#یادداشت_روز_بیست_یکم
#در_باب_طلبگی
#خروج_از_طلبگی
سوالات زیادی آماده کرده بودم تا از یک #طلبه_انصرافی که قرار گفتگو داشتیم بپرسم. اما وقتی گفتگو را شروع کردیم، فهمیدم دلیل بسیار محکمی برای خروج از طلبگی داشته که به هیچ عنوان #حسرت_جدا_شدن از طلبگی حتی در ذهن خود راه نداده بود. حتی ذره ای به اینکه #چهارسال از عمر خود را در این راه گذرانده و در فضای طلبگی نفس کشیده ولی الان به سادگی از آن گذشته و هیچ توشه ای از آن برنگرفته #تاسف نمی خورد و #نگران_عمر_رفته نبود.
جالب اینجا بود که هیچ #شکایتی ازدنیای طلبگی و فضای حوزه نداشت و هیچ ناله و افغانی از شرایط ادامه تحصیل و کتابها و دروس و نبود #هدف و #چشم_انداز و سایر عواملی که ما گمان می کنیم موجب ریزش طلاب باشد در زبان نداشت و تنها #عاملی که موجب شده بود از مسیر طلبگی خارج شود #مشکلات_معیشتی خانواده و نیاز پدر به او بود.
اما جالب تراین بود که وقتی پرسیدم اگر شرایط مالی درست شود و نیاز پدر به شما #برطرف شود حاضری دوباره برگردی و به طلبگی ادامه دهی، جوابش #منفی بود.
و این شد که فهمیدم آنچه به عنوان #مانع ادامه این مسیر مطرح می کند، موجب خروج او نیست بلکه اصلا #مقتضی برای ادامه از ابتدا وجود نداشته است.
مگر می شود کسی که عاشقانه، با تمام وجود، هدفمند، #مصمم و #آگاهانه مسیری را برای آینده خود انتخاب کند، به سادگی و به خاطر وجود مانعی که پس از مدتی زدوده می شود، طلبگی را رها کند و پس از برطرف شدن مانع نیز #اراده_ای بر بازگشت به این مسیر نداشته باشد.
پس علت شاید آن است که اصلا انتخاب او در ابتدای راه آگاهانه نبوده و #شناخت_صحیحی از دنیای طلبگی نداشته و اهدافش با این مسیر سازگار و مطابق نبوده است.
این قلم، با تمام وجود، خاضعانه و عاجزانه تقاضا دارد، عزیزانی که #مشتاق آمدن به حوزه هستند یا عزیزانی که دیگران را به این مسیر #دعوت می کنند، قبل از تصمیم گیری و تصمیم سازی نسبت به این مسیر خطیر #شناخت_واقعی و آگاهی دقیق و جزئی کسب کنند و هرگز قبل از آن تصمیم به ورود نگیرند.
@masirtalabe