راستشو بخوای هنوز به غریبه شدنت عادت نکردم هر موقع میام سر گوشی حس میکنم یه پیام ازت دارم؛روزا سردرگم و گیجم،نمیدونم دنبال چی ام.. حوصله هیچی ندارم،. کل روز به گوشی نگاه میکنم، منتظر یه حرف کوچیک از توام تا دوباره عین قبل بخندم. کاش میشد مثل روزای اول کنارم داشته باشمت.من هنوز دوست داشتنتو تموم نکردم لعنتی؛میخوام فراموشت کنم،میخوام همه خاطراتو از ذهنم جارو کنم،میخوام رو زندگیم تمرکز کنم ولی یه جای کار میلنگه

کاش دایناسور بودم، نه کاری نه زندگی‌ای، فقط منقرض می‌شدم

خوشحال کردن من خیلی راحته شما کافیه یه موزیک برام بفرستین و بگین وقتی پلی شد یاد تو افتادم .

یه سری محبتا و ابراز علاقه های زیرپوستی بهت کردم؛ولی خب مثل اینکه تو تا اندازه شُتر نباشه به حساب نمیاریش.

مثلا؟! مثلا..وقتی داری حرف میزنی یکی وسط حرفت میپره،من بعد یادمه داشتی حرف میزدی میگم خب؟!بقیش... مثلا...اگه دیدم یکی داره میره سمت نقطه ضعفت مثلا مسخره کردن به سرعت بحث و عوض میکنم که یه وقت تو خودت نری

یکی دیگه از دلایلی که فهمیدم دوست دارم اینه که.. هر شب به خودم قول میدم اگر فردا صبحی بود که ببینمت مثل خودت عبوس باشم و باهات حرف نزنم،آخه تا من سر حرفُ باز نکنم انگار غرورش له میشه حرف بزنه،ولی خب دو دلیل داره که نمیتونم؛یکی اینکه یادم میره نباید باهات حرف میزدم،وقتی باهات حرف میزنم بعد تو ذهنم یکی میزنم در دهنم میگم:خاک تو سرت دوم اینکه میترسم سر صحبتو وا نکنی اون موقع تا آخرین لحظه دیدار فقط منتظر بمونم،بگم نههه شوخیه؟ بعد شخصیت درونیم بگه خودتو گول نزن،تو براش پشیزی ارزش نداری نفهم.."بفهم"

کاش اون دستم که باهاتون دست داد میشکست:))))

_روز62

خیلی وقته زیبایی ندیدیم پس یـکم‌زیبایـی‌ببینیـم⁶²:

دوستان دعا کنین فردا وقتی میشینم حساب کتاب کنم ببینم 'ما' چند چندیم،به نتیجه خوب و مطلوبی برسم

چرا میترسم از دستت بدم حتی وقتی ندارمت؟