هدایت شده از نوری
وصیت و سفارش هشتگانه امام رضا علیه السلام به عبدالعظیم حسنی که به شیعیان برساند
لطفا با دقت مطالعه کنید👌
شهادت امام رضاعلیه السلام رامحضرصاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وتمامی شیعیان جهان تسلیت عرض مینماییم.
🏴اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🏴
هدایت شده از خبرگزاری بسیج هشترود
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥١٣ شهریور ماه ١٣٩٠ سیزده تن از رزمندگان تیپ نیروهای ویژه صابرین سپاه حین مبارزه با تروریست های پژاک در ارتفاعات مرزی جاسوسان در سردشت به فیض شهادت نائل آمدند.
══════🇮🇷══════
#خبرگزاری_بسیج_هشترود
@BasijNews_8ruod
💢دوتا دستور برای چهارشنبه آخر ماه صفر
🔰برای بی نیازی:
هرکس در آخرین چهارشنبه ماه صفر
بخواند سوره «المنشرح، تین، نصر و
توحید» هر کدام هفت مرتبه پس به حول
و قوه الهی بینیاز میشود قبل از تمام
شدن سال.
🔰برای طول عمر:
هرکس بخواند این دعا را در آخرین
چهارشنبه ماه صفر، نمیمیرد در آن سال
بهطوری که عزرائیل به خداوند میگوید: یا
رب! عمر فلانی تمام شده است و شما امر
به قبض روح او نکردید، خداوندمیفرماید:
راست میگویی ولیکن عمر او را بهسبب
قرائت این دعا طولانی کردم و تا آخر صفر
آینده او را از جمیع آفات و بلایا حفظ
کردم.
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم اللّهم یا ذَا
العَرشِ العظیم و العَطاءِ الکریم عَلیکَ
اِعتمادِی یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ الصّمدُ
الرّحمنُ الرّحیمُ، یا فردُ یا وترُ یا حَیُّ یا
قَیُّوم، اِمْنَعْ عَنِّی کُلَّ بلاءٍ و بَلیّةٍ و فرقةٍ و
هامّةٍ، وَامْنَعْ عَنِّی شَرَّ کُلِّ ظالمٍ و جبّارٍ یا
قدّوسُ یا رحمنُ یا رحیمُ»
📘منبع: کتاب مرقاة الجنان، فی اعمال
الشهور الاثنیعشر صفحه 66 و 67.
کانال امام جواد علیه السلام 👇
لطفاً با ذکر صلوات عضو شوید
http://eitaa.com/joinchat/2390163461Cfba74f2ff2
10.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
از ۱۲ امام
فقط امام رضا علیهالسلام
این حرف رو زدن👆
https://eitaa.com/joinchat/1843724308C2682cab7fa
مسجدحضرت ولیعصر(عج)،النساء
پاسخ به شبهه محل دفن حضرت زینب سلام الله علیها
هدایت شده از آنتی فتنه
پرونده قضایی غم انگیز⚖
#عجیب_اما_واقعی😨
با یکی از مراکز مشاوره قوه قضاییه برای حل اختلاف بین زوجین همکاری میکنم.
یه خانم جوانی به بنده رجوع کرد ،
میخواست طلاق بگیره، گفتم شرمنده ،بنده در طلاق کسی کمکی نمیکنم.
گفت پس راهنمایی ام کنید، قبول کردم.
مردد بود طلاق بگیرد و یا راه حلی برای تنفری که از همسرش داشت پیدا کند.
موضوع از این قرار بود که ایشان بچه ۶ ،۷ ماهه ای داشت دختر ،خیلی ناز و زیبا و شیرین.
گفت:
زندگی خوبی با همسرم داشتیم ،آدم معتقد و نماز خون و ... است. یک روز آمد خونه و گفت ی رنگ مویی دیدم بیرون خیلی قشنگ بود ،چون بهش اطمینان داشتم که خیلی چشم پاک و آدم درستی است و همه حرفهایش را به من میگفت ، گفتم خب چه رنگی بود ،گفت نمیدونم دقیقا توش رگه های طلایی و رنگ عجیبی بود، خلاصه نشستیم با همدیگه سرچ کردیم رنگ موها را دو تاش را انتخاب کرد بهم نزدیک بود ،گفتم باشه فردا میروم موهام را این رنگی میکنم.
فرداش رفتم آرایشگاه نزدیک خونه مون و گفتم موهام را این رنگی کن .
خیلی خوشحال ی شام عالی براش درست کردم ،کمی آرایش و میز چیدم با شمع و سالاد تزیینی و ی لباس خوب...
منتظر شدم اومد ،تا من را دید گفت خوشگل شدی ولی اون رنگی که من دیدم نیست،
گفتم بهانه نگیر ،بیا شام بخوریم و بیهوده زندگی را تلخ نکن.
گفت باشه
یکهفته ای گذشت
گفت یکی از دوستهام گفته ی آرایشگاه خوبی خانمش میره ،بیا برو آنجا.
قبول کردم و رفتم اونجا و عکس رنگ را نشون دادم.
به خانمه گفتم این پلیت رنگ را بیار بیرون خودش انتخاب کنه.
بنده خدا پذیرفت.
رنگ و همسرم با کلی وسواس انتخاب کرد و ....
اینبار موند تو ماشین دخترم را نگه داشت و بعد با هم رفتیم خونه بعد آرایشگاه.
باز تا موهام را دید ،گفت نه، اون نیست
خیلی ناراحت شده بودم
گفتم برو ، همون خانم را پیدا کن.
و دعوای لفظی و چند روز قهر و ....
گذشت ،دو هفته بعد گفت بیا بریم ی جای دیگه ...
گفتم اون آرایشگاه گرونه
ما تو اجاره خونه موندیم.
چند روز بعد آمد و گفت باشه ی وام گرفتم ،فهمیده بودم اون مو مش هم داشته و...
رفتیم یک جای گرونتر ،خدایا خودت کمک کن
آرایشگر گفت نمیشه باید رنگهای قبلی بیاد پایین و...
دو ماه صبر کردم و رفتم دو باره که نه چند باره..
این مدت خونمون شده بود دعوا خونه.
دیگه اون عشق و گرمی تو زندگیمون نبود.
ی شب گریه کردم ،اون هم با من گریه کرد و عذر خواهی و ...
خواهش کرد برای آخرین بار.
رفتم آخرین بار ، ......با پول وام و .... بماند.
وقتی من را دید شروع کرد به داد و بیداد ، و عصبانی و اینکه تو دیگه کی هستی و من با تو چکنم و ..همینطور فریاد کشان ، برای اولین بار پرتم کرد کنار اتاق،
دخترم تو بغلم بود ،از دستم افتاد و خورد به لبه مبل جهیزیه ام.....
بچه شوک شده بود،
فقط فریاد میزد ،نمیتونستم آرامش کنم، بچه ام تازه راه افتاده بود ،کفش بوق بوقی براش گرفته بودم ....
پاهای خوشگل دخترم درد گرفته بود انگار ....
رفتیم اورژانس بیمارستان و آرامش بخش و ...
فردا و فردا و فردا ،بچه ام آزمایشگاه و دکتر متخصص و...
آخرش گفتند قطع نخاع شده.
به من بگو با بچه قطع نخاعی کجا برم.
من شوهرم را دوست داشتم ،اون هم.
آتیش به جونش بگیره اونکه موهاش را آنطوری رنگ کرده بود و تو خیابان
نه نه ،همه اش تقصیر شوهرمه
دیگه لال شده، فقط اشک میریزیم
ازش متنفرم
نه دوستش دارم
بچه ام را چکنم
تو را خدا بگو طلاقم بده
همه جوره حرف میزد، مضطر بود.
من فقط اشک میریختم
و به چهره معصوم دخترش نگاه میکردم. نمیدونستم چی بهش بگم.چشمهای پریشان خودش و شوهرش و پاهای قشنگ دختر کوچولو با کفش بوق بوقی.
خانم بی حجاب میدانی با موهای پریشانت ،چند تا زندگی را پریشان کردی؟
حالا هی بگو منفعت حجاب چیه؟
حواسمون هست؟⁉️‼️❓‼️
#آنتی_فتنه
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━━━
لطفا عضو بشید :
Eitaa.com/efshagari57
با اجازه مادر سادات رخت عزای پسرش را
نه از جان بلکه از تن در میآوریم و میگوییم
ای حسین داغ تو تا ابد در سینه ما خواهد ماند...
🔹حلولِ ماهِ ربیع الاول ماهِ شادی و شادمانیِ اهل بيت(علیهم السلام) را تبریک عرض مینماییم🌸🌸
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
هر سال بعد از ماه محرم و صفر که میشد مرحوم علامه امینی خطاب به عزاداران سیدالشهدا(ع) میفرمودند:
کبوتربازها وقتی یه کبوتر از بازار میخرند، چند روزی بال و پرش رو میبندند، روی پشت بام خونه بهش آب و دانه میدن، بعد چند روز بال و پرش رو باز میکنند و پروازش میدن، اگه اون کبوتر رفت و مجددا برگشت روی همون پشتبام نشست، میگن هنر داره و رگه داره، اما اگه برنگشت و رفت روی پشتبام کس دیگهای نشست، میگن بیهنر و بیرگ بود!
توی این دو ماه امام حسین-ع- ماها رو خرید، بال و پرمون رو بست پیش خودش نگه داشت، در این دو ماه میهمان امام حسین-ع- بودیم و هرجا دعوتمون کردند به احترام امام حسین-ع- بود و در واقع از آب و نان امام حسین-ع- خوردیم!
حالا بعد از دو ماه بال و پرمون رو باز کرده که پرواز کنیم، نکنه که بیهنر و بیرگ باشیم، بریم روی بام کسی دیگه بشینیم، نکنه نانونمک بخوریم و نمکدون بشکنیم ...
فَبِعِزَّتِكَاسْتَجِبْلِىدُعائی
┄┅┅─═◈═━❀🦋❀━═◈═─┅┅┄