4_5857369221670896141.mp3
7.27M
🔊 برای امام زمان جانماز آب نکشیم!
🎙 حاج حسین یکتا
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
•~ يَا مَوْضِعَ سِرِّ اللَّهِ ...~•
تو، حرف دل خدایی ...♡
اربـاب❤️
ضابط1.mp3
824.9K
روایت 52 ثانیه ای
▪️شـــهـــیـــد اونـــ وجـــودیـــســـتـــ...▪️
#صوت
#شهید_ضابط
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
💠سیرک💠
مصری ها در اهواز سیرک زده بودند.
شده بود پاتوق آدم های بی بند وبار و فاسد.هدفشان منحرف کردن بچه های مردم بود.
کسی هم ب فکر نبود.اون موقع حسین چهارده سالش بود که چند نفر از دوستای مثل خودش رو جمع کرد،رفتند شبانه چادر سیرک رو آتیش زدند و بساط مصری ها را جمع کردند.
📚ماهنامه امتداد, شماره ۳
#شهید_حسین_علم_الهدی
#بصیرت_شجاعت_ایمان
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
پسرمـ.قاسمـ
سنگـها نُقـل شـدند و بہ سرٺ
پاشیدنـد تازه دامـآدِ عمـو...بَہْ..!
ڪہ چہ زیبـا شده اے😭😭😭
4_6019505770398228129.mp3
12.69M
🎵 #زیارت_عاشورا
#شب_جمعه؛ شب زیارتی ارباب بی کفن😭
زیارت عاشورا یادتون نره💔
🎤 #میثم_مطیعی
#السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤
🍃 تو خودت قاسمی وسرزده تقسیم شدی 😭
🍃دو هجا بودی حالا دو هجا بیشتری 😭
🍃بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم
از روی قامت تو ردشده اند رهگذری 😭
🍃جا به جا میشود این دنده تکانت بدهم 😭
🍃وای عجب درد سری وای عجب دردسری 😭
قاسم اومد جلو ، ابی عبدالله عمامه امام حسن را بستند روی صورت را گرفت.
.چشم نخوره این بچهف زینب سلام الله علیها می فرماید: وقتی داداشم حسین فرمود عباسم قاسم را روی اسب بگذار
اومد جلو ازرق شامی چهار پسرداره،فكر نكنید راحت به شهادت رسید،نه،آموزش دیده علی اكبر است،
دلاوره، پسراول را با فن جنگی زد دومی و سومی و چهارمی،خیلی برا ازرق شمای سخت اومد،
خودش اومد جلوی قاسم گفت من با این قدرتم با این بچه چكار كنم ،اومد جلوی آقا به قاسم گفت: بچه چی میگی؟
آقا فرمود اگه من بچه ام تو كه ادعای رزم داری چرا بند پوتینت بازه، سرش را خم کرد، سرش را جدا کرد، صدای الله اکبر بلند شد
اما این خوشحالی چند لحظه بیشتر طول نكشید، ابی عبدالله فرمود: نجمه برو تو خیمه برای قاسم پسرت دعا کن ،دورش کردند
گفتند این پسر حسن،سردار جمل قاسم ِ ،زد وسط لشكر، اون كسی كه پرچم لشكر به دستش بود انداخت،لشکررا بهم ریخت،گفتند حریفش نمیشویم،چه كنیم؟
اول سنگ بارانش کردند،حالا آقا كلاه خود نداره،سنگ ها به سر و صورتش میخوره ،نیزه داره حمله کردندبلندش کردند ، حسین... 😭
با نفسی كه براش مونده بود صدا زد عمو به دادم برس، از بالا انداختنش،ابی عبدالله به عجله اومد،دید قاتل موی قاسم رو به دست گرفته،میخواد سر قاسم رو جدا كنه،😭
ضربه زد دست نانجیب رو جدا كرد،ملعون صدا زد قبیله اش اومدند،درگیری سر بدن قاسم شد،همه سوار بر اسب بودند، هفده نفر رو ابی عبدالله زد،اما بین این درگیری صدا از زیر سُم اسب ها،عمو استخوانم شكست،😭