9.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خوش گمانی به پروردگار، مایه نجات از آتش
@sokhan_iranseda
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا بهتر نیست پول سفر و مراسم اربعین را خرج فقرا کنیم؟!؟!؟
«اربعین یک روز تعطیلِ عادی بود» یعنی چه؟! مثل این است که بگویند: «عاشورا یک روز عادی بود»!
همین که دشمنان به هراس، عصبانیت و انفعال افتادهاند، معلوم میشود که تظاهرات اربعین، پیام و اثرات جهانی والایی دارد که آنها را ترسانده و به عکس العمل انداخته است؛ وگرنه برای مخالفان هیچ مهم نیست که اربعین سابقه داشته یا نداشه است، فقط یک روزه تعطیل مانند جمعه یا یکشنبه بوده است و یا تعطیل کردنش علت و مناسبت و پیام دارد؟
البته افسران نادان جنگ نرم علیه وحدت و قیام مسلمانان و نیز سربازانِ پیاده نظام آنها در داخل، به خیال خودشان خواستهاند که با یک تیر، چند هدف را نشانه روند که الحمدلله چون غیظ بر چشم و گوش آنها پرده انداخته است، همیشه خودشان را نشانه رفته و میروند!
●- مگر "حج" مال عربهای سعودی است که حالا ایرانیها بگویند: «ما هم به جایش تظاهرات اربعین داریم»؟! اگر به جای "حج و اربعین"، مکه و مدینه، و نجف و کربلا میگفتند، منطقیتر بود؛ اما چه میشود گفت که حتی تفاوت بین مکان با جریان یا مراسم را نیز نمیدانند، و حتی نمیخواهند و اصلاً نمیتوانند که ابتدا لحظاتی فکر کنند، سپس یک جملهای ببافند:
«مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ * صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ» (البقره، 17 و 18)
ترجمه: مَثَل آنان، همانند مَثَل کسی است که آتشی افروخته، پس هنگامی که پیرامونش را روشنایی داد، خدا نورشان را برد و در میان تاریکیهایی (که در آنها هیچ) نمیبینند رهاشان کرد * كرانند و گنگانند و كورانند، پس [از گمراهى] باز نمىگردند.
●- هم مکه و مدینه در یک سرزمین عربی (حجاز سابق، عربستان فعلی) قرار دارد و هم نجف و کربلا (عراق)؛ و هیچ کدام از این شهرها و حرمهای شریف در ایران قرار ندارند که ایرانیها بخواهند در مقابل سعودیها، چنین و چنان کنند.
●- حج، یک فریضهی الهی در اسلام است، مانند نماز و روزه، با این تفاوت که فقط یک بار در زندگی و آن هم فقط بر مستطیع (توانمند) واجب میگردد؛ ایرانیها را نیز راه نمیدهند و برایشان سهمیهی کمتر از یکصدهزار نفر گذاشتهاند، وگرنه در سال بیش از یک میلیون مستطیع داریم که ثبت نام کردهاند.
●- تظاهرات اربعین نیز نه تنها یک مراسم و یک بزرگداشت، بلکه پویایی راه سیدالشهداء و خاندان ایشان علیهم السلام است که ایرانیها همه ساله فقط یک دهم جمعیت شرکت کننده در آن را تشکیل میدهند؛ مابقی بیشتر از کشورهای عربی [عراق، کویت، سوریه، اردن، لبنان، ... یا آفریقایی مانند نیجریه، یا سایر ملل چون افغانی، پاکستانی، ترکیهای و ...] هستند.
ریشهی اربعین:
پس از فاجعهی کربلا و بردن اسراء به شام، یزید و دستگاه خلافت گمان کردند که دیگر کار اسلام برای همیشه فیصله یافت و به اتمام رسید؛ چنان که یزید ملعون در اشعار و رجزخوانیاش، هنگامی که با چوب خیزران بر لب و دندان سر بریده امام حسین علیه السلام میزد، اظهار میداشت! اما دو خطبهی کوتاه امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب علیهاالسلام، صفحهی تاریخ را برگرداند و آن را چه خدا میخواست محقق نمود؛ لذا یزید مجبور شد که دستور دهد اسراء را آزاد کنند، سرهای بریده را به آنان بازگردانند، آنها را با تشریفات بدرقه کنند که برگردند ...؛ و آنها در اربعین (20 صفر) به کربلا رسیدند و سرها را در کنار ابدان دفن نمودند.
تظاهرات اربعین:
پس حضرات امام سجاد و زینب علیهاالسلام، آغازگران تظاهرات اربعین بودند و تاریخ تکرار این تظاهرات ، با جمعیت کم یا زیاد، به همان سال به بعد میرسد. همه ساله عدهای سواره و پیاده، از شهر و دیار خود راه میافتادند تا در اربعین به کربلا و زیارت مولایشان و شهدای گرانقدری چون حضرات ابوالفضل العباس، علی اکیر و ... برسند. در تاریخ ثبت است که زیارت مولا، حتی در زمانی که برایش شرط قطع عضو گذاشتند نیز ترک نشد.
●- این تظاهرات، در قرن اخیر و در دوران حکومتهای پیش از صدام و صدام نیز انجام میپذیرفت، منتهی به صورت فردی و با جمعیتهای چند نفره و مردم ساکن در مسیر و یا موکبها نیز از قدیم به پذیرایی آب گوارا، چای، خوراک و دعوت به خانهها و شستن دست و پا و لباس زوار و ... مشهور بودند و جدید نیست.
●- شیعیان ایرانی، که چون همیشهی تاریخ مشتاق عزیمت به عتبات عالیات، و زیارت حرمهای شریف در نجف، کربلا، کاظمین و سامرا بودند؛ در دورانهای گذشته و به ویژه دوران صدام چنین امکانی نداشتند؛ پس از صدام نیز کل عراق در تصرف نیروهای امریکایی بود و باز هم امکانی نبود، اما تقریباً همزمان با کمرنگتر شدن حضور و سلطه نظامیان امریکایی، این سفرها به صورت گروههای کوچک شروع شد و پس از استیلای آرامش نسبی در عراق، هر سال بر جمعیت افزوده شد و البته که پس حاکمیت دولتهای عراقی و دوستی دو کشور،
حضور ایرانیان از پانصد هزار نفر، به یک میلیون، یک و نیم میلیون ... و اکنون بیش از 3.5 میلیون نفر رسیده است.
●- بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران، در جهان اسلام محور است و ایرانیها نیز پیشرو الگوی ملل مسلمانان جهان بوده و هستند، لذا با حضور گستردهی ایرانیها، مسلمانان و حتی غیر مسلمانان از ملل دیگر نیز به مشارکت در این تظاهرات بزرگ اهتمام ورزیدند.
حرکت سیاسی
تمام اسلام، یک حرکت سیاسی است، چنان که تمام تحرکات علیه اسلام نیز سیاسی است؛ وگرنه هیچ طاغوت و نظام سلطهای، با نماز و روزهی فردی مسلمانان، مشکلی ندارد، چنان که با کلیسای فعلی و بتپرستی بودائیان در معابد مشکلی ندارند.
همین که اساس اسلام، "ولایت" است و میفرماید: «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا»، و در نقطهی مقابل میفرماید: «وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»، یعنی دینی با بینش، دانش، هدف و برنامهی سیاسی.
اساس حرکت و خروج امام حسین علیه السلام سیاسی بود – علت انتخاب مسیر به سمت کوفه سیاسی بود – متوقف نمودن این کاروان در کربلا و ترور دستهجمعی آنها سیاسی بود – به اسارت گرفتن خاندان رسول الله صلوات الله علیه و آله و شهر به شهر گرداندن آنها و ورودشان به شام در جشن و آزین شهر و بالاخره کاخ یزید ملعون نیز سیاسی بود – جمع کردن مردم و سران در کاخ برای تماشای آنها و قدرت یزید، یک حرکت سیاسی بود – خطبهی امام سجاد و حضرت زینب علیهما السلام کاملاً سیاسی بود – تغییر مواضع منافانه یزید نیز سیاسی بود – بازگشت آنها به سوی مدینه سیاسی بود و بزرگداشت اربعین که اکنون در قالب "تظاهرات عظیم اربعین" نمود یافته است، سراسر از همان آغاز تا کنون سیاسی بوده، هست و خواهد بود.
اهداف و برنامهی سیاسی:
برنامهی سیاسی این حرکت، همان است که خداوند متعال برای تحقق هدف نهایی، که "استقرار نظام سیاسی و حکومتی عدل جهانی، به رهبری امام و حجت الله" میباشد، در قرآن کریم امر فرموده است.
آیهی مبارکهی «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ... / و در حقيقت در ميان هر امتى فرستادهاى برانگيختيم [تا بگويد] خدا را بپرستيد و از طاغوت بپرهيزيد ... / النّحل، 38»، گواه بر آن است که اساس دعوت اسلام، بندگی الله جلّ جلاله و اجتناب از پرستش و بندگی طاغوت است که مستلزم مقابله با زورگوییهای نظام سلطه میباشد.
رقابت یا نمایش قدرت
بنابراین، مکه، مدینه، نجف، کربلا و تمامی حرمهای شریف و اماکن مقدسه، و هم چنین عباداتی چون حج، عمره، زیارت، تظاهرات اربعین، روز قدس و ...، متعلق به تمامی مسلمانان جهان است، نه سعودیها و یا ایرانیها؛ و البته همه باب رحمت و هدایتی است که به سوی تمامی انسانهای عاقل، فهیم، آزاد و آزادیخواه باز شده است؛ لذا شاهد حضور ملل، ادیان و مذاهب گوناگون هستیم.
پس، "رقابت" در این مقوله، هیچ موضوعیتی ندارد، اما تردیدی نیست که تظاهرات اربعین، "نمایش قدرت" است. نمایش قدرت غلبهی حق بر باطل – نمایش قدرت حُبّ الحسین علیه السلام – نمایش جایگاه و نقش "حبل الله"، هنگامی که اعتصام جمعی به آن صورت میپذیرد «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا / آل عمران، 103».
تظاهرات اربعین، نمایش تمدن اسلامی است، تمدنی انسانی و نه ماشینی! تمدنی که حول محور بندگی خداوند سبحان، رهبری امام و حجت خدا، بر پایهی اخلاص، محبت، هم هدفی، همسویی و خدمت به یک دیگر در این راه شکل میگیرد.
تظاهرات اربعین، نه تنها نمایش وحدت قلوب، بلکه نمایش اجتماع قلوب است که امام زمان علیه السلام فرمودند، وقتی چنین شد، ظهور میرسد. و البته که دشمن هم از وحدت قلوب، حول محور توحیدی میترسد، و هم از اجتماع قلوب موحدان عالم، در یک مسیر و به سوی یک هدف وحشت دارد.
مرتبط (حتماً این گزارش را بخوانید):
تظاهرات اربعین – دروغها و شایعات / واقعیتها و مشاهدات
مشارکت و هم افزایی - خلاصهی پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی .
پرسش:
میگویند: تظاهرات اربعین را ایران هفت هشت سال است که به قصد بهرهبرداری سیاسی، در مقابل سعودی (حج) باب کرده است و قبلا چنین نبوده؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10032.html
#طرح_گرافیکی
«کلان هویت اربعین، طلیعه تمدن اسلامی است.»
※ اگر ظرفیّتهای کشورهای اسلامی بر روی هم مجتمع بشود؛
آن وقت امّت اسلامی نشان خواهد داد که عزّت الهی یعنی چه؛ تمدّن عظیم اسلامی را به جوامع عالَم نشان خواهند داد!
باید هدف ما این باشد و این راهپیمایی اربعین میتواند یک وسیلهی گویایی برای تحقّق این هدف باشد.»
رهبری | ۱۳۹۸/۰۶/۲۷
@ostad_shojae | montazer.ir
بررسی دلایل عدم حضور عبدالله همسر حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در کربلا
در زمان قیام امام حسین (علیه السلام) عالمان و فقیهان و افراد سرشناس زیادی در کنار امام حضور داشتند، اما از همراهی امام در صحنه کربلا پا پس کشیدند، از جملۀ این افراد عبدالله همسر حضرت زینب (سلاماللهعلیها) بود. امام حسین (علیه السلام) حدود چهار ماه در مکه بودند و در این مدت تلاشهای فراوانی کردند، تا افراد بیشتری را از خواب غفلت بیدار کرده و با خود همراه کنند. در اینجا این سوال پیش میآید، چهطور اشخاصی همچون عبدالله بن جعفر در مهمترین برهۀ تاریخ امام خود را تنها گذاشت؟ برای پاسخ به این سوال در ابتدا لازم است که کمی با شخصیت عبدالله همسر حضرت زینب آشنا شویم.
مروری بر زندگی عبدالله همسر حضرت زینب
عبدالله بن جعفر فرزند جعفر طیار برادرزاده علی بن ابیطالب بود، عبدالله همسر حضرت زینب شخصی بسیار بخشنده و سخاوتمند و بزرگوار بود به طوری که به او لقب جواد، بحرالجود و قطب السخا داده بودند، عبدالله به واسطه جایگاه ویژه پدرش نزد رسول خدا(صلی الله علیه و اله) و امام علی (علیه السلام) احترام ویژهای داشت، او سالها در خدمت امیرالمومنین علی (علیه السلام) بود و در مواقع مختلف به یاری حضرت میآمد و گاهی به عنوان مشاور ایشان در کنارشان حضور داشت، در جنگ صفین فرمانده سپاه اسلام بود[1]، عبدالله همسر حضرت زینب از جمله کسانی بود، که در اثبات ولایت امیرالمومنین علی (علیه السلام) به حدیث غدیر تمسک جست و نام خود را در زمرۀ راویان حدیث ثبت کرد.
عبدالله همسر حضرت زینب از تجار و بازرگانان سرآمد حجاز بود و مراودات و ارتباطات زیادی با دربار بنی امیه داشت. او در دستگاه بنی امیه و در بین سران دربار دارای جایگاه رفیعی بود، هرچند این آمد و شدها نتوانست ضربهای به علاقه و ارادت عبدالله به امام حسن و امام حسین (علیه السلام) وارد کند. معاویه با بذل و بخششهای فراوان و توجه ویژهای که به عبدالله نشان میداد، در پی ایجاد حس برتری در او نسبت به حسنین بود و همچنین با بزرگ جلوه دادن وی در پی کاستن از شأن و منزلت فرزندان علی (علیه السلام) بود، اما هیچگاه موفق نشد.
نقل شده است روزی معاویه در حضور امام حسن(علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) رو به عبدالله کرد و گفت:« دلیل این شدت تعظیم و تکریم تو نسبت به حسنین (علیهمالسلام) چیست؟ ایشان از تو فاضلتر نیستند و پدر ایشان از پدر تو بهتر نیست، اگر مادر ایشان فاطمه دختر پیامبر نبود، میگفتم مادر تو اسما بنت عمیس از مادر ایشان کمتر نیست.» در این لحظه عبدالله خشمگین شده و گفت:« معرفت تو به ایشان و پدر و مادرشان اندک است، به خدا سوگند ایشان بهتر از من، پدرشان بهتر از پدر من و مادرشان بهتر از مادر من است.»
و در جای دیگر نقل شده است، روزی معاویه لقب سید بنی هاشم را به عبدالله داد و او را با این لقب صدا زد، عبدالله همسر حضرت زینب این لقب را نپذیرفت و گفت:« این لقب در شأن امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) است .[2]» و همچنین در ماجرای دیگری که معاویه دختر عبدالله امکلثوم را برای یزید (لعنت الله) خواستگاری کرد، عبدالله اختیار دخترش را به امام حسین واگذار کرد و در جواب معاویه اینگونه گفت:« من نیز امیری دارم که بیاذن او کاری نمیکنم.»
علت همراه نشدن عبدالله همسر حضرت زینب (سلام الله) با کاروان حسینی
اگر چه عبدالله همسرحضرت زینب با امام همراه نشد اما برای عدم همراهی او در تاریخ دلایل بسیاری نقل شده است. دلایلی مثل نابینایی و کهولت سن که البته دلایلی بر رد این ادعاها نیز وجود دارد؛ چرا که برای فرد نابینا محدودیتهایی برای فعالیتهای اجتماعی وجود دارد، اما عبدالله فعالیتهایی داشته که از یک انسان نابینا بعید است. مثل امان نامهای که از والی مکه برای امام گرفت و با آن سعی بر منصرف کردن امام از ادامة مسیر داشت. همینطور آوردهاند که پس از بازگشت حضرت زینب (سلاماللهعلیها) به مدینه عبدالله ایشان را شناخت و با ایشان صحبت کرد.
از طرفی عبدالله در آن زمان حدود هفتاد سال سن داشت و عدهای معتقدند که بیماری او منجر به عدم همراهی او با امام شد؛ پس میتوان اینگونه تحلیل کرد که با توجه به کهولت سن و بیماری عبدالله، امام به او فرمان حرکت نداده باشد.
علاوه بر این تحلیل دیگری هم وجود دارد که مبنی بر ضرورت حضور عبدالله همسر حضرت زینب به عنوان سرشناسترین فرد بعد از امام حسین (علیهالسلام) در بین بینهاشم بود و او برای حفظ بنیهاشم باید در مدینه میماند.
او حتی نامهای برای امام نوشت که محتوای آن نامه گویای دلبستگی و ارادت او به حسین بن علی (علیه السلام) بود و سراسر کلمات آن رنگ و بوی مشاوره و خیرخواهی داشت. همچنین وقتی پاسخ امام را در جواب نامهاش گرفت مأیوس شد و در پی گرفتن امان نامهای از فرماندار مکه برای امام برآمد. این تلاشهای عبدالله همه نشان دهندۀ علاقه و ارادت او به امام حسین (علیه السلام) است.
از دلایل دیگری که نشاندهندة عدم قصور او در این مورد است این است که او تا پایان عمر مورد تکریم و احترام بنی هاشم و حضرت زینب بود. در غیر اینصورت مورد نکوهش آنان قرار میگرفت. در تمام تاریخ نقلی از حضرت زینب نیست که عبدالله را سرزنش کرده باشند.
بررسی چرایی اهمیت حضور عبدالله در عاشورا
اگرچه عبدالله فرصت بزرگی را به علت عدم حضورش در کربلا از دست داد، اما ما نمیتوانیم او را به طور قطعی مقصر بدانیم. چرا که شواهد و قراین بسیاری وجود دارد که او مایل به حضور در رکاب امام حسین (علیهالسلام) بوده است. فرستادن فرزندان خود به همراه حضرت و تاکید به ایشان که لحظهای امام را تنها نگذارند، گواهی بر این ادعاست.
آنچه که در تحلیل و پاسخ به شبهۀ چرایی عدم حضور عبدالله همسر حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در کربلا اهمیت دارد، این است که همراهی یا عدم همراهی عبدالله چیزی بر حقانیت امام نیفزوده یا از آن نخواهد کاست. کسی که چنین شبههای را مطرح میکند، مقیاس و معیار حق را اشتباه انتخاب کرده است. امام خود سنگینترین سنجه و وزنه در ترازوی حق است و نمیتوان درستی و نادرستی رفتار امام را بسته به همراهی یا عدم همراهی دیگران سنجید، بلکه این سعادت یا شقاوت پیروان امام است که با همراهی کردن یا همراه نبودن با امام زمانشان مشخص میشود. به عبارت دیگر تحلیل چرایی و چگونگی رفتار عبدالله همسر حضرت زینب (سلاماللهعلیها) چیزی بر حقانیت قیام کربلا نمیافزاید و تنها گوشهای از حوادث تاریخی در زمان واقعۀ کربلا را برای ما روشن میکند و اگر این عدم همراهی به دلیل عدم اطمینان عبدالله از درستی تصمیم امام حسین (علیهالسلام) بوده باشد، این اتفاق خود از دلایل مظلومیت امام خواهد بود، اینکه حتی دوستداران و نزدیکان ایشان مقام و شأن ایشان را نمیشناختند و در درستی تصمیم و راه امام شک میکردند.
به هر صورت و به هر دلیلی عبدالله همسر حضرت زینب از همراهی امام حسین (علیهالسلام) در کربلا بازمانده و فیض شهادت را از دست داد و به گواهی منابع معتبر تاریخی تا پایان عمر از این بابت شرمسار و پشیمان بود، اما آنچه که در این واقعه اهمیت دارد، درسی است که ما از این حادثه میآموزیم و آن این است که عشق و علاقه به امام خود زیر مجموعهای از ولایتپذیری است. اگر نمیتوانیم خود را تمام و کمال به امام بسپاریم، باید به میزان شناخت و درکمان از خود به عنوان یک انسان و از امام به عنوان متخصصی معصوم شک کنیم. اگر درک و دریافت ما از مفاهیم امامت و ولایتپذیری درست باشد، امام را به عنوان یک حقیقیت فهیمده و خود را به تمامی به او خواهیم سپرد. در امر ولایتمداری پرسش، چرا و چگونه جایی ندارد.
عبدالله همسر حضرت زینب (سلاماللهعلیها) یا به خواست و فرمان امام در مدینه ماندگار شد، که در این صورت آزمون خود را به خوبی پشت سر گذاشته و یا به خواست خود فیض همراهی با امام را از دست داده است. در اینجا بد نیست این سوال را از خودمان بپرسیم که ما کجای مسیر یاری امام زمان خود ایستادهایم؟
...................
[1] تاریخ طبری،ج5،ص148
[2] شاگردان مکتب ائمه،ج2،ص397
✨ رسول خدا (ص)فرمودند:
🔹 خداوند هفت نفر را لعنت کردند که یکی از آنها مردی است که نسبت به پوشش و عفت همسرش بی توجه است
📚 مستدرک الوسایل ، ج۱۴ ، ص۲۹۱
https://eitaa.com/joinchat/257490984Cad1a5d1240
پیاده روی #اربعین ۲۰سال پیش ، بعد از سقوط حزب بعث عراق
🔰 "صبح میبد"؛ پرمخاطبترین کانال رسمی خبری میبد:
https://eitaa.com/joinchat/257490984Cad1a5d1240
20.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻دسته عزاداران شیعیان نیجریه شب اربعین حرم ابوالفضل العباس
https://eitaa.com/joinchat/257490984Cad1a5d1240