eitaa logo
مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام
617 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
830 ویدیو
47 فایل
ارتباط با مدیر: @mohammad_9603 @E_Ketabi ارتباط با مدیر واحد خواهران: @admin_khaharan قم-بلوار ۱۵ خرداد_کوچه ۲۵-مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام ♦️کانون امام حسن مجتبی علیه السلام ♦️پایگاه شهید چمران ♦️هیئت خادم الشهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یادتونه چین ظرف ۱۰روز بیمارستان ۱۰۰۰تختخوابی ساخت؟ فرمانده دستور داده که مجتمع بیمارستانی و نقاهتگاه ۲۰۰۰تختخوابی ظرف ۴۸ساعت توسط نیروی زمینی برپا شود و الان بعداز گذشت ۲۴ساعت، ۶۰درصد ازاین طرح انجام شده است. اگر اون کار رو دیدیم، این طرح جهادی را هم ببینیم و بازنشر کنیم. @masjed_emamhassan
🔴 ششم فروردین ۶۸، وقتی امام با دلی پر خون آرزوی مرگ کرد! 🔹و الله قسم! من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. 📅 ۶ فروردین ۱۳۶۸ | به مناسبت سالروز عزل آیت‌الله منتظری جهت مطالعه بیشتر👇👇👇👇👇 ✳️http://www.rajanews.com/news/10903 @masjed_emamhassan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام
#قصه_های_کودکانه
قصه های کودکانه : شیـر در تاریکی🦁 روزی روزگاری مردی روستایی زندگی می‌کرد که از مال دنیا فقط یک گاو شیرده داشت. مرد روستایی هر روز گاو را به صحرا می‌برد و وقتی گاو خوب می‌چرید بعد از ظهر او را به ده برمی‌گرداند و شیر گاو را می‌دوشید و از فروش شیر گاو زندگی‌اش را می‌گذراند. یک روز طبق عادت همیشه مرد روستایی وقتی از صحرا برگشت، شیر گاو را دوشید و گاو را در طویله بست ولی فراموش کرد درِ طویله را ببندد. شیر پیر و گرسنه‌ای که در جنگل چیزی برای خوردن پیدا نکرده بود به دِه آمده بود تا شاید چیزی برای خوردن پیدا کند که دید مرد روستایی گاوش را در طویله بست و در طویله را باز گذاشت و رفت. شیر وقتی از رفتن مرد روستایی مطمئن شد به طویله رفت و با یک حرکت سریع گاو را از پا در آورد و آن را نوش جان کرد و در جای گاو نشست و مشغول استراحت شد. مرد روستایی که صدای گاو را شنیده بود سریع خود را به طویله رساند که ببیند برای گاوش چه اتفاقی افتاده است. ولی چون عجله داشت فراموش کرده بود چراغ با خود ببرد. مرد روستایی کورمال کورمال خودش را به جایی که گاو را بسته بود رساند و برای این که مطمئن شود گاوش آنجاست بر سر و دم و شکم شیر دست می‌کشید و فکر می‌کرد شیر، گاو اوست. شیر که از دست کشیدن مرد روستایی بر بدنش بیدار شده بود با خود می‌گفت: «اگر این مرد با خود چراغ آورده بود و مرا می‌دید جرأت نزدیک شدن به من را هم نداشت و از ترس زهره ترک می‌شد چه برسد به این که بر پشت من دست بکشد. او از پدر و مادرش حتماً اسم مرا که به درندگی معروفم شنیده است ولی چون چراغ با خود نیاورده و مرا نمی‌بیند نمی‌ترسد. حالا که او آن قدر نادان است که با خود چراغ نیاورده و آن‌قدر گستاخ است که بر بدن من دست می‌کشد درسی به او می‌دهم که فراموش نکند.» شیر غرشی کرد، او را ترساند و با یک حرکت سریع ،قبل از اینکه مردم دِه با خبر شوند از آنجا به سوی جنگل فرار کرد و دیگر به دِه برنگشت. 🍃فرزندان خود را با داستان های شیرین مثنوی آشنا نماییم. 🌼🍃🌸🌼🍃🌸 @masjed_emamhassan
⭕️ اگر می‌خواهید از دندان درد و چشم درد شکایت نکنید... 👆👆 @masjed_emamhassan
🔴ترخیص بیمار ۹۰ ساله مبتلا به کرونا در قم 🔸یک بیمار ۹۰ ساله بعد از ۱۱ روز درمان در بخش تحت‌نظر زنان در بیمارستان فرقانی قم، ترخیص شد. 🔸هفته گذشته نیز یک بیمار خانم ۹۳ ساله پس از هفت روز بستری از همین بخش ترخیص شده بود. @masjed_emamhassan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏺️ نظر یک کاربر توییتر در مورد قدرت رئیس جمهور ⭕️ سال‌ها گفتند رئیس جمهور قدرت ندارد. اما حالا همه دیدند آقای روحانی نزدیک به یک ماه برای قرنطینه و ایجاد محدودیت برای جلوگیری از انتقال کرونا چگونه جلوی کارشناسان ایستاد. @masjed_emamhassan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا