eitaa logo
حفظ مجازی برادران | ناصِحٌ اَمیِن
683 دنبال‌کننده
4هزار عکس
773 ویدیو
103 فایل
✨﷽✨ ✓مدرسه تخصصی مجازی حفظ قرآن کریم (ویژه برادران) ♡ ~باهدف تربیت حفاظ قرآن کریم شروع به فعالیت میکند🌱 ☆آیدی مراجعه ودریافت فرم ثبت نام: 📱شماره تماس جهت مشا 📍کانال واحد خواهران
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ✍بیت الزهرا که خادم بودیم اون شبایی که مراسم حضرت زهرا (س) بود، همیشه حاج قاسم میومدن بهمون سر میزدن که ببینن با میهمانان حضرت زهرا (س) چه رفتاری داریم...🌹🍃 اصلا اجازه ی تفتیش نمیدادن همیشه میگفتن به هیچ عنوان حق تفتیش ندارید.میهمانای حضرت زهرا (س) رو اذیت نکنید⚠️ درواقع برخورد جدی میکردن. و ما که میگفتیم برای امنیت خودشون هست، ناراحت میشدن و میگفتن حضرت زهرا (س) مراقب میهمانانش هست، شما نگران نباشید. همیشه دور از چشم حاج قاسم این کار رو میکردیم. ┄┅┅✿❀ 🏴 💔🏴 🏴 @masirshahid ❀✿┅┅┄
↶آسمان باش! ⇜مانند ↶مقتدر💪 باش! ⇜مانند کوه ↶وسیع باش! ⇜مانند ↶کوه و دریا🌊 وآفتاب باش! ⇜مانند 🌷 ... 😔 ┄┅┅✿❀ 🏴 💔🏴 🏴 @masirshahid ❀✿┅┅┄
🔷امام خامنه ای: 💠اگر امام حسین قیام نمیکرد، اسلام از بین میرفت. امام حسین در واقع مثل آن میخ عظیمى شد که این خیمه‌اى را که طوفان داشت [آن را] میبرد، با خون خودش نگه داشت. خب این بزرگ‌ترین حماسه‌ى تاریخ اسلام بلکه بزرگ‌ترین حماسه‌ى تاریخ است؛ این را باید حفظ کرد، این را باید زنده نگه داشت، این را باید به عنوان یک گره‌گشا در امورِ همیشه‌ى تاریخ مسلمین، مورد استفاده قرار داد. 🔹در آستانه محرم ۱۳۸۰🔹 ┄┅┅✿❀ 🏴 💔🏴 🏴 @masirshahid ❀✿┅┅┄
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
*روضه شب سوم محرم...* روضہ حضرت رقیہ🖤 با صداۍ میثم مطیعۍ🎤 پیشنهاد دانلود🌱 التماس‌دعا💞
شب‌سـوم‌‌محرم‌الحرام‌‌‌ ‌ ±باتمام‌ايݩ‌اسيران‌فرق‌دارے؛ قصہ‌چيست؟! هرڪسےآمدبہ‌احواݪٺ‌بخندد، گـريہ‌ڪرد...!🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ‌- روضه ‌امشب ‌اگر و شاید و اما دارد؛ در خودش ‌قِصه‌ی ‌یک‌ دختر ِتنھا دارد💔
همه شادند دخترت گریان،همه خوابند و دخترت بیدار خیلی امروز مردم این شهر، دادنم با نگاهشان آزار بابا،بابا،بابا دخترت را ببر به همراهت، خسته از دست روزگار شده یا که تشخیص تو شده مشکل، یا دو چشم رقیه تار شده گر به دور سرت نمی گردم، پر پرواز من شکسته شده مثل سابق زبان نمی ریزم، دو سه دندان من شکسته شده
بابا،بابا،بابا،مَن ذا الذی أیتمنی على صغر سنّی ؟ كی رگ های گردنت رو بریده؟ بابا دارم برات خاطره میگم:
وسط ازدحام و خنده ی شام ،بغض تنهایی ام ترک میخورد هر کجایی که گریه میکردم، عمه ام جای من کتک میخورد
میگن:بچه بادوم ِ، نوه مغز بادوم ِ، بابا بزرگ و مادر بزرگ نوه رو یه جور دیگه دوست دارن،
تو خرابه هی میگفت:عمه بابات به بچه های یتیم سر می زد،كجاست ببینه نوه اش خرابه نشین شده؟😭...
بچه به عزیزش میرسه،دیدی درد دل میكنه، تا سر رو آوردن نگاه كرد،گفت: بابا گوشم درد میكنه،😭بابا سرم درد میكنه،بابا صورتم داغ ِ.💔اما دختر خیلی معرفت داره،گفت:بابا همه ی دردها یه طرف،یه سئوال دارم اَزت،بابا به من بگو آیا آبت دادن یا نه؟🖤😭
آخه نیمه شب از ناقه افتادم... آخه دختر بچه با پسر بچه خیلی فرق داره،استخوان بندی دختر بچه ظریف تره، پسر بچه زمین می خوره زود میگه مادر،بابا. اما دختر بچه زمین می خوره بلند نمیشه،اینقدر صبر میكنه تا باباش بیآد، هی میگفت:بابا،همچین كه میگفت:بابا،یه وقت دید یه پنجه ای تو موهاش ِ، تویی كه كاروان رو معطل كردی؟ حسین............😭😭😭😭😭🏴🏴🏴
خیال كردی من سیلی خوردم دیگه كاری نمی كنم، من دختر حسینم، من بابام علی ِ،من مادر بزرگم فاطمه است،
عمه فكر كردن مارو اسیر كردن،الان یه كاری میكنم شهر رو روی سرشون خراب میكنم،چه كار میكنی؟
گفت:عمه مادر بزرگ من،با گریه اش مدینه رو به هم ریخت،منم نوه ی همون خانومم، اینقدر گریه كرد،تا دیگه نتونست بخواب ِ، گفت:صدای كیه نمیذاره من بخوابم؟ گفتند:یزید صدا گریه ی بلبل حسین ِ . چی می خواد؟
گفتند:بهونه ی بابا رو گرفته، بهونه بابا گرفته؟گفتش سر بریده رو ببرید.
تا سر رو آوردن،اول زینب اومد جلو، گفت:این دختر بچه خسته است،داغ دیده است،آخه بابای بچه رو این جور نشون نمیدن، سر رو آوردن جلو این بچه گذاشتن، شنیدید تا سر رو آوردن جلوش گذاشتن، گفت:عمه من كه غذا نخواستم.🖤😭🏴
همچین كه روپوش رو كنار زد دید سر نورانی ِ بابا، چه بابای قشنگی دارم،گفت:بابا همیشه تو موهام رو شونه كردی،امشب خودم می خوام موهات رو درست كنم، كاش موهات سوخته نبود بابا،كاش این لب ها رو یزید چوب نمی زد،بابا، همچنین كه گریه می كرد،یه وقت زینب نگاه كرد دید صدای رقیه نمیآد😭😭😭
اینقده گفت:بابا،سر یه طرف،رقیه یه طرف. نمی خوام بگم،چه طوری غسل دادن بی بی رو، فقط همین قدر بگم:تا بی بی رو خانم زینب درون قبر گذاشت،نگاه كرد دید خانم اُم كلثوم دختر علی بلند بلند گریه میكنه،یه نگاه كرد 😭😭😭🏴🏴
گفت:خواهرم،تو باید بچه ها رو آروم كنی،تو از كربلا یار و یاور من بودی، همون جوری كه اباالفضل برا حسین بود،تو با من بودی، حالا چرا مثل این بچه ها داری داد می زنی،یه نگاه كرد گفت:خواهر زینب آخه هنوز صداش تو گوشمه،هی میگه:عمه دلم درد میكنه،آخ دلم...آخ گوشم... حسین...این حسین حسین گفتن تو ریشه ی دشمنان اسلام رو میزنه ، بلند بگو:حسین... 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴😭😭😭