eitaa logo
مسجدجامع‌طاهرآبادکاشان🕌
498 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
5هزار ویدیو
972 فایل
کانون فرهنگی هنری امام خامنه‌ای پایگاه بسیج جواد الائمه علیه‌السلام امام جماعت:حجت الاسلام محمدحسینی طاهری ارتباط با واحد رسانه ای🔻 @Masjedejamee_Taherabad لینک پيوستن به کانال🔻 @masjedjametaherabad
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنرانی ملایی.m4a
20.78M
🎙سخنرانی ابوالفضل ملایی طاهری در خصوص مسائل غزه و پاسخ به چند شبهه پیرامون غزه لذت بردیم 😍😍😍 << ۲۰ آبان ۱۴۰۲ >> ♡ مسجد جامع طاهرآباد https://eitaa.com/masjedjametaherabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😁 فردی پشت سرامام‌جماعت نماز میخواند. به این آیه رسید: "فاین تذهبون " (یعنی کجا میروید؟ - سوره تکویر)؟ ❓ طرف گفت: 🤗 من به منزل خودم میروم ولی این بندگان را نمیدانم که کجا میروند 😃😂 🌺🌺🌺🌸🌸🌸🌺 🌸امام صادق علیه‌السلام میفرمایند : ما کودکانمان را در 5سالگی به وا می‌داریم و شما مردم هم کودکان‌تان را در 7سالگی وادار کنید که نماز بخوانند. 🌷🌷🌹🌷🌷🌹 🌹🌷 ⭕مبطلات نمــــاز : 👇 🔅از بين رفتن يكى از شروط نماز (مثلا نجس شدن لباس) 🔅باطل شدن 🔅دست‌بسته نمازخواندن‏ (مثل‌ غیر شیعه ها) 🔅 آمین گفتن 🔅پشت به قبله نماز خواندن‏ 🔅حرف زدن عمدی‏ 🔅خنده باصدا وعمدی 🔅گریه كردن‏ براکاردنیا 🔅بهم خوردن صورت وحالت نماز 🔅 خوردن و آشاميدن‏ 🔅شك کردن در بعضی قسمت‌های (مثل شک دررکعتهای نمازدورکعتی) 🔅كم يا زياد كردن اركان‏ نماز احکام https://eitaa.com/masjedjametaherabad
یکشـــ📅ـنبه های علـــ🟩ـــوی شرح نـــ📒ـــهج‌ البلاغه □ هر هفته یکشنبه ها بعد از نماز جماعت مغرب و عشا توســـ🎙ـــط حجت‌الاسلام دکتر حاج شیخ محمــــ👤ـــــد سبحانی نیا طاهری مسجــ🕌ـــد جامع طاهرآباد https://eitaa.com/masjedjametaherabad
صفحه۴۳۹قران.m4a
3.72M
✨بهترین‌ ذکر قرآن‌ است 📖 قرائت صفحه ۴۳۹ مصحف شریف 🌹ثواب تلاوت آيات قران تقدیم شد به روح والدین حاج مهدی ناصری طاهری و همسرش ✓ ۲۱ آبان۱۴۰۲ https://eitaa.com/masjedjametaherabad
سبحانی نیا۲.m4a
21.31M
👆🎧فایل صوتی سخنرانی 🎤 حجت الاسلام دکتر حاج شیخ محمد سبحانی نیا طاهری 🔻یکشنبه ۲۱ آبان ماه ۱۴۰۲ مسجد جامع طاهرآباد https://eitaa.com/masjedjametaherabad/205
🕊 ▫️حسن طهرانی مقدم در ۶ آبان ماه ۱۳۳۸در محله سرچشمه تهران متولد شد. شهید حسن طهرانی‌ مقدم از بنیانگذاران اصلی صنایع موشکی جمهوری اسلامی ایران و بنیانگذار توپخانه و موشکی سپاه در دوران پر افتخار هشت سال دفاع مقدس و مسئول سازمان خودکفایی و تحقیقات صنعتی سپاه پاسداران بود. ▫️حسن طهرانی مقدم به علت شغل پدرش (محمود طهرانی مقدم)، که به پیشه خیاطی مشغول بود، به محله شکوفه و سپس به محله بهارستان نقل مکان کرد و مقاطع ابتدایی و دبیرستان را در همین مناطق گذراند. همزمان با اوج‌گیری فعالیت انقلابی، تحت تاثیر برادرش (محمد) به صف انقلابیون پیوست. ▫️او در روزهای منجر به پیروزی انقلاب به اتفاق دوستانش در فعالیت‌های زیرزمینی، نارنجک‌های دستی می‌‌ساخت که با استفاده از سه راهی لوله آب تولید می‌شد. شب ۲۲ بهمن در میدان امام حسین(فوزیه سابق) با پرتاب نارنجک دستی یک خودروی نظامی ارتش را مصادره و سرهنگ سوار بر خودرو را به اسارت درآورد. ▫️طهرانی مقدم در ۲۱ سالگی و در ابتدای شکل‌گیری رسمی سپاه پاسداران، به عنوان مسئول اطلاعات منطقه‌ی ۳ سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد و تا ۵۹/۷/۳۱ در این سمت باقی ماند. در زمان بروز ناآرامی‌ها در نقاط مرزی که مهم‌ترین آنها حوادث تجزیه‌طلبانه در کردستان بود، سپاه را در ۱۵ ماه اول عمر خود متوجه ضرورت تقویت صبغه نظامی کرد. 🕊 🕊 https://eitaa.com/masjedjametaherabad
🕊 ▫️با این رویکرد تا شهریور ۱۳۵۹ که کشور در آستانه هجوم رژیم بعث عراق قرار گرفت، حداکثر توان رزمی سپاه، تعداد معدودی گردان‌های رزمی بود که با روش‌های چریکی و غیر کلاسیک، درگیر مبارزه با اشرار وضد انقلابیون مسلح در کردستان شدند. ▫️وی که در اولین روزهای تشکیل سپاه پاسداران به عضویت آن درآمده بود، در دوران جنگ عراق و ایران نخستین فرمانده توپخانه سپاه و بنیانگذار آن بود. ▫️سنگین‌ترین سلاحی که در آن دوران در اختیار سپاه بود، تعدادی خمپاره‌انداز و آرپی‌جی و تیربار بود، در حالی که در همین وضعیت، ضد انقلابیون در کردستان، حتی به توپخانه نیز مجهز بودند. ▫️شاید آمار کل سلاح‌های در آن مقطع از چند هزار تفنگ G3 ، کلت، آر پی‌جی و ده‌‌ها قبضه خمپاره‌انداز تجاوز نمی‌کرد. بعد از عملیات ثامن‌الائمه که منجر به رفع محاصره آبادان شد‌، از جمله غنائم به دست آمده از عراق، یک آتشبار توپخانه ۱۵۵ میلیمتری کششی بود که از جانب دشمن در شمال آبادان، بین دارخوین و پل مارد مستقر بود. ▫️این آتشبار توپخانه بلافاصله تعمیر و عملیاتی شد و در همان منطقه، علیه دشمن به کار گرفته شد. سه ماه بعد در عملیات فتح بستان، مجددا یک گردان توپخانه ۱۳۰ میلیمتری و یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری پرتغالی ارتش عراق از سوی رزمندگان تیپ ۱۴ امام حسین(ع) اصفهان به غنیمت گرفته شد که این گردان به دستور (فرمانده تیپ) سازماندهی شده و در عملیات فتح‌المبین در پشتیبانی از گردان‌های مانوری بسیجی مبادرت به اجرای آتش کرد. 🕊 🕊
🕊 ▫️حاج حسن بعد از عملیات ثامن‌الائمه، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد،. مدت‌ها روی این موضوع فکر کرد و سرانجام در پاییز ۱۳۶۰ طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپاره‌اندازها) را به صورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری کرد. ▫️نامه را محسن رضایی (فرمانده وقت کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) امضا کرد و تحویل حسن باقری داد و حسن باقری آن را به حسن مقدم داد. حاج حسن نامه تایپ شده را خواند و دید طرح خودش درباره ساماندهی خمپاره‌اندازها به منظور پشتیبانی از نیروهای پیاده است. در نامه خطاب به فرماندهان قرارگاه قدس، نصر، فجر و فتح سپاه در جبهه‌های جنوب آمده بود: «برادر حسن مقدم به عنوان فرمانده پشتیبانی‌کننده آتش‌های خمپاره‌ای سپاه معرفی می‌شوند؛ لازم است با او همکاری کنید». ▫️شهید حسن طهرانی‌مقدم این اتفاق را این‌گونه روایت می‌کند: «عملیات فتح‌المبین تمام شد. من در سپاه شوش وقتی گزارش را به آقا رشید می‌دادم، دیدم آقا رشید باخنده می‌گوید «مقدم برو توپخانه سپاه را سازماندهی کن. برو سراغ توپخانه». گفتم آقا رشید ما داریم خمپاره را سازماندهی می‌کنیم. در عملیات فتح‌المبین (اگر اشتباه نکنم)۱۴۸ قبضه انواع توپ‌های روسی به غنیمت سپاه درآمده بود. آن موقع سپاه ۹ تیپ داشت. قرار شد برویم آن توپ‌ها را بیاوریم و سازماندهی کنیم. ▫️شهید بزرگوار حسن شفیع‌زاده اولین نفری بودکه رفتم دنبالش. بعد از عملیات فتح‌المبین از تیپ‌المهدی شوش آوردمش پیش خودم و آقای محمد آقایی که از مسئولین توپخانه سپاه بودند، به انضمام شهید ناهیدی. این بچه‌های نخبه باهوش را جمع کردیم و توپخانه سپاه راتشکیل دادیم». 🕊 🕊
بهشتی که قبل از شهادتش دید 🔹حمیدرضا مقدم‌فر، همرزم شهید نقل می‌کند: یک هفته قبل از شهادتش گفت: خواب دیدم مردم، من را داخل قبر گذاشتند، یک‌ دفعه نگاه کردم، تاریکی محض همه اطراف من را گرفته بود. تمام بدن من می‌لرزید. دیدم ملائک سؤال و جواب آمدند، در همان فضای تاریک و رعب‌انگیز به من گفتند: چه چیزی با خودت آورده‌ای از آن دنیا؟ ▫️من فکر کردم که حالا چه باید به این‌ها بگویم که نجات پیدا کنم. می‌لرزیدم و تعریف هم که می‌کرد با همین تعابیر. می‌گفت: فکر کردم بگویم، من جنگ رفتم، خب! پاسدار بودی، وظیفه و تکلیفت بوده که باید برای امنیت مردم کار می‌کردی. فلان خدمت را انجام دادم، خیریه داشتم، چه و چه و همین‌طور به یادم آمد که کارهای خوب من این‌ها بوده، دیدم که هر چه فکر کردم، وظیفه بوده، موشک درست کردم، وظیفه بوده، پاسدار این انقلاب بودی، وظیفه‌ات بوده از امنیت مردم دفاع کنی و موشک درست کنی. ▫️دیدم خدایا من هیچ‌ چیز ندارم، چه بگویم. یک‌ دفعه به ذهنم رسید که بگویم من هیأت می‌روم و برای (ع) اشک می‌ریزم، در روضه‌ها شرکت می‌کنم، برای (س) اشک می‌ریزم، من خیلی حضرت زهرا (س) را دوست دارم. ▫️می‌گفت تا این‌ها را گفتم، این‌ها به زبانم آمد، یک‌ دفعه نگاه کردم، این تاریکی محض تبدیل شد به یک خرمی و نور و یک بهشتی را مقابل خود دیدم. 🌹 🕊