نگران شکست هایتان نباشید
نگران موقعیت هایی باشید که
بدون امتحان کردن
آنها را از دست داده اید!✨
از شکست ها عبرت بگیر
و جبرانشون کن.
روز بخیر رفیق🌿
اینجا رئیس مادر است
«در خانه ما اگر موردی بین ما و مادر خانواده پیش میآمد، پدر همیشه به طرفداری از مادر بلند میشد.»
در خانه آیتالله بهجت، رئیس مادر خانواده بود. این را ما نمیگویم، حجتالاسلام «علی بهجت» این را میگوید.
بالاخره در خانه یک عالم بزرگ دینی هم میتواند بحث و حرفوحدیثهایی باشد مثل هر خانه دیگر و خود آیتالله بهجت درباره اختلافنظر و سلیقه بین زوجین بارها گفته بود:
«هماهنگی کامل و موافقت صد درصد بین زن و مرد در محیط خانواده از هر لحاظ برای غیر انبیاء و اولیای الهی دستنیافتنی است.»
پسر آیتالله میگوید که هر وقت در خانه بحثی پیش میآمد ایشان اهل جواب دادن نبوده، گلایهها و ناراحتیها را میشنیده اما هیچوقت ندیدهاند که او هم لب باز کند به گله و خشم حرفی بزند و میگفت:
«در محیط خانواده حاضرجوابی و رو کم کردن جواب نمیدهد.»
وقتی میگفتند چرا حرفی نزده و مگر حرف زدن خلاف است؟
هم میگفت: «مگر با حرف تمام میشود؟» اطرافیان از علاقه و حرمت آیتالله به همسرش میگویند.
اینکه در خانه پر رفتوآمد و با بروبیای ایشان که هرکس به امیدی در خانه این اولیای الهی را میزد و ساعاتی مهمان آن خانه میشد، خیلی مراعات احوال همسرشان را میکردند.
#زندگی_بزرگان
#سبک_زندگی_اسلامی
📌#کارگروه_شناختی _انگیزشی_توانمندسازی
بسیج_خواهران_مسجد_جوادالائمه (ع)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔻به ما بپیوندید
🌹لینک کانالمون 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/930087114C80f1f8a200
🔅#پندانه
✍ منطق ماشیندودی
یکی از دوستان ما که مرد نکتهسنجیست، یک تعبیر بسیار لطیف داشت که اسمش را گذاشته بود: «منطق ماشیندودی».
میگفتیم:
منطق ماشیندودی چیست؟
میگفت:
من یک درسی را از قدیم آموختهام و جامعه را روی منطق ماشیندودی میشناسم.
وقتی بچه بودم، منزلمان شاهعبدالعظیم بود. آن وقتها قطار راهآهن بهصورت امروز نبود. فقط همین قطار تهرانشاهعبدالعظیم بود.
من میدیدم که قطار وقتی در ایستگاه بود، بچهها دورش جمع میشوند و آن را تماشا میکنند و به زبان حال میگویند: «ببین چه موجود عجیبیست!»
معلوم بود که یک احترام و عظمتی برای آن قائل هستند. تا قطار ایستاده بود، با یک نظر تعظیم و تکریم و احترام و اعجاب به او نگاه میکردند.
تا کمکم ساعت حرکت قطار میرسید و قطار راه میافتاد. همین که راه میافتاد، بچهها میدویدند، سنگ برمیداشتند و قطار را مورد حمله قرار میدادند.
من تعجب میکردم که اگر به این قطار باید سنگ زد، چرا وقتی که ایستاده یک ریگ کوچک هم به آن نمیزنند و اگر باید برایش اعجاب قائل بود، اعجاب بیشتر در وقتیست که حرکت میکند.
این معما برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم.
دیدم این قانون کلی زندگی بعضی جوامع است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است، مورد احترام است. تا ساکت است، مورد تعظیم و تجلیل است.
اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت، نهتنها کسی کمکش نمیکند، بلکه سنگ است که بهطرف او پرتاب میشود و این نشانه یک جامعه مرده است.
ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که متکلم هستند نه ساکت؛ متحرکند نه ساکن؛ باخبرترند نه بیخبرتر.
بسیج_خواهران_مسجد_جوادالائمه (ع)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔻به ما بپیوندید
🌹لینک کانالمون 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/930087114C80f1f8a200