکم میان مردم نیاز به شاهد ندارد. خداوند او را الهام می کند، پس به علم خود، داوری فرماید و هر قومی را به آنچه در باطن مخفی داشته اند، خبر می دهد و دوست خود را از دشمن به نشانه تشخیص می دهد....
📚منبع: مکیال المکارم
▫️دل را به کسی جز تو نبستم مولا
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀ ❣﷽❣ 🌴* #هفت_شهر_عشق* 🌴 🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام *🏴 #ق
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀
❣﷽❣
🌴* #هفت_شهر_عشق* 🌴
🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام *🏴
#قسمت4⃣8⃣
نيروهاى ابن زياد به جشن و پايكوبى مشغول اند. آنها خوشحال اند كه پيروز شده اند و دشمن يزيد نابود شده است.
تبليغات كارى كرده است كه مردم به اسيران اين كاروان به گونه اى نگاه مى كنند كه گويى آنها اسيرانى هستند كه از سرزمين كفر آورده شده اند.
آنجا را نگاه كن! زنى در بالاى بام خانه خود با تعجّب به اسيران نگاه مى كند و در اين هياهو فرياد مى زند: "شما اسيران، كه هستيد و اهل كجاييد؟".
گويى همه اهل اين كاروان، منتظر اين سؤال بودند. گويى يك نفر پيدا شده كه مى خواهد حقيقت را بفهمد.
يكى از اسيران اين گونه جواب مى دهد: "ما همه از خاندان پيامبر هستيم، ما دختران پيامبر خداييم".
آن زن تا اين سخن را مى شنود فرياد مى زند: "واى بر من! شما دختران پيامبر هستيد و اين گونه نامحرمان به شما نگاه مى كنند".
او از پشت بام خانه اش پايين مى آيد و در خانه خود هر چه چادر، مقنعه، روسرى و پارچه دارد برمى دارد و براى زن ها و دختران كاروان مى آورد تا موى هاى خود را با آنها بپوشانند.513
همه در حق اين زن دعا مى كنند، خدا تو را خير دهد.
عدّه اى از مردم كه مى دانستند اين كاروان خاندان پيامبر است، از شرم سر خود را پايين مى اندازند و آنهايى هم كه بى خبر از ماجرا بودند، از خواب غفلت بيدار شده و شروع به ناله و شيون مى كنند.
* * *
كاروان به سوى مركز شهر حركت مى كند. برخى از زنان كوفه با ديدن زينب(س)، خاطرات سال ها پيش را به ياد مى آورند.
او دختر حضرت على(ع) است كه بر آن شتر سوار است، همان كه معلّم قرآن ما بود. آنها كه تاكنون به خاطر تبليغات ابن زياد اين اسيران را كافر مى دانستند، اكنون حقيقت را فهميده اند.
صداى هلهله و شادى جاى خود را با گريه عوض مى كند و شيون و ناله همه جا را فرا مى گيرد. زنان كوفه، به صورت خود چنگ مى زنند و مردان نيز، از شرم گريه و زارى مى كنند.
امام سجّاد(ع) متوجّه گريه مردم كوفه مى شود و در حالى كه دستش را به زنجير بسته اند، رو به آنها مى كند و مى گويد: "آيا شما بر ما گريه مى كنيد؟ بگوييد تا بدانم مگر كسى غير از شما پدر و عزيزان ما را كشته است؟".514
اين مردم كوفه هم، عجب مردمى هستند. دو روز قبل، روز عاشورا همه به سوى كربلا شتافتند و امام حسين(ع) را شهيد كردند و اكنون كه به شهر خود برگشته اند براى حسين گريه مى كنند.
صداى گريه و شيون اوج مى گيرد. كاروان نزديك قصر رسيده است. اين جا مركز شهر است و هزاران نفر جمع شده اند.
اكنون زينب(س) رسالت ديگرى دارد. او مى خواهد پيام حسين(ع) را به همه برساند. صداى ناله و همهمه بلند است.
اين صداى على(ع) است كه از گلوى زينب(س) برمى خيزد: "ساكت شويد!".
به يكباره سكوت همه جا را فرا مى گيرد. شترها از حركت باز مى ايستند و زنگ هايى كه به گردن شترهاست بى حركت مى ماند.515
نگاه كن، شهر يك پارچه در سكوت است:
خداى بزرگ را ستايش مى كنم و بر پيامبر او درود مى فرستم.
اى اهل كوفه! اى بی وفايان! آيا به حال ما گريه مى كنيد؟ آيا در عزاى برادرم اشك مى ريزيد؟ بايد هم گريه كنيد و هرگز نخنديد كه دامن خود را به ننگى ابدى آلوده كرديد. خدا كند تا روز قيامت چشمان شما گريان باشد.
چگونه مى توانيد خون پسر پيامبر را از دست هاى خود بشوييد؟
واى بر شما، اى مردم كوفه! آيا مى دانيد چه كرديد؟ آيا مى دانيد جگر گوشه پيامبر را شهيد كرديد. آيا مى دانيد ناموس چه كسى را به نظاره نشسته ايد؟ بدانيد كه عذاب بزرگى در انتظار شماست، آن روزى كه هيچ ياورى نداشته باشيد.516
زينب(س) سخن مى گويد و مردم آرام آرام اشك مى ريزند. كوفه در آستانه انفجارى بزرگ است. وجدان هاى مردم بيدار شده و اگر زينب(س) اين گونه به سخنانش ادامه دهد، بيم آن مى رود كه انقلابى بزرگ در كوفه روى دهد.
به ابن زياد خبر مى رسد، كه زينب(س) با سخنانش مردم كوفه را تحت تأثير قرار داده و با كوچك ترين جرقّه اى ممكن است در شهر شورش بزرگى برپا شود.
ابن زياد فرياد مى زند: "يك نفر به من بگويد كه چگونه صداى زينب را خاموش كنم؟". فكرى به ذهن يكى از اطرافيان ابن زياد مى رسد.
ــ سر حسين را مقابل زينب ببريد!
ــ براى چه؟
ــ دو روز است كه زينب، برادر خود را نديده است. او با ديدن سر برادر آرام مى شود!
#ادامه_دارد...
✨🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺✨
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀
❣﷽❣
🌴* #هفت_شهر_عشق* 🌴
🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام *🏴
#قسمت5⃣8⃣
ابن زياد فرياد مى زند: "يك نفر به من بگويد كه چگونه صداى زينب را خاموش كنم؟". فكرى به ذهن يكى از اطرافيان ابن زياد مى رسد.
ــ سر حسين را مقابل زينب ببريد!
ــ براى چه؟
ــ دو روز است كه زينب، برادر خود را نديده است. او با ديدن سر برادر آرام مى شود!
نيزه دارى از قصر بيرون مى آيد. جمعيّت را مى شكافد و جلو مى رود و در مقابل زينب مى ايستد.
زينب هنوز سخن مى گويد و فرياد و ناله مردم بلند است، امّا ناگهان ساكت مى شود...،چشم زينب به سرِ بريده برادر مى افتد و سخن را با او آغاز مى كند:
"اى هلال من! چه زود غروب كرده اى! اى پاره جگرم، هرگز باور نمى كردم چنين روزى برايمان پيش بيايد. اى برادر من! تو كه با ما مهربان بودى، پس چه شد آن مهربانيت! اگر نمى خواهى با من سخن بگويى، پس با دخترت فاطمه سخن بگو با او سخن بگو كه نزديك است از داغ تو، جان بدهد".517
مردم كوفه آن قدر اشك ريخته اند كه صورتشان از اشك خيس شده است.518
زينب اين خطيب بزرگ، پيام خود را به مردم كوفه رساند.
آنهايى كه براى جشن و شادى در اين جا جمع شده بودند، اكنون خاك بر سر خود مى ريزند. نگاه كن! زنان چگونه بر صورت خود چنگ مى زنند و چگونه فرياد ناله و شيون آنها به آسمان مى رود.
اكنون زمان مناسبى است تا امام سجّاد(ع) سخنرانى خود را آغاز كند.
آرى! مأموران ابن زياد كارى نمى توانند بكنند، كنترل اوضاع در دست اسيران است.
امام از مردم مى خواهد تا آرام باشند و گريه نكنند. اكنون او سخن خويش آغاز مى كند:
خداى بزرگ را ستايش مى كنم و بر پيامبرش درود مى فرستم.
اى مردم كوفه! هر كس مرا مى شناسد كه مى شناسد، امّا هر كس كه مرا نمى شناسد، بداند من على، پسر حسين هستم.
من فرزند آن كسى هستم كه كنار نهر فرات با لب تشنه شهيد شد. من فرزند آن كسى هستم كه خانواده اش اسير شدند.
اى مردم كوفه! آيا شما نبوديد كه به پدرم نامه نوشتيد و از او خواستيد تا به شهر شما بيايد؟ آيا شما نبوديد كه براى يارى او پيمان بستيد، امّا وقتى كه او به سوى شما آمد به جنگ او رفتيد و او را شهيد كرديد؟ شما مرگ و نابودى را براى خود خريديد.
در روز قيامت چه جوابى خواهيد داشت، آن هنگام كه پيامبر به شما بگويد: "شما از امّت من نيستيد چرا كه فرزند مرا كشتيد".519
بار ديگر صداى گريه از همه جا بلند مى شود. همه به هم نگاه مى كنند، در حالى كه به ياد مى آورند كه چگونه به امام حسين(ع) نامه نوشتند و بعد از آن به جنگ او رفتند.
امام بار ديگر به آنها مى فرمايد: "خدا رحمت كند كسى كه سخن مرا بشنود. من از شما خواسته اى دارم".520
همه مردم خوشحال مى شوند و فرياد مى زنند: "اى فرزند پيامبر! ما همه، سرباز تو هستيم. ما گوش به فرمان توايم و ما جان خويش را در راه تو فدا مى كنيم و هر چه بخواهى انجام مى دهيم. ما آماده ايم تا همراه تو قيام كنيم و يزيد و حكومتش را نابود سازيم".521
اين سخنان در موجى از احساس بيان مى شود. دست ها همه گره كرده و فريادها بلند است. ترس در دل ابن زياد و اطرافيان او نشسته است.
به راستى، امام چه زمانى دستور حمله را خواهد داد؟
ناگهان صداى امام همه را وادار به سكوت مى كند: "آيا مى خواهيد همان گونه كه با پدرم رفتار نموديد، با من نيز رفتار كنيد؟ مطمئن باشيد كه فريب سخن شما را نمى خورم. به خدا قسم هنوز داغ پدر را فراموش نكرده ام".522
همه، سرهاى خود را پايين مى اندازند و از خجالت سكوت مى كنند.
آرى! همين مردم بودند كه در نامه هاى خود به امام حسين(ع) نوشتند كه ما همه آماده جان فشانى در راه تو هستيم و پس از مدتى همين ها بودند كه لشكرى سى هزار نفرى شدند و براى كشتن او سر از پا نمى شناختند.
همه با خود مى گويند پس امام سجّاد(ع) چه خواسته اى از ما دارد؟ او كه در سخن خود فرمود از شما مردم خواسته اى دارم. امام به سخن خود ادامه مى دهد: "اى مردم كوفه! خواسته من از شما اين است كه ديگر نه از ما طرفدارى كنيد و نه با ما بجنگيد".523
اى مردم كوفه! خاندان پيامبر، ديگر يارى شما را نمى خواهند. شما مردم امتحان خود را پس داده ايد، شما بی وفاترين مردم هستيد.
مردم با شنيدن اين سخن، آرام آرام متفرّق مى شوند. كاروان اسيران به سوى قصر ابن زياد حركت مى كند.
آرى! در اسارت بودن بهتر از دل بستن به مردم كوفه است.
#ادامه_دارد....
✨🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺✨
❀🍃✿🍃❀🌴❤️🌴❀🍃✿🍃❀
❣﷽❣
🌴* #هفت_شهر_عشق* 🌴
🏴*همراه با کاروان از مدینه تا شام *🏴
#قسمت6⃣8⃣
اكنون ابن زياد منتظر است تا اسيران را نزد او ببرند. قصر آذين بندى شده و همه سربازان مرتّب و منظّم ايستاده اند.
ابن زياد دستور داده است تا مجلس آماده شود و سرِ امام حسين(ع) را در مقابل او قرار دهند. عدّه اى از مردم سرشناس هم به قصر دعوت شده اند.
ابن زياد روى تخت خود نشسته و عصايى در دست دارد.
واى بر من! او با چوب بر لب و دندان امام حسين(ع) مى زند و مى خندد و مى گويد: "من هيچ كس را نديدم كه مانند حسين زيبا باشد".
انس بن مالك به ابن زياد مى گويد: "حسين شبيه ترين مردم به پيامبر بود. آيا مى دانى كه الآن عصاى تو كجاست؟ همان جايى كه ديدم پيامبر آن را مى بوسيد".524
من آن روز نمى دانستم كه چرا پيامبر لب هاى حسين را مى بوسيد، امّا او امروز را مى ديد كه تو چوب به لب و دندان حسين مى زنى!
سربازان وارد قصر مى شوند: "آيا اسيران را وارد كنيم؟".
با اشاره ابن زياد، اسيران را وارد مى كنند و آنها را در وسط مجلس مى نشانند.
من هر چه نگاه مى كنم امام سجّاد(ع) را در ميان اسيران نمى بينم. گويا آنها امام سجّاد(ع) را بعداً وارد مجلس خواهند نمود. ابن زياد در ميان اسيران، بانويى را مى بيند كه به صورتى ناآشنا در گوشه اى نشسته است و بقيّه زنان، دور او حلقه زده اند.
در چهره او ذلّت و خوارى نمى بينم. مگر او اسير ما نيست؟! او كيست كه چنين با غرور و افتخار نشسته است. چرا رويش را از من برگردانده است؟
ابن زياد فرياد مى زند: "آن زن كيست؟" هيچ كس جواب نمى دهد. بار دوم و سوم سؤال مى كند، ولى جوابى نمى آيد. ابن زياد غضبناك مى شود و فرياد مى زند: "اينان كه اسيران من هستند، پس چه شده كه جواب مرا نمى دهند".525
آرى! زينب مى خواهد كوچكى و حقارت ابن زيادرا به همگان نشان دهد.
سكوت همه جا را فرا گرفته است. ابن زياد بار ديگر فرياد مى زند: "گفتم تو كيستى؟".
جالب است خود آن حضرت جواب نمى دهد و يكى از زنان ديگر مى گويد: "اين خانم، زينب است".
ابن زياد مى گويد: "همان زينب كه دختر على و خواهر حسين است؟".
و سپس به زينب رو مى كند و مى گويد: "اى زينب! ديدى كه خدا چگونه شما را رسوا كرد و دروغ شما را براى همه فاش ساخت".
اكنون زينب(س) به سخن مى آيد و مى گويد: "مگر قرآن نخوانده اى؟ قرآن مى گويد كه خاندان پيامبر را از هر دروغ و گناهى پاك نموده ايم. ما نيز همان خاندان پيامبر هستيم كه به حكم قرآن، هرگز دروغ نمى گوييم!".526
جوابِ زينب كوبنده است. آرى! او به آيه تطهير اشاره مى كند، خداوند در آيه 33 سوره "احزاب" چنين مى فرمايد:
( إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا);
خداوند مى خواهد تا خطا و گناه را از شما خاندان دور كرده و شما را از هر پليدى پاك نمايد.
همه مى دانند كه اين آيه در مورد خاندان پيامبر نازل شده است.
ابن زياد ديگر نمى تواند قرآن را رد كند. به حكم قرآن، خاندان پيامبر دروغ نمى گويند، پس معلوم مى شود كه ابن زياد دروغگوست.
سخن زينب، همه مردم را به فكر فرو مى برد، عجب! به ما گفته بودند كه حسين از دين خدا خارج شده است، امّا قرآن شهادت مى دهد كه حسين هرگز گناهى ندارد.
آرى! سخنِ زينب تبليغات و نيرنگ هاى دشمن را نقش بر آب مى كند. اين همان رسالت زينب است كه بايد پيام رسان كربلا باشد.
ابن زياد باور نمى كرد كه زينب، اين چنين جوابى به او بدهد. آخر زينب چگونه خواهرى است، سر برادرش در مقابل اوست و او اين گونه كوبنده سخن مى گويد.
ابن زياد كه مى بيند زينب پيروز ميدان سخن شده است، با خود مى گويد بايد پيروزى زينب را بشكنم و صداى گريه و شيون او را بلند كنم تا حاضران مجلس، خوارى او را ببينند.
او به زينب رو مى كند و مى گويد: "ديدى كه چگونه برادرت كشته شد. ديدى كه چگونه پسرت و همه عزيزانت كشته شدند". همه منتظرند تا صداى گريه و شيون زينب داغديده را بشنوند. او در روز عاشورا داغ عزيزان زيادى را ديده است. پسر جوانش ( عَون ) و برادران و برادرزادگانش همه شهيد شده اند.
گوش كن، اين زينب است كه سخن مى گويد: "ما رأيتُ إلاّ جميلا"; "من جز زيبايى نديدم".527
#ادامه_دارد...
✨🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه
به عشق ڪربلایت
دیده بر هم می گذارم
دلم را دست رویا می سپارم
ڪه شاید
بر ضریحت یابن الزهرا
سر گذارم
صلی الله علیک یا ایاعبدالله
#شبزیارتی_ارباب
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️͜͡✨
اربـ¹²⁸ـابمـ
منمیدونمفقطاین،حسینحسینهاست
کهبرایمنمیمونه…ツ
🎞¦⇠#استورے
♥️¦⇠#اےڪسوڪارمحسین
#پیام_سلامتے
👈اعصابتان بهم ریخته؟
👈🏻موزبخورید
👈مشکل گوارشی دارید؟
👈🏻ریحان بخورید
👈فشارخونتان بالاست؟
👈🏻کمشمش بخورید
👈از سرطان معده میترسید؟
👈🏻کلم بخورید
👈از سر وصدای معده رنج میبرید؟
👈🏻ماست بخورید
داستان مرد فاسق و زن زیبا
شخصی همراه خانواده اش با کشتی مسافرت می نمود . در وسط دریا کشتی گرفتار توفان و امواج سهمگین شد و شکست و تمام سرنشینان آن غرق شدند مگر زن آن شخص که محکم به تخته پاره ای چسبیده و به ساحل رسید .
در آنجا جوان راهزن و فاسقی که از هیچ گناهی فروگذار نمی کرد، زندگی می نمود . وقتی که چشمش به آن زن افتاد، خوشحال شد و به طرفش رفت . جوان فاسق به آن زن نزدیک شد و همین که خواست دست خیانت به سوی آن زن دراز کند ...
دید آن زن مضطرب شده و می لرزد ، پرسید : چرا مضطربی؟ آن زن اشاره به آسمان کرد و گفت : از خدایم می ترسم ، پرسید : هرگز گرفتار این گونه گناه شده ای؟ گفت : نه، به عزّت خدا سوگند که هرگز این گناه را مرتکب نشده ام ، گفت : تو هرگز چنین کاری نکرده ای، چنین از خدا می ترسی و حال آن که به اختیار تو نیست و تو را به اجبار به این کار وا می دارم ! پس من مستحق ترم به ترسیدن و سزاوارم به خائف بودن، پس برخاست و از عمل خود پشیمان شد و به درگاه الهی توبه نمود .
او آن زن را رها نموده و به سوی خانه خود روان شد . در بین راه به راهبی برخورد و با او همسفر گردید ؛ وقتی که مقداری راه رفتند ، هوا بسیار گرم شد و نور خورشید آنها را اذیت نمود.
راهب به آن جوان گفت : دعا کن که خدا ابری بفرستد تا بر ما سایه افکند ، جوان گفت : من در پیشگاه خدا خجلم ، زیرا علاوه بر آن که حسنه ای ندارم ، بلکه غرق گناهم . راهب گفت من دعا می کنم و تو هم آمین بگو ، چنین کردند، بعد از مدت کمی ، ابری بر سر ایشان پیدا شد و سایه افکند .
مقداری از راه با هم بودند تا بر سر دوراهی رسیدند و با هم وداع نمودند، جوان به راهی رفت و راهب به راه دیگر روان شد، ابر سمت جوان رفته و بر بالای سر جوان سایه افکند ، راهب فوری خودش را به آن جوان رساند و گفت: تو از من بهتری، زیرا که دعای من با آمین شما مستجاب شد ، بگو چه کرده ای که مستحق این کرامت شده ای ؟
جوان قضیه خود را نقل کرد ، راهب گفت: چون از خوف خدا ، ترک معصیت او کردی ، خدا گناهان گذشته تو را آمرزیده است، سعی کن که بعد از این خوب باشی .
📖شیخ حسین انصاریان
#توبه_کنندگان
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
#دعا_درمانے ☝️☝️
#شفاء #درخواستی_کاربران
🍃🍂 سردرد میگرن سینوزیت🍃🍂
🖊امام صادق (علیه السلام) :
برای بهبود سردرد دست خودرا
روی دردبگذار سوره اخلاص و
آیة الکرسی رابخوان و این دعا رابگو🔺
♻️⚜♻️
#حاجت_روایی_مجرب
#نماز_توسل_به_امام_حسن_عسکری (علیه السلام)
🕊🌹برای برآورده شدن تمامی حوائج،
در📚صحیفه عسکریه نمازی از امام حسن عسکری(علیه السلام) نقل شده است. این نماز چهار رکعت است، در دو رکعت اول بعد از حمد پانزده مرتبه سوره مبارکه زلزال و در دو رکعت دوم بعد از حمد پانزده مرتبه سوره مبارکه توحید و بعد ازسلام نماز، این دعا خوانده شود:
🌸اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِأَنَّ لَكَ الْحَمْدَ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ الْبَدِي ءُ قَبْلَ كُلِّ شَيْ ءٍ
وَ أَنْتَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ الَّذِي لا يُذِلُّكَ شَيْ ءٌ
وَ أَنْتَ كُلَّ يَوْمٍ فِي شَأْنٍ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ خَالِقُ مَا يُرَى وَ مَا لا يُرَى الْعَالِمُ بِكُلِّ شَيْ ءٍ بِغَيْرِ تَعْلِيمٍ أَسْأَلُكَ بِآلائِكَ
وَ نَعْمَائِكَ بِأَنَّكَ اللَّهُ الرَّبُّ الْوَاحِدُ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ وَ أَسْأَلُكَ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ الْوِتْرُ الْفَرْدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِي لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوا أَحَدٌ ،وَ أَسْأَلُكَ بِأَنَّكَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ الْقَائِمُ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ الرَّقِيبُ الْحَفِيظُ وَ أَسْأَلُكَ بِأَنَّكَ اللَّهُ الْأَوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ الْآخِرُ بَعْدَ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ الْبَاطِنُ دُونَ كُلِّ شَيْ ءٍ الضَّارُّ النَّافِعُ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ وَ أَسْأَلُكَ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الْبَاعِثُ الْوَارِثُ الْحَنَّانُ الْمَنَّانُ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ ذُو الطَّوْلِ وَ ذُو الْعِزَّةِ وَ ذُو السُّلْطَانِ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ أَحَطْتَ بِكُلِّ شَيْ ءٍ عِلْماّ وَ أَحْصَيْتَ كُلَّ شَيْ ءٍ عَدَداّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
♻️⚜♻️⚜♻️⚜
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند:
هر کس که نزد قبر برادر مؤمن خود از هر جانب که بگذارد دست خود را، هفت بار انا انزلناه را بخواند از بیم و هراس روز قیامت در امان خواهد بود...
🔸
و در روایت دیگری: یاسر خادم از حضرت رضا علیه السلام روایت کرده که آن جناب لباس را از طرف راست میپوشید، و هرگاه میخواست لباس نو دربر کند یک ظرف آب طلب میکرد و در آن ده بار سوره انا انزلناه، و ده بار قل هو الله احد، و ده بار قل یا ایها الکافرون قرائت میکرد، و بعد آن آب را بر لباسهای خود میپاشانید، و سپس میفرمود:
هر کس در وقت پوشیدن لباس نو این اعمال را انجام دهد همواره در خیر و خوشی خواهد بود، تا آنگاه که آن لباس را دربر داشته باشد.
اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ
اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ
اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ
وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
https://eitaa.com/joinchat/2180841684C627422eaea