eitaa logo
حفظ مجازی برادران | ناصِحٌ اَمیِن
636 دنبال‌کننده
4هزار عکس
773 ویدیو
103 فایل
✨﷽✨ ✓مدرسه تخصصی مجازی حفظ قرآن کریم (ویژه برادران) ♡ ~باهدف تربیت حفاظ قرآن کریم شروع به فعالیت میکند🌱 ☆آیدی مراجعه ودریافت فرم ثبت نام: 📱شماره تماس جهت مشا 📍کانال واحد خواهران
مشاهده در ایتا
دانلود
💠دارایی💠 می گفت: هرچه دارم، از نماز دارم. همیشه می گفت... تأکید داشت نماز را اول وقت بخوانیم. وقت هایی که خانه بود، نماز مغرب و عشا را به جماعت می خواندیم. به امامت خودش. 📚یادگاران، جلد ۱۱ ص ۷۴ 🌷🍃 🍃 @masirshahid🌷🍃
🌺🍂🌺🍃🌺 🍂🌺🍃🌺 🌺🍃🌺 🍃🌺 🔵سردار یا خانه دار!🔵 زنگ زده بود كه نمی تواند بيايد دنبالم .بايد منطقه می ماند. خيلی دلم تنگ شده بود. آن قدر اصرار كردم تا قبول كردخودم بروم. من هم بليت گرفتم و با اتوبوس رفتم اسلام آباد. كف آشپزخانه تميز شده بود. همه‌ی ميوه های فصل توی يخچال بود؛توی ظرفهای ملامين چيده بودشان . كباب هم آماده بود روی اجاق ،بالای يخچال يك عكس از خودش گذاشته بود ،بايك نامه . وقتی مي آمد خانه ،خانه من ديگر حق نداشتم كار كنم .بچه را عوض مي كرد .شير براش درست ميكرد سفره را می انداخت و جمع می كرد .پا به پای من می نشست لباسها را می شست ،پهن ميكرد،خشك می كرد وجمع می كرد. 📚 سایت آوینی 🌷سردار خیبر🌷 🌷🍃 🍃 @masirshahid🌷🍃
پـاڪ نگـهشـان دار 👀 را مےگـویم این چـشــ👀ــم ها فـرش زیـر پـاے اسـت نگهـشان دار..!🙂🎈 ✨ 🌷🍃 🍃 @masirshahid🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ ❤️ 💚 💚 💝 💝 میان آسمان قلب زارم نوشتم نڪتہ اے را بر نگارم بہ غیر از دیدن آن روے ماهٺ امید و آرزو در دل ندارم 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 🌷🍃 🍃 @masirshahid🌷🍃
آن است که با یاد شما🌷 برخیزم وَرنه هر صبـ☀️ــح مثالِ تاری دگر است ... 🌺🍃 🌷🍃 🍃 @masirshahid🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*معرفی به مناسبت سالروز تولد . 🔹عنوان:  / زندگی نامه داستانی شهید حسین خرازی؛ فرمانده لشگر 14 امام حسین (ع) 🔹پدیدآورنده: 🔹ناشر: 🔹تعداد صفحات: 272 صفحه 🔹قیمت پشت جلد: ۲۶۰۰۰تومان / قیمت با ۲۰درصد تخفیف: ۲۰۸۰۰تومان . 📚برشی از کتاب تیپ امام حسین در میان دود و آتش وارد خط شد و از همان محور به سمت حرکت کرد. حسین برای رسیدن به شهر سر از پا نمی‌شناخت. این را هم می‌دانست که درصورت مقاومت در محور ، آزاد نخواهد شد. از آغاز عملیات، مردم درانتظار آزادی خرمشهر بودند. پس از نبرد سنگین ، رادیو ایران محاصره خرمشهر را اعلام کرد. نگرانی تمام وجود حسین را فرا گرفته بود. موحد که کنار دستش بود، این نگرانی را حس می‌کرد، اما کاری از دستش ساخته نبود. حسین که از همان فاصله دور ساختمان‌های ویران شده شهر را می‌دید، به موحد گفت: «اگر خرمشهر آزاد نشود، چه جوابی برای مردم چشم انتظار داریم؟ ما در برابر آن‌ها شرمنده می‌شویم... 🌷🍃 🍃 @masirshahid🌷🍃