eitaa logo
مسجد مجازی حضرت عمار ره
208 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
738 فایل
ارتباط با مدیر @ammarha1399
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین تیزر سریال جدید ده‌نمکی 🔹اولین تیزر سریال «دادستان» به کارگردانی مسعود ده‌نمکی و تهیه‌کنندگی محمد خزاعی محصول جدید مرکز سیمافیلم منتشر شد. 🔹این سریال ۱۷ قسمتی که به‌زودی از شبکه سه سیما روی آنتن می‌رود، فضایی پلیسی معمایی با محوریت عدالت‌خواهی، مبارزه با فساد و نفوذ دارد. 🕋🧎@masjed_ammar
آیین رونمایی از کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی است» و تجلیل از مادر شهیدان خالقی‌پور 🔶 آیین رونمایی از کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی است» و تجلیل از مادر شهیدان خالقی‌پور از سوی مجموعه «کتاب هیأت»، «هیأت ثارالله زنجان» و«نشر شهید کاظمی» برگزار می‌شود. 🔶 در این مراسم که در ایام وفات حضرت ام‌البنین(سلام‌الله‌علیها)، و روز تکریم مادران و همسران شهدا برگزار می‌شود؛ بانو فروغ مُنهی(مادر شهیدان خالقی‌پور)، حاج حسین یکتا، حاج مهدی رسولی و سرکار خانم زینب عرفانیان(نویسنده کتاب) حضور خواهند داشت. 🔶 این کتاب، روایتی‌ست جذاب و خواندنی از مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقی‌پور که به قلم توانای خانم زینب عرفانیان به رشته تحریر درآمده و توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شده است. 📌 یادآور می‌شود آیین رونمایی از کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی‌است» و تجلیل از مادر شهیدان خالقی‌پور، پنج‌شنبه ۹بهمن‌ماه ١٣٩٩، ساعت ۱۸ در حسینیه شهداء واقع در زنجان، گلزارشهدای پایین برگزار خواهد شد. 🕋🧎@masjed_ammar
💢از اعتياد و تارک الصّلاة بودن تا شهادت(1) روايت بسيجي پاسداري که مظلومانه شهيد شد و خانواده اش در تشييع و تدفين پيکر پاکش شرکت نکردند!💢 ❤️بسيجيِ پاسدار مهندس مهيار مهرام❤️ ✅از دوره دبستان تا دوره دبيرستان باهم بوديم. ما ۳ تا رفيق بوديم که هيچ وقت از هم جدا نمي شديم. توي محلّه يوسف آباد تهران، شب و روز باهم بازي مي کرديم و درس مي خوانديم. البتّه هوش و استعداد مهيار از همه دوستان ما بيشتر بود. او کمتر از ما درس مي خواند و نمره اي بهتر از ما مي گرفت. از طرفي خانواده ي آن ها، خيلي اهل مُد روز و... بودند. من و شهريار و مهيار، سال ۱۳۵۲ باهم ديپلم گرفتيم. پدر مهيار بلافاصله کارهاي پسرش را انجام داد. مهيار از ما خداحافظي کرد و رفت. او در دانشگاه برايتون انگليس در رشته هوافضا مشغول تحصيل شد. سال ۱۳۵۴ بود که روزنامه ها نوشتند: يک دانشجوي ايراني به نام مهیار مهرام در انگليس به خاطر مصرف زياد مواد مخدر به حالت کما رفت! خيلي براي دوست قديمي خودم نگران شدم. اما خدا را شکر او حالش خوب شد و سال ۱۳۵۶ به ايران برگشت. همسر انگليسي او هم به نام جِين همراهش آمده بود. مهيار و خواهران و برادرانش در قيد و بند مسائل ديني نبودند. مهيار مدتي در شرکت فيليپس و بعد در دفتر شرکت هواپيمايي پان آِمريکَن در تهران مشغول شد. با پيروزي انقلاب، دفتر هواپيمايي تعطيل شد و مهيار در يک هتل مشغول به کارشد. در زماني که آيت الله خلخالي با معتادان مواد مخدر برخورد مي کرد، مهيار دستگير و زنداني شد. در زندان و بين معتادهايي که ترک کرده بودند مسابقه اي برگزار شد و نفرات اول آزاد شدند. مهيار هم از زندان آزاد شد. در اين فاصله جنگ شروع شده بود، من هم راهي مريوان شدم و همراه با حاج احمد متوسليان و در واحد مهندسي سپاه، مشغول فعاليّت بودم. ارتباط ما با يکديگر کمتر شده بود. او موضع گيري هاي سياسي ضدّ نظام داشت و از منافقين حمايت مي کرد. اما با اين حال، وقتي به مرخصي آمده بودم، به ديدن مهيار رفتم. خانم او ايران را ترک کرده و به انگليس رفته بود. پدر مهيار با من صحبت کرد و گفت: پسرم به خاطر مهندسي در رشته هوا و فضا، قصد استخدام در يگان بالگرد صدا و سيما را داشت، اما به خاطر موضوع اعتياد، نمي تواند استخدام شود. پدرمهيار با ناراحتي از من خواست کاري براي مهيار انجام دهم. با مهيار صحبت کردم. گفتم: من مي خوام برم جبهه، مياي با هم بريم؟ او هم که توي حال خودش نبود گفت: باشه. خانواده مهيار از او قطع اميد کرده بودند، با اين خبرخوشحال شدند. انگار مي خواستند يک جوري از دست او راحت شوند! فردا صبح، قبل از اذان آمدم منزل آنها ، يک ساعت طول کشيد تا مهيار از دستشويي بيرون بيايد! حسابي خودش را ساخت! پدرش يک شيشه آب سياه به من داد و گفت: اين شيره سوخته ترياک است. هر روز ۳ بار به او بده تا تَرک کند. بعد مکثي کرد و گفت: البته اين دفعه چهاردهم است که قصد ترک کردن دارد! ايشان قرص هاي واليوم نيز به من داد و گفت: در شرايط خيلي سخت اين قرص ها را به او بده. وقتي راه افتاديم، با خودم گفتم: عجب اشتباهي کردم، حالا آبروي خودم را هم مي برم. بعد گفتم: مهيار، تو اگر شده الکي دولّا راست شوي، بايد بغل من بايستي نماز بخواني، وگرنه بر مي گرديم. شب رسيديم به يکي از مقرها. من مشغول نماز شدم. مهيار هم که حسابي خمار بود، زير چشمي من را نگاه مي کرد. بعد از نماز برگشت و گفت: ببين، نمازت غلط بود. تو يه بار دولّا شدي، اما ۲ بار سرت رو زمين گذاشتي! با تعجّب نگاهش کردم. يعني اين پسر رکوع و سجود و اعمال نماز را هم بلد نيست!؟ فردا رفتيم يکي از مقرهاي سپاه مريوان، به دوستم گفتم: اين آقا که همراهم آمده مريضه، اگه حالش بد شد يه دونه از اين قرص ها بهش بده. آن روز وقتي من نماز مي خواندم، مهيار هم کنار من ايستاد. او هيچ چيزي از نماز بلد نبود. به من گفت: توي نماز چي ميگي؟ بين ۲ نماز چه دعايي مي خوني؟ روز بعد بردمش يه مقرّ ديگه و همينطور تا ۷ روز او را جا به جا کردم تا کسي به مشکل او پي نَبَرد. روز هفتم حال و روز مهيار بهتر شد. گفت: من ديگه ترک کردم، ديگه خماري ندارم . پدرش به من گفته بود وقتي مهيار ترک کنه، به خوراک مي افته و بايد حسابي غذا بخوره. من هم چند کارتن تن ماهي با روغن زيتون براي مهيار گرفتم. او حسابي غذا مي خورد. ✅مهيار را به يکي از مقرهاي کوهستاني بردم. آنجا بالاي ارتفاع بود و چند متر برف نشسته و شرايط بسيار سختي داشت. آن ايام زمستان سال ۱۳۶۰ بود. مهيار در آن مقرّ کوهستاني در کنار چند بسيجي و مجاهد عراقي در واحد مخابرات مشغول شد. هوش و استعداد خاصي داشت. رمزهاي بي سيم را سريع حفظ مي کرد. شب اول از سرما ترسيده بود. اما رفته رفته به آنجا عادت کرد . مدتي بعد به سراغ او رفتم. با بسيجي ها حسابي جور شده بود. با برخي از آنها صحبت مي کرد و مسائل و مشکلات ديني خودش را مي پرسيد. ادامه دارد👇 🕋🧎@masjed_ammar
💢از اعتياد و تارک الصّلاة بودن تا شهادت(2) به نماز خواندن او نگاه کردم. انگار يک عمري نمازخوان بوده! مانند بقيه بسيجي ها شده بود. يک ماه بعد، که از ترک مواد توسط مهيار مطمئن شدم، بي سيم زدم و گفتم: عصر بيا پايين، مي خوايم بريم تهران. توي راه هم گفتم: تو ديگه پاک شدي، برو دنبال کار استخدام. عصر روز بعد توي خانه بودم که مهيار تماس گرفت. با عصبانيت گفت: امير اگه شما نميري منطقه، من فردا بر مي گردم. بعد با عصبانيت ادامه داد: اين خواهراي من هيچي نمي فهمن. يه مشت جَوون دارن اونجا جون ميدن و نون خشک مي خورن تا اينها توي آرامش باشن، امّا اينها نمي فهمن. انگار توو اين مملکت نيستن. فردا با مهيار برگشتيم. نماز اول وقت او ترک نمي شد. حالا او به من تذکّر مي داد که نماز اول وقت و... را رعايت کن. مهيار ديگر اهل جبهه شد. يک روز ترک کردن آن محيط معنوي برايش سخت بود. مهيار ۲ سال در کردستان ماند. من درگير کارهاي مهندسي بودم و او در کنار بسيجي ها، مسئول مخابرات سپاه سرو آباد از شهرهاي کردستان شده بود. با بسيجي ها به عمليّات مي رفت، براي آنها حرف مي زد و... من برخي شب ها که به ديدن او مي رفتم، شاهد بودم که مهيار براي نماز شب بلند مي شد و حال و هواي عجيبي داشت. عجيب تر اينکه، اين پسر از فرنگ برگشته، که تا مدّتي قبل نماز بلد نبود، دعاي بين نماز جماعت را با سوز خاصّي مي خواند. او يک بسيجي تمام عيار شده بود. ياد آن زماني افتادم که خانواده او، به خاطر اعتياد، به مرگ فرزندشان راضي شده بودند. روزها گذشت تا اينکه قبل از عمليّات والفجر ۴، در پائيز سال ۱۳۶۲ نيروهاي رزمنده به سوي منطقه پنجوين عراق حرکت کردند. يک روز بچّه ها به من خبر دادند که ظاهراً مهيار شهيد شده و پيکرش را برده اند سنندج. باورم نمي شد. رفتم ستاد شهداي سنندج، گفتم: شهيدي به نام مهيار مهرام داريد؟ گفت: نه. خوشحال مي خواستم برگردم. همان شخص گفت: امّا چند تا شهيد گمنام داريم که قرار است منتقل شوند تهران و به عنوان گمنام دفن شوند. برگشتم تا آنها را نگاه کنم. ۷ شهيد که همه بدن آنها گلوله باران شده و با ماشين از روي سر آنها عبور کرده بودند، به عنوان شهيد گمنام کنار هم آرميده بودند. به سختي مهيار را شناختم. يک گردنبند نقره از دوران انگليس در گردنش بود. از روي همان گردنبند او را شناختم. بقيّه هم بچّه هاي سپاه سروآباد بودند که به دست ضدّ انقلاب به طرز فجيعي به شهادت رسيده بودند. پيکر مهيار به تهران منتقل شد. امّا خانواده اش او را تشييع نکردند. پيکر او بدون تشييع در قطعه ۲۸ بهشت زهراي تهران به خاک سپرده شد! مراسم ختم او فقط ۱۳ نفر شرکت کننده داشت! او غريب و گمنام تشييع و تدفين شد. امّا براي مراسم چهلم او، به سراغ بچّه هاي لشگر رفتم و ماجراي اين بسيجي غريب را تعريف کردم. بچّه هاي لشگر، دسته عزاداري راه انداختند و او را از غربت درآوردند. خيابان يوسف آباد از کثرت جمعيّت بسته شده بود. خواهران او از ايران رفتند. پدرش در سوئيس از دنيا رفت. شهيد مهيار مهرام، راه درست و راه حق را نمي شناخت. از زماني که با انسانهاي الهي در جبهه رفاقت کرد، مزّه رفاقت با خدا را چشيد. از زماني که راه درست را شناخت، لحظه اي در پيمودن راه حق ترديد نکرد. او بنده واقعي خدا شد. خدا هم در بهترين حالت او را به سوي خود دعوت کرد. آنها که دوست دارند اين شهيد غريب را زيارت کنند، به قطعه ۲۸ بهشت زهرا رديف ۶ شماره ۴ در کنار شهداي گمنام بروند. روح ما با يادش شاد! 🌹شادي روح پاک اين شهيد غريب و مظلوم صلوات! 👈منبع: کتاب "...تا شهادت" (چهل روايت از آنها که توبه کرده و راه حق را پيمودند و با شهادت رفتند.) صص ۲۸ تا ۳۳_کاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي. 🕋🧎@masjed_ammar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
bagh-274.wma
5.37M
🔆 🌷روز را با تفکر در قرآن آغاز کنیم. 📣 بشنوید: (صوتی) 📚 تفسیر تسنیم، آیت الله جوادی آملی سوره بقره، جلسه آیات ۱۵۹ و ۱۶۰ إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَی مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ ۙ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ (۱۵۹)إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَیَّنُوا فَأُولَئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ (۱۶۰) ---------- 🕋🧎@masjed_ammar
@dars_akhlaq .mp3
1.67M
🔊 ⭕️ موضوع : قیمت انسان چقدر است؟ 🔵 😍👌👌😍 🔴 بسیار عالی حتما گوش کنید و به دیگران هم ارسال کنید🙏😍👌 🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃 🕋🧎@masjed_ammar
233579_718.mp3
6.77M
🎙دعای«هفتم صحیفه سجادیه»؛ 🔸 با صدای
✅ در محضر قرآن و عترت 🕋🧎@masjed_ammar
🗓 امروز، ۱۰ بهمن، سالروز شهادت نام:محمدرضا بارفروش نام پدر: علی‌محمد تاریخ تولد: اردیبهشت ۱۳۴۶ محل تولد: کاشان تاریخ شهادت: ۱۳۷۶/۱۱/۱۰ 🌹زندگینامه شهید: سرتیپ پاسدار شهید حاج محمدرضا بارفروش در اردیبهشت ۱۳۴۶ در کاشان متولد شد. با شروع جنگ تحمیلی در پیروی از امر ولایت و دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی، راهی جبهه‌های جنگ شد. در عملیات محرم و رمضان شرکت کرد. ۲۴ تیرماه ۱۳۶۱ در عملیات رمضان به شدت مجروح شد بطوریکه جهت معالجه یک سال به آلمان اعزام شد. وی با داشتن ۷۰ درصد جانبازی، تحصیلات خود را تا دوره لیسانس نظامی دافوس ادامه داد. وی دانشجوی دوره دکترای عالی جنگ بود و در طول خدمت خود در مسئولیتهای مشاور امور اقتصادی فرمانده نیروی زمینی سپاه، مدیرعامل مجتمع خودکفایی و سازندگی ظفر، مسئول مرکز خدمات پرسنلی سپاه غرب کشور، عضو هیئت مدیره سازمان تحقیقات و جهاد خودکفائی و نماینده بنیاد تعاون سپاه مرکز در استان باختران انجام وظیفه کرد. وی دهم بهمن ماه ۱۳۷۶ در حین بازگشت به محل ماموریت خود، در اثر سانحه تصادف به همراه همسرش به دیار حق شتافت و پسرش را به یادگار گذاشت. 🌷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🕋🧎@masjed_ammar
🌹متن کامل وصیتنامه شهید محمدرضا بارفروش ✨بسمه تعالی✨ به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و یاری دهنده مستضعفان و نابودکننده مستکبران و با درود و سلام خدمت آقا امام زمان(عج) و نایب برحقش امام خمینی. باری پدر و مادر گرامیم به این جهت که باید همه ما روزی از این دار فانی رخت بربندیم تصمیم گرفتم وصیتنامه‌ای از خود به یادگار بگذارم .اولا نمی‌دانم الان که پیمانه عمر من پر شده و وصیت‌نامه مرا می‌خوانید چه حادثه‌ای باعث شده که این دنیای فانی را وداع گفته و شما را ترک کنم. آیا در حال جنگ، منافقان، بمباران و یا خدانکرده به وسیله مرگ طبیعی دفترچه عمر من بسته شده. گذشت، خصلت پاک بندگان خوب خداست از مادر، پدر، برادران، خواهران، اقوام، دوستان و آشنایان می‌خواهم مرا حلال کنند و از خطاهای من از جمله بداخلاقی‌های من گذشت کنند. الان که در حال وصیت‌نامه نوشتن هستم، گریانم و صحبتی دارم با برادران همیشه به یادم محسن و جواد بارفروش. کلام من با آنها این است که حتما وقتی وصیتنامه می‌نوشته‌اید خوشحال بوده‌اید ولی من گریانم. از یک طرف به سعادتی که نصیب شما شده غبطه می‌خورم و از یک طرف به یاد دردها و رنجهای عزیزترین کسانم(والدینم) میگریم. محسن و جواد گرامیم برادارن همیشه به یادم به خاطر دارم در دوران مجروحیتم شما همچون دو بال یک کبوتر از من جدا نشدید و همیشه در یاری و کمک و فداکاریم کوشیدید حال که دیگر شما را زیارت نمی کنم فقط از این ناراحتم که برادران دلسوز، مهربان و فداکاری را از دست داده‌ام. 🌷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🕋🧎@masjed_ammar
مسجد مجازی حضرت عمار ره
🌹متن کامل وصیتنامه شهید محمدرضا بارفروش ✨بسمه تعالی✨ به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
🔺ادامه👇 ناراحتم که چه زود داغ دو نور چشم خود را دیده‌ام و از طرفی دیگر در این فکرم که آیا سعادتی که نصیب شما شده شامل من حقیر هم خواهد شد. چون به این مهم واقفم که شهادت هدیه ایست از جانب خدای تبارک و تعالی برای کسانی که لایق هستند . 🔺مادر و پدر عزیزم! اعتراف می‌کنم که فرزند شایسته‌ای برایتان نبوده ام خیلی شما را زحمت داده‌ام. مدت مدیدی برای مجروح بودنم زحمت کشیده‌اید و خون دل خورده‌اید و من نتوانستم حتی کاهی در مقابل کوهی از زحمت‌های شما را جبران کنم و لااقل قدمی برای شما برداشته باشم. امیدوارم به واسطه یک جمله و آن اینکه مرا عفو کنید، از سر تقصیراتم بگذرید و برایم حلالیت بطلبید. برایم دعا کنید که مرگم در راه خدا باشد تا از آتش قهر الهی در امان باشم. امید داشته‌ام و همیشه از خداوند خواسته‌ام شما را راضی نگهدارم و شما از من راضی باشید. همیشه از خداوند خواسته‌ام همچون دیگر مسلمانان آزاده به زیارت سرور آزادگان جهان اباعبدالله (ع) مشرّف شوم. از شما مادر و پدر و برادران و خواهران عزیز و گرامیم می‌خواهم در دعاها به یاد من باشید و برایم گریه کنید. کنار قبر شش گوشه حسین‌بن‌علی‌(ع) برایم دعا کنید. ان‌شاءالله و از آقا امام زمان(عج) در جمکران برایم طلب آمرزش کنید. ان شاءالله راه کربلا باز می شود و شما خانواده گرامیم به زیارت آقا امام حسین(ع) می‌روید در حرم آن جناب نماز را به پای می‌دارید و حقیر را از دعا فراموش نمی‌کنید. یکی دو بار مجروح شدن در راه خدا اگر مورد قبول لطف و کرم حضرت حق قرار گیرد در مقابل این همه گناه و معصیت که در زندگی اشخاص نقشی برای پایمال کردن ثوابهای احتمالی بازی می‌کند هیچ می‌تواند باشد فقط امید داشتن به ترحم خود خدا می‌تواند میسّر واقع شود. وقتی امام اول شیعیان علی‌بن‌ابیطالب (ع) با آن مقام و عظمت که نزد معبود خود دارا می باشد، با دست و پای لرزان و چشم گریان از خداوند تبارک و تعالی طلب مغفرت می‌کند، من می‌توانم چه امیدی به اعمال و گذشته خود داشته باشم؟ بعد از کرم حضرت حق چشم امیدم به دعاهای شما پدر و مادر عزیزم می‌باشد که از خدای منان برایم آمرزش بخواهید. (ادامه دارد)👇 🌷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🕋🧎@masjed_ammar
مسجد مجازی حضرت عمار ره
🔺ادامه👇 ناراحتم که چه زود داغ دو نور چشم خود را دیده‌ام و از طرفی دیگر در این فکرم که آیا سعادتی که
: دعای پدر و مادر در هر زمان و مکان اگر با خلوص نیت باشد مورد قبول خداوند قرار می‌گیرد. امیدوارم به واسطه اشکهای دوستدارانم خداوند رحمان و رحیم از سر تقصیراتم بگذرد و مرا در زمره یاران امام همچون برادرانم محسن و جواد قرار دهد ان شاءالله. 🔺مادر و پدر گرامیم! ان‌شاءالله سفارش فرزند کوچکتان را به برادرانش بکنید تا در آن دنیا محسن و جواد شهید به واسطه سفارش پدر و مادرشان به یاری برادر کوچکشان بیایند. والدین بزرگوارم! من بارها از شما شنیده‌ام و به وضوح دیده‌ام که افتخار می‌کنید بچه‌هایتان در راه خدا شهید شوند و من از خداوند قادر و متعال خواستارم صبری به شما عطا کند تا از دست دادن یکی دیگر از پاره‌های تنتان را تحمل کنید و به رضای خداوند رضا باشید ان‌شاءالله. ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم دنیا اگر از یزید لبریز شود ما پشت به سالار شهیدان نکنیم. 🔺امت شهید پرور و آزاده ایران! هنگامی که از شما دعوت می‌شود در تظاهراتی و کارهای خیری تحت عناوین مختلفی شرکت کنید بدانید همان وقت لحظه امتحان است. هر چه پر شورتر شرکت کنید، آبروی دوباره به چهره انقلاب داده‌اید پس می توانید به وسیله شعار همراه با عمل، هر توطئه‌ای را علیه اسلام و کشور و آرمانهای مقدستان نقش بر آب کنید. ثابت کنید تحت هیچ عنوان زیر بار زورگوئی ابرجنایتکاران و عمال وابسته آنها نمی‌روید اگر کسی می‌خواهد به وصیت‌نامه من عمل کند و یا وصیت و اندرزی از من می‌خواهد به وصایای برادرانم محسن و جواد حواله می‌کنم و عمل کردن به وصیت‌نامه‌های آنها عمل کردن به وصیت‌های من می‌باشد . امت شهید پرور، آشنایان، دوستان، همشهریان، اقوام و خانواده محترم و گرامیم قدر گوهر تابناک قرن، حاضر امام خمینی را بدانید و در وفاداریش و یاریش کمر همت ببندید و این وصیت و توصیه من تنها نیست؛ وصیت هزاران شهید والامقام است. فرامین امام را به جان و دل بپذیرید و به آن عمل کنید باشد که به این وسیله می‌توانید دل آقا امام زمان را خشنود کرده باشید و هرکس دل ولی عصر(عج) را خشنود کند، خدا از او راضی است. سعی کنید خدا نکرده همچون مردمان کوفه نباشید تا امامتان تنها باشد من وصیتهای دیگر شهدا و برادارن شهیدم را تکرار می کنم از خود چیزی ندارم بگویم. جبهه‌ها را گرم نگه دارید تا در میان افراد کفر، یاس و ناامیدی در دل آنها خانه کند تا به عظمت اسلام عزیز و مظلوم پی ببرند باشد که به وظیفه خود به نحو احسن عمل کرده باشیم. ان‌شاء الله . "اللهم انت کما احب و جعلنی کما تحب" بلاکراه و الاجبار در حالی که تمامی عقاید شرعیه از من ممضی و نافذ بود وصیت نموده و وصی خود قرار دادم جناب آقای احسان الله بارفروش(برادر بزرگوارم) ضمنا از مادر عزیزم، پدر بزرگوارم، امیر وفا دارم، احسان دانشمندم، محسن و جواد شهیدم، زهرای زحمت کشم، عباس برادرم، اصغر نور دیده‌ام، فاطمه مظلومم، زهره غمخوارم، مهدی انیسم و سمیه کوچکم می خواهم مرا ببخشند و حلال کنند و برایم طلب مغفرت کنند. 🌷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🕋🧎@masjed_ammar
مسجد مجازی حضرت عمار ره
🗓#تقویم_شهدا امروز، ۱۰ بهمن، سالروز شهادت #شهید_حاج_محمدرضا_بارفروش نام:محمدرضا بارفروش نام پدر: ع
🌺ام البنین کاشان🌺 🔺گفت‌وگوی خبرگزاری قدس با مادر شهیدان (محسن، جواد، علی‌اصغر و محمدرضا) بارفروش در سالروز وفات حضرت‌ ام‌البنین(س) و روز تکریم مادران و همسران شهدا 🔹ما تلاش کردیم بچه‌هایمان را با آموزه‌های اسلامی تربیت کنیم. مراقب بودیم در روزهای نوجوانی و جوانی به گناه آلوده نشوند، سخنان زشت نگویند و مال حرام نخورند. 🔸هر بار می‌خواستند به جبهه بروند آن شب نمی‌خوابیدم و ساکشان را خودم می‌بستم. صبح روز اعزام هم دست و پایشان را حنا می‌کردم. 🔹جواد خواب برادرش محسن را دیده بود که برایش لباس آورده است. 🔸بچه هایم برای حفظ اسلام و کشور به جبهه رفتند و شهید شدند. اگر در خیابان و یا به خاطر بیماری فوت می‌کردند آن‌وقت داغشان بیشتر بود. (چهارشنبه ۹۹/۱۱/۸) 🔰 مشروح گفتگو:👇 https://b2n.ir/067166 🕋🧎@masjed_ammar
🗓 امروز، ۱۰ بهمن، سالروز شهادت نام : یدالله حاجیان تاریخ تولد : ۱۳۳۱/۳/۵ محل تولد : کردستان، قروه، سریش‌ آباد تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۱۱/۱۰ محل شهادت: جاده دیواندره پس از تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان حضرت امام(ره)؛ او به همراه ۷۰ نفرازجوانان دیگر به دعوت شهید بروجردی به واحد پیشمرگان مسلمان کرد درسپاه می پیوندد. وجود شهید یدالله حاجیان برای مردم و دوستداران انقلاب مایه امید و برای دشمنان باعث وحشت و دلهره بود به طوری‌که گروهک‌های ضدانقلاب برای ریختن خونش اعلامیه و هدیه می‌دادند. سرانجام در دهم بهمن‌ماه سال ۱۳۶۱ همراه با دو نفر دیگر از همرزمانش در مسیر جاده دیواندره-سنندج در کمین ضدانقلاب قرار گرفته و پس از تیراندازی، به‌طور بسیار فجیعی هر سه نفر آنها به شهادت می‌رسند. 🌹زندگینامه شهید: شهید یدالله حاجیان مرداد ماه ۱۳۳۱ به دنیا آمد. قبل از تولد یدالله، هر فرزندی در این خانواده به دنیا می‌آمد به گونه‌ای از دنیا می‌رفت. مادرش برای اینکه یدالله زنده بماند نذر کرد و به درگاه خداوند متوسل شد. وقتی وی بدنیا آمد، شادی و شادمان سراسر خانه را در بر گرفت. پدر و مادر تمام تلاش خود را برای سلامتی او به کار می‌برند، طفل نورسیده روز به روز بزرگ می‌شود و پس از مدتی به مکتب می‌رود تا قلب و جانش با نور قرآن آشنا شود. ادامه:👇 https://b2n.ir/847155 🌷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌷 🕋🧎@masjed_ammar
🔰 این است | در بر سر در هر خانه‌ای پرچم جمهوری اسلامی بزنید 🔻 ۲۲ بهمن و را با شكوه هر چه تمام‌تر جشن بگيريد؛ به دنيا نشان بدهيد كه قدر انقلابتان را مى‌دانيد. 🔹 بر سَردر هر خانه‌اى پرچم بزنيد، را در سطح شهرها و روستاها به اهتزار در بياوريد. نشان بدهيد كه ملّت، اين خاطره را گرامى مى‌دارد. ۱۳۵۹/۱۱/۱۷ @salehinrasad 🍃 🕋🧎@masjed_ammar
🔴سوئيس مشتری واکسن ايران شد ♦️روزنامه سوئیسی تجارت نوشت: وزارت بهداشت سوئیس در حال گفتگو با سازندگان واکسن غیر از کشورهای غربی از جمله ایران است. ♦️این روزنامه با اشاره به اینکه واکسن کووید 19 به اندازه کافی در اروپا وجود ندارد، گزارش داد که وزارت بهداشت سوئیس اکنون با ۲۰ کشور سازنده واکسن از جمله ایران ارتباط برقرار کرده است. ♦️"نورا کرونیگ" از وزارت بهداشت اين کشور نیز گفت: تماس‌های ویژه و نزدیکی با ایران وجود دارد. ما روابط خوبی با بخش بهداشت ایران داریم. ع 🕋🧎@masjed_ammar
زنان قبل از مادر شدن، “پری”😍 و بعد از مادر شدن تبدیل به “فرشته” می شوند ...💖 ـ 💚 ❤️ ❤️ ـ ـ ❤️ ❤️❤️ ❤️ 💚 💚 💚 ـ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ 💚 💚 💚 ـ ❤️ ❤️❤️ ❤️ 💚 💚 💚 ـ ❤️ ❤️ ❤️ 💚 💚 💚 ـ ❤️ ❤️ ❤️ 💚 💚 💚 روز زن پیشاپیش مبارک، آقایون هدیه مناسب برای همسران فراموش نشه، بزنید روی ⇧روز زن⇧ فروشگاه چادر مشکی هواتون رو داره😉👏 مشاور فروش: @hejab1010 🕋🧎@masjed_ammar
bagh-275.wma
5.18M
🔆 🌷روز را با تفکر در قرآن آغاز کنیم. 📣 بشنوید: (صوتی) 📚 تفسیر تسنیم، آیت الله جوادی آملی سوره بقره، جلسه ۲۷۵ آیات ۱۵۹ الی ۱۶۱ إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَی مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ ۙ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ۞ إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَیَّنُوا فَأُولَئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ۞ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ۞ ---------- 🕋🧎@masjed_ammar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خانمهای محترم! خانه‌داری و بچه‌داری رو دست کم نگیرید... خانه دار بودن، چیز کم‌ارزشی نیست، خانه محل عبادته. 💢 ثواب یه شب بچه‌داری که پا روی نفست گذاشتی و خودتو ندیدی تا از بچه‌ت مراقبت کنی با ثواب تمامی مجاهدت علمی رهبر یک انقلاب اسلامی برابری می‌کنه... 🕋🧎@masjed_ammar
♥️ هدیه خاص شهید ابومهدی المهندس به مناسبت عقد دخترش شهید ابومهدی المهندس در آخرین دیدار با دختر کوچکش کوثر، کتاب «صباح» روایت صباح وطن‌خواه از زنان امدادگر فعال در شهر‌های آبادان و خرمشهر در زمان اشغال خرمشهر و مقاومت مردمی را به وی هدیه داده بود. به عزیزم... عشقم کوثر (وما کوثر را به تو عطا کردیم) که تنها چند روز از پیوند عقدش می‌گذرد؛ از خداوند عزوجل می‌خواهم که این عقد، مقدمه ازدواجی مبارک و تشکیل خانواده‌ای صالح و مومن باشد. روایت «صباح» این دختر مجاهد و صبور و مبارک را به تو عزیز دلم تقدیم می‌کنم و امیدوارم که او برای تو اسوه و تجربه باشد. برایت طول عمر و توفیق را در زندگی سعادتمندانه ات آرزو می‌کنم انشاالله... پدرت جمال (ابوکوثر) 🕋🧎@masjed_ammar
⁉️ زیست شبانه در تهران تصویب شد 📛🔥طرحی برای بچه پولدارهایی که ۲,۳ نصف شب هوس جگر و همبرگر میکنن. ♨️🚫 طرحی برای طبقه‌ای که ۷ صبح سرکار نمیروند. 🚫⛔️ طرحی که شب را مایه آرامش نمیداند. 💟 ممنون از مسئولین فرهنگی که فقط پوسته‌ی دین براشون مهمه و با طرح‌های ضد سبک زندگی اسلامی مخالفتی ندارن!... 👤 Amin Mosavi 2 🕋🧎@masjed_ammar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 انسان مؤمن و دین‌دار در سبک زندگی اسلامی چگونه باید شب را سپری کند؟ 🌑 سبک زندگی آمریکایی چه برنامه‌ای برای شب دارد؟ 🔸برای مطالعه بیشتر به جلسه 347 کلبه کرامت با عنوان «حال، کرسی حیات» مراجعه فرمایید: 🏙 معماری هجری @memarihejri_ir 🕋🧎@masjed_ammar