⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وچهلم 🔻 #ذوالکفل_علیهالسلام 🌿 #ذوالکفل مردی 👤بود #از_اهالی_حضرموت
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وچهلویکم
🔻 #دعای_ذوالکفل_برای_رومیان
🔸چون ذوالکفل مردم را برای ⚔ #جهاد_با_دشمنان_خدا ترغیب کرد.
⤵️ آن قوم به پیامبرخدا گفتند؛
👥 :اگر از خدا بخواهی🙏🏻 که #مرگ به سراغ ما #نیاید ❌به همراه تو در این جنگ شرکت می کنیم.✅
🌿ذوالکفل در #مناجات 🤲🏻خویش با پروردگار گفت؛
✨«بارالها! تو میدانی که☝️🏻 #رومیان از من چه خواستهاند، مرا به خاطر #عدم_توانم😔 در برابر آنها #عذاب_مفرما.
🌸 #خداوند_فرمود؛
💫درخواست قومت را #اجابت_میکنم و تو را #کفیل آنها قرار میدهم.☑️
🤲🏻دعای رومیان #مستجاب_شد،✔️
🔹 عمرشان طولانی شد و جمعیت👥 آنها #افزایش ➕پیدا کرد به قدری صاحب فرزند👦🏻 شدند که #ازعهده_نگهداری و #تغذیه🍞 آنها برنمی آمدند.🤦🏻♂️
😰سختی این #نگهداریها و #کمبود_غذا بقدری به آنها فشار آورد😓 که باعث شد آنها نزد پیامبر بیایند و از او بخواهند 🙏🏻که به #زندگی_عادی خود برگردند.✅
☝️🏻به همین خاطر است که بیشتر انسانها👥از #نژاد_رومی میباشند.
🌸خداوند از ذوالکفل #پیمان📜 گرفت که #هرگز_خشمگین_نشود❌
☝️🏻 و چون خداوند خود تکفل این امر را نمود، او را #ذوالکفل نامید.✅
♦️از #معجزات دیگر ایشان می توان 👇🏻
🏘 به دهکدهای اشاره کرد که مردمان آن بر اثر #بیماری_طاعون مرده ⚰بودند و #بعد_از_شصت_سال این پیامبر دعا🤲🏻 کرد تا آنان بار دیگر زنده شوند.✅
↩️ #و_همچنین_دعا_کرد پادشاهی🤴🏻 که با قدرتعظیم💪🏻 بر تخریب بیتالمقدس آمده بود #به_هلاکت_رسید☑️
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #عمر_ذوالکفل
🔹گویند ذوالکفل همان #بشرین_ایوب است که خداوند او را بعد از پدرش به سوی #رومیان مبعوث گردانید.✅
🌿 ذوالکفل در سن #نود_و_پنج_سالگی در شام دیده از جهان فروبست⚰.
👈🏻و همچنین آمده است این #پیامبر_الهی که در کنعان مبعوث شده بود،
🔹سرانجام بعد از #75_سال زندگی دار فانی را وداع گفت.
✨ او بین #کوفه و #حله به خاک سپرده شد.✔️
🌸✨«و #اسماعیل و #ادریس و #ذوالکفل را یاد کن ☝️🏻که همه از شکیبایان بودند و آن را در رحمت خود داخل نمودیم چرا که ایشان از #شایستگان بودند✅»✨ 🌸
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐#درس_اخـــلاق
♻️حدیث داریم بچه وقتی سه سالش میشود، این کلمه رو به او یاد بدهید: لا اله الا الله
🎙#اســتـــــــــاد_قـــــرائــتـــی
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 وقتی اعمالمان را به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هدیه میدهیم چه اتفاقی میافتد؟
🎙آیت الله #ناصری
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥راه حل مشکلات
با ۴ دستورالعمل از آیت الله بهاءالدینی
🎙#اســــتــــــاد_عــــالــی
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔮 کلیپ کوتای نماز
🤔 پس وای بر نماز گزارانی که از نمازشان غافل و نسبت به آن سهل انگاری می کنند.
✨فوق العاده👌
#پیشنهاد_دانلود
#سوره_ماعون_آیات_۴_و_۵
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ؛ بسه منو بفرست جهنم🔥🔥
🎙#اســتـــــــــاد_قــــرائــتــــی
📌روز قیامت برای بی نمازها آن قدر نعمتها را میشمارند که شرمنده میشه.😥
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗یوزارسیف💗 قسمت ۱۵ وارد کوچه خودمان شدم وبه سمت نانوایی حرکت کردم,از شانش خوب,یا بدم ن
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗یوزارسیف💗
قسمت ۱۶
روز اول مدرسه است,اما هنوز از چادر تازه ام خبری نشده,چندین بار طول وعرض حیاط را طی کردم,چند بار لی لی کردم چندتا گل سرخ چیدم وپر پر کردم اما خبری نشد که نشد دیگه حوصله ام سر رفت,کفشهام را برای چندمین بار از پام دراوردم واومدم توهال با ناراحتی گفتم:مامااان من با همون چادر قبلی میرم,ده بار هی رفتم در کوچه را باز کردم وبستم وقت داره میگذره ,خبری نشد,مامان از تواشپزخانه صدا زد:زری جان الان دوباره زنگ زدم,اعظم خانم گفت چادر را داده دست شوهرش اقا رضا بیاره,اگه دورت شده ,بگم بابات برسونتت...
یه اووفی کردم وگفتم:نه نه راهی که نیست ,با سمیه قرار گذاشتیم پیاده بریم,اخه روز اول مدرسه مزه اش به همین پیاده روی وخوردن هوای لطیف صبحش هست ,حتما الان سمیه بیچاره سرکوچه منتظر من است وتپدلم گفتم ,اشکال نداره بزار یه کم علاف بشه چون سمیه بیش از اینا حقشه ,همینطور که داشتم حرف بلغور میکردم ,با صدای زنگ ,خداحافظی کردم وبه سرعت کوله ام را برداشتم کفشام را پوشیدم,تا در را بازکردم ,قد بلند ودراز اقا رضا پشت در نمایان شد,با عجله ویه سلام هلکی ویه تشکر زورکی ,چادر راقاپیدم,در رابستم وروحیاط چادر را انداختم سرم,به به عجب سبک بود,با حالتی محجبانه پادرون کوچه گذاشتم که همزمان قامت دراز اقارضا در پیچ سه کوچه گم شد,چند قدم که برداشتم...اه این چادر چرا اینجوریاست؟؟ چقد بلند چیده شده...وای از دست اعظم خانم,انگار چادرمن را هم قد شوهرش چیده....همینطور که چادر را زیر بغلم جمع میکردم به سرکوچه نزدیک شدم,جلو نانوایی یه مرد ایستاده بود که پشتش به من بود انگار میخواست نان بخره وخبری از,سمیه هم نبود,همچنان سرم پایین بود ,یه لحظه سرم را گرفتم بالا تا طبقه ی مورد نظرم را نگاه کنم ,که خدا روز بد نصیبتان نکند چادره از زیر بغلم ول شدم واومد تودست وپام ورفت زیر کفشم وناگهان....
🍁نویسنده:ط حسینی🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸