🖌 #یادداشت_روز
♦️سهم ما در تحولات افغانستان و افق آن
✍️ #سعدالله_زارعی
🔹تحولات افغانستان چه نسبتی با جمهوری اسلامی دارد؟ آیا چشمانداز تحولات این کشور برای ایران امیدآفرین یا نگرانکننده است؟ طبیعتا در پاسخ به این دو سوال نظرات مختلفی مطرح میگردد. دلیل این اختلاف این است که هر تحلیلگری نوعا با نگاه و اعتماد به دستهای از اخبار و اطلاعات درصدد پاسخ به این سوالات برمیآید و تحلیلگر دیگر با نگاه و اعتماد به دستهای دیگر از اخبار و اطلاعات اظهارنظر میکند.
🔹 بر این اساس بسیاری از تحلیلگران با نگاه به اختلاف عقیدتی میان جمهوری اسلامی و طالبان و نیز با نگاه به سطح نفوذ سیستمهای اطلاعاتی پاکستان و آمریکا که رفتارشان با ایران دشمنانه است و همینطور با نگاه به اقلیت 17 تا 20 درصدی شیعه در مقایسه با اقلیت بزرگتر 40 تا 42 درصدی پشتون معتقدند، تحولات افغانستان و چشمانداز آن به ضرر جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. در همان حال تحلیلگران دیگر معتقدند از آنجا که یک ضلع خارجی اصلی که دشمن اول ایران به حساب میآمده با شکست مطلق مواجه گردیده و یک ضلع داخلی حلقه که در حکم دستنشانده آمریکا بوده، از میان رفته است هم تحولات و هم افق آن منحیثالمجموع به نفع جمهوری اسلامی خواهد بود و به احتمال خیلی زیاد وزن ایران را در تحولات افغانستان افزایش خواهد داد. در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
🔹 در فاصله سالهای 1370 تا 1399، یک قدرت بینالمللی و یک قدرت منطقهای و دو قدرت رسمی و غیررسمی داخلی سهم عمدهای در تحولات افغانستان داشتند؛ آمریکا به عنوان یک قدرت بینالمللی برای اعمال نفوذ و دستیابی به اهداف و اجرای سیاستهای خود از یکسو به حدود 150 هزار نیروی نظامی و اطلاعاتی و از سوی دیگر به دولت دستنشانده افغانستان متکی بود و کارهای خود را پیش میبرد.
🔹پاکستان هم به عنوان یک قدرت نسبی منطقهای در پی تحکیم و افزایش قدرت خود با بهرهگیری از سیستم اطلاعاتی خارجی خود و روابط سنتی با پشتونهای افغان بود. در فضای داخلی، دولت نیروی رسمی بود که از سوی آمریکا، اروپا، هند، چین و سازمان ملل حمایت میشد، طالبان هم نیروی قدرتمند غیراصلی بود که با تکیه بر قوم پشتون و سلاح و نیز با برخورداری از حمایت خاص و البته جهتدار پاکستان درصدد افزایش قدرت و سیطره خود بود.
🔹در این بین نقش ایران عمدتا در دو محور معنا پیدا میکرد؛ جلوگیری از تداوم درگیریهای بین برادران افغان و جلوگیری از تداوم اشغال افغانستان از سوی آمریکا. این چهار ضلع اگرچه تعارضاتی هم در بعضی موضوعات داشتند، در موضوعات حساس با یکدیگر تعامل میکردند. به عنوان مثال در ضرورت تغییرات اساسی در حکومت، بین طالبان، آمریکا و پاکستان تعامل صورت گرفت و دولت اشرف غنی هم به عنوان ضلعی ضعیف با آن همراهی کرد.
🔹الان دو ضلع این مربع یعنی حضور نظامی آمریکا و دولت غنی از میان رفته است. دو ضلع دیگر یعنی طالبان و پاکستان باقی ماندهاند که در نحوه اداره حکومت اختلاف دارند. جمهوری اسلامی در حد فاصل ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۹ در صحنه افغانستان حضور داشت و حضور مبتکرانهای هم بود.
🔹 افغانستان در این سه دهه با ورود سنگین نظامی آمریکا با تغییر اساسی در وضعیت خود مواجه گردید. هم اینک حذف دو مهره مخالف ایران از صفحه شطرنج افغانستان به جمهوری اسلامی امکان میدهد تا تأثیرات بیشتری بر تحولات داشته باشد. در این صورت، چشمانداز آن هم میتواند موقعیتساز و منفعتساز باشد؛ البته این بستگی به میزان دقت و تلاش ما دارد.
⬅️متن کامل در لینک زیر:
📎 hamandishi.ir/news/432523/