فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسرت تاج سرماست
تو هم تاج سری
در کدامین سر دنیاست
شما با خبری
شب میلاد تو آقاست
چه خوش بود اگر
بدهد عیدی میلاد پدر را پسری♥️
میلاد اباالحجة حضرت جان جانان امام حسن عسکری «صلوات الله علیه» برهمه عاشقان ، شیعیان ومنتظرین قیام فرزند غریبش «روحی وارواح العالمین له الفداء»مبارکباد🌹
ختم صلوات
🌹🌹 به نیت تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف🌹🌹
هدیه به امام حسن عسکری (علیه السلام)
جهت شفای مریض ها و حاجت رواشدن همه مخصوصا شرکت کنندگان در ختم
و جهت دفع بلا و گرفتاری از همه مخصوصا شیعیان
لطفا تعداد را ارسال نمایید.
تعداد صلوات تا الان : ۳۵۲۱۰
🔹لقبهای ایشان را هادی، نقی، زکی، رفیق و صامت ذکر کردهاند.
🔹کنیه ایشان ابو محمد است.
🔹زادروز:۸ ربیع الثانی سال ۲۳۲ هجری قمری(به نقلی روز دهم همین ماه)
🔹زادگاه:مدینه
🔹مدت امامت:شش سال (از ۲۵۴ تا ۲۶۰) ه.قمری
♦️شهادت:۸ ربیع الاول سال ۲۶۰ ه.قمری
🔹مدفن:سامراء(عراق)
🔹طول عمر:۲۸ سال
✨🕌✨🕌✨🕌✨🕌✨🕌✨
◀️مادر ایشان(حُدیث یا سَلیل) می باشد.
لقب عسکری از آن جهت به ایشان داده شده که در شهر سامرا که به #عسکر (اردوگاه یا شهر نظامی) نیز مشهور بوده، اقامت اجباری داشته است.
◀️یگانه همسر ایشان (نرجس) نام دارد.
بر اساس غالب منابع شیعه و سنی، تنها فرزند آن حضرت، امام #زمان(ع) مسمّی به «محمد(ع)» است، اما طبق اقوال دیگر، برخی او را دارای ۳ پسر و ۳ دختر شمردهاند.
◀️آن حضرت(ع) تنها یک برادر به نام #جعفر داشت که نزد شیعیان به (جعفر کذّاب) معروف است، او پس از درگذشت امام عسکری(ع)، ادعای #امامت کرد وبا انکار تولد فرزندی برای ایشان، به عنوان تنها وارث، مدعی میراث آن حضرت(ع) شد.
◀️امام حسن عسکری(ع) بیشتر عمر خود را در سامراء گذراند و مشهور است که ایشان تنها امامی است که به #حج نرفت.
◀️سرانجام امام حسن عسکری(ع) در اول ربیع الاول سال۲۶۰ ه.قمری توسط معتمد مسموم شد ودر هشتم همان ماه، در ۲۸ سالگی در سامرا به شهادت رسید و در خانهای که پدر بزرگوارشان دفن شده بود، دفن گردید.
📚منبع:
۱)سیره پیشوایان استاد پیشوایی، ص۴۵۲
🔴 راههای مبارزه با نفس امّاره
یکی از علمای بزرگ میفرمودند: به شیخ حسنعلی نخودکی (رحمة اللَّه علیه) گفتم که میخواهم شاگرد شما بشوم مرا قبول کنید.
فرمود: تو به درد ما نمیخوری. کار ما این است که همش بزنی توی سر نفس خبیثت و این هم از تو بر نمی آید.
با اصرار گفتم: چرا آقا بر می آید..
فرمودند: خُب از همین جا تا دم حرم با هم می آئیم ،این یک کیلومتر راه تو شاگرد و من استاد.
گفتم: چشم.
چند قدم که رد شدیم دیدم یک تکه نان افتاده گوشه زمین، کنار جوی آب.
شیخ فرمود: برو اون تکه نان را بیاور.
ما هم شروع کردیم توی دلمان به شیخ نِق زدن که، آخه اول میگویند این حدیث را بگو.این ذکر را بگو. انبساط روح پیدا کنی. این چه جور شاگردی است؟! به من میگوید برو آن تکه نان را بردار بیاور...!!
دور و بَرَم را نگاه کردم، دیدم دو تا طلبه دارند می آیند، گفتم حالا اینها با خودشان نگویند این فقیر است؟!
خلاصه هر طوری بود تکه نان را برداشتم.
دوباره قدری جلوتر رفتم دیدم یک خیار افتاده روی زمین، نصفش را خورده بودند و نصف دیگرش دم جوی آب بود.
شیخ فرمود: برو اون خیار را هم بیاور.
چون تر و خاکی هم شده بود، اطرافم را نگاه کردم، دیدم همان دو طلبه هستند که دارند می آیند.
در دلم گفتم:حیثیت و آبروی ما را این شیخ اول کار بُرد، خلاصه خم شدم و برداشتم، توی دلم شروع کردم به شیخ نِق زدن، آخه تو چه استادی هستی، نان را بیاور و خیار را بیاور...این که نشد درس!
ناگهان شیخ فرمودند: که ما این خیار را می شوییم و نان را تمیز میکنیم ،ناهار ظهر ما همین نان و خیار است!
خلاصه شیخ اینگونه با این عمل نفس ما را از بین برد...
📕داستانهایی از مردان خدا
♨️ احترام مهمان
✍️امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود پدر و پسری که از دوستان و برادران ایمانی امام علی (علیه السلام) بودند، بر آن حضرت وارد شدند. امام علی (علیه السلام) بلند شد و آن دو را احترام کرد. در بالای مجلس نشاند و خود در مقابل آنها نشست و دستور داد غذا بیاورند. غذا آوردند و آن دو میل کردند. سپس قنبر طشت و تنگ چوبی (آفتابه لگن) و حوله برای خشک کردن دست آورد و خواست به دست مرد آب بریزد.
امیرالمؤمنین برخاست و تنگ را گرفت تا خود آب بریزد. مرد مهمان خود را به زمین انداخت و گفت یا امیرالمؤمنین، تو آب به دست من بریزی و خدا در آن حال مرا ببیند؟! حضرت فرمود بنشین و دستت را بشوی. همانا خداوند عزوجل تو را و نیز برادرت را می بیند، برادری که نسبت به تو تشخص و فاصله ای برای خود قائل نیست و تو را خدمت می کند.
مرد در جای خود نشست و حضرت قسمش داد که دستش را راحت بشوید، مثل اینکه قنبر آب می ریزد. پس از آن که مرد دستش را شست، حضرت تنگ را به دست محمد حنفیه داد و فرمود فرزندم، اگر این پسر همراه پدرش نیامده بود، من خود آب به روی دستش می ریختم، و لیکن خدای عزوجل اجازه نمی دهد که بین پدر و پسر در یک محل به طور مساوی برخورد شود. پدر روی دست پدر آب ریخت، اینک پسر هم روی دست پسر آب بریزد.
محمد حنفیه روی دست پسر آب ریخت. در پایان، امام حسن عسکری (علیه السلام) می فرمایند هر کس در این کار علی (علیه السلام) را پیروی کند شیعه واقعی است.
📚 بحارالانوار، ج41، صفحه 55
🌷میلاد امام حسن عسکری(ع) مبارک باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
Hamed Zamani - Ammar Dare In Khak (128).mp3
4.52M
✅ عمار داره این خاک
🎙 هنرمند انقلابی حامد زمانی
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
به جمهوریاسلامی ایران گفتهایم آری
به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران، نه
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سواد_رسانهای ✅