بابا،بابا،بابا،مَن ذا الذی أیتمنی على صغر سنّی ؟ كی رگ های گردنت رو بریده؟ بابا دارم برات خاطره میگم:
وسط ازدحام و خنده ی شام ،بغض تنهایی ام ترک میخورد
هر کجایی که گریه میکردم، عمه ام جای من کتک میخورد
میگن:بچه بادوم ِ، نوه مغز بادوم ِ، بابا بزرگ و مادر بزرگ نوه رو یه جور دیگه دوست دارن،
تو خرابه هی میگفت:عمه بابات به بچه های یتیم سر می زد،كجاست ببینه نوه اش خرابه نشین شده؟😭...
بچه به عزیزش میرسه،دیدی درد دل میكنه، تا سر رو آوردن نگاه كرد،گفت: بابا گوشم درد میكنه،😭بابا سرم درد میكنه،بابا صورتم داغ ِ.💔اما دختر خیلی معرفت داره،گفت:بابا همه ی دردها یه طرف،یه سئوال دارم اَزت،بابا به من بگو آیا آبت دادن یا نه؟🖤😭
آخه نیمه شب از ناقه افتادم... آخه دختر بچه با پسر بچه خیلی فرق داره،استخوان بندی دختر بچه ظریف تره، پسر بچه زمین می خوره زود میگه مادر،بابا. اما دختر بچه زمین می خوره بلند نمیشه،اینقدر صبر میكنه تا باباش بیآد، هی میگفت:بابا،همچین كه میگفت:بابا،یه وقت دید یه پنجه ای تو موهاش ِ، تویی كه كاروان رو معطل كردی؟ حسین............😭😭😭😭😭🏴🏴🏴
خیال كردی من سیلی خوردم دیگه كاری نمی كنم، من دختر حسینم، من بابام علی ِ،من مادر بزرگم فاطمه است،
عمه فكر كردن مارو اسیر كردن،الان یه كاری میكنم شهر رو روی سرشون خراب میكنم،چه كار میكنی؟
گفت:عمه مادر بزرگ من،با گریه اش مدینه رو به هم ریخت،منم نوه ی همون خانومم، اینقدر گریه كرد،تا دیگه نتونست بخواب ِ، گفت:صدای كیه نمیذاره من بخوابم؟ گفتند:یزید صدا گریه ی بلبل حسین ِ . چی می خواد؟
گفتند:بهونه ی بابا رو گرفته، بهونه بابا گرفته؟گفتش سر بریده رو ببرید.
تا سر رو آوردن،اول زینب اومد جلو، گفت:این دختر بچه خسته است،داغ دیده است،آخه بابای بچه رو این جور نشون نمیدن، سر رو آوردن جلو این بچه گذاشتن، شنیدید تا سر رو آوردن جلوش گذاشتن، گفت:عمه من كه غذا نخواستم.🖤😭🏴
همچین كه روپوش رو كنار زد دید سر نورانی ِ بابا، چه بابای قشنگی دارم،گفت:بابا همیشه تو موهام رو شونه كردی،امشب خودم می خوام موهات رو درست كنم، كاش موهات سوخته نبود بابا،كاش این لب ها رو یزید چوب نمی زد،بابا، همچنین كه گریه می كرد،یه وقت زینب نگاه كرد دید صدای رقیه نمیآد😭😭😭
اینقده گفت:بابا،سر یه طرف،رقیه یه طرف. نمی خوام بگم،چه طوری غسل دادن بی بی رو، فقط همین قدر بگم:تا بی بی رو خانم زینب درون قبر گذاشت،نگاه كرد دید خانم اُم كلثوم دختر علی بلند بلند گریه میكنه،یه نگاه كرد 😭😭😭🏴🏴
گفت:خواهرم،تو باید بچه ها رو آروم كنی،تو از كربلا یار و یاور من بودی، همون جوری كه اباالفضل برا حسین بود،تو با من بودی، حالا چرا مثل این بچه ها داری داد می زنی،یه نگاه كرد گفت:خواهر زینب آخه هنوز صداش تو گوشمه،هی میگه:عمه دلم درد میكنه،آخ دلم...آخ گوشم... حسین...این حسین حسین گفتن تو ریشه ی دشمنان اسلام رو میزنه ، بلند بگو:حسین...
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴😭😭😭
آمد محرم و
غم عظمای کربلا
خون می تراود
از دل صحرای کربلا
چشمان تـ💔ـوست
مصحف غم های کربلا
داری به دوش
پرچم آقـ💔ـای کربلا
هر صبح و شام
غرق عزا گریه میکنی
با روضه های
کربُبلا گریه میکنی
سلام صاحبـ💔ـ عزا ...
#سلام
#شعر_مهدوی
#امام_زمان
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله🏴
#دلتنگحرمبطلبارباب💔🏴
#ڪانالرفـاقـتباشـہداتاظـہورمـہدیعج 🏴
@masirshahid ❀✿┅┅┄
ما مهاجریم...
هجرت کرده ایم...
از جهالت کربلای خویش 🍃
#یاحسین🍀
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله🏴
#دلتنگحرمبطلبارباب💔🏴
#ڪانالرفـاقـتباشـہداتاظـہورمـہدیعج 🏴
@masirshahid ❀✿┅┅┄
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀
میگویند: روزی را
صبحِ زود تقسیم میکنند
هرجا که هستید سهمِ امروزتان
رزق سفرهی شهدا ...
#سلام🤚
#صبحتون_شهدایی🍃
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله🏴
#دلتنگحرمبطلبارباب💔🏴
#ڪانالرفـاقـتباشـہداتاظـہورمـہدیعج 🏴
@masirshahid ❀✿┅┅┄
#توصیه_بزرگان
ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽرحمه الله : برای رسیدن به عرفان کامل دو راه و دو مکان بیشتر وجود ندارد ؛ یا در حرم اباعبدالله یا در مجلس ابا عبدالله…
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله🏴
#دلتنگحرمبطلبارباب💔🏴
#ڪانالرفـاقـتباشـہداتاظـہورمـہدیعج 🏴
@masirshahid ❀✿┅┅┄
دلم در
کربلا
گیر و خودم
اینجا زمین گیرم😔✨🏴
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#هر_خانه_یک_حسینیه
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله🏴
#دلتنگحرمبطلبارباب💔🏴
#ڪانالرفـاقـتباشـہداتاظـہورمـہدیعج 🏴
@masirshahid ❀✿┅┅┄
#استوری 📸
استوری امروز مادر شهید حسین معزغلامی...
((جات خالیه پسرم))
ڪسی نوشته بود...
مادر حسین بودن سخته ؟
آره سخته !
✍پ.ن.الهی ڪه شرمندشون نباشیم
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله🏴
#دلتنگحرمبطلبارباب💔🏴
#ڪانالرفـاقـتباشـہداتاظـہورمـہدیعج 🏴
@masirshahid ❀✿┅┅┄